سیستم عددی شبه قاره

از دایره المعارف آزاد، ویکی پدیا

پرش به ناوبریپرش به جستجو

  • در جدول زیر، نام علائم زودیاک اردو تنها در مکان هایی آورده شده است که آنها به صامت جداگانه وارد می شوند، یعنی پسوند میانی --- ده (یک صفر) --- آورده نشده است.
  • معمولا در اردو دستور به شرح زیر داده می شود
  • * واحد، دهه، صد، هزار، ده هزار، لک، ده لک، کرور، ده کرور، میلیارد، ده میلیارد، تریلیون، ده تریلیون، صفر، ده صفر، پادام، ده پادام، سینک، ده سینک.
تلفظ اردوپول اردوترقی خواهپول انگلیسیانگلیسی کوتاه
( انگلیسی بلند )
یکی1100 _1یکی
ده1010 110ده
خواب10010 2100صد
هزار100010 31000یک هزار
صدهزار1,00,00010 5100000یکصد هزار
کرور1,00,00,00010 710,000,000ده میلیون
یک میلیارد1,00,00,00,00010 91,000,000,000یک میلیارد
(یک میلیارد)
یک تریلیون1,00,00,00,00,00010 11100,000,000,000صد میلیارد
(صد میلیارد)
نیل1,00,00,00,00,00,00010 1310,000,000,000.000ده تریلیون
(ده میلیارد)
پادما1,00,00,00,00,00,00,00010 151,000,000,000,000,000یک کوادریلیون
(یک بیلیارد)

منبع
https://ur.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1_%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85

کرور

از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

این یک ویرایش قدیمی از این صفحه است که توسط ویرایش شده استایران وی ( بحث | مشارکت ) در 15:04، 21 مارس 2008 ( → ‎ریشه شناسی و انواع منطقه ای ) . آدرس فعلی (URL) یک پیوند دائمی به این ویرایش است که ممکن است به طور قابل توجهی با نسخه فعلی متفاوت باشد .

کرور واحدی در سیستم شماره گذاری هند است و قبلاً واحدی در سیستم شماره گذاری فارسی بوده است، هنوز هم به طور گسترده در بنگلادش ، هند ، مالدیو ، نپال ، پاکستان و سریلانکا و قبلاً در ایران استفاده می شود. یک کرور هند برابر با 100 لک یا 10 میلیون است. یک کرور ایران نیم میلیون (500000) است.

توجه داشته باشید که اگرچه در سریلانکا از لک استفاده می شود، اما اکثر سریلانکاها از واژه کرور برای اشاره به پول به عبارات میلیونی استفاده نمی کنند.

این کلمه در عنوان هندی محبوب Who Wants to Be a Millionaire استفاده شده است؟ نمایش بازی، Kaun Banega Crorepati - به معنای واقعی کلمه "چه کسی ده میلیونر خواهد شد؟".

ریشه شناسی و انواع منطقه ای

کلمه "کرور" از کلمه سانسکریت कोटि koṭi مشتق شده است که در سیستم شماره گذاری هندی نشان دهنده "ده میلیون" است که برای تمام توان های ده از 10 0 تا 10 17 اصطلاحات جداگانه دارد ، اما نشان دهنده "پانصد هزار" است. در سیستم شماره گذاری فارسی کرور با نام‌های منطقه‌ای مختلف در زبان‌های امروزی شناخته می‌شود که همگی از کلمه سانسکریت گرفته شده‌اند:

همچنین ببینید

نسبت بازگشت خطر

 

این مقاله نمی استناد هر منابع . لطفاً با افزودن نقل قول ها به منابع معتبر به بهبود این مقاله کمک کنید . ممکن است مواد بدون منبع به چالش کشیده و حذف شوند . منابع را پیدا کنید: "نسبت بازگشت ریسک"  -  اخبار · روزنامه ها · کتاب ها · محقق · JSTOR
         ( نوامبر 2011 ) (با نحوه و زمان حذف این پیام الگو آشنا شوید )

نسبت ریسک-بازگشت اندازه گیری بازده از نظر ریسک برای یک دوره زمانی خاص است. درصد بازده (R) برای دوره زمانی به روش مستقیم اندازه گیری می شود:

R = (P _ {{end}} - P _ {{start}}) / P _ {{start}}

جایی کهP _ {{شروع}} و P _ {{end}} به سادگی با شروع و پایان دوره زمانی به قیمت مراجعه کنید.

خطر به عنوان حداکثر درصد برداشت (MDD) برای دوره خاص اندازه گیری می شود :

{\ displaystyle MDD = Max_ {t \ in (start، end)} (DD_ {t}) {\ text {where}} DD_ {t} = {\ begin {موارد} \ displaystyle 1-DD_ {t-1} {\ frac {P_ {t}} {P_ {t-1}}} و {\ text {if}} P_ {t} -P_ {t-1} <0 \\ 0 & {\ text {در غیر این صورت}} \ \ پایان {موارد}}}

که در آن DD t ، DD t -1 ، P t و t -1 کاهش قیمت ( DD ) و قیمت ها ( P ) را در یک زمان خاص ، t یا زمان دقیق قبل از آن ، t -1 ارجاع می دهند .

سپس نسبت ریسک به بازده برای مدت زمانی خاص تعریف و اندازه گیری می شود ، به شرح زیر:

RRR = R / MDD

توجه داشته باشید که تقسیم یک عدد درصد به مخرج درصد ، یک عدد واحد را ارائه می دهد. این عدد RRR معیاری برای بازده از نظر ریسک است. کاملاً قابل مقایسه است ، یعنی مقایسه RRR برای یک سهم با RRR سهم دیگر ، فقط به شرط اینکه در همان بازه زمانی یکسان باشد.

RRR همانطور که در اینجا تعریف شده است به طور رسمی همان نسبت به اصطلاح MER است و از نظر شباهت با نسبت Calmar ، نسبت استرلینگ و نسبت Burke اشتراک دارد. با این حال ، می توان RRR را عمومی تر از نسبت MER دانست زیرا می تواند برای هر بازه زمانی حتی قیمت های روزانه یا داخل روز استفاده شود ، در حالی که به نظر می رسد نسبت MER فقط در اندازه گیری ریسک و بازده صندوق محدود است. از زمان تأسیس تا تاریخ فعلی. همچنین نسبت نسبت Calmar ، Sterling و Burke نسبتاً کم کار است.

RRR برای اولین بار توسط دکتر ریچارد سی بی جانسون در خبرنامه سرمایه گذاری خود تعریف شد و رواج پیدا کرد ("نسبت ساده ریسک-بازده" ، 25 ژوئیه 2010).

منابع 

https://en.wikipedia.org/wiki/Risk_return_ratio

مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه

 

برآورد CAPM و خط بازار امنیت (بنفش) برای میانگین صنعتی داو جونز بیش از 3 سال برای داده های ماهانه.

در امور مالی از مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ( CAPM ) مدل مورد استفاده قرار برای تعیین لحاظ نظری مناسب مورد نیاز است نرخ بازده یک دارایی ، به تصمیم گیری در مورد اضافه کردن دارایی های به خوبی متنوع نمونه کارها .

این مدل حساسیت دارایی را به ریسک غیر قابل تنوع (همچنین به عنوان ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار نیز شناخته می شود ) ، که اغلب با مقدار بتا (β) در صنعت مالی نشان داده می شود ، و همچنین بازده مورد انتظار بازار و انتظارات بازگشت دارایی بدون ریسک نظری. CAPM شکل خاصی از توابع سودمندی را در نظر می گیرد (که در آن فقط لحظه های اول و دوم مهم هستند ، یعنی ریسک با واریانس اندازه گیری می شود ، به عنوان مثال یک ابزار درجه دوم) یا بازده دارایی که توزیع احتمالات آنها به طور کامل توسط دو لحظه اول توصیف شده است (به عنوان مثال ، توزیع نرمال) و هزینه های معاملات صفر (برای خلاص شدن از شر همه خطرهای خاص لازم برای متنوع سازی). در این شرایط ، CAPM نشان می دهد که هزینه سرمایه سهام فقط توسط بتا تعیین می شود. [1] [2] علی رغم عدم موفقیت در آزمایش های تجربی متعدد ، [3] و وجود رویکردهای مدرن تر در مورد قیمت گذاری دارایی و انتخاب نمونه کارها (مانند نظریه قیمت گذاری آربیتراژ و مشکل نمونه کارهای مرتون) ، CAPM به دلیل سادگی و کاربردی بودن در شرایط مختلف همچنان محبوب است.

 

فهرست

مخترعین ویرایش ]

CAPM توسط جک Treynor (1961 ، 1962) ، [4] ویلیام اف شارپ (1964) ، جان لینتنر (1965a ، ب) و یان موسین (1966) به طور مستقل معرفی شد ، و کار قبلی هری مارکوویتز را در زمینه تنوع بخشی و نظریه نمونه کارها مدرن . شارپ ، مارکوویتز و مرتون میلر به دلیل همکاری در حوزه اقتصاد مالی به طور مشترک جایزه یادبود نوبل اقتصاد را در سال 1990 دریافت کردند . فیشر سیاه(1972) نسخه دیگری از CAPM را ایجاد كرد ، به نام Black CAPM یا CAPM بتا صفر ، كه وجود دارایی بدون خطر را فرض نمی كند. این نسخه در برابر آزمایش های تجربی قوی تر بود و در تصویب گسترده CAPM تأثیرگذار بود.

فرمول ویرایش ]

 

CAPM مدلی برای قیمت گذاری یک اوراق بهادار یا نمونه کارها است. در مورد اوراق بهادار منفرد ، ما از خط بازار امنیت (SML) و ارتباط آن با بازده مورد انتظار و ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده می کنیم تا نشان دهیم که چگونه بازار باید اوراق بهادار منفرد را با توجه به کلاس ریسک امنیتی آنها قیمت گذاری کند. SML ما را قادر می سازد نسبت پاداش به ریسک برای هر نوع امنیت را با توجه به بازار کل محاسبه کنیم. بنابراین ، هنگامی که نرخ بازده مورد انتظار برای هر اوراق بهادار با ضریب بتا آن کاهش یابد ، نسبت پاداش به ریسک برای هر اوراق بهادار در بازار برابر با نسبت پاداش به ریسک بازار است ، بنابراین:

{\ frac {E (R_ {i}) - R_ {f}} {\ beta _ {{i}}}} = E (R_ {m}) - R_ {f}

نسبت پاداش به ریسک بازار در واقع حق بیمه بازار است و با تنظیم مجدد معادله فوق و حل آن برایE (R_ {i})، ما مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه (CAPM) را بدست می آوریم.

E (R_ {i}) = R_ {f} + \ beta _ {{i}} (E (R_ {m}) - R_ {f}) \ ،

جایی که:

  • E (R_ {i}) بازده مورد انتظار دارایی سرمایه است
  • R_ {f} نرخ بهره بدون ریسک مانند سود ناشی از اوراق قرضه دولتی است
  • \ beta _ {{i}}بتا ) حساسیت بازگشت دارایی مازاد مورد انتظار به بازده مازاد بازار مورد انتظار است یا همچنین{\ displaystyle \ beta _ {i} = {\ frac {\ mathrm {Cov} (R_ {i}، R_ {m})} {\ mathrm {Var} (R_ {m})}} = \ rho _ { من ، m} {\ frac {\ sigma _ {i}} {\ sigma _ {m}}}}
  • E (R_ {m}) بازده مورد انتظار بازار است
  • E (R_ {m}) - R_ {f}گاهی اوقات به عنوان حق بیمه بازار شناخته می شود (تفاوت بین نرخ بازده بازار و نرخ بازده بدون ریسک).
  • E (R_ {i}) - R_ {f}همچنین به عنوان حق بیمه شناخته می شود
  • {\ displaystyle \ rho _ {i، m}}نشان دهنده ضریب همبستگی بین سرمایه گذاریمن و بازار متر
  • \ sigma _ {{i}}است انحراف استاندارد برای سرمایه گذاریمن
  • {\ displaystyle \ sigma _ {m}}است انحراف استاندارد برای بازارمتر.

با بیان مجدد ، از نظر حق بیمه ، متوجه می شویم که:

E (R_ {i}) - R_ {f} = \ beta _ {{i}} (E (R_ {m}) - R_ {f}) \ ،

که بیان می کند حق بیمه ریسک فردی برابر با حق بیمه بازار برابر با β است .

توجه 1: نرخ بازده مورد انتظار بازار معمولاً با اندازه گیری میانگین محاسبه بازده تاریخی در نمونه کارهای بازار تخمین زده می شود (به عنوان مثال S&P 500).

توجه 2: نرخ بازده بدون ریسک که برای تعیین حق بیمه خطر استفاده می شود معمولاً میانگین محاسبه نرخ بازده بدون ریسک تاریخی است و نه نرخ بازده بدون ریسک فعلی.

برای استخراج کامل ، به تئوری نمونه کارها مدرن مراجعه کنید .

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Capital_asset_pricing_model

ادامه ماتریس ژاکوبین

مثالها ویرایش

مثال 1 ویرایش ]

در نظر گرفتن تابع F  : ℝ 2 → ℝ 2 ، با

X ، Y ) ↦ ( 1 ( X ، Y )، F2 ( X ، Y ))،

 داده شده توسط

{\ displaystyle \ mathbf {f} \ left ({\ شروع {bmatrix x \\ y \ end {bmatrix}} \ Right) = {\ fill bmatrix} f_ {1} (x، y) \\ f_ 2} (x، y) \ end {bmatrix}} = {\ fill bmatrix} x ^ {2} y \\ 5x + \ sin y \ end {bmatrix}}.

سپس ما

f_ {1} (x، y) = x ^ {2} y

و

f_ {2} (x، y) = 5x + \ sin y

و ماتریس Jacobian از f است

\ mathbf {J} _ {\ mathbf {f} x (x، y) = {\ آغاز {bmatrix {\ dfrac {\ جزئی f_ {1}} {\ جزئی x}} & {\ dfrac {\ جزئی f_ 1}} {\ part y y}} \\ [1em] {\ dfrac {\ partial f_ {2}} part \ partial x}} & {\ dfrac {\ جزئی f_ {2}} {\ جزئی y}} \ end {bmatrix}} = {\ fill bmatrix} 2xy & x ^ {2} \\ 5 & \ cos y \ end {bmatrix

و تعیین کننده یعقوبیان است

\ det (\ mathbf {J} _ {\ mathbf {f}} (x، y)) = 2xy \ cos y-5x ^ {2.

مثال 2: تحول قطبی-دکارتی ویرایش ]

انتقال از مختصات قطبی r ، φ ) به مختصات دکارتی ( x ، y ) توسط تابع F : given + × [0، 2 π ) → ℝ 2 با اجزای:

{\ شروع {تراز شده} x & = r \ cos \ varphi؛ \\ y & = r \ sin \ varphi. \ end {تراز شده}

\ displaystyle \ mathbf {J} _ {\ mathbf {F} r (r، \ varphi) = {\ آغاز {bmatrix} {\ dfrac {\ جزئی x} {\ جزئی جزئی r}} & {\ dfrac {\ جزئی x} {\ partial \ varphi}} \\ [1em] {\ dfrac {\ partial y} {\ partial r}} & {\ dfrac {\ partial y} {\ partial \ varphi} \ end {bmatrix} = {\ fill bmatrix \ cos \ varphi & -r \ sin \ varphi \\\ sin \ varphi & r \ cos \ varphi \ end {bmatrix}}}

تعیین کننده Jacobian برابر با r است . این می تواند برای تبدیل انتگرال بین دو سیستم مختصات استفاده شود:

\ displaystyle \ iint _ {\ mathbf {F} (A) f (x، y) \، dx \، dy = \ iint _ {A} f (r \ cos \ varphi، r \ sin \ varphi) \ ، r \، dr \، d \ varphi.

مثال 3: تحول کروی- دکارتی ویرایش ]

تبدیل از مختصات کروی r ، θ ، φ ) به مختصات دکارتی ( x ، y ، z ) توسط تابع F :: + × [0، π ] × [0، 2 π ) → ℝ 3 با مؤلفه ها انجام می شود :

\ displaystyle {\ fill {تراز شده} x & = r \ sin \ vartheta \ cos \ phi؛ ​​\\ y & = r \ sin \ vartheta \ sin \ phi؛ ​​\\ z & = r \ cos \ vartheta. \ end {تراز شده }

ماتریس Jacobian برای این تغییر مختصات است

\ displaystyle \ mathbf {J} _ {\ mathbf {F}} (r، \ theta، \ varphi) = {\ آغاز {bmatrix} {\ dfrac {\ جزئی x} {\ جزئی r r} & {\ dfrac \ partial x} {\ partial \ phi}} & {\ dfrac {\ partial x} {\ partial \ vartheta}} \\ [1em] {\ dfrac {\ partial y} {\ جزئی r}} & {\ dfrac {\ partial y} {\ partial \ phi}} & {\ dfrac {\ part y y} {\ partial \ vartheta}} \\ [1em] \ dfrac {\ partial z} {\ جزئی r}} & { \ dfrac {\ partial z {\ partial \ phi}} & {\ dfrac {\ partial z} {\ partial \ vartheta} \ end {bmatrix}} = {\ fill bmatrix} \ sin \ vartheta \ cos \ phi & -r \ sin \ vartheta \ sin \ phi & r \ cos \ vartheta \ cos \ phi \\\ sin \ vartheta \ sin \ phi & r \ sin \ vartheta \ cos \ phi & r \ cos \ vartheta \ sin \ phi \ \\ cos \ vartheta & 0 & -r \ sin \ vartheta \ end {bmatrix}.

آنچه این را در تحول کروی-دکارتی نشان می دهد ، نسبت مساحت پایه جدید (پایه کروی) نسبت به پایه اصلی (x ، y ، z) است. [ نیاز به توضیح ]

تعیین است 2 گناه φ . به عنوان مثال ، از dV = dx dy dz این تعیین کننده دلالت بر این دارد که عنصر حجم دیفرانسیل dV = - 2 sin θ dr dθ  . برخلاف تغییر مختصات دکارتی ، این تعیین کننده ثابت نیست و با مختصات ( r و θ ) متفاوت است.

مثال 4 ویرایش ]

ماتریس Jacobian از تابع F  : ℝ 3 ℝ 4 با مؤلفه ها

{\ شروع {تراز شده} y_ {1} & = x_ {1} \\ y_ {2} & = 5x_ {3} \\ y_ {3} & = 4x_ {2} ^ {2} -2x_ {3} \ \ y_ {4} & = x_ {3} \ sin x_ {1} \ end {تراز شده}}

است

\ mathbf {J} _ {\ mathbf {F}} (x_ {1}، x_ {2}، x_ {3}) = {\ آغاز {bmatrix {\ dfrac {\ جزئی y_ {1}} {\ جزئی x_ {1}}} & {\ dfrac {\ part y_ {1}} {\ partial x_ {2}}} & {\ dfrac {\ جزئی y_ {1}} {\ جزئی x_ {3}}} \\ [1em] \ dfrac {\ جزئی y_ {2}} {\ جزئی x_ {1}}} & {\ dfrac {\ جزئی y_ {2}} {\ جزئی x_ {2}}} & {\ dfrac {\ جزئی y_ {2}} part \ جزئی x_ {3}}} \\ [1em] {\ dfrac {\ جزئی y_ {3}} {\ جزئی x_ {1}}} & {\ dfrac {\ جزئی y_ {3 }} {\ partial x_ {2}}} & {\ dfrac {\ part y y {3}} {\ partial x_ {3}}} \\ [1em] \ dfrac {\ جزئی y_ {4}} {\ جزئی x_ {1}}} & {\ dfrac {\ جزئی y_ {4}} {\ جزئی x_ {2}}} & {\ dfrac {\ جزئی y_ {4}} {\ جزئی x_ {3}}} \ end bmatrix}} = {\ fill {bmatrix} 1 & 0 & 0 \\ 0 & 0 & 5 \\ 0 & 8x_ {2} & - 2 \\ x_ {3} \ cos x_ {1} & 0 & \ sin x_ {1} \ end {bmatrix}} .

این مثال نشان می دهد که ماتریس Jacobian نیازی به ماتریس مربع ندارد.

مثال 5 ویرایش ]

تعیین کننده Jacobian از عملکرد F  : ℝ 3 ℝ 3 با مؤلفه ها

{\ شروع {تراز شده} y_ {1} & = 5x_ {2} \\ y_ {2} & = 4x_ {1} ^ {2} -2 \ sin (x_ {2} x_ {3}) \\ y_ 3} & = x_ {2} x_ {3} \ end {تراز شده}}

است

{\ fill vmatrix} 0 & 5 & 0 \\ 8x_ {1} & - 2x_ {3} \ cos (x_ {2} x_ {3}) & - 2x_ {2} \ cos (x_ {2} x_ {3}) \ \ 0 & x_ {3} & x_ {2} \ end {vmatrix}} = - 8x_ {1} {\ آغاز {vmatrix 5 & 0 \\ x_ {3} & x_ {2} \ end {vmatrix}} = - 40x_ {1} x_ {2.

از این رو می بینیم که F جهت یابی را در نزدیکی نقاطی که 1 و 2 دارای یک نشانه هستند معکوس می کند . این تابع به صورت محلی غیرقابل برگشت است بجز نقاط نزدیک که 1 = 0 یا 2 = 0 باشد. بصری ، اگر کسی با یک جسم کوچک در اطراف نقطه (1 ، 2 ، 3) شروع کرده و F را بر روی آن جسم اعمال کند ، یک شیء با تقریباً 40 × 1 × 2 = 80 برابر حجم اصلی دریافت می کند ، با جهت گیری معکوس شد

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Jacobian_matrix_and_determinant

ادامه اصل موج الیوت

تشخیص الگو و فراکتالها ویرایش ]

مدل بازار الیوت به شدت به بررسی نمودارهای قیمت اعتماد دارد. پزشکان روندهای در حال توسعه را برای تفکیک امواج و ساختارهای موج مطالعه می کنند و تشخیص می دهند که قیمتها در مرحله بعدی چه می توانند انجام دهند. بنابراین استفاده از اصل موج نوعی از تشخیص الگوی است .

ساختارهای الیوت توصیف شده همچنین مطابق با تعریف مشترک یک فراکتال ( الگوهای خود مشابه در هر درجه از روند ظاهر می شوند). متخصصان موج الیوت می گویند ، دقیقاً همانطور که شکستگی های طبیعی به طور طبیعی اتفاق می افتند و با گذشت زمان پیچیده تر می شوند ، این مدل نشان می دهد که روانشناسی جمعی انسان در الگوهای طبیعی ، از طریق تصمیمات خرید و فروش منعکس شده در قیمت های بازار توسعه می یابد: "به نظر می رسد که ما به نوعی برنامه ریزی شده ایم. ریاضیات. صدف ، کهکشان ، دانه های برف یا انسان: همه ما به همان نظم محدود می شویم. " [4]

منتقدین می گویند که این نوعی پارییدولی است .

قوانین و دستورالعمل های موج الیوت ویرایش ]

تعداد صحیح موج الیوت باید سه قانون را رعایت کند:

  • موج 2 هرگز بیش از 100٪ موج 1 را به عقب نمی اندازد.
  • موج 3 نمی تواند کوتاهترین از سه موج ضربه ای باشد ، یعنی امواج 1 ، 3 و 5.
  • موج 4 با قلمرو قیمت موج 1 همپوشانی ندارد ، مگر در موارد نادر تشکیل مثلث مورب.

یک راهنمایی رایج به نام "متناوب" مشاهده می کند که در یک الگوی پنج موج ، امواج 2 و 4 اغلب اشکال متناوب را به خود می گیرند. به عنوان مثال ، یک حرکت تیز و تند در موج 2 ، حرکت خفیف پیچیده ای را در موج 4 نشان می دهد. الگوهای موج اصلاحی در اشکال معروف به زیگزاگ ، آپارتمان یا مثلث گسترش می یابد. به نوبه خود این الگوهای اصلاحی می توانند در کنار هم جمع شوند تا اصلاحات پیچیده تری ایجاد کنند. [3] به طور مشابه ، یک الگوی اصلاحی مثلثی معمولاً در موج 4 شکل می گیرد ، اما در موج 2 بسیار بندرت وجود دارد و نشانگر پایان اصلاح است. [5]

روابط فیبوناچی ویرایش ]

تحلیل RN الیوت در مورد خصوصیات ریاضی امواج و الگوهای سرانجام او را به این نتیجه رساند که "سری جمع بندی فیبوناچی پایه و اساس اصل موج است". [1] اعدادی از سطح دنباله فیبوناچی به طور مکرر در ساختارهای موج الیوت ، از جمله امواج حرکتی (1 ، 3 ، 5) ، یک چرخه کامل کامل (8 موج) ، و انگیزه تکمیل شده (89 موج) و الگوهای اصلاحی (55 موج) . الیوت قبل از این که متوجه شود این نشان دهنده توالی فیبوناچی است ، مدل بازار خود را توسعه داد. "وقتی عمل Wave Principle را از روندهای بازار کشف کردم ، من هرگز از سری فیبوناچی یا نمودار فیثاغوره چیزی نشنیده بودم". [1]

دنباله فیبوناچی نیز به نسبت طلایی (1.618) از نزدیک متصل است . پزشکان معمولاً از این نسبت و نسبت های مرتبط برای ایجاد سطح پشتیبانی و مقاومت در برابر موج های بازار استفاده می کنند ، یعنی نقاط قیمت که به تعریف پارامترهای یک روند کمک می کنند. [6] رجوع به فیبوناچی را ببینید .

استاد دارایی روی باتچلور و محقق ریچارد رامیار ، مدیر سابق انجمن تحلیلگران فنی انگلستان و رئیس سابق تحقیقات جهانی در مدیریت ثروت لیپرد و تامسون رویترز ، مطالعه کردند که آیا نسبت های فیبوناچی به طور غیر تصادفی در بورس سهام به عنوان مدل الیوت ظاهر می شود. پیش بینی می کند محققان گفتند: "این عقیده که قیمتها به نسبت فیبوناچی یا کسری دور از روند قبلی برگردانده ، به وضوح فاقد هرگونه دلیل علمی است". آنها همچنین گفتند: "بین فرکانس هایی که نسبت قیمت و زمان با آنها در چرخه ها در میانگین صنعتی داو جونز و فرکانس هایی که انتظار داریم به طور تصادفی در چنین سری زمانی رخ دهند ، تفاوت معنی داری وجود ندارد." [7]

رابرت پرچر در پاسخ به مطالعه Batchelor-Ramyar ، گفت كه "اعتبار هیچ یك از ابعاد اصل موج را به چالش نمی کشد ... از مشاهدات نظریه پردازان موج پشتیبانی می کند" ، و به این دلیل که نویسندگان نسبت های بین قیمت های حاصل از فیلتر را بررسی کرده اند. گرایش به جای امواج الیوت ، "روش آنها به ادعاهای واقعی توسط نظریه پردازان موج پاسخ نمی دهد". [8] موسسه Socionomics همچنین داده هایی را در مطالعه Batchelor-Ramyar مورد بررسی قرار داد و گفت این داده ها نشان می دهد "نسبت های فیبوناچی اغلب در بازار سهام از آنچه انتظار می رود در یک محیط تصادفی اتفاق می افتد" رخ می دهد. [9]

استخراج شده از همان رابطه Elliott Waves و نسبت فیبوناچی ، یک سطح اصلاحی 78.6٪ به عنوان بهترین مکان برای خرید یا فروش (در ادامه روند بزرگتر) مشخص می شود زیرا باعث افزایش خطر پاداش تا 1: 3 می شود.

پیشنهاد شده است که روابط فیبوناچی تنها روابط غیر عقلانی مبتنی بر عدد نیستند که در امواج مشهود است. [10]

پس از الیوت ویرایش ]

پس از مرگ الیوت در سال 1948 ، سایر تکنسین های بازار و متخصصان مالی همچنان به استفاده از اصل موج و پیش بینی سرمایه گذاران پرداختند. چارلز کالینز ، که "اصل موج" الیوت را چاپ کرده بود و به معرفی نظریه الیوت به وال استریت کمک کرده بود ، سهم الیوت را برای تحلیل تکنیکی در سطح با چارلز داو رتبه بندی کرد .

همیلتون بولتون ، بنیانگذار تحلیلگر اعتبار بانک ، همچنین به عنوان شرکت تحقیقاتی BCA معروف است ، در دهه های 50 و 1960 از طریق تعدادی مکمل سالانه تفسیر بازار ، تحلیل موج را برای مخاطبان گسترده ارائه داد. وی همچنین تألیف کتاب "اصل موج الیوت رفتار بورس سهام".

بولتون اصل موج الیوت را به AJ Frost (1997-1988) معرفی كرد ، كه در دهه 1980 اظهارات مالی هفتگی را در مورد شبکه اخبار اقتصادی ارائه داد. در طول زندگی وی کمک های فراست در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار بود و امروز انجمن تحلیلگران فنی کانادا هر ساله جایزه یادبود AJ Frost را به کسی اهدا می کند که در زمینه تحلیل فنی نیز سهم بسزایی داشته است.

اولین جایزه AJ Frost Memorial در سال 1999 به رابرت پرچتر تعلق گرفت ، که Frost در سال 1978 با الیوت موج اصل همکاری کرد.

اتخاذ و استفاده از ویرایش ]

رابرت پرچر هنگام کار به عنوان تکنسین بازار در مریل لینچ ، کار الیوت را پیدا کرد . برجستگی وی به عنوان یک پیشگام در بازار گاو نر در دهه 1980 ، آثار الیوت را در معرض دید گسترده قرار داد. Prechter شناخته شده ترین تحلیلگر الیوت است. [11]

در بین تکنسین های بازار ، تجزیه و تحلیل موج به عنوان یک جزء تجارت به طور گسترده پذیرفته شده است. اصل الیوت موج از جمله روش هایی است که در این امتحان وجود دارد که تحلیلگران باید برای به دست آوردن نام تجاری تکنسین بازار (CMT) ، یک اعتباربخشی حرفه ای که توسط انجمن CMT تهیه شده است ، بگذرانند .

رابین ویلکین ، رئیس سابق FX و استراتژی فنی کالاها در JPMorgan Chase ، می گوید "اصل موج الیوت ... یک چارچوب احتمال را برای ورود به یک بازار خاص و اینکه از کجا خارج شود ، اعم از سود یا یک فراهم می کند. ضرر - زیان." [12]

جردن كوتك ، رئیس جهانی استراتژی فنی باركلیس پایتخت و رئیس جمهور پیشین انجمن تکنسین های بازار ، گفته است كه "كشف RN الیوت از زمان خود بهتر بود. در واقع ، در طول یك یا دو دهه گذشته ، بسیاری از دانشگاهیان برجسته پذیرای الیوت هستند. ایده و از تهاجمی دفاع از موجودیت بازارهای مالی حمایت کرده اند. " [13] یكی از این آكادمیك ها فیزیكدان ددیه سورنت ، استاد ETH زوریخ است . سورنت در مقاله ای كه در سال 1996 به عنوان همكار ("سقوط در بورس اوراق بهادار ، پیش سازها و الكترونیك ها") اظهار داشت ،

جالب است که ساختارهای دوره ای ثبت شده در اینجا مستندات مشابهی با "امواج الیوت" تحلیل تکنیکی دارند ... تلاش های زیادی در امور مالی هم توسط مؤسسات دانشگاهی و هم تجارت و هم اخیراً توسط فیزیکدانان انجام شده است (با استفاده از برخی از ابزارهای آماری آنها برای مقابله با سریهای زمانهای پیچیده) برای تجزیه و تحلیل داده های گذشته جهت به دست آوردن اطلاعات در مورد آینده ، توسعه یافته است. تکنیک "موج الیوت" احتمالاً مشهورترین در این زمینه است. ما حدس می زنیم که "امواج الیوت" ، که به شدت در فرهنگ عامه تحلیلگران مالی ریشه دارد ، می تواند امضای ساختار اساسی اساسی در بورس باشد. [14]

پل تودور جونز ، معامله گر میلیاردر کالا ، متن استاندارد Prechter و Frost را بر روی الیوت "کلاسیک" می نامد ، و یکی از "چهار کتاب تجارت" ( استناد به نیاز ) :

[Magee and ادواردز]] تجزیه و تحلیل فنی از روند سهام و نظریه پرداز موج موج الیوت روش های بسیار خاص و منظمی را برای نزدیک شدن به توسعه نسبت پاداش / ریسک بزرگ برای ورود به یک قرارداد تجاری با بازار ارائه می دهد ، این همان چیزی است که هر تجارت باید به درستی انجام شود و متفکرانه اعدام شد [15]

گلن نیلی ، تحلیلگر بازار مالی و نویسنده کتاب Mastering Elliott Wave [16] ، سالها اصل موج الیوت را مورد مطالعه قرار داد و از آن برای توسعه یک روش پیش بینی با استفاده از مفاهیم الیوت که در دهه 1930 ایجاد شده استفاده کرد. [17]

محققان دانشگاه فنی کرت دریافتند که با استفاده از یک سیستم عصبی فازی بر اساس اصل موج الیوت بازده بین 9.14٪ و 39.05٪ بالاتر از یک استراتژی خرید و نگه داشتن هنگام استفاده از یک سبد فرضی 10،000 € است. [18]

نقد ویرایش ]

بنوئد ماندلبروت این سوال را مطرح کرده است که آیا امواج الیوت می تواند بازارهای مالی را پیش بینی کند:

اما پیش بینی موج یک تجارت بسیار نامشخص است. این هنری است که قضاوت ذهنی چارترزها بیش از حكم عینی و قابل تكرار اعداد اهمیت دارد. سابقه این ، از بیشتر تحلیل های فنی ، در بهترین حالت مخلوط است. [19]

رابرت پرچر پیش از این اظهار داشت كه ایده ها در مقاله مندلبروت [20] "با رالف نلسون الیوت سرچشمه گرفته است ، كه آنها را با توجه به بازارهای دنیای واقعی در كتاب خود در سال 1938" موج اصلی "به صورت جامع تر و دقیق تر بیان كرده است . [21]

منتقدین همچنین هشدار می دهند که اصل موج بسیار مبهم است که مفید باشد ، زیرا نمی تواند به طور مداوم در هنگام شروع یا پایان موج شناسایی کند ، و اینکه پیش بینی موج الیوت مستعد تجدید نظر ذهنی است. برخی که طرفدار تحلیل تکنیکی بازارها هستند ، ارزش تحلیل موج الیوت را زیر سوال برده اند. دیوید آرونسون ، تحلیلگر فنی نوشت: [22]

اصل الیوت موج ، همانطور که در عمل رایج است ، یک تئوری قانونی نیست ، بلکه یک داستان و یک داستان قانع کننده است که توسط رابرت پرچر به صورت فصیح بیان می شود. این حساب به ویژه دلیل قانع کننده است زیرا EWP توانایی به ظاهر قابل توجه ای دارد که بتواند هر بخش از تاریخ بازار را تا حداکثر نوسانات دقیقه خود قرار دهد. من ادعا می کنم که این امر با قواعد کاملاً تعریف شده روش و امکان فرض کردن تعداد زیادی از امواج تو در تو با شدت متفاوت امکان پذیر است. این به تحلیلگر الیوت همان آزادی و انعطاف پذیری را می دهد که به منجمان پیش از کوپرنیکی اجازه می دهد همه حرکات سیاره مشاهده شده را توضیح دهد ، حتی اگر نظریه اساسی آنها درباره یک جهان محور زمین اشتباه باشد.

بعنوان مثال موج الیوت موج نیز فکر می کند که بعضاً خیلی موقت است که در بازارهای امروز قابل اجرا باشد ، همانطور که تحلیلگر بازار گلن نایل توضیح داد:

"موج الیوت برای زمان خود یک کشف باورنکردنی بود. اما ، همانطور که فناوری ها ، دولت ها ، اقتصادها و سیستم های اجتماعی تغییر کرده اند ، رفتار مردم نیز تغییر کرده است. این تغییرات بر الگوهای موج RN الیوت کشف شده است." در نتیجه ، کاربرد دقیق ارتدوکس مفاهیم موج الیوت برای پیش بینی دقیق بازارهای امروز ، بازارها تکامل یافته اند ، اما الیوت چنین نکرده است. " [23]

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Elliott_wave_principle

اصل موج الیوت


از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

 

اصل امواج الیوت شکلی از است تجزیه و تحلیل فنی که معامله گران مالی استفاده برای تجزیه و تحلیل مالی چرخه بازار و پیش بینی روند بازار با شناسایی افراط در روانشناسی سرمایه گذار، بالا و پایین در قیمت ها، و دیگر عوامل جمعی. رالف نلسون الیوت (حسابدار حرفه ای 1871) ، اصول اساسی اجتماعی را کشف کرد و ابزارهای تحلیلی را در دهه 1930 توسعه داد. وی پیشنهاد کرد که قیمت های بازار در الگوهای مشخصی گسترش یابد ، که امروزه متخصصان آن را "امواج الیوت" یا به سادگی "موج" می نامند. الیوت نظریه رفتار خود در بازار را در کتاب "اصل موج" در سال 1938 منتشر کرد ، آن را در یک سری مقاله در خلاصه کردمجله Financial World در سال 1939 ، و آن را به طور جامع در آخرین کار مهم خود یعنی Nature's Laws: the Secret of the Universe در 1946 انجام داد. الیوت اظهار داشت: "چون انسان تحت عمل ریتمیک قرار دارد ، محاسبات مربوط به فعالیت های خود را می توان پیش بینی کرد. با توجیهی و یقین تاکنون غیرممکن است. [1] اعتبار تجربی اصل موج الیوت موضوع بحث است.

 

فهرست

بنیاد ویرایش ]

از مقاله RN الیوت ، "مبانی اصل موج" ، اکتبر 1940.

اصل الیوت موج تصریح می کند که روانشناسی سرمایه گذار جمعی ، یا روانشناسی جمعیت ، در توالی های طبیعی بین خوش بینی و بدبینی حرکت می کند. این نوسانات خلق و خوی الگوهای ایجاد می کند که در حرکت قیمت بازارها در هر درجه از روند یا مقیاس زمانی مشهود است.

در مدل الیوت ، همانطور که از تصویر نشان می دهد ، قیمت های بازار بین یک مرحله انگیزشی یا انگیزه و یک مرحله اصلاحی در همه مقیاس های زمان جریان متناوب است . تکانه ها همیشه به مجموعه ای از 5 موج درجه پایین تقسیم می شوند و دوباره بین شخصیت انگیزشی و اصلاحی متناوب قرار می گیرند ، به طوری که امواج 1 ، 3 و 5 ضربان هستند و امواج 2 و 4 امواج کوچکتر امواج 1 و 3 هستند. به 3 موج درجه کوچکتر تقسیم می شود که با یک ضربه 5 متری ضد روند ، یک بازپس گیری و یک ضربه دیگر شروع می شوند. در بازار خرس روند غالب رو به پایین است ، بنابراین الگوی معکوس می شود - پنج موج پایین و سه به بالا. امواج انگیزشی همیشه با روند حرکت می کنند ، در حالی که امواج اصلاحی در برابر آن حرکت می کنند.

درجه ویرایش ]

الگوهای به ساختارهای پنج و سه موج پیوند می خورند که خود ساختارهای موج مشابه خود را با افزایش اندازه یا درجه بالاتر تشکیل می دهند. به پایین ترین سه چرخه ایده آل توجه کنید. در اولین دنباله پنج موج کوچک ، امواج 1 ، 3 و 5 انگیزه ای دارند ، در حالی که امواج 2 و 4 اصلاحی هستند. این نشان می دهد که حرکت موج یک درجه بالاتر به سمت بالا است. همچنین این سیگنال از آغاز اولین توالی تصحیحی کوچک سه موج دارد. پس از پنج موج اولیه به بالا و سه موج پایین ، دنباله دوباره شروع می شود و هندسه فراکتالی خود شبیه به هم طبق ساختار پنج و سه موج که زیر آن یک درجه بالاتر شروع می شود ، آشکار می شود. الگوی انگیزه تکمیل شده شامل 89 موج است ، و به دنبال آن یک الگوی تصحیحی تکمیل شده از 55 موج انجام می شود. [2]

هر درجه از یک الگوی در یک بازار مالی یک نام دارد. پزشکان برای هر موج از نمادها استفاده می کنند تا عدد عملکرد و درجه را برای امواج انگیزه ، حروف مربوط به امواج اصلاحی نشان دهند (در بالاترین سه سری ایده آل از ساختارهای موج یا درجه نشان داده شده است). درجه ها نسبی هستند؛ آنها با فرم و نه با اندازه یا مدت زمان مطلق تعریف می شوند. امواج در همان درجه ممکن است از اندازه و / یا مدت بسیار متفاوت باشد. [2]

طبقه بندی یک موج در هر درجه خاص می تواند متفاوت باشد ، اگرچه پزشکان عموماً با ترتیب استاندارد درجه ها (مدت زمان تقریبی داده شده) موافق هستند:

  • سوپر چرخه بزرگ : چند قرن
  • Supercycle: چند دهه (حدود 40-70 سال)
  • چرخه: یک سال تا چند سال (یا حتی چندین دهه تحت الحاق الیوت)
  • اولیه: چند ماه تا چند سال
  • متوسط: هفته ها تا ماه ها
  • صغیر: هفته ها
  • دقیقه: روزها
  • Minuette: ساعت
  • نامحدود: دقیقه

شخصیت و ویژگی های موج الیوت ویرایش ]

تحلیلگران موج الیوت (یا الیوتیک ) معتقدند که هر موج فردی دارای امضای یا ویژگی خاص خود است که به طور معمول روانشناسی لحظه را منعکس می کند. [2] [3] شناختن این شخصیت ها برای استفاده از اصل موج مهم است. آنها در زیر تعریف شده اند. (تعاریف بازار سهام گاو را به خود اختصاص می دهد ؛ این خصوصیات در بازارهای خرس معکوس است.)

الگوی پنج موج (روند غالب)الگوی سه موج (روند اصلاحی)
موج 1: موج یکی به ندرت در آغاز آن آشکار است. هنگامی که موج اول یک بازار جدید گاو نر آغاز می شود ، اخبار اساسی تقریباً منفی است. روند قبلی هنوز هم به شدت در نظر گرفته شده است. تحلیلگران بنیادی همچنان تخمین می زنند که درآمد خود را کمتر ارزیابی کنند. اقتصاد احتمالاً قوی به نظر نمی رسد. نظرسنجی های حسی کاملاً صعودی است ، گزینه های قرار داده شده در رواج هستند و نوسانات موجود در بازار گزینه ها زیاد است. حجم ممکن است با افزایش قیمت کمی افزایش یابد ، اما به اندازه کافی برای هشدار دادن به بسیاری از تحلیلگران فنی نیست.موج A: اصلاحات معمولاً سخت تر از حرکات ضربه ای هستند. در موج A از بازار خرس ، اخبار اساسی معمولاً هنوز مثبت است. اکثر تحلیلگران این کاهش را به عنوان یک اصلاح در بازار هنوز فعال گاو می بینند. برخی از شاخص های فنی همراه با موج A شامل افزایش حجم ، افزایش نوسانات ضمنی در بازار گزینه ها و احتمالاً افزایش علاقه به باز در بازارهای آتی مرتبط است .
موج 2: موج دو اصلاح موج دارد ، اما هرگز نمی تواند از نقطه شروع موج یک گسترش یابد. به طور معمول ، اخبار هنوز بد است. از آنجا که قیمت ها احساس کم ارزش قبلی را مورد آزمایش قرار می دهند ، سریعاً ایجاد می شود و "جمعیت" به طرز فجیعی همه چیز را یادآوری می کند که بازار خرس هنوز هم عمیقاً هماهنگ است. با این حال ، برخی از علائم مثبت برای کسانی که به دنبال هستند ظاهر می شوند: میزان موج در طول موج باید کمتر از موج یک باشد ، قیمت ها معمولاً بیش از 61.8٪ (به قسمت فیبوناچی زیر مراجعه نکنید) موج یک موج افزایش می یابد ، و قیمت ها باید سقوط کنند. یک الگوی سه موجموج B: قیمت ها معکوس تر است ، که بسیاری آن را از سرگرفتن بازار گاو نر که اکنون از بین رفته است مشاهده می کنند. کسانی که با تجزیه و تحلیل فنی کلاسیک آشنا هستند ، ممکن است قله را به عنوان شانه راست یک سر و الگوی معکوس سر ببینند. میزان موج در طول موج B باید کمتر از موج A. باشد. در این مرحله ، احتمالاً اصول دیگر در حال بهبود نیستند ، اما به احتمال زیاد آنها هنوز منفی نشده اند.
موج 3: موج سه معمولاً بزرگترین و قدرتمندترین موج در یک روند است (گرچه برخی تحقیقات نشان می دهد که در بازارهای کالا ، موج پنج بزرگترین است). این خبر اکنون مثبت است و تحلیلگران بنیادی شروع به افزایش برآورد درآمد می کنند. قیمت ها به سرعت افزایش می یابد ، اصلاحات کوتاه مدت و کم عمق است. هرکسی که به دنبال "گرفتن عقبگرد" است ، احتمالاً قایق را از دست می دهد. با شروع موج سه ، اخبار احتمالاً هنوز نزولی است و بیشتر بازیگران بازار همچنان منفی هستند. اما در اواسط موج سه ، "جمعیت" اغلب به روند جدید صعودی می پیوندند. موج سه اغلب موج یک با نسبت 1.618: 1 را گسترش می دهد .موج C : قیمت ها در پنج موج به طرز چشمگیرتری حرکت می کنند. جلد فیلم بلند می شود و تا مرحله سوم موج C ، تقریباً همه می دانند که بازار خرس کاملاً درگیر است. موج C معمولاً حداقل به اندازه موج A است و اغلب تا 1.618 برابر موج A یا فراتر از آن گسترش می یابد.
موج 4: موج چهار به طور معمول تصحیح است. ممکن است قیمتها برای یک دوره طولانی در پهلو به پهلو کاهش یابد ، و موج چهار معمولاً کمتر از 38.2٪ موج سه را نشان می دهد (به روابط فیبوناچی زیر مراجعه کنید). حجم آن بسیار کمتر از موج سه است. اگر موقعیت بالقوه موج قبل را درک می کنید ، مکان خوبی برای خرید عقب است. با این وجود ، امواج چهارم به دلیل عدم پیشرفت در روند بزرگتر ، اغلب ناامید کننده هستند. 
موج 5: موج پنج پای آخر در جهت روند غالب است. این اخبار تقریباً از لحاظ جهانی مثبت است و همه صعودی هستند. متأسفانه ، این زمانی است که بسیاری از سرمایه گذاران متوسط ​​در نهایت ، درست قبل از صدر خرید می کنند. میزان جلد موج اغلب در موج پنج پایین تر از موج سه است ، و بسیاری از شاخص های حرکت شروع به نشان دادن واگرایی می کنند (قیمت ها به اوج جدید می رسند اما شاخص ها به اوج جدید نمی رسند). در پایان یک بازار بزرگ گاو نر ، ممکن است خرس ها به خوبی مورد تمسخر قرار بگیرند (بیاد بیاورید که چگونه پیش بینی یک صعود در بورس سهام در طول سال 2000 دریافت شد).

 

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Elliott_wave_principle

خط روند (تجزیه و تحلیل فنی)

خطوط روند در نمودار قیمت.

در امور مالی ، یک خط روند یک خط محدود برای حرکت قیمت امنیت است . زمانی شکل می گیرد که یک خط مورب بین حداقل سه یا بیشتر نقاط محوری قیمت ترسیم شود. یک خط را می توان بین هر دو نقطه ترسیم کرد ، اما تا زمانی که آزمایش نشود ، به عنوان یک خط روند واجد شرایط نیست. از این رو نیاز به نکته سوم ، آزمون است. خطوط روند معمولاً برای تصمیم گیری زمان ورود و خروج هنگام تجارت اوراق بهادار استفاده می شود. [1] همچنین می توان از آنها به عنوان یک خط هلندی نام برد ، زیرا این مفهوم برای اولین بار در هلند مورد استفاده قرار گرفت.

یک خط روند حمایت هنگامی تشکیل می شود که قیمت اوراق بهادار کاهش می یابد و در یک نقطه محوری که حداقل با دو نقطه محوری پشتیبانی قبلی تراز شود ، دوباره صعود می کند. به طور مشابه ، یک خط روند مقاومت هنگامی شکل می گیرد که قیمت اوراق بهادار افزایش می یابد و سپس در یک نقطه محوری که حداقل با دو نقطه محوری مقاومت قبلی تراز شود ، دوباره صعود می کند. سهام اغلب به دلیل وجود کاتالیزور سهام مانند راه اندازی محصول یا تغییر در مدیریت ، روند نزولی را آغاز می کند یا پایان می یابد .

خطوط روند یک روش تحلیل تکنیکی ساده و گسترده برای داوری زمانبندی سرمایه گذاری برای ورود و خروج است. برای ایجاد داده های تاریخی خط روند ، که به طور معمول در قالب نمودار مانند نمودار قیمت فوق ارائه می شود ، الزامی است. از نظر تاریخی خطوط روند به صورت دستی روی نمودارهای کاغذ کشیده شده اند ، اما امروزه استفاده از نرم افزار charting که امکان ترسیم خطوط روند را بر روی نمودارهای مبتنی بر رایانه فراهم می کند ، رایج تر است. برخی از نرم افزارهای نمودار وجود دارد که بطور خودکار خطوط روند ایجاد می کنند ، اما بیشتر معامله گران ترجیح می دهند خطوط روند خود را ترسیم کنند.

هنگام ایجاد خطوط روند ، انتخاب نمودار براساس یک بازه زمانی قیمت که با استراتژی معاملاتی شما همگام باشد ، مهم است. معامله گران کوتاه مدت تمایل دارند از نمودارها بر اساس بازه های زمانی مانند 1 دقیقه استفاده کنند (یعنی قیمت ضمانت در هر 1 دقیقه در نمودار ترسیم می شود) ، با معامله گران بلند مدت تر از نمودارهای قیمت بر اساس فاصله ساعتی ، روزانه ، هفتگی و ماهانه استفاده می کنند. دوره ها

اما ، دوره های زمانی را می توان از نظر سال نیز مشاهده کرد. به عنوان مثال ، در زیر نمودار S&P 500 از زمان ابتدایی ترین نقطه داده ها تا آوریل 2008 قرار گرفته است. در حالی که مثال Oracle فوق از یک مقیاس خطی از تغییرات قیمت استفاده می کند ، داده های بلند مدت اغلب به صورت لگاریتمی مشاهده می شوند : به عنوان مثال تغییرات واقعاً تلاش هستند. برای تغییر تقریبی درصد نسبت به مقدار عددی خالص.

نمودار قبلی از سال 1950 تا حدود 1990 ، نشان می دهد که چگونه مقیاس خطی با فشرده سازی داده ها جزئیات را گمنام می کند.

خطوط روند به طور معمول با نمودار قیمت ها مورد استفاده قرار می گیرند ، اما می توان از آنها با طیف نمودارهای تحلیل تکنیکی مانند MACD و RSI نیز استفاده کرد . از خطوط روند می توان برای شناسایی نمودارهای روند مثبت و منفی استفاده کرد ، به این ترتیب که یک نمودار گرایش مثبت در هنگام تراز کردن نقاط پشتیبانی و مقاومت ، یک خط صعودی را تشکیل می دهد ، و هنگامی که نقاط محور پشتیبانی و مقاومت قرار دارند ، نمودار روند گرایش منفی ایجاد می کند. هم راستا.

خطوط روند به روش های مختلفی توسط معامله گران مورد استفاده قرار می گیرد. اگر قیمت سهام بین خط حمایت و مقاومت در حال حرکت باشد ، بنابراین یک استراتژی اساسی سرمایه گذاری که معمولاً توسط معامله گران مورد استفاده قرار می گیرد ، خرید سهام در پشتیبانی و فروش در مقاومت است ، سپس در مقاومت کوتاه و پوشش کوتاه مدت در حمایت. منطق این امر این است که وقتی قیمت به یک خط اصلی روند اصلی برگردد ، ممکن است فرصتی برای افتتاح مواضع جدید در جهت روند باشد ، با این اعتقاد که روند روند ادامه خواهد یافت و روند ادامه خواهد یافت. راه دوم این است که وقتی عمل قیمت از خط اصلی روند فعلی عبور می کند ، شواهدی وجود دارد که ممکن است روند در حال شکست باشد و یک معامله گر ممکن است تجارت را در جهت مخالف با روند موجود یا خروج از سمت ها در نظر بگیرد. جهت روند.

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Trend_line_(technical_analysis)

کشف قیمت

فرآیند کشف قیمت (نیز نامیده می شود قیمت مکانیسم کشف ) روند تعیین شده است قیمت یک دارایی در بازار از طریق تعامل خریداران و فروشندگان. آینده و گزینه های بازار خدمت تمام توابع مهم کشف قیمت. [ نیاز به استناد ] افراد دارای اطلاعات و قضاوت بهتری در این بازارها شرکت می کنند تا از چنین اطلاعاتی استفاده کنند. هنگامی که برخی از اطلاعات جدید می رسد ، ممکن است برخی از اخبار خوب در مورد اقتصاد ، اقدامات دلالان به سرعت اطلاعات خود را وارد بازار مشتقات می کنند.ایجاد تغییرات در قیمت مشتقات. این بازارها معمولاً اولین کسانی هستند که واکنش نشان می دهند زیرا هزینه معاملات در این بازارها بسیار پایین تر از بازارهای نقطه ای است . بنابراین این بازارها نشان می دهد که چه اتفاقی می افتد و به این ترتیب به کشف قیمت بهتر کمک می کند.

 

فهرست

بررسی اجمالی ویرایش ]

کشف قیمت با ارزیابی متفاوت است . فرایند کشف قیمت شامل خریداران و فروشندگان است که برای یک کالای خاص در یک زمان معین به قیمت معامله می رسند. این شامل موارد زیر است: [1]

  • خریداران و فروشنده (تعداد ، اندازه ، مکان ، و درک ارزش گذاری)
  • مکانیسم بازار ( مراحل مناقصه و تسویه حساب ، نقدینگی)
  • اطلاعات موجود (مقدار ، به موقع بودن ، اهمیت و قابلیت اطمینان) از جمله معاملات آتی و سایر بازارهای مرتبط
  • گزینه های مدیریت ریسک .

"بازار" اصطلاح گسترده ای است که خریداران ، فروشندگان و حتی احساسات را در بر می گیرد. یک بازار واحد دارای یک یا چند محل اجرا خواهد بود که شرح می دهد معاملات در چه مرحله ای انجام می شوند. این می تواند در خیابان برای بازار خیابانی باشد ، یا به طور فزاینده می تواند یک مکان الکترونیکی یا "مجازی" باشد. نمونه هایی از مکانهای اجرای مجازی شامل NASDAQ ، The London Metal Exchange ، NYSE ، بورس اوراق بهادار لندن است .

پس از رسوایی Enron در سال 2001 ، قانون Sarbanes-Oxley قوانین حسابداری را با روش " علامت گذاری به بازار " سخت تر کرد . در حال حاضر ، فقط قیمتهای کشف شده اخیراً ممکن است مورد استفاده قرار بگیرند تا شرکت ها از ارزیابی ارزش دارایی های خود جلوگیری کنند. هر شب (یا دوره گزارش) ، آنها باید یک قیمت اخیراً کشف شده در بازار ، از دو یا چند ناظر بازار بدست آورند.

عوامل حساسیت ویرایش ]

تغییرات اخیر در مقررات بازار ، از زمان سقوط برادران لمن ، شیوه هایی را ارائه داده است که بر مکانیسم کشف قیمت تأثیر می گذارد. [ نیاز به استناد ] کشف قیمت به بسیاری از عوامل حساس است. برای یک محل اجرای خاص ، ورودی های زیر می توانند مکانیزم کشف قیمت را هدایت کنند:

  • تعداد خریداران
  • تعداد فروشندگان
  • تعداد کالاهای فروش در آن دوره معاملاتی
  • تعداد فروش های اخیر یا قیمت خرید (این قیمتی است که در آن موارد معامله می شود)
  • قیمت پیشنهادی فعلی
  • قیمت پیشنهادی فعلی
  • در دسترس بودن بودجه
  • تعهدات شرکت کنندگان (به عنوان مثال مقررات ، قوانین مبادله ، سیاست صندوق)
  • هزینه اجرای (هزینه های بازار و مالیات)
  • هزینه ، در دسترس بودن و شفافیت اطلاعات مربوط به قیمت گذاری در محل های اجرای فعلی و سایر موارد.

هزینه اعدام در تمام بازارها اعمال می شود ، و حتی یک تاجر بازار خیابان ممکن است برای داشتن یک غرفه یا زمان سرمایه گذاری خود را برای پیاده روی به بازار روستا مجبور کند. آنها هزینه تولید نیستند بلکه هزینه ای برای دسترسی به محل اجرا هستند.

کشف قیمت خلاصه ای از احساسات کل بازار در یک برهه زمانی است: یک نمای کلی و چند جانبه در مورد آینده. این است که چگونه هر قیمت در هر بازار تعیین می شود. قیمت بازار از آن جهت که عاملی برای تعیین قیمت در مکانهای اجرای بازار خارج از کشور و محصولات مستقیم و غیرمستقیم است ، از اهمیت بسیاری برخوردار است. به عنوان مثال ، قیمت روغن تأثیر مستقیمی بر هزینه گوجه فرنگی در آب و هوای سرد دارد.

قوانین بازار زمان و مدت معاملات و تسویه را تعیین می کنند. ممکن است برخی از بازارها شرکت کننده های زیادی نداشته باشند زیرا دارایی های مورد معامله جذابیت چندانی ندارند (اصطلاح رسمی علاقه به بازار است که در آن شرکت کنندگان ابراز علاقه به دارایی اساسی دارند). چنین بازارهایی اغلب به عنوان مثال ارزهای ناچیز نامشخص نامیده می شوند. در بازارهای غیرمجاز ، کشف قیمت ممکن است در زمان حراج از پیش تعریف شده یا حتی هر زمان که یک شرکت کننده بخواهد تجارت کند انجام شود. در چنین مواردی ممکن است روزها یا ماهها اعدام انجام نشود. در چنین مثالهایی هیچ کشف قیمت برای مدت طولانی وجود ندارد بنابراین آخرین قیمت معامله شده استفاده می شود. این ممکن است خطر قابل توجهی داشته باشد زیرا ممکن است بازار کالاهای نامشخص حرکت کرده باشد. یکی دیگر از خصوصیات بازارهای غیراخلاقی این است که به دلیل عدم رقابت ، می توان هزینه معاملات را بالاتر برد.

در یک بازار پویا ، در حالی که کالاها خریداری و فروخته می شوند ، کشف قیمت بطور مداوم صورت می گیرد. قیمت گاهی اوقات پایین تر از میانگین مدت زمان خواهد بود و گاهی اوقات بیش از حد متوسط ​​در نتیجه سر و صدای ناشی از عدم قطعیت و تغییرات گذرا در عرضه ناشی از عمل خرید و فروش است: تجارت. بازار بسته هیچ کشف قیمت ندارد. آخرین قیمت تجارت آن چیزی است که شناخته شده است. در بعضی از بازارها معمولاً استفاده از آخرین قیمت معامله شده واقعی نیست بلکه نوعی میانگین / متوسط ​​وزن است. این امر به منظور جلوگیری از دستکاری قیمت توسط اعدام افراد مسکونی در نزدیکی یا نزدیکی بازار است. یکی از تأثیرات جانبی این شیوه ها این است که قیمت های نزدیک به بازار همیشه در نزدیکی بازار وجود ندارد ، در واقع حتی پس از انتشار نزدیک بازار رسمی ، امکان دارد که "اصلاحات" بعداً صادر شود.

معمولاً ، کشف قیمت به یافتن قیمت دقیق کالا یا سهم یک شرکت کمک می کند. از کشف قیمت در بازارهای سوداگرانه استفاده می شود که معامله گران ، تولید کنندگان ، صادرکنندگان ، کشاورزان ، صاحبان چاه های نفت ، پالایشگاه ها ، دولت ها ، مصرف کنندگان و دلالان را تحت تأثیر قرار می دهد.

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Price_discovery

اصلاح فیبوناچی 

 

 

فیبوناچی

از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

پرش به ناوبریپرش به جستجوسطوح ثابت فیبوناچی در جفت ارز USD / CAD نشان داده شده است

سطوح ثابت فیبوناچی در جفت ارز USD / CAD نشان داده شده است . در این حالت ، قیمت حدود 38.2٪ از حرکت را قبل از ادامه بازگرداند.

در امور مالی ، اصلاح فیبوناچی یک روش تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین سطح پشتیبانی و مقاومت است. [1] آنها به دلیل استفاده از دنباله فیبوناچی نامگذاری شده اند . [1] فیبوناچی اصلاح براساس این ایده است که بازارها بخش قابل پیش بینی یک حرکت را پس می گیرند ، و پس از آن آنها همچنان در جهت اصلی حرکت می کنند.

ظاهر اصلاحی را می توان به نوسانات قیمت معمولی نسبت داد ، همانطور که توسط برتون ملکی ، یک اقتصاددان پرینستون در کتاب خود A Random Walk Down Wall Street شرح داده شده است ، که هیچ پیش بینی موثقی در روش های تجزیه و تحلیل فنی که به طور کلی گرفته شده است ، پیدا نکرد. ملكل ​​معتقد است كه قيمت دارايي ها معمولاً علائمي از پياده روي تصادفي را نشان مي دهند و نمي توان به طور مداوم از متوسط ​​بازار فراتر رفت. فیبوناچی اصلاح با گرفتن دو نقطه شدید در یک نمودار و تقسیم فاصله عمودی با نسبت های کلیدی فیبوناچی ایجاد می شود. 0.0٪ شروع شروع اصلاح در نظر گرفته شده است ، در حالی که 100.0٪ وارونه کامل به قسمت اصلی حرکت است. پس از شناسایی این سطوح ، خطوط افقی ترسیم می شوند و از آنها برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت احتمالی استفاده می شود (به خط روند مراجعه کنید ). با این وجود اهمیت این سطوح با بررسی داده ها قابل تأیید نیست. [2] آرتور مریل در موج های فیلتر شده تصریح کرد که هیچ گونه اصلاح قابل اطمینان و استانداردی وجود ندارد: 50٪ ، 23.6٪ ، 38.2٪ ، 61.8٪ ، و غیره.

 

فهرست

موارد متداول ویرایش ]

فیبوناچی اصلاح شده ابزاری محبوب است که معامله گران فنی از آن برای کمک به شناسایی مکان های استراتژیک برای معاملات ، متوقف کردن ضرر و زیان و یا قیمت های هدف استفاده می کنند تا معامله گران با قیمتی مناسب وارد شوند. مفهوم اصلاح در بسیاری از شاخص ها مانند سطح Tirone ، الگوهای گارتلی ، نظریه الیوت موج و موارد دیگر استفاده می شود. پس از یک حرکت قابل توجه در قیمت (از بالا یا پایین) سطح حمایت و مقاومت جدید اغلب در این سطوح قرار دارد.

برخلاف میانگین های متحرک ، سطح فیبوناچی اصلاح کننده قیمت های ایستا است. آنها تغییر نمی کنند. این امکان شناسایی سریع و ساده را می دهد و به تجار و سرمایه گذاران امکان می دهد تا هنگام آزمایش سطح قیمت ها ، واکنش نشان دهند. از آنجا که این سطوح نقاط انفجاری هستند ، معامله گران انتظار دارند که نوعی اقدام به قیمت ، یا معافیت یا رد کنند. 0.618 فیبوناچی اصلاح که اغلب توسط تحلیلگران بورس استفاده می شود به " نسبت طلایی " تقریب می یابد . [1]

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Fibonacci_retracement

پشتیبانی و مقاومت

در تجزیه و تحلیل فنی بورس اوراق بهادار ، پشتیبانی و مقاومت ، سطوح از پیش تعیین شده ای از قیمت امنیتی است که تصور می شود قیمت متوقف و معکوس خواهد شد. [1] این سطوح با لمس های متعدد قیمت بدون دستیابی به موفقیت در سطح مشخص می شوند.

 

فهرست

پشتیبانی در مقابل مقاومت ویرایش ]

سطح حمایت یک سطح که در آن قیمت تمایل به پیدا کردن حمایت عنوان آن می افتد است. این بدان معنی است که قیمت به احتمال زیاد "از گزاف" خارج می شود تا اینکه از آن عبور کند. با این حال ، هنگامی که قیمت این سطح را نقض کرده است ، با یک مقدار بیش از برخی از سر و صداها ، احتمالاً تا رسیدن به سطح پشتیبانی دیگری ، روند نزولی را ادامه خواهد داد. [2]

سطح مقاومت در مقابل از یک سطح حمایت است. اینجاست که با افزایش قیمت ، تمایل به مقاومت پیدا می کند. باز هم ، این بدان معنی است که قیمت به احتمال زیاد "از گزاف" خارج می شود تا اینکه از آن عبور کند. با این حال ، هنگامی که قیمت این سطح را نقض کرد ، با مقدار بیش از برخی سر و صدا ، احتمالاً تا رسیدن به یک سطح مقاومت دیگر ادامه خواهد یافت.

واکنشی در مقابل پشتیبانی و مقاومت فعال ویرایش ]

حمایت و فعال سازی روش های مقاومت "پیش بینی کننده" است زیرا اغلب مناطقی را توصیف می کنند که در واقع قیمت نبوده است. [3] آنها براساس قیمت کنونی قیمت پایه گذاری شده اند که از طریق تجزیه و تحلیل نشان داده شده است که می تواند پیش بینی کننده قیمت آینده باشد [ نیاز به استناد ] . پشتیبانی و مقاومت روشهای فعال شامل حرکات اندازه گیری شده ، پیش بینی نسبت / نوسانات متغیر (استاتیک (مربع نه) ، دینامیکی (فیبوناچی)) ، محورهای محاسبه شده ، نوسانات بر اساس ، روندهای متوسط ​​و میانگین متحرک ، VWAP ، نمایه بازار (VAH ، VAL و POC) . [3]

پشتیبانی و مقاومت واکنشی برعکس است: آنها به طور مستقیم در نتیجه عمل یا رفتار حجم رفتار می شوند. آنها شامل نمایه جلد ، نرخ پایین نوسانات قیمت ، اوج تعادل اولیه ، شکاف های باز ، الگوهای خاص شمع (به عنوان مثال Engulfing ، Tweezers) و OHLC می باشند. [3]

یک هیستوگرام قیمت برای نشان دادن اینکه در چه قیمتی زمان نسبی بیشتری را صرف کرده است مفید است. سطح روانی نزدیک به تعداد دور اغلب به عنوان حمایت و مقاومت عمل می کند. [3]

شناسایی سطح پشتیبانی و مقاومت ویرایش ]

سطح پشتیبانی و مقاومت را می توان با استفاده از خطوط روند (تجزیه و تحلیل فنی) مشخص کرد . [4] برخی از معامله گران به استفاده از محاسبات نقطه محوری اعتقاد دارند . [5]

هرچه سطح پشتیبانی / مقاومت بیشتر مورد آزمایش قرار می گیرد (از طریق قیمت لمس می شود و از حالت خاموش خارج می شود) ، اهمیت بیشتری به آن سطح خاص داده می شود. [6]

اگر قیمت از سطح حمایت فراتر رود ، آن سطح حمایت اغلب به یک سطح مقاومت جدید تبدیل می شود. نقطه مقابل نیز صادق است. اگر قیمت سطح مقاومت را بشکند ، اغلب در آینده پشتیبانی در این سطح پیدا می کند. [7]

سطح حمایت روانی و مقاومت بخش مهمی از تحلیل فنی معامله گر را تشکیل می دهد. [8] با افزایش قیمت در 50 (به عنوان مثال 1.2050) یا 00 (به عنوان مثال 1.3000) ، مردم اغلب این سطح را به عنوان یک پتانسیل قوی برای وقفه در حرکت فعلی می دانند. قیمت ممکن است به خط برسد و برعکس باشد ، می تواند به سطح صعود بپردازد زیرا Bulls و Bears برای برتری می جنگند ، یا ممکن است مستقیماً از آن عبور کنند. یک تاجر همیشه باید در هنگام رسیدن به سطح 00 به طور کلی و در 50 سطح نیز اگر قبلاً به عنوان پشتیبانی یا مقاومت عمل کرده است ، احتیاط کنید.

استفاده از سطوح پشتیبانی و مقاومت ویرایش ]

این مقاله احتمالاً شامل تحقیقات اصلی است . لطفاً با تأیید ادعاهای مطرح شده و افزودن استناد به خط ، آن را بهبود بخشید . اظهارات متشکل از تحقیقات اصلی باید حذف شود. ( آگوست 2014 ) یاد بگیرید که چگونه و چه زمانی این پیام الگوی را حذف کنید )

این نمونه ای از پشتیبانی تعویض نقش ها با مقاومت است و بالعکس:

PaychexSupportResistanceChart.JPG

اگر قیمت سهام بین سطح حمایت و مقاومت در حال حرکت باشد ، بنابراین یک استراتژی اساسی سرمایه گذاری که معمولاً توسط معامله گران استفاده می شود ، این است که سهام را در حمایت خریداری کرده و در مقاومت بفروشید ، سپس در برابر مقاومت کوتاه و پوشش کوتاه مدت در حمایت [9] . مثال زیر:

MicrosoftSupportResistanceTradingChannelChart.JPG

هنگام قضاوت زمان ورود و خروج سرمایه گذاری با استفاده از سطح پشتیبانی یا مقاومت ، مهم است که نمودار را بر اساس یک بازه زمانی قیمت که با بازه زمانی استراتژی تجاری شما همسو است انتخاب کنید. معامله گران کوتاه مدت تمایل دارند از نمودارها بر اساس دوره های بازه زمانی ، مانند 1 دقیقه استفاده کنند (یعنی قیمت امنیت هر 1 دقیقه در نمودار ترسیم می شود). معامله گران بلند مدت به طور معمول از نمودارهای قیمت بر اساس دوره های ساعتی ، روزانه ، هفتگی یا ماهانه استفاده می کنند. معمولاً معامله گران هنگام تصمیم گیری نهایی در مورد زمان سرمایه گذاری ، از نمودارهای فاصله زمانی کوتاهتر استفاده می کنند ، مانند مثال زیر بر اساس 1 هفته اطلاعات تاریخی با قیمت ترسیم هر 15 دقیقه. در این مثال ، علائم اولیه مبنی بر بیرون آمدن سهام از روند نزولی ، زمانی بود که شروع به تشکیل حمایت از $ 30.48 کرد و سپس شروع به تشکیل رده های بالاتر و پایین تر کرد.[ نیاز به استناد ]

BiometSupportLevelInvestmentTimingChart.JPG

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Support_and_resistance

روابط بین فردی

 

گره ها (افراد) و پیوندها (اتصالات) در شبکه های اجتماعی .

برای پوشش گسترده تر این موضوع ، به روابط بین فردی مراجعه کنید .

در جامعه شناسی ریاضی ، روابط بین فردی به عنوان پیوندهای انتقال اطلاعات بین افراد تعریف می شود. پیوندهای بین فردی به طور کلی در سه گونه وجود دارد: قوی ، ضعیف یا غایب . گفته می شود که روابط ضعیف اجتماعی مسئولیت اکثر جاسازی و ساختار شبکه های اجتماعی در جامعه و همچنین انتقال اطلاعات است.از طریق این شبکه ها به طور خاص ، اطلاعات جدیدتر از طریق روابط ضعیف و نه قوی به افراد منتهی می شود. از آنجا که دوستان نزدیک ما تمایل دارند در همان حلقاتی که ما انجام می دهیم حرکت کنند ، اطلاعاتی که آنها دریافت می کنند با آنچه که قبلاً می دانیم به طور قابل توجهی با هم همپوشانی دارند. در عوض ، آشنایی افراد را می شناسد که ما این کار را نمی کنیم و بنابراین اطلاعات جدیدتری را دریافت می کنیم. [1]

طبق تعریف روابط غایب ، طبق گفته جامعه شناس آمریكایی مارك گرانواتر ، این روابط (یا پیوندها) بدون اهمیت اساسی است ، مانند روابط "گره زدن" بین افراد ساكن در همان خیابان یا مثلاً "كراوات". به یک فروشنده مکرر که از آن می خرید. چنین روابطی با غریبه های آشنا از آنجا که به سختی مشاهده می شوند ، روابط نامرئی نیز خوانده می شوند ، و غالباً به عنوان یک نوع مناسب از روابط غافل می شوند. [2] آنها با این حال از احساس آشنایی و تعلق مردم حمایت می کنند. [3]علاوه بر این ، این واقعیت که دو نفر ممکن است یکدیگر را با نام خود بشناسند ، لزوماً واجد شرایط بودن یک کراوات ضعیف نیست. اگر تعامل آنها ناچیز باشد ، کراوات ممکن است غایب یا نامرئی باشد. "قدرت" کراوات بین فردی ، ترکیبی خطی از میزان زمان ، شدت هیجانی ، صمیمیت (یا محرمانه شدن متقابل) و خدمات متقابل است که هر کراوات را مشخص می کند. [4]

 

فهرست

تاریخچه ویرایش ]

یخان ولفگانگ فون گوته ، دانشمند و فیلسوف آلمانی ، یکی از اولین نویسندگان برای توصیف ماهیت روابط بین مردم بود . گوته در رمان کلاسیک 1809 خود با عنوان " وابستگی های انتخابی" ، در مورد "کراوات ازدواج" بحث کرد. این قیاس نشان می دهد که چگونه اتحادیه های ازدواج قوی از لحاظ شخصیتی با ذرات سبزیجات شباهت دارند ، که از طریق فرایند میل شیمیایی وحدت پیدا می کنند .

در سال 1954 ، روانشناس ریاضی روسی آناتول رپوپورت در مورد "این واقعیت شناخته شده اظهار داشت كه تماسهای احتمالی دو فرد كه از نزدیک با هم آشنا هستند ، بیشتر از همبستگی دو نفر از افراد منتخب خودسرانه است." این استدلال به یکی از مبانی نظریه شبکه های اجتماعی تبدیل شد .

در سال 1973 ، با تحریک کار رپوپورت و نظریه پرداز هاروارد هریسون وایت ، مارک گرانوتاتر The Strength of Weak Ties را منتشر کرد . این مقاله اکنون به عنوان یکی از تأثیرگذارترین مقالات جامعه شناسی شناخته شده است که تاکنون نگاشته شده است. [5]

برای به دست آوردن اطلاعات مربوط به پایان نامه دکتری خود ، گرانوواتر با ده ها نفر مصاحبه کرد تا دریابد که چگونه شبکه های اجتماعی برای زمین land شغل های جدید استفاده می شود. گرانواتر دریافت که بیشتر مشاغل از طریق آشنایان "ضعیف" یافت می شوند. این الگوی Granovetter را از درس شیمی جدید خود یادآوری می کند که نشان می دهد چگونه پیوندهای هیدروژن "ضعیف" مولکول های عظیمی از آب را در خود نگه می دارند ، که خودشان توسط پیوندهای کووالانسی "قوی" در کنار هم قرار دارند .

پیوند هیدروژن در آب-2D.png

از نظر گرانواتر ، ترکیب مشابه اوراق قرضه قوی و ضعیف اعضای جامعه را در کنار هم قرار می دهد. [5] این مدل به اساس نخستین نسخه خطی وی درباره اهمیت پیوندهای اجتماعی ضعیف در زندگی بشر مبدل شد. وی مقاله خود را در سال 1969 به بررسی جامعه‌شناسی آمریکا ارائه داد ، اما این رد شد. با این وجود ، در سال 1972 ، Granovetter نسخه کوتاه شده ای را به ژورنال جامعه شناسی آمریکایی ارسال کرد ، و سرانجام در ماه مه 1973 منتشر شد. براساس مطالب فعلی ، تا سال 1986 ، مقاله ضعیف Tie تبدیل به یک استنادی کلاسیک شد و یکی از پر استناد ترین آنها بود. مقالات در جامعه شناسی.

Tie-network.jpg

در یک تحقیق مرتبط با تحقیق در سال 1969 ، بروس کاپفر ، انسان شناس ، "هنجارها و دستکاری در روابط در یک زمینه کار" را پس از انجام کارهای میدانی در آفریقا منتشر کرد. در این سند ، او وجود پیوندهای چندگانه را بیان می کند ، که با زمینه های متعدد در یک رابطه مشخص می شود. [6] [7] در ارتباطات از راه دور ، یک multiplexer وسیله ای است که به یک رسانه انتقال اجازه می دهد تعدادی سیگنال جداگانه را حمل کند. در روابط اجتماعی ، با برون یابی ، "تعدد تعدیل" همپوشانی نقش ها ، مبادلات یا وابستگی ها در یک رابطه اجتماعی است. [8]

داده های تحقیق ویرایش ]

دوستان ، نقاشی هانا پائولی

در سال 1970 ، Granovetter رساله دکترا را به دانشگاه " هاروارد " با عنوان "تغییر شغل ها: کانال های اطلاعات تحرک در یک جامعه حومه شهر" ارسال کرد. تز رساله وی بیانگر درک روابط ضعیف است. برای تحقیقات خود ، دکتر گرانواتر از رودخانه چارلز به نیوتن ، ماساچوست عبور کرد و در کل 282 کارگر حرفه ای ، فنی و مدیریتی را مورد بررسی قرار داد. با توجه به نوع ارتباط بین تعویض شغل و شخص تماس با کسی که اطلاعات لازم را ارائه می داد ، 100 نفر شخصاً مصاحبه شدند. استحکام کراوات از نظر تعداد دفعات مشاهده شخص مخاطب در طول دوره انتقال شغل ، با استفاده از تکلیف زیر اندازه گیری شد:

  • اغلب = حداقل یک بار در هفته
  • گاهي = بيش از يك بار در سال اما كمتر از دو بار در هفته
  • به ندرت = یک بار در سال یا کمتر

از بين كساني كه از طريق تماس هاي شخصي شغل پيدا كرده اند (54/0 = N) ، 7/16٪ گزارش كرده اند كه اغلب تماس خود را مشاهده مي كنند ، 55.6٪ گزارش كرده اند كه گاهي تماس خود را مشاهده مي كنند و 8/27٪ به ندرت. [9] وقتی از وی سؤال شد كه آیا یك دوست در مورد شغل فعلی خود به آنها گفته است ، بیشترین پاسخ این بود كه "دوست نیستم ، یك آشنا هستم". نتیجه گیری از این مطالعه این است که روابط ضعیف منبع مهمی در تحرک شغلی است. از دیدگاه کلان ، روابط ضعیف در تأثیرگذاری بر انسجام اجتماعی نقش دارند.

شبکه های اجتماعی ویرایش ]

در نظریه شبکه های اجتماعی ، روابط اجتماعی از نظر گره ها و پیوندها مشاهده می شود . گره ها بازیگران انفرادی در شبکه ها هستند و پیوندها روابط بین بازیگران است. پیوندهای زیادی بین گره ها وجود دارد. در ساده ترین شکل آن ، یک شبکه اجتماعی نقشه تمام اتصالات مرتبط بین گره های مورد مطالعه است.

فرضیه ضعف کراوات ویرایش ]

"فرضیه کراوات ضعیف" استدلال می کند ، با استفاده از ترکیبی از احتمال و ریاضیات ، همانطور که در ابتدا توسط آناتول رپوپورت در سال 1957 بیان شد ، این است که اگر A با هر دو B و C در ارتباط باشد ، احتمال زیادتر از این احتمال وجود دارد که B و C به یکدیگر پیوند دارند: [10]

ضعیف-قوی-اتصالات.svg

یعنی اگر هر دو فرد بطور تصادفی مانند A و B را از مجموعه S = A ، B ، C ، D ، E و ... در نظر بگیریم از همه افراد دارای روابط با هر دو یا هر دو آنها استفاده می کنیم ، به عنوان مثال ، اگر A کاملاً به B و C گره خورده باشد ، پس براساس استدلال های احتمال ، کراوات BC همیشه وجود دارد. فقدان کراوات قبل از میلاد ، در این شرایط ، طبق گفته گرانواتر ، چیزی را که مثلث ممنوعه خوانده می شود ، ایجاد می کند . به عبارت دیگر ، کراوات BC ، مطابق با این منطق ، با توجه به دو پیوند قوی دیگر ، همیشه ، ضعیف یا قوی است. در این جهت ، "فرضیه کراوات ضعیف" آن دسته از کلکه‌ها یا کلکسیونها را فرض می کندساختار اجتماعی شکل می گیرد ، که عمدتاً توسط "پیوندهای محکم" محدود می شود ، و "روابط ضعیف" بعنوان یک پل مهم بین هر دو تنگه گره خورده از دوستان نزدیک عمل خواهد کرد. [11]

از این رو نتیجه می گیرد که افراد با تعداد محدودی از روابط ضعیف ، از اطلاعات مربوط به نقاط دور از سیستم اجتماعی محروم می شوند و محدود به اخبار و دیدگاه های دوستان نزدیک خود خواهند بود. از این مبنا ، تئوریهای دیگری را می توان تدوین و آزمایش کرد ، به عنوان مثال انتشار اطلاعات ، مانند شایعات ، ممکن است توسط پیوندهای قوی ضعیف شود ، و بنابراین راحت تر از طریق روابط ضعیف جریان یابد.

فرضیه پیوندهای قوی ویرایش ]

به گفته دیوید کراخارد ، [12] در تعریف Granovetter مشکلی وجود دارد. اولین مورد به این واقعیت اشاره دارد که تعریف گرانواتر از استحکام کراوات یک پیش بینی منحنی است و سؤال وی این است که "چگونه می دانیم کجای این منحنی نظری هستیم؟" مورد دوم به شخصیت عاطفی روابط قوی اشاره دارد. کراخاردت می گوید در تعریف قدرت یک کراوات مانند شدت عاطفی و صمیمیت معیارهای ذهنی وجود دارد. او فکر کرد که پیوندهای محکم در تغییرات شدید و عدم اطمینان بسیار مهم هستند:

"مردم در برابر تغییر مقاومت می کنند و از عدم اطمینان ناراحت هستند. پیوندهای مستحکم پایه اعتماد است که می تواند مقاومت را در برابر عدم اطمینان کاهش دهد و آسایش را فراهم کند. این گفته خواهد شد که تغییر توسط روابط ضعیف تسهیل نمی شود بلکه نوع خاصی است. کراوات محکم "

وی این نوع خاص از فیله های کراوات قوی را نام برد و رابطه فلسفه را به عنوان شرایطی تعریف کرد که سه شرط لازم و کافی را در بر می گیرد:

  1. تعامل : برای اینکه A و B فیلمی باشند ، A و B باید با یکدیگر در تعامل باشند.
  2. محبت : برای اینکه فلسفه A و B ، فلسفه باشند ، الف باید محبت به B احساس کند.
  3. زمان : A و B ، به عنوان فیلسوف ، باید تاریخچه تعامل با یکدیگر را داشته باشید که در مدت زمان طولانی ادامه داشته است.

ترکیبی از این خصوصیات ، اعتماد را پیش بینی می کند و پیش بینی می کند که پیوندهای مستحکم مهمترین عامل در ایجاد اعتماد و دلسردی از سوء رفتار خواهد بود. وقتی تغییر اساسی به وجود می آید ، تغییراتی که ممکن است وضع موجود را از نظر قدرت و روال عادی نحوه تصمیم گیری ها تهدید کند ، پس اعتماد لازم است. بنابراین ، تغییر محصول فلس است .

پیوندهای مثبت و پیوندهای منفی ویرایش ]

با شروع اواخر دهه 1940 ، آناتول رپوپورت و دیگران رویکردی احتمالی در توصیف شبکه های اجتماعی بزرگ ایجاد کردند که در آن گره ها شخص هستند و پیوندها آشنایی هستند. در طی این سال ها ، فرمول هایی به دست آمد که پارامترهای محلی مانند بسته شدن مخاطبین و وجود فرضیه اتصال BC را به ویژگی شبکه اتصال جهانی متصل می کند. [10]

علاوه بر این ، آشنایی (در بیشتر موارد) یک کراوات مثبت است . با این حال ، همچنین روابط منفی مانند دشمنی بین افراد وجود دارد. در بررسی روابط سه نفر ، فریتز هایدر یک تئوری تعادل روابط را آغاز کرد. در یک شبکه بزرگتر که توسط یک نمودار نشان داده شده است ، کل روابط توسط یک نمودار امضا شده نشان داده می شود .

این تلاش باعث شد تا یک قضیه ساختار مهم و غیر واضح برای نمودارهای امضا شده ، [13] که توسط فرانک هاری در سال 1953 منتشر شد ، باشد . اگر محصول نشانه های همه روابط در هر چرخه مثبت باشد ، یک نمودار امضا شده متعادل نامیده می شود . اگر نمودار منفی باشد ، یک نمودار امضا نامتعادل است. این قضیه می گوید اگر شبکه ای از پیوندهای مثبت و منفی متصل به هم تعادل داشته باشد ، از دو زیر مجموعه تشکیل شده است به طوری که هر یک از پیوندهای مثبت بین گره های خود و پیوندهای منفی بین گره ها در زیرمجازات مشخص. به عبارت دیگر ، "دشمن دوست من دشمن من است". [14] تصاویر در اینجا از یک سیستم اجتماعی است که به دو کلیشه تقسیم می شود. با این حال ، یک مورد خاص وجود دارد که ممکن است یکی از دو زیرشاخه خالی باشد ، که ممکن است در شبکه های بسیار کوچک رخ دهد.

در این دو تحول ، ما مدلهای ریاضی بر تحلیل ساختار داریم. تحولات مؤثر دیگر در جامعه شناسی ریاضی مربوط به پردازش است. به عنوان مثال ، در سال 1952 هربرت A. سایمون با ساختن الگویی متشکل از یک سیستم قطعی از معادلات دیفرانسیل ، رسمیت ریاضی نظریه منتشر شده از گروه های اجتماعی را تولید کرد. یک مطالعه رسمی از سیستم منجر به قضایای مربوط به پویایی و حالات تعادل ضمنی هر گروه شد.

پیوندهای موجود یا نامرئی ویرایش ]

در پاورقی ، مارك گرانوتاتر آنچه را كه او را غیبت می داند تعریف می كند:

فقدان هرگونه رابطه و روابط بدون اهمیت اساسی ، مانند "رابطه گره زدن" بین افرادی که در همان خیابان زندگی می کنند ، یا "کراوات" با فروشنده ای که یک فرد معمولاً یک روزنامه صبح خریداری می کند ، وجود دارد. اینکه دو نفر اگر تعاملشان ناچیز باشد ، روابط خود را از این دسته خارج نمی کنند. با این حال ، در بعضی از زمینه ها (برای مثال ، بلایای طبیعی) ، چنین روابط "ناچیز" ایجاب می تواند از عدم وجود یکی از موارد مفیدی باشد. این ابهام ناشی از تعویض ، برای راحتی در معرض مقادیر گسسته برای یک متغیر مداوم اساسی است. [15]

مفهوم کراوات نامرئی برای غلبه بر تضاد صفت "غایب" و این تعریف ارائه شده است ، که نشان می دهد چنین پیوندهایی وجود دارد و ممکن است "به طرز مفیدی" از عدم وجود روابط متمایز شود. [16] رابطه بین دو غریبه آشنا ، مانند دو نفر که در همان خیابان زندگی می کنند ، غایب ، اما نامرئی نخواهد بود. در واقع ، از آنجا که چنین پیوندهایی تنها با تعامل محدود ، در صورت وجود ، به سختی قابل مشاهده هستند ، و اغلب به عنوان یک نوع مناسب از روابط مورد غفلت قرار می گیرند. [17] با این وجود ، روابط ناپسند یا نامرئی از حس آشنایی و تعلق مردم پشتیبانی می کند. [18]

 

کراوات نهفته ویرایش ]

اضافه کردن هر وسیله ارتباطی مبتنی بر شبکه مانند کانال IRC جدید (اینترنت رله چت) ، یک گروه پشتیبانی اجتماعی ، یک صفحه وب زمینه را برای ایجاد ارتباط بین دیگران که سابقاً بی ارتباط نیستند فراهم می کند. به همین ترتیب ، قرار دادن زیرساخت هایی مانند اینترنت ، اینترانت ، اتصال بی سیم ، محاسبات شبکه ، خطوط تلفن ، سرویس تلفن همراه یا شبکه های محله ، در هنگام ترکیب با دستگاه های دسترسی به آنها (تلفن ، تلفن همراه ، رایانه و غیره) امکان پذیر می شود. برای شکل گیری شبکه های اجتماعی اینگونه زیرساختها حتی اگر هنوز از نظر اجتماعی فعال نشده باشند ، ارتباطی را از لحاظ فنی در دسترس قرار می دهند. این اتصالات فنی از روابط پنهان شبکه های اجتماعی پشتیبانی می کنند ، [19]در اینجا استفاده می شود برای نشان دادن پیوندهایی که از لحاظ فنی امکان پذیر هستند اما هنوز از نظر اجتماعی فعال نشده اند. آنها فقط از طریق نهان به ضعیف تبدیل می شوند ، به نوعی تعامل اجتماعی بین اعضا ، به عنوان مثال از طریق تماس تلفنی با کسی ، شرکت در یک نشست گروهی ، خواندن و مشارکت در یک صفحه وب ، ارسال ایمیل به دیگران و غیره با توجه به اینکه چنین ارتباطی شامل می شود. افراد نامربوط ، ساختار کراوات پنهان را باید توسط یک مرجع فراتر از افراد ذیربط برقرار کند. سایت های پشتیبانی اجتماعی مبتنی بر اینترنت حاوی این پروفایل هستند. این موارد توسط افراد با علاقه خاصی به موضوعی آغاز می شود که ممکن است با ارسال اطلاعات و فراهم کردن وسایل برای گفتگوی آنلاین آغاز شود.

دیدگاه فردگرایی ویرایش ]

کار گرانواتر (1973) در رویکرد فردگرایانه نظریه شبکه های اجتماعی بسیار مهم است ، همانطور که از تعداد منابع موجود در سایر مقالات مشاهده می شود. استدلال او ادعا می کند که روابط ضعیف (آشنایان ، طبق گفته گرانواتر ، 1973 ؛ 1983) به احتمال زیاد در شبکه های اجتماعی درگیر از روابط قوی (دوستان و خانواده نزدیک) هستند. Granovetter با عدم پیشروی بیشتر در روابط قوی ، اما با تمرکز بر روی روابط ضعیف ، اهمیت آشنایان در شبکه های اجتماعی را برجسته می کند. او استدلال می کند ، تنها چیزی که می تواند دو شبکه اجتماعی را با پیوندهای قوی متصل کند ، یک کراوات ضعیف است: "... این توده ها / [شبکه های روابط قوی] در حقیقت به یکدیگر متصل نمی شدند. روابط ضعیف. (گرانواتر ، 1973 ص 1363 ؛ ص 1982 ص 202).

از این رو آمده است که در یک شبکه اجتماعی همه جانبه ، افراد در مقایسه با اشخاص دارای چندین لینک ضعیف ، تنها با چند پیوند ضعیف در معرض خطر هستند ، زیرا با سایر قسمت های شبکه جدا هستند. مشاهده جالب دیگری که Granovetter در کار خود انجام می دهد ، تخصص روزافزون افراد است که ضرورت روابط ضعیف را ایجاد می کند ، زیرا تمام اطلاعات و دانش متخصص دیگر در شبکه های اجتماعی بزرگ وجود دارد که عمدتا از روابط ضعیف تشکیل شده است. (گرانواتر ، 1973).

کراس و همکاران ، (2001) این موضوع را با ارائه شش ویژگی که روابط متمایز و ناکارآمد در به اشتراک گذاری دانش را متمایز می کند ، تأیید می کنند: "1) دانستن آنچه که شخص دیگری می داند و به همین ترتیب چه زمانی باید به آنها روی آورد ؛ 2) امکان دستیابی به موقع به آن شخص 3) تمایل فرد به دنبال یافتن مشكلات و نه به دام انداختن اطلاعات در جستجوی مشكلات بود ؛ 4) درجاتی از ایمنی در روابطی كه باعث تقویت یادگیری و خلاقیت می شود ؛ 5) عواملی كه Geert Hofstede مطرح كرد؛ و 6) خصوصیات فردی ، مانند صراحت »(ص 5) این به خوبی با استدلال گرانواتر متناسب است که:" روابط ضعیف ، دسترسی به اطلاعات و منابع فراتر از منابع موجود در حلقه اجتماعی خود را فراهم می کند. اما پیوندهای قوی انگیزه بیشتری برای کمک دارند و معمولاً با آسانی در دسترس هستند. "(گرانواتر ، 1983 ، ص 209)

این پارادوكس روابط ضعیف / قوی توسط نویسندگان بی شمار توضیح داده شده است. میزان ارتباط افراد با دیگران را مرکزیت می نامند. Sparrowe & Linden (1997) استدلال می كنند كه چگونه موقعیت شخص در شبكه اجتماعی ، از چنین جذب سازمانی و عملکرد شغلی سود می برد (Sparrowe و همكاران ، 2001)؛ برت (1992) انتظار دارد که این امر منجر به تبلیغات شود ، برنج (1984) مرکزیت را به قدرت وابسته می کند و فریدکین (1993) با نفوذ در قدرت تصمیم گیری. نویسندگان دیگر ، مانند Krackhardt و Porter (1986) در مورد مضرات موقعیت فکر می کنند شبکه های اجتماعی مانند خروج سازمانی هستند (همچنین به Sparrowe و همکاران ، 2001) و Wellman و همکاران (1988) استفاده از شبکه های اجتماعی را معرفی کنید. حمایت عاطفی و مادی. بلو و فینگرمن (2009) ، از این مطالعات و مطالعات دیگر ، به روابط ضعیف اشاره می کننددر نتیجه غریبه ها ، اظهار می دارند که برخی از همان مزایا مانند intimates و همچنین بسیاری از کارکردهای متمایز و مکمل را ارائه می دهند. [20]

بازدیدهای اخیر ویرایش ]

در اوایل دهه 1990 ، اقتصاددان اجتماعی آمریكا ، جیمز دی مونتگومری در نظریه های اقتصادی ساختارهای شبكه در بازار كار مشاركت داشت. در سال 1991 ، مونتگومری ساختارهای شبکه را در یک مدل انتخاب نامطلوب قرار داد تا تأثیر شبکه های اجتماعی بر نتایج بازار کار را تحلیل کند. [21] در سال 1992 ، مونتگومری نقش "روابط ضعیف" را که او بعنوان روابط اجتماعی غیر مکرر و گذرا تعریف می کرد ، در بازار کار بررسی کرد. [22] [23] او نشان می دهد که روابط ضعیف با دستمزدهای بالاتر و نرخ اشتغال جمع بالاتر ارتباط مثبت دارد.

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Interpersonal_ties

ریاضیات مالی


از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

مالی ریاضی ، همچنین به عنوان مالی کمی و ریاضیات مالی شناخته می شود ، یک رشته ریاضی کاربردی است ، که مربوط به مدل سازی ریاضی بازارهای مالی است . به طور کلی ، امور مالی ریاضی مدل های ریاضی یا عددی را ایجاد می کند و گسترش می دهد بدون اینکه لزوماً پیوندی برای نظریه مالی برقرار کند و قیمت های بازار را به عنوان ورودی مشاهده کند. سازگاری ریاضی لازم است ، نه سازگاری با تئوری اقتصادی. بنابراین ، برای مثال ، در حالی که یک اقتصاددان مالی ممکن است دلایل ساختاری که یک شرکت ممکن است قیمت سهم معینی داشته باشد را مطالعه کند، ریاضیدان مالی ممکن است قیمت سهام به عنوان یک داده را، و تلاش برای استفاده از حساب اتفاقی برای به دست آوردن مقدار مربوطه از مشتقات از سهام ( نگاه کنید به: ارزیابی گزینه ؛ مدل سازی مالی ؛ قیمت گذاری دارایی ). قضیه اساسی قیمت گذاری آربیتراژ آزاد یکی از قضایای کلیدی در امور مالی ریاضی است، در حالی که سیاه شولز معادله و فرمول در میان نتایج کلیدی هستند. [1]

امور مالی ریاضی همچنین با رشته های مالی محاسباتی و مهندسی مالی همپوشانی زیادی دارد . مورد دوم روی برنامه ها و مدل سازی متمرکز است ، اغلب با کمک مدل های دارایی تصادفی ( نگاه کنید به: تحلیلگر کمی ) ، در حالی که اولی علاوه بر تجزیه و تحلیل ، بر ساختن ابزارهای اجرایی مدلها نیز تمرکز دارد. به طور کلی ، دو شاخه مالی جداگانه وجود دارد که به تکنیک های کمی پیشرفته نیاز دارند: قیمت گذاری مشتقات از یک طرف ، و مدیریت ریسک و پرتفوی از سوی دیگر. [2]

ریاضیدان فرانسوی ، لوئیس باچایر ، نویسنده نخستین اثر علمی در زمینه مالی ریاضی است ، که در سال 1900 منتشر شد. در نظر گرفته شده است. اما مالی ریاضیات در دهه 1970 به دنبال یک کار فیشر بلک ، میرون اسکولز و رابرت مرتون در زمینه نظریه قیمت گذاری گزینه به وجود آمد.

امروزه بسیاری از دانشگاه ها برنامه های تحقیقاتی و تحقیقاتی را در زمینه مالی ریاضی ارائه می دهند.

 

فهرست

تاریخچه: Q در مقابل P ویرایش ]

دو بخش مالی جداگانه وجود دارد که به تکنیک های کمی پیشرفته نیاز دارند: قیمت گذاری مشتقات و مدیریت ریسک و نمونه کارها. یکی از تفاوت های اصلی این است که آنها از احتمالات متفاوتی مانند احتمال خنثی کردن خطر (یا احتمال قیمت گذاری در مورد قیمت) استفاده می کنند ، که با "Q" مشخص می شود ، و احتمال واقعی (یا محرمانه) ، با عنوان "P" مشخص می شود.

قیمت گذاری مشتقات: جهان Q ویرایش ]

جهان Q
هدف"خارج کردن فعلی"
محیطاحتمال خنثی کردن خطر\ mathbb {Q}
مراحلمارتینگاله های مداوم
بعد، ابعاد، اندازهکم
ابزارهااین حسابگر ، PDEs
چالش هاتنظیم
کسب و کارطرف فروش

مقاله اصلی: اندازه گیری خنثی

اطلاعات بیشتر: مدل بلک اسکولز ، مدل براونی بازارهای مالی و قیمت گذاری مارتینگاله

هدف از قیمت گذاری مشتقات تعیین قیمت منصفانه یک امنیت خاص با توجه به اوراق بهادار نقدینگی بیشتر است که قیمت آن توسط قانون عرضه و تقاضا تعیین می شود . معنای "منصفانه" البته بستگی به این دارد که آیا کسی خرید یا فروش امنیت را در نظر می گیرد. نمونه هایی از اوراق بهادار که قیمت گذاری می شوند عبارتند از: وانیل ساده و گزینه های عجیب و غریب ، اوراق قرضه قابل تبدیل و غیره.

پس از تعیین قیمت منصفانه ، معامله گر طرف فروش می تواند بازاری را در زمینه امنیت ایجاد کند. بنابراین ، قیمت گذاری مشتقات یک تمرین پیچیده "برون یابی" برای تعریف ارزش فعلی بازار یک امنیت است ، که سپس توسط جامعه طرف فروش استفاده می شود. قیمت گذاری کمی مشتقات توسط لوئیس باچایر در تئوری سوداگری ("Thorie de la spéculation" ، منتشر شده در سال 1900) و با معرفی ابتدایی ترین و تأثیرگذارترین فرآیندها ، حرکت براونی و کاربردهای آن در قیمت گذاری گزینه ها آغاز شد. . [3] [4] حرکت براون با استفاده از معادله لانژوین و پیاده روی تصادفی گسسته حاصل می شود . [5]Bachelier مجموعه ای از تغییرات زمان در لگاریتم قیمت سهام را به عنوان یک حرکت تصادفی مدل سازی کرد که در آن تغییرات کوتاه مدت واریانس محدود داشت . این امر باعث می شود تغییرات طولانی مدت به دنبال توزیع گاوسی باشند . [6]

این تئوری تا زمانی که فیشر بلک و میرون اسکولز به همراه کمکهای اساسی رابرت سی مرتون ، دومین فرآیند تأثیرگذار ، یعنی حرکت هندسی براون ، را برای قیمت گذاری گزینه به کار نبردند ، خفته ماند . برای این M. Scholes و R. Merton جوایز نوبل یادبود 1997 در علوم اقتصادی دریافت کردند . به دلیل فوت وی در سال 1995 ، بلک واجد شرایط دریافت جایزه نبود. [7]

گام مهم بعدی بود قضیه اساسی قیمت گذاری دارایی های هریسون و پلیسکا (1981)، که بر طبق آن مناسب نرمال در حال حاضر قیمت P 0 از امنیت بدون آربیتراژ است، و در نتیجه واقعا منصفانه تنها اگر وجود داشته باشد وجود دارد فرایند تصادفی P T با ارزش مورد انتظار ثابت که توصیف تکامل آینده آن است: [8]

P _ {{0}} = {\ mathbf {E}} _ {{0}} (P _ {{t}})

 

 

 

 

1 )

یک فرایند رضایت بخش ( 1 ) " مارتینگاله " نامیده می شود. یک مارتینگاله پاداش خطر نمی دهد. بنابراین احتمال روند عادی شدن قیمت امنیتی "خنثی از خطر" نامیده می شود و به طور معمول با حروف فونت تخته سیاه مشخص می شود "\ mathbb {Q} "

رابطه ( 1 ) باید برای همه زمان ها حفظ شود: بنابراین فرآیندهای استفاده شده برای قیمت گذاری مشتقات به طور طبیعی در زمان مداوم تنظیم می شوند.

quants که در جهان Q مشتقات قیمت گذاری کار متخصصان با دانش عمیق از محصولات خاص آنها مدل هستند.

اوراق بهادار به صورت جداگانه قیمت گذاری می شود و بنابراین مشکلات موجود در دنیای Q از نظر ماهیت کم کم است. کالیبراسیون یکی از اصلی ترین چالش های Q Q است: هنگامی که یک فرآیند پارامتری با زمان مداوم از طریق یک رابطه مانند (1) به مجموعه ای از اوراق بهادار معامله شده کالیبره شد ، از یک رابطه مشابه برای تعیین قیمت مشتقات جدید استفاده می شود.

ابزار اصلی کمی لازم برای انجام فرآیندهای Q زمان مداوم عبارتند از: محاسبات تصادفی ، شبیه سازی و معادلات دیفرانسیل جزئی (PDE).

مدیریت ریسک و نمونه کارها: دنیای P ویرایش ]

دنیای P
هدف"آینده را مدل کن"
محیطاحتمال دنیای واقعی \ mathbb {P
مراحلسریال های گسسته
بعد، ابعاد، اندازهبزرگ
ابزارهاآمار چند متغیره
چالش هابرآورد کردن
کسب و کارطرف خرید

مدیریت ریسک و نمونه کارها با هدف الگوبرداری از توزیع احتمال احتمالی آماری قیمت های بازار همه اوراق بهادار در یک افق سرمایه گذاری در آینده انجام شده است.
این توزیع احتمالی "واقعی" از قیمت های بازار به طور معمول با نامه فونت تخته سیاه مشخص می شود "\ mathbb {P "، بر خلاف" احتمال "خنثی از خطر"\ mathbb {Q} "در قیمت گذاری مشتقات استفاده می شود. بر اساس توزیع P ، جامعه سمت خرید تصمیم می گیرد که اوراق بهادار را خریداری کند تا بتواند سود و زیان احتمالی آینده موقعیت های خود را بعنوان نمونه کارها در نظر بگیرد.

برای کارهای پیشگامانه خود ، مارکووویتز و شارپ به همراه مرتون میلر جایزه نوبل یادبود سال 1990 را در علوم اقتصادی به اشتراک گذاشتند ، برای اولین بار برای یک کار در امور مالی جایزه گرفت.

کار انتخاب نمونه کارها مارکوویز و شارپ ریاضیات را به مدیریت سرمایه گذاری معرفی کردند . با گذشت زمان ، ریاضیات پیچیده تر شده است. با تشکر از رابرت مرتون و پل ساموئلسون ، مدل های یک دوره ای با زمان مداوم ، مدل های حرکتی براونین جایگزین شدند و عملکرد مطلوب درجه دوم به طور ضمنی در بهینه سازی میانگین واریانس با افزایش عمومی ، توابع ابزار مقعر جایگزین شد. [9] علاوه بر این ، در سالهای اخیر تمرکز به سمت ریسک تخمین تغییر کرده است ، یعنی خطرات ناشی از نادرست فرض اینکه تجزیه و تحلیل سریال پیشرفته سریال به تنهایی می تواند تخمین های کاملی از پارامترهای بازار ارائه دهد. [10]

تلاش زیادی به مطالعه بازارهای مالی و نحوه تغییر قیمت با زمان انجام شده است. چارلز داو ، یکی از بنیانگذاران داو جونز و شرکت و وال استریت ژورنال ، مجموعه ای از ایده ها را در مورد این موضوع که امروزه با نام تئوری داو خوانده می شوند ، به صدا درآورد . این اساس روش به اصطلاح روش تحلیل تکنیکی برای پیش بینی تغییرات آینده است. یکی از اصول «تحلیل تکنیکی» این است که روند بازار حداقل در کوتاه مدت نشان از آینده می دهد. ادعای تحلیلگران فنی توسط بسیاری از دانشگاهیان مورد اختلاف است.

نقد ویرایش ]

همچنین ببینید: اقتصاد مالی § چالش ها و انتقادات ، مدل های مالی با توزیع های طولانی و خوشه بندی نوسانات و مهندسی مالی § انتقادات

با گذشت سالها ، مدلهای ریاضی به طور فزاینده ای پیچیده و استراتژی های قیمت گذاری مشتق توسعه یافته اند ، اما اعتبار آنها در اثر بحران مالی 2010–2010 آسیب دیده است . شیوه معاصر مالی ریاضی مورد انتقاد چهره های موجود در این زمینه به ویژه توسط پل ویلتوت و نسیم نیکلاس طالب در کتاب خود " قو سیاه" قرار گرفته است . [11] طالب ادعا می کند که قیمت دارایی های مالی را نمی توان با مدلهای ساده ای که در حال استفاده استفاده می شود ، توصیف کرد ، بخش عمده ای از اعمال فعلی را به بهترین وجه بی ربط و در بدترین حالت ، گمراه کننده خطرناک می کند. ویلموت و امانوئل درمن مانیفست مالی مدلهای مالی را منتشر کردنددر ژانویه 2009 [12] که به برخی از جدی ترین نگرانی ها رسیدگی می کند. بدنه هایی مانند انستیتوی تفکر جدید اقتصادی اکنون در تلاشند تا تئوری ها و روش های جدیدی را توسعه دهند. [13]

به طور کلی ، الگوبرداری از تغییرات توزیع شده با واریانس محدود ، نامناسب است. [14] در دهه 1960 توسط بنوئد ماندلبروت کشف شد که تغییرات در قیمت ها از توزیع گاوسی پیروی نمی کند ، بلکه از طریق توزیع آلفا پایدار لوی بهتر مدل می شوند . [15] مقیاس تغییر یا نوسانات ، بستگی به طول بازه زمانی تا قدرت کمی بیشتر از 1/2 دارد. تغییرات بزرگ به بالا یا پایین احتمالاً بیشتر از چیزی است که شخص با استفاده از توزیع گاوسی با یک انحراف استاندارد تخمین زده می شود. اما مسئله این است که این مسئله را حل نمی کند زیرا باعث می شود پارامتر کردن بسیار سخت تر و کنترل ریسک نیز قابل اعتماد تر شود. [11] همچنین فرایند گاما واریانس # قیمت گذاری گزینه را مشاهده کنید .

مقالات مالی ریاضی ویرایش ]

همچنین مشاهده کنید: رئوس مطالب مالی § ریاضیات مالی ، رئوس مطالب مالی tools ابزار ریاضی و خلاصه امور مالی pr قیمت گذاری مشتقات

ابزار ریاضی ویرایش ]

قیمت گذاری مشتقات ویرایش ]

مدل سازی نمونه کارها ویرایش ]

همچنین نگاه کنید به: رئوس مطالب مالی § نظریه نمونه کارها

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Mathematical_finance

فون نویمان:اقتصاد ریاضی

اقتصاد ریاضی [ ویرایش ]

فون نویمان در چندین نشریه تأثیرگذار ، سطح فکری و ریاضی اقتصاد را مطرح کرد. فون نویمان برای الگوی خود از یک اقتصاد در حال توسعه ، وجود و یکتایی بودن تعادل را با استفاده از تعمیم او از قضیه ثابت نقطه بروو ، اثبات کرد . [97] مدل فون نویمان از یک اقتصاد در حال توسعه ، مداد ماتریس  A  - λ B را با ماتریس های غیر منفی  A و B در نظر گرفت . فون نویمان به دنبال بردارهای احتمال p و  q و یک عدد مثبت  λ بود که معادله مکمل را حل می کند  

\ displaystyle p ^ {T} (A- \ lambda B) q = 0

همراه با دو سیستم نابرابری که بیانگر کارآیی اقتصادی هستند. در این مدل ، بردار احتمالی ( انتقال یافته ) p نشانگر قیمت کالاها است در حالی که بردار احتمال q بیانگر "شدت" فرایند تولید در آن است. راه حل منحصر به فرد λ بیانگر فاکتور رشد است که 1 به علاوه نرخ رشد اقتصاد است. نرخ رشد برابر است با نرخ بهره . [100] [101]

نتایج فون نویمان به عنوان مورد ویژه برنامه نویسی خطی مورد توجه قرار گرفته است ، که در آن مدل فون نویمان فقط از ماتریس های غیر منفی استفاده می کند. مطالعه مدل فون نویمان از یک اقتصاد در حال توسعه ، همچنان مورد توجه اقتصاددانان ریاضی با علاقه به اقتصاد محاسباتی است. [102] [103] [104] در این مقاله بزرگترین مقاله در اقتصاد ریاضی توسط نویسندگان، که معرفی آن از قضایای نقطه ثابت، به رسمیت شناخته شده است به نام نابرابری های خطی ، شلی مکمل و دوگانگی saddlepoint. پل ساموئلسون در جریان کنفرانسی در مورد الگوی رشد فون نویمان گفت که بسیاری از ریاضیدانان روشهای مفیدی را برای اقتصاددانان ایجاد کرده اند ، اما فون نویمان در ارائه کمکهای چشمگیری به خود تئوری اقتصادی بی نظیر است. [105]

مقاله مشهور 9 صفحه ای فون نویمان زندگی را به عنوان گفتگو در پرینستون آغاز کرد و سپس به یک مقاله به آلمانی تبدیل شد که سرانجام به انگلیسی ترجمه شد. علاقه وی به علم اقتصاد که منجر به آن مقاله شد ، چنین آغاز شد: وقتی در سالهای 1928 و 1929 در برلین سخنرانی کرد ، تابستان خود را در خانه خود در بوداپست گذراند ، و اقتصاددان نیکلاس کالدور نیز همین کار را کرد و آنها به آن ضربه زدند. کالدور توصیه کرد که فون نویمان کتابی از اقتصاددان ریاضی لئون والراس بخواند . فون نویمان اشتباهاتی را در آن کتاب پیدا کرد و آنها را اصلاح کرد ، به عنوان مثال ، جایگزین معادلات با نابرابری ها. او متوجه شد که، والراس نظریه تعادل عمومی و والراس قانونکه منجر به سیستم معادلات خطی همزمان شد ، می تواند نتیجه پوچ را بدست آورد که با تولید و فروش مقدار منفی یک محصول می توان سود را به حداکثر رساند. او معادلات را با نابرابری ها جایگزین کرد ، تعادل پویا را از جمله موارد دیگر معرفی کرد و درنهایت مقاله را تولید کرد. [106]

برنامه نویسی خطی [ ویرایش ]

فون نویمان با تکیه بر نتایج خود در مورد بازی های ماتریسی و الگوی خود از اقتصاد در حال توسعه ، تئوری دوگانگی را در برنامه نویسی خطی اختراع کرد وقتی جورج دانتزیگ کار خود را در چند دقیقه توصیف کرد و یک فون نویمان بی تاب از او خواست که به این نکته برسد. سپس ، دانتزیگ با صدای گنگ صحبت کرد در حالی که فون نویمان سخنرانی ساعتی را در مورد مجموعه های محدب ، تئوری نقطه ثابت و دوگانگی ارائه می داد ، و حدس می زد که هم ارزی بین بازی های ماتریس و برنامه نویسی خطی است. [107]

بعداً ، فون نویمان با استفاده از سیستم خطی همگن پل گوردان (1873) روش جدیدی از برنامه نویسی خطی را پیشنهاد کرد که بعداً توسط الگوریتم کارکارکار رایج شد . روش فون نویمان از الگوریتم محوری بین ساده ها استفاده کرد ، با این تصمیم محوری که توسط یک زیرمجموعه حداقل مربعات غیر منفی با محدودیت محدب تعیین می شود ( طرح بردار صفر بر روی محور محدب سیمپلکس فعال ). الگوریتم فون نویمان اولین روش نقطه داخلی برنامه نویسی خطی بود. [107]

آمار ریاضی [ ویرایش ]

فون نویمان در آمار ریاضی کمکهای اساسی انجام داد . وی در سال 1941 توزیع دقیق نسبت میانگین مربعات اختلاف پی در پی به واریانس نمونه برای متغیرهای مستقل و یکسان توزیع عادی را بدست آورد . [108] این نسبت به باقیمانده از مدلهای رگرسیون اعمال شده است و معمولاً به عنوان آماری دوربین- واتسون [109] برای آزمایش این فرضیه تهی شناخته می شود که خطاها بطور سریال در مقابل گزینه دیگری که از اتورگراسیون مرتبه اول ثابت است ، شناخته می شوند . [109]

پس از آن ، دنیس سارگان و آلوک بهارگاوا نتایج آزمایش را در صورت افزایش خطاهای مدل رگرسیون ، از یک مسیر تصادفی گاوسی (به عنوان مثال ، داشتن یک ریشه واحد ) در برابر گزینه جایگزین که آنها یک اتورگراسیون مرتبه اول ثابت هستند ، افزایش دادند. [110]

دینامیک سیالات [ ویرایش ]

فون نویمان در زمینه دینامیک سیالات کمکهای اساسی انجام داد .

مشارکتهای فون نویمان در دینامیک سیال شامل کشف وی از محلول کلاسیک جریان برای امواج انفجاری ، [111] و کشف مشترک (بطور مستقل از یاکوف بوریسوویچ زلدوویچ و ورنر دورینگ ) از مدل منفجره ZND مواد منفجره بود. [112] در دهه 1930 ، فون نویمان به عنوان مسئول در ریاضیات اتهامات شکل یافته تبدیل شد . [113]

بعداً با رابرت دی رشتمیر ، فون نویمان الگوریتمی را تعریف کرد که ویسکوزیته مصنوعی را تعریف می کند و درک امواج شوک را بهبود می بخشد . وقتی کامپیوترها مشکلات هیدرودینامیکی یا آیرودینامیکی را حل کردند ، آنها سعی کردند نقاط شبکه محاسباتی زیادی را در مناطقی از ناپیوستگی شدید (امواج شوک) قرار دهند. ریاضیات ویسکوزیته مصنوعی انتقال شوک را بدون آسیب رساندن به فیزیک پایه ، صاف کرد. [114]

فون نویمان به زودی مدل سازی رایانه را در این زمینه به کار برد و نرم افزارهایی را برای تحقیقات بالستیک خود تولید کرد. وی در طول WW2 ، یک روز به دفتر RH Kent ، مدیر آزمایشگاه تحقیقات Ballistic ارتش ایالات متحده رسید ، با یک برنامه رایانه ای که وی برای محاسبه مدل یک بعدی از 100 مولکول برای شبیه سازی یک موج شوک ایجاد کرده بود. فون نویمان سپس سمیناری را در مورد برنامه رایانه خود به حضار ارائه داد که شامل دوست وی تئودور فون کرمان بود . پس از اتمام فون نویمان ، فون کرمان گفت: "خوب ، جانی ، این بسیار جالب است. البته شما می دانید که لاگرانژ همچنین از مدل های دیجیتال برای شبیه سازی مکانیک پیوسته استفاده کرده است ." از چهره فون نویمان مشخص بود که او از لاگرانژ بی خبر بوده استتحلیلی Mécanique . [115]

تسلط بر ریاضیات [ ویرایش ]

استن اوللام که فون نویمان را خوب می شناخت ، تسلط خود را در ریاضیات از این طریق شرح داد: "بیشتر ریاضیدانان یک روش را می دانند. به عنوان مثال ، نوربرت وینر تبدیل های فوریه را تسلط داده بود .برخی از ریاضیدانان به دو روش تسلط داشته اند و ممکن است واقعاً کسی را تحت تأثیر قرار دهند که فقط یکی از آنها را می شناسد. جان فون نویمان به سه روش تسلط یافته بود. " وی در ادامه توضیح داد که این سه روش عبارتند از:

  • تسهیلات با دستکاری نمادین اپراتورهای خطی؛
  • یک احساس شهودی برای ساختار منطقی هر نظریه ریاضی جدید.
  • یک احساس شهودی برای روبنای ترکیبی تئوری های جدید. [116]

ادوارد تلر نوشت: "هیچ کس همه علوم را نمی داند ، حتی فون نویمان هم چنین نکرد. اما در مورد ریاضیات ، او به جزء تئوری شماره و توپولوژی به همه قسمت های آن کمک کرد. یعنی فکر می کنم چیزی بی نظیر است." [117]

از فون نویمان خواسته شد كه مقاله ای را برای افراد غیرمجاز بنویسد كه توصیف ریاضیات است ، بنویسد و تجزیه و تحلیل زیبایی را انجام داد. وی توضیح داد که ریاضیات جهان را بین تجربی و منطقی قدم می زند و استدلال می کند که هندسه در ابتدا تجربی بوده است ، اما اقلیدس یک تئوری منطقی و قیاسی ساخت. با این حال ، او استدلال كرد كه همیشه این خطر وجود دارد كه خیلی از دنیای واقعی دور نمانیم و به یک علم غیرضروری تبدیل شویم. [118] [119] [120]

https://en.wikipedia.org/wiki/John_von_Neumann

عملکرد محدب چندین متغیر

توابع چندین متغیر ویرایش ]

  • یک تابع دو بار به طور مداوم مشتقپذیر از چند متغیر محدب در یک مجموعه محدب است اگر و تنها اگر آن ماتریس هشین دوم مشتقات جزئی است semidefinite مثبت در داخل کشور، از مجموعه محدب.
  • هر حداقل محلی از عملکرد یک محدب نیز حداقل جهانی است . یک عملکرد کاملا محدب حداکثر یک حداقل جهانی خواهد داشت. [4]
  • برای یک تابع محدب،f ،مجموعه زیرسطح { X | f ( x ) < a } و { x | f ( x ) ≤ a } a ∈ R مجموعه های محدب هستند. با این حال ، تابعی که مجموعه های زیرسطحی آن مجموعه های محدب هستند ممکن است یک عملکرد محدب باشند. تابعی که مجموعه های زیرسطح آن محدب است تابع quasiconvex نامیده می شود .
  • نابرابری جنسن برای هر عملکرد محدب صدق می کندf. اگر X یک متغیر تصادفی در نظر گرفته شده در دامنه استf، سپس {\ displaystyle \ operatorname {E} (f (X)) \ geq f (\ operatorname {E} (X))، جایی که E بیانگر انتظار ریاضی است .
  • یک عملکرد همگن مرتبه اول از دو متغیر مثبت  و ( f ( ax، ay ) = af ( x، y  برای هر a، x، y > 0) که محدب در یک متغیر است باید در دیگری متغیر محدب باشد. متغیر. [5]

عملیاتی که همرفت را حفظ می کنند ویرایش ]

  • -ف مقعر است اگر و فقط اگر f محدب است
  • مبالغ وزنه بردار غیر منفی:
    • {\ displaystyle w_ {1} ، \ ldots ، w_ {n} \ geq 0 و {\ displaystyle f_ {1} ، \ ldots ، f_ {n} همه محدب هستند ، \ displaystyle w_ {1} f_ {1} + \ cdots + w_ {n} f_ {n}. به طور خاص ، مجموع دو عملکرد محدب محدب است.
    • این ویژگی تا مبالغ نامحدود ، انتگرال ها و مقادیر مورد انتظار نیز گسترش می یابد (به شرط وجود آنها).
  • حداکثر عنصر: اجازه دهید {\ displaystyle \ {f_ {i} \} _ {i \ in I}مجموعه ای از توابع محدب باشد. سپس\ displaystyle g (x) = \ sup _ {i \ in I} f_ {i} (x)محدب است دامنهg (x)مجموعه نقاطی است که در آن متن محدود است. موارد ویژه مهم:
    • اگر{\ displaystyle f_ {1} ، \ ldots ، f_ {n} بنابراین توابع محدب هستند \ displaystyle g (x) = \ max \ {f_ {1} (x) ، \ ldots ، f_ {n} (x) \}
    • اگر f (x ، y)سپس در x محدب است\ displaystyle g (x) = \ sup \ nolimits _ {y \ in C} f (x، y)در X محدب است حتی اگر C مجموعه محدب نباشد.
  • ترکیب بندی:
    • اگر f و g توابع محدب و g در یک دامنه غیر متغیره کاهش یابد ، پس از آنساعت (x) = گرم (f (x))محدب است به عنوان نمونه ، اگرf محدب است ، پس همینطور است e ^ {f (x). زیراe ^ {x} محدب و یکنواخت در حال افزایش است.
    • اگر f مقعر باشد و g محدب باشد و بیش از یک دامنه یک متغیره افزایش نیابد ، پس از آنساعت (x) = گرم (f (x)) محدب است
    • محدب زیر نقشه های وابسته تغییرناپذیر است: یعنی اگر f محدب با دامنه باشدD_ {f} \ subseteq \ mathbf {R} ^ {m}پس همینطور است g (x) = f (تبر + b)، جایی که \ displaystyle A \ in \ mathbf {R} ^ {m \ times n} {\ text،}} b \ in \ mathbf {R} ^ {m}} با دامنهD_ {g} \ subseteq \ mathbf {R} ^ {n.
  • به حداقل رساندن: اگر f (x ، y) محدب است (x ، y) سپس \ displaystyle g (x) = \ inf \ nolimits _ {y \ در C} f (x ، y)در x محدب است به شرط آنكه C مجموعه محدب و آن باشد\ نمایشگر g (x) \ neq - \ infty
  • اگر f محدب است ، سپس چشم انداز آن{\ displaystyle g (x، t) = tf \ left ({\ tfrac {x} {t}} \ Right) با دامنه \ displaystyle \ left \ lbrace (x، t) \ mid {\ tfrac {x} {t}} \ in \ operatorname {Dom} (f)، t> 0 \ Right \ rbrace محدب است

توابع محکم محکم ویرایش ]

مفهوم همرفتی قوی مفهوم تقارب شدید را گسترش داده و پارامتر می کند. یک عملکرد به شدت محدب نیز کاملاً محدب است ، اما برعکس.

یک عملکرد متفاوتfاگر نابرابری زیر برای همه نقاط x ، y در دامنه خود داشته باشد به شدت محدب است با پارامتر m > 0 : [6]

\ displaystyle (\ nabla f (x) - \ nabla f (y)) ^ {T} (xy) \ geq m \ | xy \ | _ {2} ^ {2}}

یا به طور کلی ،

\ displaystyle \ langle \ nabla f (x) - \ nabla f (y)، xy \ rangle \ geq m \ | xy \ | ^ {2}

جایی که\ | \ cdot \ |هر هنجاری است برخی از نویسندگان ، مانند [7] به توابع برآورده کننده این نابرابری به عنوان توابع بیضوی اشاره می کنند.

شرط معادل آن به شرح زیر است: [8]

f (y) \ geq f (x) + \ nabla f (x) ^ {T} (yx) + {\ frac {m} {2}} \ | yx \ | _ {2} ^ {2}

لازم نیست یک تابع برای اینکه محکم محدب باشد ، متفاوت باشد. تعریف سوم [8] برای یک تابع به شدت محدب ، با پارامتر m ، این است که ، برای همه x ، y در دامنه \ displaystyle t \ in [0،1] ،}

f (tx + (1-t) y) \ leq tf (x) + (1-t) f (y) - {\ frac {1} {2}} mt (1-t) \ | xy \ | _ { 2} ^ {2

توجه کنید که این تعریف به تعریف محدب سخت به عنوان m → 0 نزدیک می شود و با تعریف یک عملکرد محدب وقتی m = 0. یکسان است با وجود این ، توابع وجود دارد که کاملاً محدب هستند اما برای هر m > 0 محدب نیستند مثال زیر را ببینید)

اگر عملکرد fدو بار به طور مداوم متفاوت است ، پس از آن کاملاً محکم با پارامتر m اگر و فقط اگر باشد\ displaystyle \ nabla ^ {2} f (x) \ succeq mIبرای همه x در دامنه ، که در آن من هویت هستم و\ nabla ^ {2} fاست ماتریس هشین ، و نابرابری\ succeq  یعنی که \ displaystyle \ nabla ^ {2} f (x) -mIاست مثبت نیمه معین . این معادل است با کمترین مقدار ضروری بودن مقادیر\ nabla ^ {2} f (x)حداقل متر برای همه ایکس . اگر دامنه فقط خط واقعی است ، پس از آن\ nabla ^ {2} f (x) فقط مشتق دوم است {\ displaystyle f '' (x) ،} بنابراین شرایط می شودf '' (x) \ geq m. اگر m = 0 باشد ، این بدان معنی است که Hessian semidefinite مثبت است (یا اگر دامنه خط واقعی است ، به این معنی است که0f '' (x) \ geq 0) ، که نشان می دهد عملکرد محدب است ، و شاید به شدت محدب باشد ، اما به شدت محدب نیست.

با فرض این که عملکرد دو بار به طور مداوم متفاوت است ، می توان نشان داد که مرز پایین\ nabla ^ {2} f (x)دلالت دارد که بسیار محدب است. با استفاده از قضیه تیلور وجود دارد

z \ in \ {tx + (1-t) y: t \ in [0،1] \}

به طوری که

\ displaystyle f (y) = f (x) + \ nabla f (x) ^ {T} (yx) + {\ frac {1} {2}} (yx) ^ {T} \ nabla ^ {2 f (z) (yx)

سپس

(yx) ^ {T} \ nabla ^ {2} f (z) (yx) \ geq m (yx) ^ {T} (yx)

با این فرض در مورد مقادیر ویژه ، و از این رو ما دومین معادله محدب قوی را در بالا بازیابی می کنیم.

یک عملکرد fاگر عملکرد فقط با پارامتر m محدب باشد ، فقط و فقط اگر تابع باشد

\ displaystyle x \ mapsto f (x) - {\ frac {m} {2}} \ | x \ | ^ {2}}

محدب است

تمایز بین محدب ، کاملاً محدب و به شدت محدب می تواند در نگاه اول ظریف باشد. اگرf دو بار به طور مداوم متفاوت است و دامنه خط واقعی است ، پس می توانیم آن را به شرح زیر توصیف کنیم:

f محدب اگر و فقط اگرf '' (x) \ geq 0برای همه x 

f اگر کاملاً محدب باشدf '' (x)> 0برای همه x (توجه: این کافی است ، اما لازم نیست).

f به شدت محدب اگر و فقط اگر \ displaystyle f '' (x) \ geq m> 0برای همه ایکس .

به عنوان مثال ، اجازه دهید f کاملاً محدب باشد و فرض کنید توالی نقاط وجود دارد (x_ {n}) به طوری که\ displaystyle f '' (x_ {n) = {\ tfrac {1} {n}}}. بااینکه\ displaystyle f '' (x_ {n})> 0، عملکرد بسیار محدب نیست زیراf '' (x) خودسرانه کوچک خواهد شد.

دو بار عملکرد متمایز متفاوت f در یک دامنه جمع و جور {\ نمایشگر X}ایکس که ارضا می شود \ displaystyle f '' (x)> 0}\ displaystyle f '' (x)> 0} برای همه {\ نمایشگر x \ در Xx \ in Xبه شدت محدب است. اثبات این جمله از قضیه ارزش شدید ناشی می شود ، که بیان می کند یک عملکرد مداوم روی یک مجموعه جمع و جور دارای حداکثر و حداقل است.

عملکردهای محدب به طور کلی کار ساده تر از توابع محدب یا کاملاً محدب هستند ، زیرا آنها یک کلاس کوچکتر هستند. مانند عملکردهای محدب کاملاً محدب ، عملکردهای به شدت محدب دارای حداقل عملکردهای منحصر به فرد در مجموعه های جمع و جور هستند.

توابع محدب به طور یکنواخت ویرایش ]

یک عملکرد یکنواخت محدب ، [9] [10] با مدول\ فی ، تابعی استfکه ، برای همه x ، y در دامنه و t ∈ [0 ، 1] ، راضی می کند

f (tx + (1-t) y) \ leq tf (x) + (1-t) f (y) -t (1-t) \ phi (\ | xy \ |)

جایی که \ فی تابعی غیر منفی است و تنها در 0 از بین می رود. این تعمیم مفهوم عملکرد به شدت محدب است. با گرفتن\ displaystyle \ phi (\ alpha) = {\ tfrac {m} {2}} \ alpha ^ {2}} ما تعریف تحدب قوی را بازیابی می کنیم.

مثالها ویرایش ]

توابع یک متغیر ویرایش ]

  • کارکرد f (x) = x ^ {2 دارای f '' (x) = 2> 0بنابراین ، f یک عملکرد محدب است. همچنین به شدت محدب است (و از این رو به شدت محدب هم) ، با ثابت ثابت محدب 2.
  • کارکردf (x) = x ^ {4 دارای\ displaystyle f '' (x) = 12x ^ {2} \ geq 0بنابراین ، f یک عملکرد محدب است. این کاملاً محدب است ، حتی اگر مشتق دوم در همه نقاط کاملاً مثبت نباشد. به شدت محدب نیست.
  • ارزش مطلق تابعf (x) = | x |محدب است (همانطور که در نابرابری مثلث منعکس شده است ) ، حتی اگر در نقطه x  = 0. مشتق  نداشته باشد. کاملاً محدب نیست.
  • کارکردf (x) = | x | ^ {پ برای\ displaystyle p \ geq 1 محدب است
  • تابع نمایی f (x) = e ^ {x}محدب است از آنجا که این نیز کاملاً محدب استf '' (x) = e ^ {x}> 0اما از آنجا که مشتق دوم می تواند به طور دلخواه نزدیک به صفر باشد ، محدب نیست. به طور کلی ، عملکردg (x) = e ^ {f (x)اگر f یک تابع محدب باشد ، به صورت لگاریتمی محدب است. اصطلاح superconvex گاه به جای آن استفاده می شود. [11]
  • کارکرد f با دامنه [0،1] تعریف شده توسط\ displaystyle f (0) = f (1) = 1 ، f (x) = 0} برای  \ displaystyle 0 <x <1محدب است؛ در فاصله باز (0 ، 1) مداوم است ، اما در 0 و 1 مداوم نیست.
  • تابع 3 مشتق دوم 6 x است . بنابراین بر روی مجموعه ای قرار دارد که x ≥ 0 و مقعر آن بر روی ست که  x  ≤ 0 است.
  • نمونه هایی از توابع که به طور یکنواخت افزایش می یابند اما محدب هم نیستندf (x) = {\ sqrt {x}} و\ نمایشگر g (x) = \ log x.
  • نمونه هایی از توابع است که می محدب اما نه یکنواخت افزایش شامل\ displaystyle h (x) = x ^ {2} وk (x) = - x.
  • کارکرد\ displaystyle f (x) = {\ tfrac {1 {{x}}} دارای \ displaystyle f '' (x) = {\ tfrac {2} {x ^ {3}}}}که در صورت x > 0 بیشتر از 0 استf (x) در فاصله زمانی محدب است (0 ، \ infty). در فاصله مقعر مقعر است{\ displaystyle (- \ infty ، 0).
  • کارکرد\ displaystyle f (x) = {\ tfrac {1 {{x ^ {2}}}} با \ displaystyle f (0) = \ infty، در فاصله زمانی محدب است (0 ، \ infty) و فاصله بین محدب {\ displaystyle (- \ infty ، 0)اما در فاصله زمانی محدب نیست (- \ infty ، \ infty)، به دلیل تکینگی در  x  = 0.

توابع n متغیرها ویرایش ]

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Convex_function

ضریب همبستگی رتبه Spearman


از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

همبستگی Spearman از 1 نتیجه هنگامی که دو متغیر مورد مقایسه با هم یکسان هستند ، حتی اگر رابطه آنها خطی نباشد. این بدان معناست که تمام نقاط داده با بیشتر X ارزش تر از یک نقطه داده داده خواهد بیشتری داشته Y ارزش است. در مقابل ، این یک همبستگی کامل پیرسون نیست.

هنگامی که داده ها تقریباً به صورت بیضوی توزیع شده اند و هیچ مسافت برجسته ای وجود ندارد ، همبستگی Spearman و همبستگی پیرسون مقادیر مشابهی را ارائه می دهند.

همبستگی Spearman نسبت به همبستگی پیرسون نسبت به مناطق دورافتاده قوی که در دم هر دو نمونه هستند ، حساسیت کمتری دارد. دلیل این امر این است که Spearman ρ میزان اختلاف را با ارزش رتبه خود محدود می کند.

در آمار ، ضریب همبستگی Spearman یا Spearman's ρ ، به نام چارلز اسپیرمن و اغلب توسط نامه یونانی مشخص شده است\ displaystyle \ rho.رو  (ریو) یا همانطور که {\ displaystyle r_ {s}r_ {s، یک اندازه گیری غیر پارامتری از همبستگی درجه ( وابستگی آماری بین رتبه بندی دو متغیر ) است. این ارزیابی می کند که چگونه رابطه بین دو متغیر را می توان با استفاده از یک عملکرد یکنواخت توصیف کرد .

همبستگی Spearman بین دو متغیر برابر است با همبستگی پیرسون بین مقادیر رتبه آن دو متغیر. در حالی که همبستگی پیرسون روابط خطی را ارزیابی می کند ، همبستگی اسپیرمن روابط یکنواختی (چه خطی و چه غیر) را ارزیابی می کند. اگر هیچ یک از داده های مکرر وجود نداشته باشد ، یک همبستگی کامل Spearman با 1 یا 1 − هنگامی اتفاق می افتد که هر یک از متغیرها یک عملکرد یکنواخت کامل از دیگری است.

به طور شهودی ، همبستگی Spearman بین دو متغیر زیاد خواهد بود وقتی که مشاهدات دارای یک رتبه مشابه (یا یکسان برای همبستگی 1) درجه باشند (یعنی برچسب موقعیت نسبی مشاهدات درون متغیر: 1 ، 2 ، 3 و غیره) بین این دو متغیرها ، و هنگامی که مشاهدات دارای یک اختلاف ناپذیر (یا کاملاً مخالف همبستگی 1) باشند بین دو متغیر قرار دارد.

ضریب Spearman برای متغیرهای ترتیبی مداوم و گسسته مناسب است . [1] [2] هر دو .رو و \ تاو می توان به عنوان موارد خاص ضریب همبستگی عمومی تر فرموله شد .

 

فهرست

تعریف و محاسبه [ ویرایش ]

ضریب همبستگی اسپیرمن به عنوان ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای رتبه تعریف شده است . [3]

برای نمونه ای از اندازه n ،X_ {i ، Y_ {i به صفوف تبدیل می شوند {\ displaystyle \ operatorname {rg} X_ {i}، \ operatorname {rg} Y_ {i}}و r_ {s محاسبه می شود

\ displaystyle r_ {s} = \ rho _ {\ operatorname {rg} _ {X}، \ operatorname {rg} _ {Y}} = {\ frac {\ operatorname {cov} (\ operatorname {rg} _ {) X} ، \ operatorname {rg} _ {Y})} {\ sigma _ {\ operatorname {rg} _ {X}} \ sigma _ {\ operatorname {rg} _ {Y}}}}،}

جایی که

\ displaystyle \ rho.رو ضریب همبستگی پیرسون معمول را نشان می دهد ، اما برای متغیرهای رتبه اعمال می شود ،

{\ displaystyle \ operatorname {cov (\ operatorname {rg} _ {X}، \ operatorname {rg} _ {Y})}است کوواریانس از متغیرهای رتبه،

\ displaystyle \ sigma _ {\ operatorname {rg} _ {X}}}\ displaystyle \ sigma _ {\ operatorname {rg} _ {Y}}}هستند انحراف استاندارد متغیرهای رتبه.

فقط در صورتي كه تمام n رده ها عدد صحیح مشخص باشند ، مي توان با استفاده از فرمول محبوب محاسبه كرد

\ displaystyle r_ {s} = 1 - {\ frac {6 \ sum d_ {i} ^ {2}} {n (n ^ {2} -1)}}،}

جایی که

{\ displaystyle d_ {i} = \ operatorname {rg} (X_ {i}) - \ operatorname {rg} (Y_ {i})} تفاوت بین دو رده از هر مشاهده است ،

n تعداد مشاهدات است.

مقادیر یکسان معمولاً [4] هر مرتبه کسری اختصاص داده شده برابر با میانگین موقعیتهایشان در ترتیب صعودی مقادیر هستند ، که معادل متوسطی درمورد همه جابجاییهای احتمالی است.

اگر پیوندها در مجموعه داده ها وجود داشته باشند ، فرمول ساده شده در بالا نتایج نادرست را به همراه می آورد: فقط اگر در هر دو متغیر همه رتبه ها مشخص باشند ، پس از آن \ displaystyle \ sigma _ {\ operatorname {rg} _ {X}} \ sigma _ {\ operatorname {rg} _ {Y}} = \ operatorname {Var} {\ operatorname {rg} _ {X}} = \ operatorname {Var} {\ operatorname {rg} _ {Y}} = (n ^ {2} -1) / 12(با توجه به واریانس مغرضانه محاسبه می شود). معادله اول - عادی سازی با انحراف معیار - ممکن است حتی در صورت عادی شدن رتبه ها به [0 ، 1] ("رتبه های نسبی") مورد استفاده قرار گیرد ، زیرا هم در ترجمه و هم مقیاس بندی خطی بی حس است.

روش ساده شده همچنین نباید در مواردی که مجموعه داده ها کوتاه باشد ، استفاده نشود. یعنی وقتی ضریب همبستگی Spearman برای رکوردهای X بالا (خواه با رتبه قبل از تغییر و یا بعد از تغییر درجه یا هر دو) مورد نظر باشد ، کاربر باید از فرمول ضریب همبستگی پیرسون که در بالا گفته شد استفاده کند. [5]

خطای استاندارد ضریب ( σ ) توسط پیرسون در سال 1907 تعیین شد [ نیازمند منبع ] و گوسه در سال 1920. [ نیازمند منبع ] این است

\ displaystyle \ sigma _ {r_ {s}} = {\ frac {0.6325 {\ sqrt {n-1}}}.}

مقادیر مرتبط [ ویرایش ]

مقاله اصلی: همبستگی و وابستگی

چندین اندازه گیری عددی دیگری وجود دارد که میزان وابستگی آماری بین جفت مشاهدات را کم می کند. متداول ترین آنها ضریب همبستگی محصول لحظه پیرسون است که یک روش همبستگی مشابه با رتبه اسپیرمن است که روابط "خطی" را بین تعداد خام و نه بین رده های آنها اندازه گیری می کند.

یک نام جایگزین برای همبستگی درجه Spearman "همبستگی درجه" است. [6] در این ، "درجه" یک مشاهده با "درجه" جایگزین می شود. در توزیع های مداوم ، درجه ی مشاهده طبق کنوانسیون ، همیشه یک نصف کمتر از رتبه است و از این رو ، همبستگی های درجه و رتبه در این حالت یکسان است. به طور کلی ، "درجه" یک مشاهده متناسب با تخمین کسری از جمعیت کمتر از یک مقدار معین است ، با تنظیم نیمه مشاهده در مقادیر مشاهده شده. بنابراین این با یک درمان احتمالی صفوف گره خورده مطابقت دارد. اگرچه غیرمعمول است ، اصطلاح "همبستگی درجه" هنوز در حال استفاده است. [7]

تفسیر [ ویرایش ]

همبستگی مثبت و منفی اسپیرمن وجود دارد

ضریب همبستگی مثبت اسپیرمن مطابق با روند رو به رشد یکنواختی بین X و Y است .

ضریب همبستگی اسپیرمن منفی مطابق با روند یکنواخت کاهش بین X و Y است .

علامت همبستگی Spearman نشان دهنده جهت ارتباط بین X (متغیر مستقل) و Y (متغیر وابسته) است. اگر Y با افزایش X تمایل به افزایش پیدا کند ، ضریب همبستگی Spearman مثبت است. اگر Y با افزایش X تمایل به کاهش پیدا کند ، ضریب همبستگی Spearman منفی است. همبستگی Spearman صفر نشان می دهد که هیچ تمایلی برای افزایش یا کاهش Y با افزایش X وجود ندارد . همبستگی Spearman در بزرگی بیشتر می شود زیرا X و Y به عملکردهای کاملاً یکنواخت یکدیگر نزدیک می شوند. چه زمانیX و Y کاملاً یکسان هستند ، ضریب همبستگی Spearman 1 می شود. یک رابطه در حال افزایش کاملاً یکنواخت حاکی از آن است که برای هر دو جفت از داده های i ، i و j ، j که i - j و i وجود دارد. - j همیشه همان علامت را دارد. یک رابطه کاهنده کاملاً یکنواخت حاکی از این است که این اختلافات همیشه علائم متضادی دارند.

ضریب همبستگی Spearman اغلب به عنوان "غیر پارامتری" توصیف می شود. این می تواند دو معنی داشته باشد. در مرحله اول ، یک همبستگی اسپیرمن بی نقص نتیجه می گیرد که X و Y با هر عملکرد یکنواختی مرتبط هستند . این را با همبستگی پیرسون مقایسه کنید ، که فقط در صورت مرتبط بودن X و Y با یک عملکرد خطی ، یک مقدار کامل به شما می دهد . حس دیگر که در آن همبستگی اسپیرمن ناپارامتری در توزیع نمونه گیری دقیق آن را می توان بدون نیاز به دانش به دست آمده (یعنی دانستن پارامترهای) از است توزیع احتمال مشترک از X و Y .

مثال [ ویرایش ]

در این مثال ، از داده های خام در جدول زیر برای محاسبه ارتباط ضریب هوشی شخص با تعداد ساعات سپری شده در مقابل تلویزیون در هفته استفاده می شود. [ نیاز به استناد ]

ضریب هوشی ،X_ {منساعت تلویزیون در هفته ،Y_ {من
1067
10027
862
10150
9928
10329
9720
11312
1126
11017

اولا ، ارزیابی کنید d_ {i} ^ {2. برای این کار از مراحل زیر استفاده کنید که در جدول زیر منعکس شده است.

  1. مرتب سازی داده ها توسط ستون اول (X_ {من) یک ستون جدید ایجاد کنیدx_ {منو مقادیر رتبه بندی شده 1 ، 2 ، 3 ، ... ، n را به آن اختصاص دهید .
  2. بعد ، داده ها را با ستون دوم مرتب سازی کنید (Y_ {من) ستون چهارم ایجاد کنیدy_ {من}و به طور مشابه مقدارهای 1 ، 2 ، 3 ، ... ، n را به آن اختصاص دهید .
  3. ستون پنجم ایجاد کنیدd_ {من برای حفظ تفاوت بین دو ستون رتبه (x_ {من وy_ {من})
  4. یک ستون نهایی ایجاد کنید d_ {i} ^ {2 برای نگه داشتن مقدار ستون d_ {من مربع
X_ {منY_ {منx_ {منy_ {من}d_ {منd_ {i} ^ {2
8601100
972026−416
9928385 پوند25
1002747−39
101505105 پوند25
1032969−39
106773416
110178539
112692749
11312104636

d_ {i} ^ {2 یافت ، اضافه کردن آنها را برای پیدا کردن \ sum d_ {i} ^ {2} = 194. مقدار n برابر با 10 است. این مقادیر اکنون می توانند به معادله جایگزین شوند

\ displaystyle \ rho = 1 - {\ frac {6 \ sum d_ {i} ^ {2}} {n (n ^ {2} -1)}}}

دادن

\ displaystyle \ rho = 1 - {\ frac {6 \ بار 194} {10 (10 ^ {2} -1)}} ،}

که ارزیابی به ρ = -29 / 165 = -.175757575 ... با ص -value = 0.627188 (با استفاده از تی -distribution ).

نمودار داده های ارائه شده دیده می شود که ممکن است رابطه منفی وجود داشته باشد ، اما این رابطه قطعی به نظر نمی رسد.

این مقدار نزدیک به صفر است نشان می دهد که ارتباط بین ضریب هوشی و ساعت های تماشای تلویزیون بسیار کم است ، اگرچه ارزش منفی نشان می دهد که هر چه مدت زمان تماشای تلویزیون بیشتر باشد ، ضریب هوشی پایین می آید. در مورد پیوندها در مقادیر اصلی ، این فرمول نباید استفاده شود. به جای آن، از ضریب همبستگی پیرسون باید در صفوف محاسبه (که در آن روابط صفوف داده می شود، همانطور که در بالا توضیح داده [ که در آن؟ ] ).

تعیین اهمیت [ ویرایش ]

یک رویکرد برای بررسی اینکه آیا مقدار مشاهده شده ρ با میزان صفر تفاوت دارد ( R همیشه 1 ≤ R- 1 را حفظ خواهد کرد ) محاسبه این احتمال است که با توجه به فرضیه تهی ، می تواند بزرگتر یا مساوی با R مشاهده شده باشد ، با استفاده از یک آزمون جایگشت . مزیت این روش این است که به طور خودکار تعداد مقادیر داده گره خورده را در نمونه و نحوه برخورد با آنها در محاسبه همبستگی رتبه به حساب می آورد.

رویکرد دیگر موازی با استفاده از تبدیل فیشر در مورد ضریب همبستگی پیرسون-محصول است. این است که ، فواصل اطمینان و تست فرضیه مربوط به ارزش جمعیت ρ را می توان با استفاده از تبدیل فیشر انجام داد:

\ displaystyle F (r) = {\ frac {1 {{2}} \ ln {\ frac {1 + r} {1-r} = \ operatorname {arctanh} r.

اگر F ( r ) تبدیل Fisher از r باشد ، نمونه Spearman ضریب همبستگی درجه و n اندازه نمونه را دارد ،

\ displaystyle z = {\ sqrt {\ frac {n-3} {1.06} F (r)

یک Z -Score برای تحقیق ، که حدود یک استاندارد پیروی توزیع نرمال تحت فرض صفر از استقلال آماری ( ρ = 0 ). [8] [9]

همچنین می توان از اهمیت استفاده استفاده کرد

\ displaystyle t = r {\ sqrt {\ frac {n-2} {1-r ^ {2}}}}،

که تقریبا به عنوان توزیع دانشجو تی -distribution با N 2 - تحت درجه آزادی فرضیه صفر . [10] توجیهی برای این نتیجه به استدلال جایگشت متکی است. [11]

تعمیم ضریب Spearman در شرایطی که سه یا چند شرط وجود دارد ، مفید است ، در هر یک از آنها تعدادی موضوع مشاهده می شود و پیش بینی می شود که مشاهدات نظم خاصی داشته باشند. به عنوان مثال ، ممکن است به هریک از افراد در یک کار سه آزمایش داده شود و پیش بینی می شود که عملکرد از دادگاه به محاکمه بهبود می یابد. آزمایشی از اهمیت روند بین شرایط در این شرایط توسط EB Page [12] تهیه شده است و معمولاً به عنوان آزمون روند صفحه برای گزینه های مرتب شده یاد می شود.

تحلیل مکاتبات بر اساس ρ Spearman's [ ویرایش ]

تجزیه و تحلیل مکاتبات کلاسیک یک روش آماری است که به هر مقدار از دو متغیر اسمی نمره می دهد. در این روش ضریب همبستگی پیرسون بین آنها به حداکثر می رسد.

معادل این روش وجود دارد ، به نام تجزیه و تحلیل مکاتبات درجه ، که حداکثر ρ Spearman یا τ کندال را به حداکثر می رساند . [13]

پیاده سازی نرم افزار [ ویرایش ]

  • بسته پايه آمار R آزمون را cor.test(x, y, method = "spearman")در بسته "stats" خود اجرا مي كند (همچنين cor(x, y, method = "spearman")كار خواهد كرد ، اما بدون بازگشت P- Value).

همچنین مشاهده کنید [ ویرایش ]

منابع 

https://en.wikipedia.org/wiki/Spearman%27s_rank_correlation_coefficient

 

استنباط آماری

 

استنباط آماری فرایند استفاده از تجزیه و تحلیل داده ها برای استنتاج خواص توزیع اساسی احتمال است . [1] تجزیه و تحلیل آماری استنباطی خواص یک جمعیت را استنباط می کند ، برای مثال با آزمایش فرضیه ها و برآوردها. فرض بر این است که مجموعه داده مشاهده شده از یک جمعیت بزرگتر نمونه برداری می شود .

آمار استنباطی با آمار توصیفی قابل تضاد است . آمار توصیفی صرفاً به خصوصیات داده های مشاهده شده مربوط می شود و این فرضیه بر این پایه نیست که داده ها از یک جمعیت بزرگتر حاصل می شوند.

 

فهرست

مقدمه ویرایش ]

استنباط آماری با استفاده از داده های جمع آوری شده از جمعیت با نوعی نمونه گیری ، گزاره هایی در مورد جمعیت می دهد . با توجه به فرضیه ای در مورد یک جمعیت ، که ما می خواهیم استنتاج کنیم ، استنتاج آماری شامل (اول) انتخاب یک مدل آماری از فرآیند است که داده ها را تولید می کند و (دوم) گزاره های استنباطی از مدل را استنباط می کند. [ نیاز به استناد ]

ایالت کونیشی و کیتاگاوا ، "اکثر مشکلات استنباط آماری را می توان مشکلات مربوط به مدل سازی آماری در نظر گرفت". [2] به طور مشابه ، سر دیوید کاکس گفته است ، "چگونگی انجام ترجمه از مسئله موضوع به مدل آماری ، اغلب مهمترین بخش یک تحلیل است". [3]

نتیجه گیری از یک استنباط آماری آماری است گزاره . [4] برخی از اشکال رایج گزاره آماری عبارتند از:

مدل ها و فرضیات ویرایش ]

مقالات اصلی: مدل آماری و مفروضات آماری

هر استنباط آماری مستلزم برخی فرضیات است. مدل آماری مجموعه ای از فرضیات مربوط به نسل از داده های مشاهده شده و داده های مشابه است. توصیفهای مدلهای آماری معمولاً بر نقش کمیتهای مورد علاقه جمعیت تأکید دارد ، که در مورد آنها می خواهیم استنتاج کنیم. [5] آمار توصیفی معمولاً به عنوان یک مرحله مقدماتی قبل از ترسیم استنتاج های رسمی استفاده می شود. [6]

درجه مدل ها / فرضیات ویرایش ]

آمارشناسان بین سه سطح فرضیات مدل سازی فرق می گذارند.

  • کاملاً پارامتری : توزیع احتمالاتی که فرایند تولید داده را توصیف می کند ، فرض بر این است که توسط یک خانواده از توزیع احتمال که فقط شامل تعداد محدودی از پارامترهای ناشناخته است ، کاملاً توصیف می شود. [5] به عنوان مثال، یکی ممکن است فرض کنیم که توزیع ارزش جمعیت است که واقعا عادی، با واریانس میانگین و ناشناخته، که مجموعه داده ها توسط تولید 'ساده' نمونه گیری تصادفی . خانواده مدلهای خطی تعمیم یافته یک کلاس گسترده و مورد استفاده و انعطاف پذیر از مدل های پارامتری است.
  • غیر پارامتری : فرضیات ایجاد شده در مورد فرآیند تولید داده بسیار کمتر از آمار پارامتری است و ممکن است حداقل باشد. [7] به عنوان مثال، هر توزیع احتمال پیوسته است متوسط، که ممکن است با استفاده از متوسط نمونه و یا برآورد برآوردگر هاجز-لمان-سن ، که دارای خواص خوب زمانی که داده ها را از نمونه گیری تصادفی ساده بوجود می آیند.
  • نیمه پارامتری : این اصطلاح به طور معمول مفروضات "بین" با رویکردهای کاملاً غیر پارامتری را نشان می دهد. به عنوان مثال ، ممکن است فرض کنیم که توزیع جمعیت دارای میانگین متناهی است. علاوه بر این ، می توان فرض کرد که میانگین سطح پاسخ در جمعیت به صورت خطی واقعاً به برخی متغیرهای متغیر بستگی دارد (یک فرض پارامتری) اما هیچ فرض پارامتری را برای توصیف واریانس اطراف آن میانگین (مانند حضور یا شکل احتمالی هرگونه ناهمگونی) ایجاد نمی کند.) به طور کلی ، مدلهای نیمه پارامتری اغلب می توانند به مؤلفه های �ساختاری� و �تغییر تصادفی� از هم تفکیک شوند. یکی از مؤلفه ها به صورت پارامتری و دیگری غیر پارامتری درمان می شود. مدل معروف Cox مجموعه ای از فرضیات نیمه پارامتری است.

اهمیت مدلها / مفروضات معتبر ویرایش ]

همچنین ببینید: اعتبار مدل آماری

هر سطح فرض ساخته شود ، استنباط صحیح کالیبره شده به طور کلی ، نیاز به درست بودن این فرضیات دارد. یعنی اینکه مکانیسم های تولید داده به طور صحیح مشخص شده اند.

فرضیات نادرست از نمونه گیری تصادفی 'ساده' می تواند استنباط آماری را باطل کند. [8] مفروضات نیمه پیچیده و کاملاً پارامتری پیچیده تر نیز باعث نگرانی می شوند. به عنوان مثال ، فرض نادرست فرض كردن مدل كاكس در برخي موارد مي تواند منجر به نتيجه گيري هاي معيوب شود. [9] فرضیات نادرست عادی در جمعیت ، برخی از انواع استنتاج مبتنی بر رگرسیون را نیز باطل می کند. [10] استفاده از هرمدل پارامتری توسط اکثر متخصصان در نمونه گیری از جمعیت انسانی به شکلی مشاهده می شود: "اکثر آمارشناسان نمونه برداری ، هنگامی که اصلاً با فواصل اعتماد به نفس سر و کار دارند ، خود را برای اظهارات در مورد [برآوردگرها] مبتنی بر نمونه های بسیار بزرگ محدود می کنند ، جایی که قضیه حد اصلی تضمین می کند که این [ برآوردگرها] توزیع هایی خواهند داشت که تقریبا طبیعی است. " [11] به طور خاص ، توزیع عادی "این یک فرض کاملاً غیرواقعی و فاجعه آمیز غیر منطقی است که اگر با هر نوع جمعیت اقتصادی سروکار داشته باشیم ، عملی خواهد شد." [11] در اینجا ، قضیه حد مرکزی بیان می کند که توزیع نمونه "برای نمونه های بسیار بزرگ" تقریباً به طور عادی توزیع می شود ، در صورتی که توزیع به شدت خسته نباشد.

توزیع تقریبی ویرایش ]

مقالات اصلی: فاصله آماری ، نظریه مجانبی (آمار) و نظریه تقریبی

با توجه به دشواری در تعیین توزیع دقیق آمار نمونه ، روشهای زیادی برای تقریب اینها ایجاد شده است.

با نمونه های محدود ، نتایج تقریبی چگونگی نزدیک شدن توزیع محدود کننده به توزیع نمونه آماری را نشان می دهد : به عنوان مثال ، با 10،000 نمونه مستقل توزیع عادی تقریبی (به دو رقم دقت) توزیع نمونه برای بسیاری از توزیع های جمعیت ، توسط بری قضیه -Esseen . [12] با این حال ، برای بسیاری از اهداف عملی ، تقریب عادی مطابق با مطالعات شبیه سازی و تجربه آماری ، تقریب خوبی را به توزیع میانگین نمونه در هنگام وجود 10 (یا بیشتر) نمونه مستقل فراهم می کند. [12] به دنبال کار کلموگروف در دهه 50 ، از آمار پیشرفته استفاده می شودنظریه تقریب و تجزیه و تحلیل عملکردی برای تعیین خطای تقریبی. در این رویکرد، هندسه متریک از توزیع احتمال مطالعه قرار گرفته است. این رویکرد خطای تقریبی را با مثال ، واگرایی Kullback-Leibler ، واگرایی Bregman و فاصله Hellinger اندازه گیری می کند . [13] [14] [15]

با نمونه های نامحدود بزرگ ، محدود کردن نتایج مانند قضیه حد مرکزی توصیف توزیع محدود نمونه آماری را در صورت وجود دارد. نتایج محدود ، بیانیه هایی در مورد نمونه های محدود نیستند ، و در واقع نمونه های محدود بی ربط نیستند. [16] [17] [18] با این حال ، تئوری مجانب محدود کردن توزیع اغلب برای کار با نمونه های محدود فراخوانی می شود. به عنوان مثال ، محدود کردن نتایج اغلب برای توجیه روش تعمیم یافته لحظه ها و استفاده از معادلات تخمینی تعمیم یافته ، که در اقتصاد سنجی و آمار زیستی محبوب هستند ، مورد استفاده قرار می گیرند.. میزان تفاوت بین توزیع محدود و توزیع واقعی (بطور رسمی خطای تقریب) با استفاده از شبیه سازی قابل ارزیابی است. [19] کاربرد اکتشافی محدود کردن نتایج برای نمونه های محدود معمولی است که در بسیاری از برنامه ها خصوصاً در مدلهای کم بعدی با احتمال ورود مقعر (مانند خانوادههای نمایی یک پارامتر ) وجود دارد.

مدلهای مبتنی بر تصادفی ویرایش ]

مقاله اصلی: تصادفی سازی

همچنین مشاهده کنید: نمونه تصادفی و تکالیف تصادفی

برای یک مجموعه داده داده شده که با استفاده از طرح تصادفی تولید شده است ، توزیع تصادفی یک آماری (تحت فرضیه تهی) با ارزیابی آماری آزمون برای کلیه برنامه هایی که می تواند توسط طرح تصادفی ایجاد شود ، تعریف شده است. در استنتاج فراخوانگرایی ، تصادفی سازی اجازه می دهد تا استنتاج ها بر اساس توزیع تصادفی انجام شود نه یک مدل ذهنی ، و این به ویژه در نمونه گیری پیمایشی و طراحی آزمایشات مهم است. [20] [21] استنباط آماری از مطالعات تصادفی نیز ساده تر از بسیاری از موقعیت های دیگر است. [22] [23] [24] در استنتاج بیزی ، تصادفی سازی نیز از اهمیت برخوردار است: در نمونه گیری پیمایشی ، استفاده ازنمونه برداری بدون جایگزینی ، تبادل پذیری نمونه با جمعیت را تضمین می کند . در آزمایش تصادفی، حکم تصادفی از دست رفته به طور تصادفی فرض برای همگام اطلاعات است. [25]

تصادفی سازی هدف روشهای القایی درست را امکان پذیر می کند. [26] [27] [28] [29] [30] بسیاری از آمارشناسان تجزیه و تحلیل مبتنی بر تصادفی از داده هایی را که با روشهای تصادفی به خوبی تعریف شده ترجیح می دهند ترجیح می دهند. [31] (با این حال ، درست است که در زمینه های علمی با دانش نظری توسعه یافته و کنترل تجربی ، آزمایش های تصادفی ممکن است هزینه های آزمایش را بدون بهبود کیفیت استنتاج ها افزایش دهند. [32] [33] ) به طور مشابه ، نتیجه آزمایش های تصادفی است. توسط مقامات ارشد آماری به عنوان اجازه استنتاج با قابلیت اطمینان بیشتر نسبت به مطالعات مشاهده ای از پدیده های مشابه توصیه می شود. [34] با این حال ، یک مطالعه مشاهده ای خوب ممکن است بهتر از یک آزمایش تصادفی بد باشد.

تجزیه و تحلیل آماری از یک آزمایش تصادفی ممکن است بر اساس طرح تصادفی بیان شده در پروتکل تجربی باشد و نیازی به یک مدل ذهنی ندارد. [35] [36]

با این حال ، در هر زمان ، برخی فرضیه ها با استفاده از مدل های آماری عینی قابل آزمایش نیستند ، که آزمایش های تصادفی یا نمونه های تصادفی را به طور دقیق توصیف می کنند. در بعضی موارد ، چنین مطالعات تصادفی غیر اقتصادی یا غیر اخلاقی است.

تجزیه و تحلیل مبتنی بر مدل از آزمایشات تصادفی ویرایش ]

مراجعه به یک مدل آماری ، به عنوان مثال ، یک مدل خطی یا لجستیک ، هنگام تجزیه و تحلیل داده ها از آزمایش های تصادفی ، معمولی است. [37] اما ، طرح تصادفی انتخاب مدل آماری را راهنمایی می کند. انتخاب مدل مناسب بدون اطلاع از طرح تصادفی امکان پذیر نیست. [21] نتایج بسیار گمراه کننده را می توان با تجزیه و تحلیل داده ها از آزمایش های تصادفی در حالی که نادیده گرفتن پروتکل تجربی بدست می آید. اشتباهات رایج شامل فراموش کردن انسداد مورد استفاده در یک آزمایش و سردرگمی اندازه گیری های مکرر در همان واحد آزمایش با تکرارهای مستقل از درمان اعمال شده برای واحدهای مختلف آزمایشگاهی است. [38]

استنتاج تصادفی بدون مدل ویرایش ]

تکنیک های بدون مدل مکمل روش های مبتنی بر مدل است که از استراتژی های کاهش تقلیل واقعیت استفاده می کند. الگوریتم های ترکیبی ، تکامل یافته ، گروهی و قطار سابق به صورت پویا با قرابت های متناقض یک فرآیند و یادگیری خصوصیات ذاتی مشاهدات سازگار می شوند. [37] [39]

به عنوان مثال ، رگرسیون خطی ساده بدون مدل مبتنی بر است

  • یک طرح تصادفی ، که در آن جفت مشاهدات{\ displaystyle (X_ {1} ، Y_ {1}) ، (X_ {2} ، Y_ {2}) ، \ cdots ، (X_ {n} ، Y_ {n})} مستقل و به طور یکسان توزیع شده اند (iid) ، یا
  • یک طرح قطعی ، جایی که متغیرها{\ displaystyle X_ {1} ، X_ {2} ، \ cdots ، X_ {n}} متغیرهای تعیین کننده هستند ، اما متغیرهای پاسخ مربوطه Y_ {n}}{\ displaystyle Y_ {1} ، Y_ {2} ، \ cdots ، Y_ {n}} با توزیع مشروط مشترک ، تصادفی و مستقل هستند \ displaystyle P \ left (Y_ {j} \ leq y | X_ {j} = x \ Right) = D_ {x} (y)، که مستقل از شاخص است 

در هر صورت ، استنتاج تصادفی بدون مدل برای ویژگی های توزیع مشروط مشترک {\ نمایشگر D_ {x} (.)به برخی از شرایط منظم متکی است ، به عنوان مثال صافی عملکردی. به عنوان مثال ، استنباط تصادفی عاری از مدل برای ویژگی میانگین جمعیت \ displaystyle \ mu (x) = E (Y | X = x)، با این فرض که می توان به طور مداوم از طریق میانگین محلی یا اتصالات چند جمله ای محلی تخمین زد\ مو (x)صاف است همچنین ، با تکیه بر نرمالیت مجانبی یا تغییر شکل مجدد ، می توانیم از فاصله زمانی اطمینان برای ویژگی جمعیت ایجاد کنیم ، در این حالت میانگین شرطی ،\ مو (x)[40]

نمونه های استنباط ویرایش ]

مدارس مختلف استنباط آماری تأسیس شده است. این مدارس یا "پارادایم ها" از یکدیگر متمایز نیستند و روش هایی که در زیر یک الگوی خوب کار می کنند ، غالباً تحت پارادایم های دیگر تعبیرهای جذابی دارند.

Bandyopadhyay & Forster [41] چهار پارادایم را توصیف می کنند: "(من) آمار کلاسیک یا آمار خطا ، (ب) آمار بیزی ، (iii) آمار مبتنی بر احتمال ، و (IV) آمار مبتنی بر معیارهای آکایکان-اطلاعات". پارادایم کلاسیک (یا مکرر گرا) ، پارادایم بیزی ، پارادایم احتمال گرایی و الگوی مبتنی بر AIC در زیر خلاصه می شود.

استنتاج مکرر ویرایش ]

مقاله اصلی: استنباط مکرر

این الگوریتم با در نظر گرفتن نمونه گیری مکرر از توزیع جمعیت ، برای تولید مجموعه داده های مشابه با یک مورد ، امکان پذیر بودن گزاره ها را کالیبره می کند. با در نظر گرفتن ویژگی های مجموعه داده ها در نمونه گیری مکرر ، می توان خصوصیات مکرر یک گزاره آماری را اندازه گیری کرد - اگرچه در عمل این مقدار ممکن است چالش برانگیز باشد.

نمونه هایی از استنتاج مکرر ویرایش ]

استنتاج فراوانی ، عینیت و نظریه تصمیم گیری ویرایش ]

یک تفسیر استنباط مکرر (یا استنباط کلاسیک) این است که فقط از نظر احتمال فرکانس قابل اجرا است . یعنی از نظر نمونه گیری مکرر از یک جمعیت. با این حال ، رویکرد نیممان [42]این روشها را از نظر احتمالات قبل از آزمایش توسعه می دهد. یعنی قبل از انجام آزمایش ، فرد برای رسیدن به نتیجه گیری تصمیم می گیرد به گونه ای که احتمال درست بودن به شکلی مناسب کنترل می شود: چنین احتمالی نیازی به تفسیر نمونه گیری مکرر یا مکرر ندارد. در مقابل ، استنتاج بیزی از نظر احتمالات شرطی (یعنی احتمالات مشروط به داده های مشاهده شده) ، در مقایسه با حاشیه (اما با پارامترهای ناشناخته) احتمالات مورد استفاده در روش فرکانسالیستی کار می کند.

روال های مکرر تست اهمیت و فواصل اطمینان می تواند بدون توجه به کارکردهای ابزار ساخته شود . با این حال ، برخی از عناصر آمار مکرر ، مانند نظریه تصمیم گیری آماری ، عملکردهای ابزار را در بر می گیرد . [ نیازمند منبع ] به طور خاص، تحولات frequentist استنتاج مطلوب (مانند حداقل واریانس برآوردگر بی طرفانه ، و یا تست یکنواخت قدرتمند ترین ). استفاده از توابع از دست دادن ، که نقش (منفی) توابع ابزار بازی کند. برای اثبات اینكه یك روش آماری دارای خاصیت بهینه است ، لازم نیست به طور صریح برای نظریه پردازان آماری توابع ضرر بیان شود.[43] با این حال ، توابع از دست دادن غالباً برای بیان ویژگیهای بهینه مفید هستند: برای مثال ، برآوردگرهای بی طرفاز نظر عملکردهای مطلق از دست دادن مطلق بهینه هستند، به این ترتیب که ضرر مورد انتظار را به حداقل می رسانند ، و حداقل تخمین مربعات تحت توابع از دست دادن خطای مربعات بهینه هستند ، در نتیجه آنها ضرر و زیان مورد انتظار را به حداقل می رسانند.

در حالی که آمار شناسان با استفاده از استنتاج مکرر باید از پارامترهای مورد علاقه خود استفاده کنند و از آمار سنجشگر / آزمون استفاده شود ، عدم وجود ابزارهای کاملاً آشکار و توزیع های قبلی ، به روشهای مکرر کمک کرده است که رویه های مکرر را به عنوان "عینی" مورد توجه قرار دهند. [44]

استنتاج بیزی ویرایش ]

همچنین ببینید: استنتاج Bayesian

حساب بیزی با استفاده از "زبان" احتمال ، مراتب اعتقاد را توصیف می کند. اعتقادات مثبت است ، با یک ادغام شده و از بدیهیات احتمالی پیروی می کنند. استنباط بیزی از باورهای خلفی موجود به عنوان پایه ای برای تهیه گزاره های آماری استفاده می کند. وجود دارد چند توجیهات مختلف برای استفاده از رویکرد بیزی.

نمونه هایی از استنتاج بیزی ویرایش ]

استنتاج ، ذهنیت و نظریه تصمیم گیری بیزی ویرایش ]

بسیاری از استنتاج های غیر رسمی بیزی مبتنی بر خلاصه های "بصری معقول" از خلف است. به عنوان مثال ، خلفی متوسط ​​، متوسط ​​و حالت ، بالاترین فواصل تراکم خلفی و فاکتورهای بیز همه می توانند از این طریق ایجاد انگیزه شوند. در حالی که برای این نوع استنباط نیازی به تعریف عملکرد کاربر نیست ، این خلاصه ها همه به باورهای قبلی بیان شده بستگی دارند (تا حدی) ، و به طور کلی به عنوان نتیجه گیری ذهنی مشاهده می شوند. (روشهای ساخت قبلی که نیازی به ورودی خارجی ندارند پیشنهاد شده اما هنوز کاملاً توسعه نیافته است.)

به طور رسمی ، استنباط Bayesian با اشاره به یک ابزار صریح بیان شده یا عملکرد ضرر کالیبره می شود. "قانون Bayes" همان چیزی است که ابزار مورد انتظار را به حداکثر می رساند و میانگین آن در عدم اطمینان خلفی است. بنابراین استنتاج رسمی بیزی به طور خودکار تصمیمات بهینه را به معنای نظری تصمیم می گیرد . با توجه به فرضیات ، داده ها و ابزارها ، استنباط بیزی را می توان برای اساساً برای هر مشکلی ایجاد کرد ، هر چند که هر استنباط آماری نیاز به تفسیر بیزی ندارد. تحلیل هایی که به طور رسمی بیزی نیستند می توانند (از نظر منطقی) ناسازگار باشند . یکی از ویژگیهای رویه های بیزی که از ترجیحات مناسب استفاده می کنند (یعنی مواردی که برای یک قابل ادغام هستند) این است که تضمین می شود که آنها منسجم باشند . برخی از طرفداراناستنباط بیزی ادعا می کند که استنباط باید در این چارچوب نظری تصمیم گیری صورت گیرد و استنتاج بیزی نباید با ارزیابی و جمع بندی باورهای خلفی نتیجه گیری کند.

استنتاج مبتنی بر احتمال ویرایش ]

مقاله اصلی: تمایل به مذهب

[آیکون]

این بخش به گسترش نیاز دارد . با افزودن به آن می توانید کمک کنید . ( مارس 2019 )

Likelihoodism با استفاده از عملکرد احتمال ، به آمار نزدیک می شود . بعضي از احتمال شناسان استنباط را رد مي كنند ، و آمار را تنها پشتيبان محاسبه مدارك مي دانند. با این حال ، دیگران ، استنباط را بر اساس عملکرد احتمال پیشنهاد می کنند ، که بهترین شناخته شده ترین تخمین حداکثر احتمال است .

استنتاج مبتنی بر AIC ویرایش ]

مقاله اصلی: معیار اطلاعات Akaike

[آیکون]

این بخش به گسترش نیاز دارد . با افزودن به آن می توانید کمک کنید . ( نوامبر 2017 )

معیار اطلاعات آکائیک (AIC) یک است برآوردگر از کیفیت نسبی مدل های آماری برای یک مجموعه از داده ها. با توجه به مجموعه ای از مدل ها برای داده ها ، AIC کیفیت هر مدل را نسبت به هر مدل دیگر تخمین می زند. بنابراین ، AIC وسیله ای برای انتخاب مدل فراهم می کند .

AIC براساس تئوری اطلاعات پایه گذاری شده است : تخمینی از اطلاعات نسبی گم شده هنگام استفاده از یک مدل معین برای نشان دادن فرایندی که داده ها را به دست می آورد ، ارائه می دهد. (با انجام این کار ، به تبادل نظر بین خوبی بودن مدل و سادگی مدل می پردازد.)

پارادایم های دیگر برای استنباط ویرایش ]

حداقل طول توضیحات ویرایش ]

مقاله اصلی: حداقل طول توضیحات

اصل حداقل توصیف طول (MDL) از ایده ها در تئوری اطلاعات [45] و نظریه پیچیدگی کلموگروف تهیه شده است . [46] اصل (MDL) مدل های آماری را انتخاب می کند که داده ها را حداکثر فشرده می کند. استنباط بدون فرض "مکانیسم های تولید داده" ضد یا غیرقابل تصرف و یا مدل های احتمال برای داده ها پیش می رود ، همانطور که ممکن است در روش های مکرر و یا بیزی انجام شود.

با این وجود ، اگر "مکانیسم تولید داده" در واقعیت وجود داشته باشد ، پس با توجه به قضیه کدگذاری منبع شانون ، توضیحات MDL داده ها را بطور متوسط ​​و نامتعارف ارائه می دهد. [47] در به حداقل رساندن طول توصیف (یا پیچیدگی توصیفی) ، برآورد MDL شبیه به برآورد حداکثر احتمال و حداکثر یک تخمین خلفی است (با استفاده از آبشارهای بایزی حداکثر آنتروپی ). با این حال ، MDL از فرض اینکه مدل احتمال اساسی شناخته شده است ، خودداری می کند. اصل MDL همچنین می تواند بدون فرضیاتی اعمال شود که به عنوان مثال داده ها از نمونه گیری مستقل ناشی می شوند. [47] [48]

اصل MDL شده است در ارتباطی اعمال نظریه کدگذاری در نظریه اطلاعات ، در رگرسیون خطی ، [48] و در داده کاوی . [46]

ارزیابی روشهای استنباطی مبتنی بر MDL ، اغلب از تکنیکها یا معیارهای نظریه پیچیدگی محاسباتی استفاده می کند . [49]

استنتاج معتبر ویرایش ]

مقاله اصلی: استنتاج وفاداری

استنتاج موافق رویکردی برای استنباط آماری مبتنی بر احتمال وفاداری است که به عنوان "توزیع مواهب" نیز شناخته می شود. در کار بعدی ، این رویکرد تعریف نشده است ، کاربرد آن بسیار محدود و حتی اشتباه است. [50] [51] با این حال ، این استدلال همان است که نشان می دهد [52] که توزیع به اصطلاح اعتماد به نفس یک توزیع احتمال معتبر نیست و از آنجا که این کار باعث استفاده از فواصل اطمینان نمی شود ، لزوماً باطل نمی شود. نتیجه گیری که از استدلال های معتبر حاصل می شود. کوششی برای تفسیر مجدد کارهای اولیه استدلال موهوم فیشر انجام شدبه عنوان یک مورد خاص از یک نظریه استنتاج با استفاده از احتمال بالا و پایین . [53]

استنباط ساختاری ویرایش ]

در حال توسعه ایده های فیشر و پیتمن از سال 1938 تا 1939 ، [54] جورج A. برنارد "استنتاج ساختاری" یا "استنتاج محوری" ، [55] رویکردی را با استفاده از احتمالات ثابت برای خانواده های گروه ایجاد کرد . بارنارد استدلالهای مربوط به استنتاج موافق را در مورد طبقه محدودی از مدلها كه روی آنها روشهای "موفقی" به خوبی تعریف شده و مفید است اصلاح كرد.

مباحث استنتاج ویرایش ]

مباحث زیر معمولاً در زمینه استنباط آماری گنجانده شده است .

  1. فرضیات آماری
  2. نظریه تصمیم گیری آماری
  3. نظریه تخمین
  4. آزمون فرضیه آماری
  5. تجدید نظر در آمار
  6. طراحی آزمایشات ، تحلیل واریانس و رگرسیون
  7. نمونه گیری پیمایشی
  8. خلاصه داده های آماری

تاریخچه ویرایش ]

ال كندی ، ریاضیدان عرب در قرن نهم ، اولین نسخه شناخته شده از استنباط آماری را در نسخه خود در کشف رمزهای رمزنگاری شده ، اثری در مورد رمزنگاری و تجزیه و تحلیل فراوانی انجام داد . [56]

همچنین معشاهده کنید ویرایش ]

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Statistical_inference

آمار غیرپارامتری



پرش به ناوبریپرش به جستجو

آمار غیرپارامتری شاخه ای از آماری است که صرفاً براساس خانواده های پارامتری توزیع توزیع احتمال نمی باشد (نمونه های رایج پارامترها میانگین و واریانس است). آمار غیرپارامتری مبتنی بر عدم توزیع یا داشتن توزیع مشخص است اما پارامترهای توزیع نامشخص هستند. آمار غیرپارامتری شامل آمار توصیفی و استنباط آماری است .

 

فهرست

تعاریف ویرایش ]

اصطلاح «آمار غیرپارامتری» به دو روش زیر بطور نامشخص تعریف شده است ، در میان دیگران.

  1. معنای اول غیر پارامتری تکنیکهایی را پوشش می دهد که به داده های متعلق به خانواده خاص پارامتری توزیع توزیع احتمال اعتماد ندارند.

    اینها شامل موارد زیر است:

    آمار سفارش ، که مبتنی بر ردیف مشاهدات است ، نمونه ای از چنین آماری است.

    بحث زیر از کندال گرفته شده است . [1]

    فرضیه های آماری مربوط به رفتار متغیرهای تصادفی قابل مشاهده است .... به عنوان مثال ، فرضیه (الف) مبنی بر اینکه توزیع عادی دارای یک میانگین مشخص است و واریانس آماری است. این فرضیه (b) نیز وجود دارد که دارای یک واریانس معین اما نامشخص است؛ این فرضیه (c) نیز وجود دارد که توزیع از نظر عادی با میانگین و واریانس نامشخص است. سرانجام ، فرضیه (d) نیز وجود دارد که دو توزیع مداوم نا مشخص یکسان هستند.

    توجه شده است که در مثالهای (الف) و (ب) توزیع زیرنظر گرفته شده از مشاهدات به شکلی خاص (عادی) در نظر گرفته شده است و فرضیه مربوط به ارزش یک یا هر دو پارامتر آن است. چنین فرضیه ای ، به دلایل آشکار ، پارامتری نامیده می شود .

    فرضیه (c) ماهیت متفاوتی داشت ، زیرا هیچ مقدار پارامتر در بیانیه فرضیه مشخص نشده است. ممکن است منطقی چنین فرضیه ای را غیر پارامتری بنامیم . فرضیه (d) نیز غیر پارامتری است اما علاوه بر این ، حتی شکل اصلی توزیع را نیز مشخص نمی کند و ممکن است اکنون منطقی بدون توزیع نامیده شود . با وجود این تمایزات ، ادبیات آماری معمولاً برچسب "غیرپارامتری" را برای آزمایش رویه هایی که اخیراً آن را "عاری از توزیع" نامیده ایم ، اعمال می کند و بدین ترتیب یک طبقه بندی مفید از دست می یابد.

  2. معنای دوم تکنیک های غیر پارامتری را پوشش می دهد که فرض نمی کنند ساختار یک مدل ثابت باشد. به طور معمول ، مدل برای اندازه گیری پیچیدگی داده ها در اندازه رشد می کند. در این تکنیک ها معمولاً متغیرهای جداگانه به توزیع پارامتری تعلق دارند و فرضیاتی در مورد انواع اتصالات بین متغیرها نیز ایجاد می شود. این تکنیک ها ، از جمله دیگر:
    • رگرسیون غیر پارامتری ، که در آن مدل سازی می شود که ساختار رابطه بین متغیرها بصورت غیر پارامتری رفتار می شود ، اما با وجود این ممکن است مفروضات پارامتری در مورد توزیع باقیمانده مدل وجود داشته باشد.
    • مدل های بیزی سلسله مراتبی غیر پارامتری ، مانند مدل های مبتنی بر فرآیند Dirichlet ، که اجازه می دهد تعداد متغیرهای نهفته در حد لازم برای رشد داده ها رشد کنند ، اما در جایی که متغیرهای فردی هنوز دنبال توزیع های پارامتری و حتی فرایند کنترل سرعت رشد هستند متغیرهای نهفته از توزیع پارامتری پیروی می کنند.

برنامه ها و هدف ویرایش ]

روشهای غیر پارامتری به طور گسترده برای مطالعه جمعیتهایی استفاده می شوند که دارای رتبه بندی هستند (مانند بررسی های فیلم دریافت یک تا چهار ستاره). استفاده از روشهای غیر پارامتری ممکن است زمانی ضروری باشد که داده ها دارای رتبه بندی باشند اما تفسیر عددی روشنی ندارند ، مانند هنگام ارزیابی ترجیحات . از نظر سطح اندازه گیری ، روش های غیر پارامتری منجر به داده های معمولی می شوند .

از آنجا که روش های غیر پارامتری فرضیات کمتری را ایجاد می کنند ، کاربرد آنها بسیار گسترده تر از روش های پارامتری مربوطه است. به ویژه ، آنها ممکن است در موقعیت هایی اعمال شوند که کمتر درباره برنامه مورد نظر شناخته شده باشد. همچنین به دلیل اتکا به فرضیات کمتری ، روشهای غیر پارامتری استحکام بیشتری دارند .

توجیه دیگر استفاده از روشهای غیر پارامتری سادگی است. در موارد خاص ، حتی هنگامی که استفاده از روش های پارامتری توجیه می شود ، روش های غیر پارامتری ممکن است استفاده از آن ساده تر باشد. به دلیل همین سادگی و همچنین استحکام بیشتر آنها ، برخی از آمارشناسان روشهای غیر پارامتری را به عنوان فضای کمتری برای استفاده نادرست و سوء تفاهم می دانند.

کاربرد گسترده تر و افزایش استحکام آزمایش های غیر پارامتری با هزینه ای همراه است: در مواردی که یک آزمایش پارامتری مناسب باشد ، آزمایش های غیر پارامتری قدرت کمتری دارند . به عبارت دیگر ، برای تهیه نتیجه گیری با همان میزان اطمینان ، می توان به اندازه بزرگتر نمونه مورد نیاز بود.

مدل های غیر پارامتری ویرایش ]

مدل غیر پارامتریک از متفاوت پارامتری مدل در ساختار مدل مشخص نشده است پیشینی نیست اما در عوض از داده تعیین می شود. اصطلاح غیر پارامتری به معنای این نیست که چنین مدلهایی کاملاً فاقد پارامتر باشند بلکه تعداد و ماهیت پارامترها انعطاف پذیر بوده و از قبل برطرف نشده است.

روشها ویرایش ]

روشهای آماری استنباطی غیر پارامتری (یا بدون توزیع ) روشی ریاضی برای آزمایش فرضیه آماری است که برخلاف آمار پارامتری ، هیچ فرضی در مورد توزیع احتمال متغیرهای مورد ارزیابی قرار نمی دهد. آزمایشاتی که اغلب استفاده می شود شامل

تاریخچه ویرایش ]

آمارهای غیرپارامتری اولیه شامل معدل (قرن سیزدهم یا قبل از آن ، استفاده در تخمین توسط ادوارد رایت ، 1599 ، مراجعه به تاریخچه میانه ) و آزمایش علامت توسط جان آربوتنوت (1710) در تجزیه و تحلیل نسبت جنسی انسان در بدو تولد است (به آزمون ثبت نام مراجعه کنید § تاریخچه ) [2] [3]

45 مورد از مفاهیم مهم بورس اوراق بهادار

45 مورد از مفاهیم مهم بورس اوراق بهادار

در: 16 می 2019در: آموزش بورس برای تازه‌کاران

 چاپ ایمیل

برای شروع کار در هر زمینه‌ای نیاز به یادگیری یک سری مفاهیم و اصطلاحات اولیه و پایه‌ای وجود دارد.

در بورس و سرمایه‌گذاری در سهام، اگر شخصی این اصطلاحات و مفاهیم بورسی را فرا نگیرد ممکن است در سرمایه‌گذاری خود دچار اشتباه شود و یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای هرگز خود را در معرض اشتباه قرار نمی‌دهد.

در ادامه این مطلب از بورسینس قصد داریم 45 مورد از مفاهیم اساسی را با هم مرور کنیم. لینک‌هایی در برخی از مفاهیم وجود دارد که شما را به صفحه توضیحات بیشتر درباره آن مفهوم هدایت می‌کند.

مفهوم اول: مفهوم بازار اولیه و ثانویه

بازار اولیه

دارایی هایی که برای اولین بار توسط شرکت‌ها یا دولت عرضه می شود در این بازار پذیره نویسی می شوند و نماد آن در کشور ما بانک است. تأسیس هر شرکت و یا شروع فعالیت اقتصادی بازار اولیه محسوب می شود.

بازار ثانویه

دارایی هایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرار گرفته است در بازار ثانویه مورد معامله مجدد قرار می گیرد و نماد آن در کشور ما بورس است. همانطور که اشاره شد بازار بورس بازار ثانویه محسوب می شود یعنی آن که در بورس شرکتی تأسیس نمی شود و فقط سهام شرکت های پذیرفته شده مورد معامله قرار می گیرد.

مفهوم دوم: قیمت اسمی

قیمت اسمی همان قیمت اولیه سهم در بازار اولیه است که در بازار بورس تهران برابر 100 تومان است.

همانطور که از عنوان آن پیداست، این فقط قیمت اسمی سهم است و بدین معناست که شرکت در روز نخست، قیمت هر سهم خود را 100 تومان تعیین نموده است و سهامداران روز نخست برای خرید سهام این شرکت مبلغ 100 تومان پرداخت نموده اند.

عدد 100 تومان مبنای محاسبات زیادی در افزایش سرمایه‌ها می باشد. معمولاً سرمایه یک شرکت در بازار بورس تهران از ضرب تعداد سهام آن در عدد 100 تومان به دست می آید. همچنین برای تعیین تعداد سهام یک شرکت، سرمایه آن را تقسیم بر عدد 100 تومان می کنند.

مفهوم سوم: پرتفو (Portfolio) یا پرتفوی

پرتفو عبارتست از سبدی از سهم شرکتهای مختلف که با هدف کاهش ریسک سرمایه گذاری تهیه می شود.

کارشناسان اقتصادی حتی در بهترین حالتهای تحلیلی خرید تنها یک سهم (اصطلاحاً تک سهم شدن) را توصیه نمی کنند و پیشنهاد خرید چند سهم متنوع را می دهند. این کار برای آن است که ریسک سرمایه گذاری کاهش یابد.

فرض کنید صنعتی با رشد قیمت ارز شکوفا می شود (این صنعت احتمالاً در کار صادرات است) و صنعتی دیگر با رشد قیمت ارز متضرر می شود (مواد اولیه این صنعت وارد می شوند).

حال اگر در سبد ما از هر دوی این صنایع سهام خریداری شود، در حقیقت خود را نسبت به تغییرات قیمت ارز مصون کردیم و تغییرات ناشی از قیمت ارز باعث رشد یکی و کاهش دیگری می شود. به بیان دیگر با تشکیل سبد سهام، ضرر ناشی از کاهش قیمت یک یا چند سهم را با سود حاصل از افزایش قیمت سهم های دیگر پوشش می دهیم.

مطلب مرتبط :سبدگردان کیست و مدیریت پرتفوی چیست؟

مفهوم چهارم: کد معاملاتی یا کد بورسی

عبارتست از کدی ثابت که به سهامداران اختصاص داده می شود تا در هنگام خرید و فروش سهام از آن استفاده کنند. این کد متشکل از سه حرف اول نام خانوادگی افراد به همراه یک عدد ثابت است که در معاملات سهام کارکردی مشابه شماره حساب در نقل و انتقالات بانکی را دارد.

مثلاً فردی که نام خانوادگی او میرزایی است ممکن است کدی به صورت میر06521 دریافت کند.

برای خرید و فروش سهام، دریافت کد معاملاتی الزامی است. سازمان بورس این کار را برای سهولت در امر خرید و فروش سهام انجام می دهد. یعنی یک بار مدارک شناسایی شما را می گیرد و به جای آن به شما کدی می دهد که در معاملات همواره با آن کد شناسایی می شوید.

برای دریافت این کد باید به یکی از شرکت‌های کارگزاری بورس مراجعه کنید. برای یافتن آدرس و مشخصات کارگزاری های فعال می توانید به سایت سازمان بورس به آدرس www.seo.ir مراجعه کنید.

مطلب مرتبط: راهنمای دریافت کد بورسی غیرحضوری

مفهوم پنجم: شرکت کارگزاری (Stock Brokerage Firm)

کارگزاری ها بنگاه‌های معاملاتی هستند که خرید و فروش سهام از طریق آنها صورت می گیرد. در این خرید و فروش آنها وکیل تام الاختیار فروشنده و خریدار هستند.

به بیان دیگر، کارگزاری ها واسطه بین سهامداران و سازمان بورس محسوب می شوند. همانطور که برای انجام امور مربوط به دارایی های پولی به بانک مراجعه می کنیم، برای انجام امور مربوط به دارایی سهام خود نیاز داریم به یک شرکت کارگزاری مراجعه کنیم.

کارگزاری ها طبق ضوابط سازمان بورس عمل کرده و توسط آزمون با شرایط خاص انتخاب می شوند. برای فعالیت در هر یک از زمینه های بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی، کارگزاران نیاز به اخذ مجوز مربوطه از سازمان بورس را دارند.

کارگزاران علاوه بر خدمات معاملات سهام، خدمات دیگری همچون صندوق سرمایه گذاری، سبدگردانی، مشاوره و آموزش را به سهامداران ارائه می دهند. حدود 107 شرکت کارگزاری بورس در ایران فعالیت می کنند که اسامی و اطلاعات تماس آنها را می توان در سایت سازمان بورس به آدرس www.seo.ir یافت.

مطلب مرتبط: کارگزاری چیست + لیست کارگزاری‌های بورس اوراق بهادار

مفهوم ششم: نماد شرکت‌های بورسی

عبارتست از کد شرکت ها که برای سهولت شناسایی آنها و دسته بندی شان در بورس مورد استفاده قرار می گیرد. نماد یک شرکت به طور معمول از حرف اول گروه صنعتی آن به علاوه بخشی از نام شرکت تشکیل می شود.

برای مثال سیمان خاش که مربوط به گروه شرکت های سیمانی است با نماد سخاش (س حرف اول سیمان + نام شرکت) شناخته می شود. در ادامه برخی از گروههای مختلف فعال در بورس و نماد شرکتها معرفی شده اند:

گروه واسطه گری های مالی: شرکتهای سرمایه گذاری، شرکتهای چند رشته ای صنعتی و بانکها در این گروه قرار دارند. حرف اختصاری آن «و» است مانند وخارزم (شرکت سرمایه گذاری خوارزمی)، وغدیر (شرکت سرمایه گذاری غدیر)، وبصادر (بانک صادرات) و …

گروه شرکتهای سیمانی: حرف اختصاری آن «س» است. مانند سفارس (سیمان فارس و خوزستان)، ستران (سیمان تهران)، سشرق (سیمان شرق) و …

گروه فلزات: حرف اختصاری آن «ف» است. مانند فاراک (ماشین سازی اراک)، فلوله (لوله و ماشین سازی ایران)، فولاد (فولاد مبارکه اصفهان) و …

گروه شرکتهای قندی: حرف اختصاری آن «ق» است. مانند قپارس (قند پارس)، قزوین (کارخانجات قند قزوین)، قشیر (قند شیروان قوچان و بجنورد) و …

گروه صنایع شیمیایی و نفت: شرکتهای پالایشگاهی و پتروشیمی در این دسته اند. حرف اختصاری آن «ش» است. مانند شاراک (پتروشیمی اراک)، شصفها (پتروشیمی اصفهان)، شاوان (پالایش نفت لاوان) و …

گروه خودرویی: حرف اختصاری آن «خ» است. مانند خودرو (ایران خودرو)، خساپا (سایپا)، خپارس (پارس خودرو) و …

گروه صنایع غذایی به غیر از قند و شکر: حرف اختصاری آن «غ» است. مانند غبشهر (صنعتی بهشهر)، غشان (شیر پاستوریزه پگاه خراسان)، غپینو (پارس مینو) و…

گروه محصولات دارویی: حرف اختصاری آن «د» است. مانند دلر (داروسازی اکسیر)، دکیمی (کیمیدارو)، دجابر (داروسازی جابر ابن حیان) و …

لازم به ذکر است نماد برخی از شرکتهای بورسی از قاعده کلی فوق (حرف اختصاری + نام شرکت) پیروی نمی کند. مثلاً نماد «ذوب» از گروه فلزات که مربوط به شرکت ذوب آهن اصفهان است یا نماد «مداران» از گروه رایانه که مربوط به شرکت داده پردازی ایران است. نماد کلیه شرکتهای فعال در بازار بورس و فرابورس از سایت شرکت فناوری بورس تهران به آدرس www.tsetmc.com قابل مشاهده می باشد.

مفهوم هفتم: سال مالی

عبارتست از یک سال که ابتدای آن شروع فعالیت مالی و انتهای آن پایان فعالیت مالی است و ممکن است بر سال شمسی منطبق باشد.

برای محاسبه سود و زیان یک شرکت یک دوره خاص تعیین می شود که در پایان آن دوره، اعضای هیئت مدیره موظف به گزارش دهی راجع به عملکرد خود در آن دوره و ارائه پیش بینی از عملکرد آتی شرکت هستند. این دوره بر اساس موافقت اکثر سهامداران تعیین می شود.

آنچه در کشور ما و بورس ما مرسوم است قرار دادن یک سال کامل به عنوان سالی مالی است، هر چند در برخی از بورس های جهانی مشاهده می شود که از دوره های مالی کوتاهتر از سال نیز استفاده شده است.

ایام مالی طولانی تر باعث اعمال تعدیلات بیشتر در سودهای اعلامی در ابتدای دوره توسط شرکت ها می شود و در بازارهای کارا تأثیر خاصی بر روند قیمتی ندارد.

مطلب مرتبط: مهمترین دلیل زیان در بورس چیست؟

مفهوم هشتم: شاخص

اعدادی هستند که نمایانگر وضعیت بازار طی دوره های قبل و جاری می باشند. برای سرمایه گذاری در هر بازار بورسی، ابتدا باید وضعیت آن بررسی شود. برای بررسی وضعیت بازار شاخص های مختلفی وجود دارند.

شاخص کل

عددی است که بازدهی کل بازار را نشان می دهد و تغییرات مثبت و منفی آن نشان دهنده تغییرات مثبت یا منفی کل بازار است. مثلاً برای محاسبه بازدهی بازار طی ماه گذشته می توان درصد رشد شاخص را از ابتدا تا انتهای ماه در نظر گرفت.

رشد یا نزول شاخص کل، تابع رشد یا نزول قیمت سهام صنایع مختلف است که البته تأثیرگذاری آنها متفاوت است.

شاخص مالی

عبارتست از روند بازدهی شرکت های سرمایه گذاری.

شاخص صنعتی

عبارتست از روند بازدهی شرکت های غیرسرمایه گذاری یعنی شاخص کل منهای شاخص مالی.

شاخص 50 شرکت فعالتر

سازمان بورس هر چند وقت یکبار (معمولاً به صورت فصلی) براساس وضعیت معامله شرکت ها و نقدشوندگی آنها 50 شرکت فعالتر یا برتر را اعلام می کند که این شاخص بازگوکننده روند رشد این شرکت هاست.

شاخص بازده نقدی

عبارتست از بازدهی شرکتها به جهت بازده سود خالص.

شاخص بازده نقدی و قیمت

عبارتست از بازدهی شرکت‌ها به جهت بازده سود خالص و قیمت.

مطلب مرتبط: شاخص بورس تهران دقیقا چیست؟

مفهوم نهم: سود پیش بینی شده (EPS)

عبارتست از سود عایدی شرکت به ازای هر سهم که توسط شرکت پیش بینی می شود.

در ابتدای سال مالی، هر شرکت سود تخمینی خود را براساس نظر هیئت مدیره شرکت تخمین می زند و به سهامداران اعلام می کند. معمولاً این اعلام سود با محافظه کاری صورت می گیرد. سود پیش بینی شده در قیمت سهم تأثیر مستقیم دارد.

برای به دست آوردن EPS باید سود خالص شرکت (پس از کسر مالیات) را بر تعداد سهام شرکت تقسیم نمود. عدد EPS را می توان در صورت سود و زیان شرکت‌ها با عنوان «سود هر سهم پس از کسر مالیات» پیدا کرد.

مطلب مرتبط :مفهوم EPS و DPS و پیش‌بینی درآمد هر سهم چیست ؟

مفهوم دهم: تعدیل سود

تغییرات سود پیش بینی شده (EPS) شرکتها طی سال مالی را تعدیل می گویند.

پس از آن که سال مالی شروع شد، بسته به روند عملکردی شرکت، هیئت مدیره تخمینی که از مقدار EPS ارائه داده بودند رابه رقمی واقعی نزدیک تر می کنند یا اصطلاحاً آن را تعدیل می کنند.

تعدیل به دو صورت می باشد. تعدیل مثبت که به افزایش EPS منجر می شود و تعدیل منفی که به کاهش EPS می انجامد. تعدیل مثبت و منفی بر روی قیمت معاملاتی سهم نیز تاثیر مثبت و منفی می گذارد.

مفهوم یازدهم: بسته شدن نماد

هر گونه تغییر، اعم از تغییر در اصول اساسی شرکت به مانند تغییر محل، تعدیل EPS، افزایش سرمایه و تعیین اعضای هیئت مدیره و …تنها در صورتی امکان پذیر است که نماد معاملاتی شرکت بسته شود.

یعنی معاملات سهام شرکت تا زمان تصمیم گیری در خصوص موارد فوق تعطیل خواهد شد و نماد شرکت در تابلوی بورس به وضعیت متوقف در خواهد آمد.

لازم به ذکر است، بعد از تصمیم گیری در خصوص موارد فوق و با اجازه سازمان بورس، سهام شرکت مورد نظر با قیمت جدید وارد تابلو خواهد شد یا اصطلاحاً نماد بازگشایی می شود و در اولین روز باز شدن، سهام از قانون حجم مبنا پیروی نکرده و مانند روزهای دیگر سقف و کف قیمتی مجاز نخواهد داشت.

مفهوم دوازدهم: مجمع سالیانه

مجمع سالیانه، گردهمایی سهامداران و اعضای هیئت مدیره شرکت ها برای ارائه وضعیت عملکرد شرکت و تعیین سود است که مطابق قانون سازمان بورس باید حداکثر چهار ماه بعد از پایان سال مالی شرکت ها تشکیل شود.

در مجمع سالیانه که به آن مجمع عادی هم گفته می شود هیئت مدیره گزارش خود را به سهامداران ارائه می کند و در مورد میزان سود تقسیمی بین سهامداران تصمیم گیری انجام می شود.

مطلب مرتبط :سوالات متداول درباره مجمع عادی و مجمع فوق‌العاده شرکت‌ها

یکی از مسائلی که در مجمع در مورد آن تصمیم گرفته می شود، تعیین روزنامه رسمی شرکت است. شرکت موظف می شود کلیه اخباری که سهامداران لازم است از آن مطلع شوند از قبیل تاریخ برگزاری مجمع، افزایش سرمایه، زمان پرداخت سود و … را در روزنامه رسمی درج کنند.

مفهوم سیزدهم: سود تقسیمی (DPS)

عبارتست از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم که توسط شرکت ها به سهامداران پرداخت می گردد.

معمولاً به علت بلاتکلیف بودن برخی طلب ها و بدهی ها، وجود برخی حسابهای مشکوک در شرکت یا وجود برنامه های توسعه ای، همه سود حاصله (EPS) را بین سهامداران تقسیم نمی کنند و مقداری از آن را به صورت اندوخته در شرکت باقی می‌گذارند که در سالهای بعد در مورد آن تصمیم گیری به عمل می آید.

در اغلب موارد DPS کوچکتر از آخرین EPS شرکت می باشد. در بعضی موارد خاص نیز DPS بیشتر از EPS است که این مبلغ اضافی معمولا” از محل سود انباشته سالهای قبل تامین می شود.

رقم اختلاف بین DPS و آخرین EPS به صورت اندوخته در شرکت باقی می ماند که می تواند از نوع اندوخته قانونی یا عادی باشد. اندوخته قانونی سهمی از سود است که طبق قانون بورس باید در شرکت باقی بماند.

طبق قانون بورس اوراق بهادار شرکت ها موظفند هر دوره 5 درصد از سود خود را اندوخته کنند تا زمانی که جمع مبالغ اندوخته به 10 درصد سرمایه شرکت برسد که پس از آن نیازی به انباشته کردن سود نیست.

چون شرکت های بورسی دائماً در حال توسعه و افزایش سرمایه هستند، این باعث می شود هیچگاه اندوخته قانونی به حداکثر مقدار خود نرسد. اندوخته عادی، مقداری از سود است که بر اساس نظر هیئت مدیره در شرکت انباشته می شود و هیئت مدیره باید علت و طرح توجیهی خود در این خصوص را به سهامداران اعلام کند.

طبق ماده 90 اصلاحیه قانون تجارت، شرکتهای بورسی موظفند حداقل 10 درصد سود خالص (EPS) را بین سهامداران تقسیم کنند. همچنین براساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه، سود تقسیمی مصوب باید حداکثر ظرف 8 ماه از تاریخ تصویب به سهامداران پرداخت شود. البته سود تقسیمی تنها به سهامدارانی پرداخت می شود که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.

مطلب مرتبط : مفهوم EPS و DPS چیست ؟

مفهوم چهاردهم: مجمع فوق العاده

گردهمایی سهامداران و هیئت مدیره شرکت ها که برای تغییرات اساسی در اساسنامه شرکت مانند تغییر سال مالی، تغییر محل شرکت یا تصویب طرح توجیهی افزایش سرمایه تشکیل می شود را مجمع فوق العاده گویند.

هر مجمعی به غیر از مجمع عادی سالیانه، فوق العاده نام دارد که شرکتها در مواقعی خاص، ملزم به تشکیل مجمع فوق العاده هستند. یکی از این موارد تغییرات در هیئت مدیره است که هر زمان لازم شد، سهامداران شرکت باید در محل مقرر حاضر شوند و برای انتخاب هیئت مدیره جدید رأی گیری انجام شود.

مورد دیگر از فعالیت‌های مجمع فوق العاده، تصویب افزایش سرمایه است که هیئت مدیره باید طرح توجیهی خود در این رابطه را قرائت کند و در صورت تصویب سهامداران، افزایش سرمایه اجرا می شود.

مفهوم پانزدهم: افزایش سرمایه

شرکت ها به منظور تأمین منابع موردنیاز برای اجرای طرح‌های توسعه ای و رشد سرمایه‌گذاری‌ها، تأمین سرمایه در گردش، اصلاح ساختار سرمایه و … اقدام به افزایش سرمایه می‌کنند.

مطلب مرتبط: افزایش سرمایه چیست؟

شرکت‌ها قبل از افزایش سرمایه، ابتدا معمولا مدارک و مستندات افزایش سرمایه را روی سامانه کدال ارسال می‌کنند. همچنین چند روز قبل از بسته شدن نماد و برگزاری مجمع عمومی فوق العاده افزایش سرمایه، آگهی برگزاری مجمع روی سایت کدال قرار می‌گیرد.

افزایش سرمایه به سه روش انجام می‌شود:

  • از محل سود انباشته و اندوخته طرح و توسعه در قالب سهام جایزه
  • از محل آورده نقدی و مطالبات در قالب حق تقدم
  • از محل صرف سهام

در روش اول، افزایش سرمایه و سهام از محل اندوخته های شرکت انجام می شود که در آن نیازی به پرداخت وجه از سوی سهامداران نیست.

در روش دوم، شرکت سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه را به ازای دریافت 1000 ریال برای هر حق تقدم (به قیمت اسمی سهم) به سهامداران می‌فروشد. به بیان دیگر شرکت به منظور افزایش سرمایه ابتدا به سهامداران خود این حق را می‌دهد تا افزایش سرمایه دهند و این حق را به صورت برگه‌هایی با نام حق‌تقدم به سهامداران خود اعلام می‌کند.

در روش سوم با سلب حق تقدم سهامداران، سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار مورد پذیره‌نویسی کلیه متقاضیان قرار می‌گیرد. در این روش منافع سهامدار قدیمی از مابه التفاوت قیمت اسمی و قیمت بازار تأمین می شود.

لازم به ذکر است، افزایش سرمایه به سهامداری تعلق می‌گیرد که در تاریخ اجرای مصوبه مجمع عمومی فوق‌العاده شرکت مبنی بر افزایش سرمایه، مالک سهام شرکت باشد.

مفهوم شانزدهم: دامنه نوسان قیمت سهم

برای جلوگیری از نوسانات شدید قیمت سهم‌ها و تلاطم بازار، سازمان بورس اوراق بهادار تهران حداکثر میزان نوسان قیمت سهم را به مثبت و منفی 5 درصد محدود کرده است.

این به آن معنی است که قیمت یک سهم نسبت به قیمت پایانی روز قبل حداکثر می تواند 5 درصد افزایش یا کاهش یابد. برای مثال اگر قیمت پایانی سهم در روز قبل 200 تومان باشد، پس از بازگشایی بازار در روز بعد قیمت سهم حداکثر می‌تواند به 210 تومان افزایش یا به 190 تومان کاهش پیدا کند.

دامنه نوسان در فرابورس نیز مثبت و منفی 5 درصد است. در مورد حق تقدم سهم ها، دامنه نوسان دو برابر مقدار نوسان سهم ها یعنی مثبت و منفی 10 درصد است.

در زمان عرضه اولیه سهام و روز بازگشایی نماد معاملاتی مطابق شرایطی که در دستورالعمل معاملات ذکر شده است، سهام بدون محدودیت در مقدار نوسان قابل معامله خواهد بود.

سهام شرکتهایی که در بازار معاملات توافقی پایه فرابورس عرضه می شوند، دارای محدودیت نوسان قیمتی نیستند. در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران راجع به سهام این شرکت‌ها اینگونه توضیح داده شده است: «سهام این شرکتها جزء سهام شرکت‌های پذیرفته شده در فرابورس ایران نبوده و صرفا معاملات آن بر اساس مفاد بند ب ماده 99 قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران در این بازار انجام می پذیرد.

همچنین بر اساس تبصره 1 ماده 11 دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات اوراق بهادار در بازار پایه فرابورس ایران، خریدار و فروشنده با علم و آگاهی نسبت به وضعیت مالی شرکت بر اساس اطلاعات منتشره موجود اقدام به خرید و فروش می‌نمایند».

مفهوم هفدهم: صف خرید و صف فروش

عرضه (فروشنده) و تقاضا (خریدار)، طرفین اصلی برای انجام معامله بر سر یک کالا یا خدمت به شمار می‌آیند. در فرآیند معامله در بازار بورس اوراق بهادار نیز همانند سایر بازارها، طرف عرضه همان فروشندگان هستند که تمایل دارند سهام خود را بفروش برسانند و طرف تقاضا نیز خریداران یک سهم هستند که تمایل دارند آن سهم را بخرند.

در شرایط عادی و در زمان فعالیت بازار (۹ الی ۱۲:۳۰)، همواره تعدادی خریدار و تعدادی فروشنده در حال داد و ستد و انجام معامله هستند که اطلاعات (تعداد و حجم) مربوط به ۳ قیمت نخست هر بخش (خرید و فروش) در تابلو معاملات قابل مشاهده است. اما گاهی ممکن است معاملات یک سهام از شرایط عادی خارج شود، مثلاً عرضه کنندگانی باشند و خریدارانی وجود نداشته باشد یا بالعکس.

مطلب مرتبط: صف خرید و فروش در سهم؟

زمانی ممکن است به دلایل مختلف سهام یک شرکت ارزنده تر شود و تقاضا برای یک سهم بالا برود، در این هنگام عرضه کنندگان به منظور افزایش قیمت آن سهم، از فروش خودداری می‌کنند و صفی از خریداران تشکیل می‌شود بدون آنکه فروشنده ای حاضر به فروش شود. چنین حالتی را صف خرید آن سهم گویند.

از دیگر سو و در شرایطی متفاوت ممکن است عکس موارد ذکر شده رخ دهد، به این معنی که به دلایل مختلف نظیر انتشار اخبار منفی، تعدیل منفی یا زیانده بودن یک شرکت، عرضه سهام آن شرکت با افزایش مواجه شود.

در این صورت متقاضیان خرید آن سهم برای کاهش قیمت بیشتر، از خرید خودداری می‌نمایند. در این شرایط در طرف عرضه صفی از فروشندگان ایجاد می‌شود و در طرف تقاضا، خریداری تمایل ندارد تا آن سهم را خریداری کند. چنین حالتی را صف فروش برای سهم مورد نظر گویند.

مفهوم هجدهم: نسبت پی به ای (P/E)

این نسبت بیان کننده نسبت قیمت (Price) یک سهم به پیشبینی سود سهام (EPS) آن است. به لحاظ تئوریک، پی به ای یك سهم به ما می گوید كه سرمایه گذاران حاضرند به ازای دریافت هر ریال سود یك شركت، چند ریال برای خرید آن بپردازند.

نسبت پی به ای، با سود با حداقل ریسک (شامل سود بانکی و سود اوراق مشارکت) مورد مقایسه قرار می گیرد و ملاکی از دوره بازگشت سرمایه است.

بطور مثال سود بانکی ۲۰%، به این معناست که دوره بازگشت سرمایه‌گذاری در بانک ۵ سال است. یعنی سرمایه‌گذار بعد از گذشت ۵ سال، با سودهای به‌دست آمده، سودی برابر با اصل سرمایه خود کسب کرده است.

از نسبت پی به ای برای ارزش‌گذاری سهام استفاده می شود. با فرض آن که سود بانکی 20 درصد باشد، پی به ای مورد انتظار بازار می‌تواند ۵ باشد.

اگر سود بانکی و سود بدون ریسک کاهش یابد در طرف مقابل پی به ای بازار رشد خواهد کرد چرا که انتظار زمان بازگشت سرمایه بیشتر می شود.

به این صورت چنانچه شرکتی سود سهام (EPS) خود را ۱۰۰ تومان اعلام کند، با فرض پی به ای برابر 5، قیمت تعادلی این سهم برابراست با 500 تومان.

مطلب مرتبط: نسبت p/e سهام چیست؟

یكی از رایج ترین اشتباهاتی كه سرمایه گذاران مبتدی انجام می دهند خرید سهام صرفا” بر مبنای نسبت پی به ای است. پی به ای بالا ممكن است به معنی بیش نمایی ارزش سهم باشد و هیچ تضمینی وجود ندارد كه بعدا” به سرعت پایین نیاید.

از طرفی پی به ای پایین لزوما” به این معنی نیست كه ارزش یك شركت كم نمایی شده، بلكه به معنای آن است كه بازار معتقد است شركت در آینده‌ی نزدیك با مشكل روبرو خواهد شد. عامل مهم تر که باید در خرید سهم مورد توجه قرار بگیرد، روند تغییرات پی به ای و توانایی شرکت برای افزایش سوددهی در طول زمان است.

مفهوم نوزدهم: صورت‌های مالی

صورت‌های مالی عبارتست از «بازنمایی اطلاعات خلاصه و طبقه‌بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری، به گونه ای که برای طیف گسترده ای از ذینفعان در اتخاذ تصمیمات اقتصادی سودمند واقع شود».

به بیان دیگر، صورتهای مالی گزارشهایی خلاصه و استاندارد هستند که براساس آنها می توان راجع به وضعیت مالی یک شرکت (سوددهی، زیان دهی، میزان گردش نقدینگی و …) قضاوت نمود.

سه صورت مالی اساسی و مهم عبارتند از ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد.

ترازنامه «گزارشی است که در آن وضعیت مالی یک بنگاه اقتصادی در یک زمان مشخص ترسیم می‌شود و براساس آن می توان به سطح و ترکیب داریی‌ها و بدهی‌های شرکت دست پیدا نمود و از تفاضل این دو، حقوق صاحبان سرمایه حاصل می شود».

صورت سود و زیان «گزارشی است که در آن ترکیب عناصر درآمدی و هزینه ای که در طی یک دوره مالی حاصل شده و همچنین سهم دولت از عملیات واحد تجاری (مالیات) را به نمایش می‌گذارد».

صورت جریان وجوه نقد «بیانگر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و توان آن واحد، جهت ایجاد وجه نقد و در نتیجه مشخص کننده کیفیت سود تحصیل شده توسط واحد تجاری است». به تعبیری دیگر صورت جریان وجوه نقد به بررسی تغییرات وجوه نقد یک شرکت در فاصله زمانی بین دو صورت مالی می پردازد.

شرکت‌های بورسی موظفند در پایان سال مالی و همچنین در پایان بازه های سه ماهه، شش ماهه و نه ماهه، صورتهای مالی خود را که مطابق استانداردهای حسابداری پذیرفته شده توسط سازمان بورس، تهیه شده اند در سایت سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران سازمان بورس اوراق بهادار (کدال) به آدرس www.codal.ir منتشر کنند.

این صورت‌های مالی پس از آن که توسط موسسات حسابرسی رسمی مورد تایید قرار گرفت با عنوان «حسابرسی شده» مجدداً در سایت کدال قرار می گیرند و برای عموم افراد قابل استفاده خواهند بود.

براساس صورت‌های مالی یک شرکت، می توان نسبت های مالی مهم را محاسبه نمود و در مورد عملکرد مالی یک شرکت تصمیم گیری کرد. تجزیه و تحلیل صورتهای مالی مبنای تحلیل بنیادی در بازار سرمایه را تشکیل می‌دهد.

از این رو، آشنایی با نحوه مطالعه و تفسیر صورت‌های مالی برای افرادی که قصد دارند از روش تحلیل بنیادی برای خرید سهام شرکت‌های بورسی استفاده کنند، ضروری است.

مفهوم بیستم: تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال رویکردی برای پیش بینی وضعیت آتی بازارهای مالی بر اساس اخبار و اطلاعات دریافتی از اقتصاد ملی و جهانی، صنعت و صورتهای مالی شرکت‌ها است.

افرادی که از رویکرد بنیادی در تحلیل سهام شرکتها استفاده می کنند به دنبال آن هستند تا ارزش واقعی (ذاتی) سهم را براساس عوامل مختلف تعیین کنند.

در تحلیل بنیادی، عوامل مختلفی که بر قیمت سهام شرکتها تاثیر می گذارد مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد.

از جمله این که آیا شرایط ‌کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟

نرخ تورم تولیدکننده و مصرف کننده در چه وضعیتی است؟

نرخ‌های ‌بهره بانکی در حال افزایش هستند یا کاهش؟

تقاضای داخلی و جهانی برای کالاهای تولیدی شرکت در چه وضعیتی است؟ قیمت جهانی نفت، اونس طلا، فلزات و… به چه صورت در حال تغییر است؟

آیا چشم انداز صنعتی که شرکت در آن حوزه فعالیت می کند مثبت و رو به رشد است یا خیر؟

عملکرد مالی شرکت از نظر نسبت های مالی مهم مانند نسبت های سودآوری، نقدینگی، فعالیت و اهرمی چگونه است؟

برای آن که بتوان تحلیل بنیادی صحیحی داشت، نیاز است فرد تحلیلگر شناخت مناسبی از بازار، اقتصاد خرد و کلان، مدیریت مالی، سیاست و صنایع مورد بررسی داشته باشد.

به طور معمول افرادی که با دیدگاه سرمایه گذاری بلندمدت و سهامداری در بازار سرمایه فعالیت دارند، بیشتر از تحلیل بنیادی استفاده می کنند.

مطلب مرتبط : تحلیل بنیادی چیست

مفهوم بیست و یکم: تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

تحلیل تکنیکال رویکردی برای پیش بینی وضعیت آتی بازارهای مالی مبتنی بر مطالعه وضعیت گذشته بازار است.

تحلیل تکنیکال بر چهار فرض اساسی بنیان نهاده شده است . اول این که هر آنچه که در مورد اوراق یا کالای مورد معامله (سهام، ارز، سکه طلا و …) حائز اهمیت می باشد، در قیمت آن گنجانده شده است و نیازی به بررسی اخبار و وقایع مربوط به آن نیست.

دوم این که تغییرات قیمت اوراق یا کالای مورد معامله تصادفی نیست، بلکه از روندهای مشخصی پیروی می کند که با شناسایی آن روندها، می توان قیمت آتی را پیش بینی نمود.

سوم این که در بررسی قیمت اوراق یا کالای مورد معامله، «چگونگی» از «چرایی» بیشتر اهمیت دارد. در تحلیل تکنیکال به جای این که به دنبال آن باشیم بفهمیم چرا قیمت تغییر کرد، می‌خواهیم بدانیم چگونه تغییر می‌کند.

چهارم این که تاریخ خودش را تکرار می‌کند، یعنی روانشناسی جمعی سرمایه گذاران در دوره های مختلف، یکسان است بنابراین نوسانات آینده بازار شبیه نوسانات گذشته است.

در تحلیل تکنیکال از مجموعه ای از روش‌های ریاضی و هندسی استفاده می شود تا براساس نمودار تغییرات قیمتی اوراق یا کالای مورد معامله، قیمت آن در آینده تخمین زده شود. به دلیل آن که تحلیلگران تکنیکال با نمودار (چارت) سر و کار دارند، به آنها چارتیست نیز گفته می شود.

محصول مرتبط : آموزش تحلیل تکنیکال در بورس ایران

عموماً افرادی از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند که با دیدگاه سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و میان‌مدت و با هدف کسب سود از نوسانات قیمتی در بازار به فعالیت می‌پردازند.

مفهوم بیست و دوم: صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک (Mututal Funds)

افراد به دو طریق می‌توانند در بازار سرمایه، سرمایه گذاری نمایند. روش اول، روش مستقیم است که شخص خود راسا اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار می‌کند.

روش دوم، روش غیرمستقیم است که بین سرمایه گذار و سرمایه پذیر یک موسسه مالی به عنوان واسطه عمل می‌کند. صندوقهای سرمایه گذاری مشترک نمونه ای از این موسسات مالی واسطه هستند.

صندوق سرمایه‌گذاری مشترک نهادی است که منابع مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری را از مردم جمع آوری کرده و در سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایه گذاری می‌کند.

مطلب مرتبط :همه چیز درباره صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک

در معاملاتی که در صندوق‌های سرمایه‌گذاری اتفاق می‌افتد به مبنای حجم خرید و فروش، واحد یا Unit گفته می‌شود. افرادی که علاقمند به سرمایه گذاری در صندوق‌ها هستند می‌توانند با مراجعه به صندوق‌ها و تکمیل فرم‌های مربوطه، اقدام به خرید واحدهای صندوق نمایند.

رایج‌ترین انواع صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک عبارتند از صندوق سرمایه‌گذاری در سهام، صندوق سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت و صندوق سرمایه گذاری مختلط.

صندوق سرمایه گذاری در سهام، صندوقی است که بخش عمده منابع خویش را به سرمایه گذاری در سهام و حق تقدم سهام اختصاص می‌دهد.

صندوق سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت، صندوقی است که بخش عمده منابع خود را به سرمایه گذاری در سهام و یا اوراق بهادار با درآمد ثابت اختصاص می دهد و معمولاً دارای حداقل سود تضمینی است.

صندوق سرمایه گذاری مختلط صندوقی است که منابع خویش را به سرمایه گذاری در سهام و یا اوراق بهادار با درآمد ثابت و اوراق مشارکت اختصاص می دهد و در واقع ترکیبی از دو صندوق فوق است.

مفهوم بیست و سوم: بورس کالا و انواع قراردادهای آن

بورس کالا یک بازار سازمان یافته برای انجام معامله کالاهای مشخص با استفاده از روش های معین است. معامله محصولات کشاورزی، فلزات و موادمعدنی (کانی‌های فلزی)، محصولات شیمیایی و پتروشیمی و معاملات سکه آتی از جمله مواردی است که در بورس کالای ایران صورت می‌پذیرد.

در بورس کالا نیز همچون بورس اوراق بهادار دو طرف عرضه (فروشندگان) و تقاضا (خریداران) وجود دارد که به مبادله کالایی خود در قالب یکی از انواع قراردادهای این بورس می‌پردازند و کالاهای فرآوری نشده و خام از قبیل گندم، پنبه، انواع فلزات، مواد مورد نیاز پتروشیمی و … در این بورس خرید و فروش می‌شود.

انواع قراردادهای بورس کالا شامل نقد، نسیه، سلف و آتی است.

قرارداد نقدی قراردادی است که براساس آن پرداخت بهای کالای مورد معامله و تحویل آن در هنگام معامله و براساس دستورالعمل تسویه و پایاپای انجام می شود.

قرارداد نسیه قراردادی است که براساس آن کالا در هنگام معامله تحویل و بهای آن در تاریخ سررسید و براساس دستورالعمل تسویه و پایاپای آن پرداخت می شود.

قرارداد سلف قراردادی است که براساس آن، کالا با قیمت معین در زمانی مشخص در آینده تحویل گردیده و بهای آن در هنگام معامله و براساس دستورالعمل تسویه و پایاپای پرداخت می شود.

قرارداد آتی قراردادی است که فروشنده براساس آن متعهد می شود در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمتی که الان تعیین می کنند بفروشد و در مقابل طرف دیگر قرارداد متعهد می شود آن کالا را با آن مشخصات خریداری کند و برای جلوگیری از امتناع طرفین از انجام قرارداد، طرفین به صورت شرط ضمن عقد متعهد می‌شوند مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد اتاق پایاپای بگذارند.

طرفین همچنین متعهد می‌شوند متناسب با تغییرات قیمت آتی، وجه تضمین را تعدیل کنند و اتاق پایاپای از طرف آنان وکالت دارد، متناسب با تغییرات، بخشی از وجه تضمین هر یک از طرفین را به عنوان اباحه تصرف در اختیار دیگری قرار دهد و او حق استفاده از آن را خواهد داشت تا در سررسید با هم تسویه کنند.

مطلب مرتبط : بورس کالا چیست؟

مفهوم بیست و چهارم: ضریب بتا

ضریبی است که وابستگی بین یک سهم و بازار را نشان می دهد.

تعریف دقیق ضریب بتا عبارتست از ریسک سیستماتیک یک سرمایه‌گذاری یا مجموعه‌ای از دارایی‌های مالی، نسبت به ریسک پرتفوی بازار. در واقع ضریب بتا یک ضریب همبستگی است، که نشان‌گر نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با بازار کلی فعال در آن، می‌باشد.

با محاسبه ضریب بتا میتوان به این پرسش پاسخ داد که آیا تغییرات بازار بر روی سهام شرکت مورد نظر تاثیر می‌گذارد یا خیر؟ و اگر بلی، میزان و شدت این تاثیر چگونه است؟

ضریب بتا نسبت به مقدار ۱ سنجیده می‌شود، بدین معنا که ضریب بتای یک، بزرگتر از یک و کوچکتر از یک، به ترتیب نشان‌دهنده هم شدت بودن، شدیدتر بودن و ملایم‌تر بودن نرخ بازده شرکت مورد نظر، با بازده شاخص کل می‌باشند. ضریب بتای صفر نیز نشان‌دهنده بی‌تفاوتی و استقلال تغییرات بازده شرکت مورد نظر، نسبت به بازده شاخص کل می‌باشد.

سهم های با بتای بالا ریسکی ترند اما پتانسیل بالاتری برای بازدهی دارند و سهم های با بتای پایین ریسک کمتر و بالطبع بازدهی کمتری هم خواهند داشت.

در فرمول بتا، بازدهی هر سهم و بازدهی بازار با هم سنجیده می شود. برای بازدهی سهم از نوسان روزانه قیمت و برای بازدهی بازار از درصد تغییر روزانه شاخص کل استفاده می شود.

مفهوم بیست و پنجم: اهرم مالی (Leverage)

اهرم در علم مدیریت مالی به معنای روشی برای تکثیر کردن سود یا زیان است. به عبارت دقیق‌تر اهرم به معنی قرض کردن پول به منظور چندبرابر کردن درآمد حاصل از دادوستد است.

مثلاً فرض کنید ۱۰ سکه دارید و با آن معامله‌ای می‌کنید که یک سکه سود خالص برای شما به ارمغان می‌آورد. سپس به یک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض می‌گیرید.

این‌بار معامله مشابهی انجام می‌دهید اما این‌بار ۱۰۰ سکه وارد معامله می‌کنید و از این طریق ۱۱۰ سکه به‌دست می‌آورید. سپس ۹۰ سکه‌ای که قرض کرده بودید را به کارگزار پس می‌دهید، ۱۰ سکه اولیه‌تان را هم به جیب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهید داشت. با این روش برای خود یک اهرم مالی ایجاد کرده‌اید.

روش‌های معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خریدن دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است.

یک شرکت تجاری به اشکال مختلف (مثلاً در قالب فروش سهام)، برای موجودی اش اهرم می‌سازد. شرکتهایی که نسبت بدهی ها در آنها نسبت به دارایی ها عدد بزرگتری است، نسبت بدهی بزرگتری دارند و اصطلاحاً اهرمی تر هستند. از دیدگاه سرمایه گذاران هر چه یک شرکت اهرمی تر باشد، پرریسک تر محسوب می شود.

مفهوم بیست و ششم: ارزش خالص دارایی‌ها (NAV)

ارزش خالص دارایی‌ها یا NAV یک شرکت سرمایه‌گذاری با ویژگی‌های یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک (Unit Trust)، حاصل تفاوت کل دارایی‌ها منهای کل بدهی‌های آن است. در ارزشیابی شرکت‌ها،NAV را از طریق تفاوت ارزش دفتری دارایی‌ها و بدهی‌ها محاسبه می‌کنند و در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک،NAV را از طریق کسر بدهی صندوق از ارزش روز کل پرتفوی به دست می‌آورند.
خالص ارزش دارایی
توجه تحلیلگران مالی غالباً به محاسبه نوع دوم NAV است زیرا از این طریق سهام شرکت مربوطه قیمت‌گذاری می‌گردد.

به عنوان مثال اگر ارزش بازار سرمایه‌گذاری‌ها و سایر دارایی‌های یک شرکت سرمایه‌گذاری 2000 میلیارد ریال قیمت داشته باشد و بدهی‌های آن 1200 میلیارد ریال باشد، در این تاریخNAV این شرکت سرمایه‌گذاری 800 میلیارد ریال خواهد بود.

چون دارایی‌ها و بدهی‌های یک شرکت سرمایه‌گذاری به طور روزانه تغییر می‌کند، NAV آن نیز روزانه باید محاسبه مجدد شود. به همین دلیل در کشورهای دیگر عموماً صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک (شرکت سرمایه‌گذاری با سرمایه متغیر) و «یونیت ‌تراست» NAV خود را حداقل یک بار در روز و پس از خاتمه معاملات بورس محاسبه و در روزنامه‌ها گزارش می‌کنند.

شرکت‌های سرمایه‌گذاری مذکور NAV هر سهم خود را از طریق تقسیم NAV به تعداد سهام جاری خود محاسبه می‌نمایند. به‌عنوان نمونه در مثال فوق اگر تعداد سهام جاری شرکت 400 میلیون سهم باشد NAV هر سهم 2000 ریال محاسبه خواهد شد.

با منطق پیش گفته،NAV هر سهم نیز باید روزانه محاسبه شود. بایست توجه داشت که تعداد سهام جاری چنین شرکت‌هایی نیز غالباً روزانه تغییر می‌کند. چون سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری با ویژگی صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک یا یونیت‌تراست در هر زمان قابل بازخرید است.

مفهوم بیست و هفتم: حاشیه سود یا مارجین

حاشیه سود عبارتست از نسبت سود پس از کسر مالیات به فروش خالص و یکی از نسبت های مالی مهم محسوب می شود. به زبان ساده شرکت به ازای هر فروش به اندازه حاشیه سود، سود دریافت می کند.

حاشیه سود را می توان براساس اطلاعات مندرج در صورت سود و زیان شرکت محاسبه نمود.

حاشیه سود یکی از شاخص های مهم برای افرادی است که با دیدگاه بلندمدت یا اصطلاحاً سهامداری به فعالیت در بازار سرمایه می پردازند. وارن بافت معتقد است شرکت هایی که چندین سال متوالی حاشیه سود بالای 20 درصد را ایجاد می کنند از یک یا چند مزیت رقابتی ماندگار برخوردارند و سهام آنها ارزش خریداری و نگهداری در بلندمدت را دارد.

مفهوم بیست و هشتم: سهام شناور آزاد

منظور از سهام شناور آزاد مقدار سهمی است که انتظار می‌رود در آینده نزدیک، قابل معامله باشد. یعنی در مالکیت دارندگانی است که آماده‌اند در صورت پیشنهاد قیمت مناسب از سوی خریداران آن را برای فروش ارائه کنند.

به بیان دیگر سهام شناور آزاد همان نسبتی از سهام یک شرکت است که در بازار قابل معامله است و در فرآیند معاملات بین سهامداران مختلف جابجا می شود.

عرضه و تقاضای این بخش از سهام است که قیمت سهام شرکت را تعیین می‌کند و قابلیت نقدشوندگی سهام را نشان می‌دهد و بخش بلوکه شده به‌دلیل عدم حضور در فرآیند عرضه و تقاضای روزانه، در نوسان و تعیین قیمت سهام تاثیری ندارد.

معمولاً سهام شناور آزاد شرکت‌ها برای همیشه ثابت نمی ماند، بلکه در بازه های زمانی خاص سهامدار عمده یک شرکت با خرید یا فروش سهام، درصد سهام شناور شرکت را کاهش یا افزایش میدهد.

مطلب مرتبط: سهام شناور آزاد شرکتها به چه معناست؟

برای سرمایه‌گذاران خیلی مهم است میزان سهام شناور آزاد یک شرکت پذیرفته شده در بورس را بدانند؛ زیرا یک شاخص مهم در تعیین نقدشوندگی سهام آن شرکت است.

سهام با نقدشوندگی بالا می‌تواند با هزینه کمتر (منظور در محدوده‌نوسان کوچک‌تر) دادوستد شود، در حالی‌ که پایین بودن سهام شناور آزاد علامتی است از نقدشوندگی کم که هم بر خریداران و هم بر فروشندگان اثر می‌گذارد.

درصد سهام شناور آزاد شرکت‌ها را می توان در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (www.tsetmc.com) مشاهده کرد.

مفهوم بیست و نهم: اوراق اجاره

اوراق اجاره اوراق بهاداری است که دارنده آن به صورت مشاع، مالک بخشی از دارایی است که منافع آن بر اساس قرارداد اجاره به مصرف کننده یا بانی واگذار شده است. در اوراق اجاره حق استفاده از منافع دارایی یا مجموعه ای از دارایی ها، در برابر اجاره بها از مالک به شخص دیگری منتقل می شود.

اوراق اجاره را با توجه به هدف انتشار به سه دسته شامل اوراق اجاره تأمین دارایی، اوراق اجاره تأمین نقدینگی و اوراق اجاره رهنی می توان تقسیم نمود.

اوراق اجاره را می توان یک ابزار سرمایه گذاری جدید و اسلامی دانست که همانند اوراق مشارکت، بازدهی مشخص و مطمئنی را نصیب سرمایه گذاران می کند، بنابراین ریسک این اوراق در مقایسه با سهام، بسیار کمتر است.

افرادی که پول مازاد دارند، می توانند با خرید اوراق اجاره که در بورس داد و ستد می شود، در فواصل زمانی مشخص (مثلا سه ماهه)، سود معینی را دریافت نموده و هر زمان که به پول نیاز داشتند نیز این اوراق را ازطریق بورس، به سایر متقاضیان بفروشند.

سود حاصل از سرمایه‌گذاری در اوراق اجاره، در واقع همان مبالغ اجاره‌بهایی است که خریداران اوراق، در طول دوره اجاره دریافت می‌کنند.

این مبلغ، معمولاحداقل معادل سود اوراق مشارکت و حتی بعضا، مقداری بیشتر تعیین می‌شود تا اوراق اجاره، جذابیت لازم را برای سرمایه‌گذاران داشته باشند. همچنین سود حاصل از اوراق اجاره نیز همانند سود حاصل از اوراق مشارکت، از پرداخت مالیات معاف است.

مفهوم سی ام: اوراق قرضه (بدهی)

اوراق قرضه اسنادی است که به موجب آن شرکت انتشاردهنده متعهد می‌شود مبالغ مشخصی (بهره سالانه) را در زمان‌هایی خاص به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص (سررسید) اصل مبلغ را باز پرداخت کند. دارنده اوراق به عنوان بستانکار حق دریافت اصل و بهره آن را دارد ولی هیچ مالکیتی در شرکت ندارد.

اوراق قرضه جزو اوراق بهادار است و طبق آن صادر کننده به خریدار بدهکار می‌شود. این سند دارای سررسید است و مبلغ آن در زمان سررسید به وسیله صادرکننده پرداخت می‌شود. این اوراق دارای کوپن بهره هستند و بهره آن‌ها در فواصل زمانی معیّنی توسط بانک که نمایندگی صدور اوراق را دارد، پرداخت می‌شود.

از نظر سررسید، اوراق قرضه به سه دسته کوتاه مدّت، میان مدّت و بلندمدّت تقسیم می‌شوند. سررسید اوراق کوتاه مدّت بین یک تا پنج سال، سررسید اوراق میان مدّت بین پنج تا ده سال و سررسید اوراق بلند مدّت معمولاً بیش از ده سال است.

انتشار اوراق قرضه با هدف استقراض انجام می‌گیرد و بعضا شرکت‌ها برای تامین منابع مالی خود مجبور به قرض منابع مالی می‌شوند که این کار از طریق اوراق قرضه صورت می گیرد. و مخصوصا این اتفاق در مورد دولت‌ها رخ می‌دهد.

در اوراق مشارکت که برای تامین منابع مالی طرح های عمرانی و مانند آن مورد توجه است دولتها گوشه چشمی هم به کنترل تورم و وضعیت اقتصادی کشور دارند.

درباره اوراق قرضه بیشتر بخوانید

مفهوم سی و یکم: اوراق مشارکت

اوراق بهادار با نام یا بی‌نامی است که به موجب قانون یا مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به قیمت اسمی مشخص برای مدت معین ‌و برای تأمین بخشی از منابع مالی مورد نیاز طرح‌های عمرانی- انتفاعی دولت مندرج در قوانین بودجه سالانه کشور یا برای تأمین منابع مالی لازم برای تهیۀ مواد ‌اولیه مورد نیاز واحدهای تولیدی توسط دولت، شرکت‌های دولتی، ‌شهرداری‌ها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی و مؤسسات عام المنفعه و شرکت‌های ‌وابسته به دستگاه‌های مذکور، شرکت‌های سهامی عام و خاص و شرکت‌های تعاونی تولید منتشر می‌شود و به سرمایه‌گذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرح‌های‌ یاد شده را دارند از طریق عرضه عمومی واگذار می‌گردد.

اوراق مشارکت بر دو نوع بورسی و غیربورسی است. اوراق مشارکت بورسی اوراقی اند که قابل معامله در بازار بورس و فرابورس هستند.

اوراق غیربورسی اوراقی اند که صرفاً با تایید بانک مرکزی حمهوری اسلامی ایران منتشر می‌شوند و قابل معامله در شعب بانک‌های عامل (بازار پولی) هستند.

اوراق مشارکت دارای سود ثابت علی الحساب است، بنابراین معمولا به عنوان ابزاری برای کاهش ریسک سبد سهام در بازاهای ریسکی در نظر گرفته می‌شود و سرمایه‌گذاران با توجه به ریسک پذیری و شرایط موجود بر بازار بخشی از سرمایه خود را به خرید اوراق مشارکت اختصاص می‌دهند.

با توجه به ثابت بودن سود اوراق مشارکت، این اوراق بر خلاف سهام های ریسکی موجود در بازار که نیازمند تحلیل های فاندامنتالی و تکنیکالی هستند به تحلیل خاصی نیاز ندارد.

برای خرید اوراق مشارکت، بهتر است به نکات زیر توجه شود:

1 – سود اعلامی اوراق مشارکت برای دوره یکساله معمولاً بین ۲۰ تا ۲۲ درصد است. هرچه درصد سود بیشتر باشد، خرید اوراق آن جذاب‌تر است.

2 – سررسید پرداخت سود یک ماهه یا سه ماهه است. هرچه دوره‌های پرداخت سود کوتاه‌تر باشد، برای سرمایه‌گذار از جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بود.

3 – در بعضی موارد بدلیل کمبود نقدینگی و رقابت برای جذب منابع با بانک‌ها برخی از ناشران اوراق علاوه برسود اعلامی، سود ۳ درصدی برای یکسال را بر روی تابلو معاملاتی تضمین می‌کنند.

4 – سود حاصل از اوراق مشارکت، برای سرمایه‌گذار معاف از پرداخت مالیات است و این جذابیت‌ دیگری برای سرمایه‌گذاری در اوراق مشارکت به حساب می‌آید.بازار بورس تهران

5 – علیرغم اینکه اوراق مشارکت بازدهی تضمین شده دارند ولی ریسکی را متوجه سرمایه‌گذار نمی‌کند.

برای خرید و فروش اوراق مشارکت خارج از بورس، لازم است سرمایه‌گذار با مدارک شناسایی (شناسنامه و کارت ملی) به یکی از شعب بانک‌های عامل مراجعه نماید و نسبت به خرید یا فروش اوراق مورد نظر اقدام نماید

در مورد معامله اوراق مشارکت بورسی، هر فردی که دارای کد معاملاتی آنلاین باشد، می‌تواند از طریق سامانه معاملاتی آنلاین یا ثبت سفارش اینترنتی اقدام به خرید نماد اوراق مشارکت کند. این اوراق بسته به بازاری که در آن منتشر می‌شوند ممکن است در سامانه آنلاین قابلیت معامله داشته باشد.

مفهوم سی و دوم: نظریه مدرن سبد سهام ( MPT )

این نظریه به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین تئوری های اقتصادی بر مبنای اصول مالی و سرمایه گذاری توسط مارکوویتز (Markovits) در سال 1952 تحت عنوان انتخاب سبد سهام معرفی شد.

بر اساس این نظریه در انتخاب گزینه های مختلف برای سرمایه گذاری صرفا توجه به ریسک و بازده یک سهم کافی نیست و در حالتی که سرمایه گذاری در تعداد زیادی سهام صورت گیرد، می توان از توزیع دارایی در سهام مختلف برای کاهش ریسک و افزایش بازده بهره برد.

مبنای روش MPT بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایه گذار حرفه ای نباید تمامی سرمایه خود را دریک قلم دارایی سرمایه گذاری کند ( و منطق اقتصادی نیز این را تایید می کند ).

بلکه بایستی آن را در مجموعه ای از سهام یا دارائیها سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است . پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها تا حدودی به صفر نزدیک است .

برای اکثر سرمایه گذاران، ریسک خرید تک سهم، کسب بازدهی کمتر از انتظار است و یا به عبارت دیگر انحراف از بازدهی میانگین است (هر سهمی به نوبه خود دارای انحراف معیاری از میانگین است که در این تئوری به آن ریسک اطلاق می‌شود).

در حقیقت ریسک خرید سبد سهام با توزیع مناسب بسیار کمتر از ریسک خرید تک سهم است، به دلیل اینکه ریسک سهام مختلف مستقل از یکدیگر است.

به عنوان مثال فرض کنید سبد سهامی از دو سهم که یکی در حالت افزایش نرخ بهره بانکی و دیگری در حالت کاهش نرخ بهره سود می دهد، تشکیل شده باشد.

این سبد در هر حالتی فارغ از اینکه نرخ بهره افزایش یا کاهش یابد، سود می دهد. در واقع مارکوویتز نشان داد سرمایه گذاری تنها انتخاب سهام نیست بلکه انتخاب ترکیب مناسبی از سهام است.

در روش MPT مجموعه تلاشها معطوف به این است که بازده پرتفوی فرد سرمایه گذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد.

در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta)محاسبه می شود . این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای محسوب می شود.

مطلب مرتبط : نظریه جدید سبد سهام چیست؟

مفهوم سی و سوم: فروش استقراضی (Short Selling)

در علم مالی، فروش استقراضی عمل فروختن دارایی و معمولاً اوراق بهاداری است که از شخص ثالثی (معمولاً یک کارگزار) و با هدف خریدن مشابه همان دارایی در آینده جهت پس دادن آن به قرض دهنده، قرض گرفته می شوند.

فروشندگان استقراضی امیدوارند که از کاهش قیمت آن دارایی پس از فروش و تا قبل از خرید مجدد آن سود کنند، زیرا پس از کاهش قیمت بایستی بهای کمتری را هنگام خرید مجدد آن دارایی بپردازند.

همچنین درصورتی که قیمت افزایش یابد، فروشنده استقراضی متحمل ضرر می شود (چراکه مجبور است آن دارایی را در قیمتی بالاتر از آنچه که فروخته خریداری کند). این ضرر محدود به کل بهای دارایی فروخته شده است.

فرض کنید دوست شما مدتی قبل 100 سکه طلا خریده است. شما (که سکه ایی ندارید) طبق تحلیلی که انجام دادید، پیش بینی می‌کنید که قیمت سکه در بازار تا ده روز بعد تا 900 هزار تومان افت خواهد کرد. به دوست‌تان می‌گویید که 100 سکه طلایش را به شما قرض دهد. مثلا سکه امروز 1 میلیون تومان است. سکه‌ها را قرض گرفته و در بازار به قیمت 1 میلیون تومان می‌فروشید.

سکه طبق پیش بینی شما شروع به افت می‌کند و 10 روز بعد به 900 هزار تومان که هدف شما بود می‌رسد. شما به بازار میروید و با همان پول 100 سکه را خرید میکند و به دوست‌تان پس می‌دهید.

دوست‌تان نه سود کرده است و ضرر چرا که همان 100 سکه را پس گرفته است. اما شما چطور ؟

شما 100 سکه را 10 روز پیش 1 میلیون تومان فروختید جمعا به مبلغ 100 میلیون تومان و امروز که سکه افت کرده است 100 سکه را خریدید 900 هزار تومان جمعا به مبلغ 90 میلیون تومان و پس دادید.

پس شما با استفاده از روش فروش استقراضی، 10 میلیون تومان سود کردید. بدیهی است اگر تحلیل شما درست از آب در نمی آمد و پس از ده روز قیمت سکه به جای کاهش، افزایش می یافت شما متضرر می شدید.

فروش استقراضی در آن دسته از بازارهای مالی رایج است که اصطلاحاً دوطرفه می باشند. در بازارهای دوطرفه سرمایه گذاران علاوه بر افزایش قیمت ها، از کاهش قیمت ها نیز می توانند سود کسب کنند. بازار آتی سکه ایران نمونه ای از بازارهای دوطرفه است. بازار سهام ایران در حال حاضر یکطرفه است و امکان فروش استقراضی در آن وجود ندارد.

مفهوم سی و چهارم: حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop Loss)

معامله گرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاه مدت و بعضاً میان مدت فعالیت می کنند برای تعیین زمان خروج خود از معاملات، عمدتاً از حد سود و حد ضرر استفاده می‌کنند.

این افراد که عموماً بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مانند سهام، ارز و … اقدام می کنند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدوده هایی را تعیین می کنند.

حد سود به معنای هدف قیمتی است که معامله گر مورد نظر با رسیدن قیمت دارایی (سهام یا سایر اوراق بهادار) خود به آن مقدار، شناسایی سود نموده و با فروش دارایی از معامله خارج می‌شود.

در این حالت خروج از معامله، با هدف جلوگیری از کاهش سود انجام می شود. تعریف حد ضرر نیز مشابه حد سود است، با این تفاوت که در این حالت خروج از معامله با هدف جلوگیری از افزایش زیان انجام می شود.

فرض کنیم شخصی سهامی را در قیمت 200 تومان خریده است. او براساس نتایج تحلیلی که بر روی این سهام انجام داده (که عموماً از جنس تحلیل تکنیکال است)، تصمیم می‌گیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار (مثلاً 220 تومان) سهام خود را به فروش برساند.

همچنین در صورتی که قیمت سهام به 180 تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت حد سود این فرد 220 و حد ضرر او 180 تومان خواهد بود.

حد سود و حد ضرر از اجزای مهم یک سیستم معاملاتی به شمار می‌روند. تعیین صحیح این حدود به آشنایی کافی با بازار و دانش تحلیل تکنیکال نیاز دارد.

اکثر معامله گران حرفه ای در معاملات خود از حد سود و حد زیان استفاده می کنند تا جلوی از بین رفتن سرمایه خود را بگیرند و سودهای خود را بهتر مدیریت کنند. هر چند برخی از معامله گران که با دیدگاه سهامداری و بلندمدت اقدام به خرید سهام می کنند، اعتقادی به تعیین این حدود ندارند.

مفهوم سی و پنجم: حقوق صاحبان سهام (shareholders’ equity)

حقوق صاحبان سهام معرف علایق سهام‌داران و صاحبان اصلی شرکت، نسبت به خالص دارایی‌های شرکت است. حقوق صاحبان سهام، باقیمانده منافع مالکین شرکت را در دارایی‌های شرکت، که پس از کسر بدهی‌های آن شرکت، بدست آمده است، نشان می‌دهد.

در یک موسسه تجاری، حقوق صاحبان سهام در اصل منافع صاحبان اصلی موسسه را نشان می‌دهد. در حسابداری، حقوق صاحبان سهام، اهدافی چون تعیین سرمایه قانونی و ثبت شده، تعیین منابع سرمایه شرکت و تعیین سود سهامی که می‌تواند، بین صاحبان سهام توزیع شود، را دنبال می‌نماید.

در یک شرکت سهامی، حقوق صاحبان سهام مواردی چون: سود و زیان انباشته، سهام سرمایه، کسر سهام و اندوخته‌های شرکت را شامل می‌شود.

مفهوم سی و ششم: سهام خزانه (Treasury stock)

سهام خزانه، سهام عادی یا ممتاز یک شرکت سهامی است، که توسط همان شرکت، مجدداً خریداری گردیده است. به عبارت دیگر شرکت، سهام صادر شده خود را، مجدداً در بورس خریداری می‌نماید.ورود به بورس تهران

بر طبق استانداردهای حسابداری، سهام خزانه، یک دارایی محسوب نمی‌شود و سود حاصل از خرید و فروش آن میان سهام‌داران توزیع نمی‌شود. همچنین سهام خزانه از حقوقی نظیر حق رای، سود سهام، حق تقدم خرید سهام برخوردار نیست.

مفهوم سی و هفتم: بورس انرژی

از آنجا که یکی از بهترین و شفاف‌ترین مکانیزم‌های قیمت گذاری محصولات، عرضه آنها در بورس می‌باشد، در اوایل دهه 80 ایده تاسیس بورسی برای انجام معاملات نفت طی فرآیندی مشترک میان وزارتخانه های نفت و اقتصاد شکل گرفت. در فاز نخست برای محقق شدن این ایده در اواخر بهمن 1386 مبادلات فرآورده های نفت و پتروشیمی در بازار سرمایه آغاز گردید.

از سویی با وجود زیرساخت‌های موجود در صنعت برق کشور که آن را از کشورهای منطقه متمایز می‌سازد، همزمان با فعالیت‌ها در راستای شکل گیری بورس نفت، لزوم راه اندازی بورس برق در ادامه توسعه بازار برق کشور احساس شد.

در خرداد 87 شورای عالی بورس موافقت اصولی خود را با تاسیس بورس برق اعلام نمود. در این بین تشکیل بازاری منسجم برای در بر گیری همه کالاهای از جنس انرژی و تشکیل بورسی جامع و واحد برای معاملات انواع حامل‌های انرژی پیشنهاد شد.

شورای عالی بورس و اوراق بهادار در جلسه 30/3/1390 با تجمیع درخواست‌های جداگانه برای راه اندازی بورس نفت و برق به راه اندازی بورس انرژی رای داد. بر این اساس بورس انرژی به عنوان چهارمین بورس کشور جهت عرضه محصولات نفت و مشتقات نفتی ، برق، گاز طبیعی ، زغال سنگ ، حق آلودگی و سایر حامل‌های انرژی شکل گرفت.

بورس انرژی دارای سه بازار فیزیکی، مشتقه و فرعی می‌باشد. بازار فیزیکی شامل سه تابلوی برق، نفت و گاز، و تابلوی سایر حامل‌های انرژی و بازار مشتقه شامل سه تابلوی قرارداد سلف موازی استاندارد، قرارداد آتی و قرارداد اختیار معامله می‌باشد.

مشتریان بورس انرژی اعم از خریداران و فروشندگان موظفند که قبل از انجام معاملات در بورس اقدام به اخذ کد معاملاتی از شرکت‌های کارگزاری نمایند.

مفهوم سی و هشتم: سهام ممتاز

سهام ممتاز یا ترکیبی، نوعی از سهام است که دارندگان آن ادعای معین و محدودی نسبت به دارایی های شرکت دارند و مانند اوراق قرضه سود ثابتی دریافت می‌کنند و از همین رو آن را سهام ترکیبی می‌نامند چرا که دارای ویژگی‌های سهام عادی و اوراق قرضه است.

این نوع سهام مانند سهام عادی فاقد زمان سررسید و هزینه مالیاتی است و از آنجا که سود ثابتی دارد، جزو اوراق بهادار با درآمد ثابت محسوب می‌شود.

زمانی که هزینه سهام عادی بالاتر باشد، شرکت اقدام به انتشار سهام ممتاز می‌کند. این سهام از آن رو به سهام ممتاز معروف است که در زمان تقسیم سود دارندگان این نوع سهام، از اولویت برخوردارند. سهام ممتاز با پذیره‌نویسی خصوصی وارد بازار شده و در بورس و بازار خارج از بورس قابل معامله است.

در زمان انحلال یا ورشکستگی شرکت و زمانی که کل دارایی‌های شرکت به فروش رسید، ابتدا حقوق این سهامداران به طور کامل پرداخت می‌شود و سپس از باقی مانده مبلغ دارایی‌های فروخته شده، حقوق سهامداران عادی پرداخت می‌شود.

ویژگیهای سهام ممتاز عبارتند از:

سهام ممتاز برای صاحبان آن دربردارنده نوعی حق مالکیت در شرکت است.

با توجه به اینکه سهامدار ممتاز دارای حق مالکانه در شرکت است، شرکت منتشرکننده سهام، الزام قانونی ندارد که دارایی‌های خود را در رهن این اوراق گذاشته یا وثیقه قرار دهد.

سهام ممتاز نیز همچون سهام عادی فاقد سررسید است.

به دارندگان این سهام سود پرداخت می‌شود. باتوجه به اینکه پرداخت سود مستلزم سود‌ده بودن شرکت است، از این رو شرکت پرداخت سود را تضمین نمی‌کند. به طور معمول به سهام ممتاز سود از پیش تعیین‌شده و ثابتی تعلق می‌گیرد.

بطور معمول سهام ممتاز فاقد حق رأی در مجمع عمومی است. به این معنی که دارندگان سهام ممتاز در زمان رای‌گیری برای انتخاب هیأت مدیره یا سایر امور مربوط به اداره شرکت، حق رأی ندارند.

مفهوم سی و نهم: کارگزار ناظر

با راه اندازی سامانه جدید معاملات، دارایی سهامداران در هر یک از نمادهای معاملاتی زیر نظر یک کارگزار قرار گرفت که به آن کارگزار ناظر گفته می‌شود و از آن پس سهامداران، دارایی سهام خود را در هر نماد معاملاتی صرفاً از طریق کارگزاری ناظر خود در آن نماد معاملاتی می‌توانند به فروش برسانند. هرچند سهامداران میتوانند با مراجعه به هریک از کارگزاران نسبت به خرید سهام اقدام نمایند.

ممکن است دارایی سهامدار در یک نماد معاملاتی زیر نظر یک کارگزار ناظر و در نماد معاملاتی دیگر زیر نظر کارگزار ناظر دیگری باشد. در زمان راه اندازی سامانه معاملاتی جدید، کارگزار ناظر بر اساس سوابق فعالیت سهامدار با کارگزاران مختلف در بورس اوراق بهادار تعیین گردید.

سهامداران برای آگاهی از کارگزار ناظر خود در هر نماد معاملاتی، در زمان راه‌اندازی سامانه معاملاتی جدید می‌توانند به یکی از روش‌های زیر اقدام نماید:

مراجعه به بخش سرویس‌های الکترونیکی به سهامداران قسمت «مشاهده کارگزار ناظر» در سایت اینترنتی شرکت سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه به نشانی اینترنتی www.csdiran.com از تاریخ 1387/09/16 .

سهامداران حقیقی با ارائه شماره ملی و سهامداران حقوقی با ارائه کد سهامداری به این سامانه، می‌توانند در هر یک از نمادهای معاملاتی که در آن سهام دارند، کارگزار ناظر خود را مشاهده نمایند.

مطلب مرتبط: کارگزار ناظر کیست و روش تغییر آن؟

سهامداران می توانند جهت تغییر کارگزار ناظر خود در یک یا چند سهم به یکی روش‌های زیر اقدام نمایند:

مراجعه حضوری به شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه و ارائه اصل و تصویر شناسنامه و کارت ملی

تکمیل درخواست غیرحضوری و اخذ گواهی امضاء از دفاتر اسناد رسمی (فرم این درخواست از سایت شرکت سپرده گذاری به نشانی www.csdiran.com قابل دریافت است) و ارسال آن از طریق پست سفارشی آن به دفتر مرکزی شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه.

مراجعه به یکی از دفاتر کارگزاری که تمایل دارند در آن نماد معاملاتی به عنوان کارگزار ناظر فعالیت نمایند و تکمیل فرم تغییر ناظر بازار به همراه ارائه اصل برگه سهام ممهور به مُهر کارگزاری قبلی .

مفهوم چهلم: ارزش دفتری سهام (Book Value)

برای هر دارایی شرکت سهامی در ترازنامه شرکت، عددی به عنوان ارزش آن دارایی ثیت شده‌است. این عدد همان ارزش دفتری دارایی است.

اساس تعیین ارزش دفتری سهام یک شرکت، ارزش دفتری دارایی‌های آن شرکت پس از کسر بدهی‌هایش است. به بیان دیگر بدهی های شرکت را از دارایی‌های آن کم می‌کنیم. سپس تعداد سهام ممتاز را از این عدد کسر نموده و بر تعداد سهام عادی منتشر شده از سوی شرکت، تقسیم می کنیم.

ارزش دفتری سهم = تعداد سهام منتشر شده ÷ (تعداد سهام ممتاز – (بدهی‌ها – دارایی‌ها))

در زمان تاسیس شرکت سهامی، به طور معمول ارزش اسمی و ارزش دفتری سهام آن با هم برابرند، جز در مواردی که سهام به کسر یا به صرف فروخته شود. تفاوتی که بین ارزش اسمی و ارزش دفتری ایجاد می‌شود با گذشت زمان اتفاق می‌افتد و متاثر از عملکرد شرکت، عواملی از قبیل سود انباشته، اندوخته و امثالهم است.

چند نکته در خصوص ارزش دفتری سهم:

ارزش دفتری سهم بر پایه ارزش دارایی‌های ثبتی در ترازنامه است، ولی ارزش بازار سهم بر اساس ارزیابی سرمایه‌گذاران (خریداران و فروشندگان) از نحوه عملیات شرکت و ارزش عرفی دارایی‌های آن است. بتابراین به طور معمول ارزش دفتری سهام با ارزش بازار آن برابر نیست.

با توجه به استهلاک سالانه دارایی‌ها، ارزش دفتری نیز هر سال کاهش می‌یابد.

چنانچه شرکت منحل شده و یا ورشکسته شود، آنچه پس از از تسویه به سهامداران خواهد رسید، ارزش دفتری بروز رسانی شده سهام است.

مفهوم چهل و یکم: اوراق بهادار اسلامی یا صکوک (Sukuk)

صکوک جمع کلمه صک و به معنای اسناد است. این لغت در فارسی مترادف چک در نظر گرفته می شود.

ابزارهای مالی اسلامی یا همان صکوک، اوراق بهادار با ارزش مالی یکسان و قابل معامله در بازارهای مالی هستند. این اوراق بر پایه یکی از قراردادهای مورد تایید اسلامی طراحی شده‌ و دارندگان آن به صورت مشاع مالک یک یا مجموعه‌ای از دارایی‌ها و منافع حاصل از آن‌ها هستند.

صکوک ابزار نوینی است که در کشورهای اسلامی به جای اوراق قرضه به‌کار گرفته می‌شود این اوراق مبتنی بر دارایی با درآمد ثابت یا متغیر قابل معامله در بازار ثانویه و بر اساس اصول شریعت است. اوراق صکوک باید خود دارای ارزش بوده و نمی‌توانند بر اساس فعالیت‌های سفته بازی باشند.

انواع اوراق بهادار مالی اسلامی (صکوک) عبارتند از:

✅ اوراق قرض الحسنه
✅ اوراق وقفی
✅ اوراق مرابحه
✅ اوراق اجاره
✅ اوراق استصناع
✅ اوراق سلف
✅ اوراق منفعت
✅ اوراق مشارکت
✅ اوراق مضاربه
✅ اوراق مزارعه
✅ اوراق مساقات
✅ اوراق مشتقه

تامین مالی به معنای فراهم آوردن سرمایه برای یک پروژه یا هر نوع موسسه دولتی یا خصوصی است. یکی از انواع رایج تامین مالی، اوراق قرضه است که در کشورهای اسلامی دارای ممنوعیت است.

صکوک به‌عنوان ابزار جدید برای تامین مالی جایگزین مناسبی برای اوراق قرضه در نظر گرفته شد. صکوک نوعی دارایی مطمئن است که در زمره اوراق بهادار تضمینی و قابل معامله طبقه‌بندی می‌شود.

مفهوم چهل و دوم: نحوه انجام معاملات در بورس

انجام معاملات در بورس اوراق بهادار تهران از طریق كارگزاران انجام می‌شود. این کارگزاران که در انجام معاملات نقش نماینده خریدار و یا فروشنده را ایفا می‌کنند، دارای مجوز کارگزاری از سازمان و عضو بورس هستند.

همه کارگزاران موظف به انجام وظایف خود در چارچوب قوانین و مقررات موجود هستند و سرمایه‌گذار می‌تواند برای معاملات اوراق بهادار کارگزار خود را با توجه به معیارهایی از قبیل انجام به موقع سفارش، دادوستد سهام با مناسب‌ترین قیمت و نحوه ارائه خدمات جانبی انتخاب نماید.

پس از دریافت سفارش خرید یا فروش، كارگزار سفارش‌های دریافتی را با حفظ نوبت وارد سامانه معاملات می‌كند.

اولویت‌بندی درخواست‌ها در صف تقاضای خرید (فروش) سهام ابتدا براساس قیمت‌های پیشنهادی خرید (فروش) صورت می‌گیرد و از بالاترین (پایین‌ترین) تا پایین‌ترین (بالاترین) قیمت اولویت‌بندی می‌شوند. به عبارت دیگر در صف تقاضای خرید (فروش) سهام، اولویت با سفارش‌هایی است که قیمت پیشنهادی بالاتری(پایین‌تری) دارند.

مطلب مرتبط : روش انجام معاملات و خریدوفروش اینترنتی سهام

در صورتی که قیمت‌های پیشنهادی خرید (فروش) در دو یا چند سفارش یکسان باشند صف تقاضا (عرضه) براساس زمان ورود سفارش خرید (فروش) به سامانه معاملات اولویت‌بندی می‌شود و سفارشی که زودتر از دیگر سفارش‌ها وارد سامانه معاملات شده باشد از اولویت برخوردار است.

در سامانه معاملات صف تقاضا و سفارش‌های خرید در مقابل صف عرضه یا سفارش‌های فروش قرار می‌گیرد و در صورتی که قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش برابر شوند، معامله به‌طور خودکار توسط سیستم رایانه‌ای انجام می‌شود و سفارش‌ها از صف عرضه و تقاضا حذف می‌شوند.

پایاپای و تسویه معاملات توسط شركت سپرده‌گذاری مركزی و سه روز بعد از انجام معامله(T + 3) صورت می‌گیرد.

مفهوم چهل و سوم: مفهوم کف حمایتی و سقف مقاومتی

کف حمایتی سطحی از قیمت است که انتظار می رود قدرت نیروی تقاضا به اندازه ای باشد که از کاهش بیشتر قیمتها جلوگیری نماید. به بیان ساده، حمایت جایی است که روند کاهش قیمت احتمالا در آنجا متوقف می‌شود.

این سطح برای خریداران از جذابیت خاصی برخوردار است و با رسیدن قیمت به این سطح با افزایش تقاضا رویرو هستیم که این افزایش تقاضا موجب افزایش قیمتها میشود. در واقع در این سطوح میزان تقاضا بر میزان عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه می‌کند.

مطلب مرتبط : حمایت و مقاومت در نمودار با شکل

سقف مقاومتی سطحی از قیمت است که انتظار می‌رود قدرت نیروی عرضه به اندازه ای باشد که از افزایش بیشتر قیمت‌ها جلوگیری نماید. به بیان ساده مقاومت جایی است که روند افزایش قیمت احتمالاً در آنجا متوقف می‌شود.

این سطح برای فروشندگان از جذابیت خاصی برخوردار بوده و با رسیدن قیمت به این سطح معامله گرانی که قصد شناسایی سود دارند، عموماً اقدام به عرضه شدید می‌کنند.

در واقع در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و چرخش موج صعودی می‌شود.

شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی یکی از مباحث مهم تحلیل تکنیکال است و بسیاری از معامله‌گران کوتاه مدتی، سیستم معاملاتی خود را بر این اساس (خرید در کف و فروش در سقف) طراحی می‌کنند.

مفهوم چهل و چهارم: پذیره نویسی

به فرآیند خرید اوراق بهادار از ناشر و یا نماینده او و پرداخت یا تعهد پرداخت وجه کامل آن طبق قرارداد، پذیره‌نویسی می‌گویند.

پذیره‌نویسی ممکن است به دو روش انجام پذیرد: تعهد پذیره‌نویسی و بهترین کوشش.

تعهد خرید سهام یا تعهد پذیره نویسی فرآیندی است که در آن بانک های سرمایه گذاری یا مؤسسات تأمین سرمایه که وظایفی چون پذیره نویسی سهام جدید، ضامن خرید سهام فروش نرفته، عامل یا مشاور عرضه سهام بر عهده دارد، مبالغ مورد نیاز شرکت ها در فرآیند انتشار سهام را به نمایندگی از طرف شرکت یا دولت، از سرمایه گذاران جمع آوری می‌کند.

تعهد پذیره‌نویسی را کارگزار پذیره‌نویس یا معرف انجام می‌دهد. در این فرآیند کارگزار معرف، پس از بررسی سهام شرکت‌های متقاضی ورود به بازار بورس توسط کارشناسان خود، سهام را قیمت‌گذاری می‌کند و سپس ضمن معرفی شرکت برای عرضه اولیه، متعهد می‌شود که مابقی اوراق بهاداری که تا پایان دوره عرضه اولیه خریداری نشده است را خریداری کند.

مطلب مرتبط: چگونه در عرضه اولیه سهام شرکت کنیم؟

کارگزار پذیره‌نویس باید با ارائه وثیقه و شواهد دیگر به سازمان بورس، این اطمینان را ایجاد کرده باشد که می‌تواند به تعهدات پذیره‌نویسی خود عمل نماید.

مزیت روش تعهد پذیره‌نویسی به روش‌های رایج دیگر عرضه اولیه در بورس در این است که می‌تواند باعث جلوگیری از رفتارهای سفته‌بازانه در هفته‌های آغازین عرضه سهام شرکت‌ها در بورس شود و با پشتوانه کارشناسی‌های انجام‌شده کمک می‌کند سهام زودتر به قیمت واقعی خود در بازار برسد.

با این کار درصدگیری های رایج در بازار کمتر می‌شود و خطرپذیری سرمایه‌گذاری روی سهام شرکت‌های تازه‌وارد به بورس کاهش یابد.

روند عملی این کار به این صورت است که پس از آنکه ناشر درخواست انتشار اوراق را از راه تعهد پذیره‌نویسی با شرکت تأمین سرمایه می‌دهد، مبلغی معادل ارزش کل اوراق مشارکت رهنی را از آن شرکت دریافت می‌کند و سپس شرکت تأمین سرمایه اوراق را به قیمت دلخواه خود منتشر خواهد کرد. تعهد پذیره‌نویسی در بند ۲۹ ماده ۱ قانون بورس اوراق بهادار ایران ذکر شده است

در روش بهترین کوشش، شرکت تأمین سرمایه پس از دریافت درخواست شرکت متقاضی، اوراق مشارکت رهنی را قیمت‌گذاری می‌کند و به فروش می‌رساند، اما بر خلاف روش تعهد پذیره‌نویسی ممکن است بخشی از اوراق به فروش نرسند.

مفهوم چهل و پنجم: افزایش سرمایه به روش تجدید ارزیابی دارایی‌ها

زمانی که قدرت خرید پول کشورها کم شده وتورم در آن ها افزایش می یابد، شاهد افزایش تغییرات در قیمت نسبی کالا و خدمات هستیم. این امر خصوصا در زمان استفاده از سازوکار چند نرخی بودن ارز، سبب اختلاف شدید میان بهای تمام شده (ارزش تاریخی) دارایی‌های ثابت و سرمایه گذاری‌های بلند مدت با ارزش های جدید و جاری می‌شود.

ارزش‌های جاری در حقیقت نمایانگر واقعیت‌های اقتصادی هستند و این اختلاف ایجاد شده سبب خواهد شد تا اطلاعات موجود برای گرفتن تصمیم‌های اقتصادی، نارسا و غیرقابل توجیه شوند.

تجدید ارزیابی دارایی‌ها یکی از روش‌هایی است که نقصان و نامربوط بودن اطلاعات را تا حدی رفع می‌کند. قیمتی که در تجدید ارزیابی برای ارزش ثبت شده یک دارایی تعیین می شود، مازاد تجدید ارزیابی نامیده می‌شود.

این مازاد محاسبه شده، به عنوان درآمد (عایدی) یا چیزی شبیه آن محسوب نمی‌شود. زیرا این روش (تجدید ارزیابی) فقط منتسب کردن ارزش‌های جدید به دارایی‌های موجود و اتفاقی است و مبنی بر ایجاد درآمد و یا عایدی نیست.

در این روش افزایش ارزش دفتری یک دارایی ثابت مشهود که به عنوان یک درآمد غیرعملیاتی تحقق نیافته از محل تجدید ارزیابی خواهد بود، به صورت مستقیم و با نام “مازاد تجدید ارزیابی” به ثبت می‌رسد. این “مازاد تجدید ارزیابی” به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه در ترازنامه آمده و در صورت سود و زیان نیز ذکر می‌شود.

ادامه نوشته

سیگنال خرید و فروش سهام برای کسب سود در بورس

 

سایت‌های زیادی وجود داره که سیگنال‌های خرید و فروش سهام ارائه می‌کنن و دقیقا می‌گن که کدوم سهم رو چه زمانی بخرید و چه زمانی بفروشید اما بیشتر این سایت‌ها و کانال‌ها بدون مجوز رسمی در حال فعالیت هستن.

بحث در معضلات سیگنال خرید و فروش سهام

سوالی که برای خیلی از معامله‌گرها پیش می‌آد اینه که چرا با وجود این همه سیگنال‌هایی که داده می‌شه و به نظر می‌رسه درست هستن، افرادی که با این سیگنال‌ها خرید و فروش می‌کنن آیا سرمایه‌شون رشد زیادی میکنه؟

پاسخ سوال فوق در نحوه معامله و مدیریت مالی خلاصه می‌شه. تعداد زیادی از افراد می‌توانن سیگنال خرید و فروش بدن ولی مدیریت سرمایه هم خیلی مهمه.

صرفا سیگنال گرفتن دلیلی بر کسب سود نیست و کسی که معامله‌گری بلد نباشه در بهترین زمان، بهترین سیگنال رو هم بهش بدن نمی‌تونه ازش سود بگیره یا اگرم ازش سود بگیره توی معاملات بعدی از دستش میده.

مدیریت مالی اینه که معامله‌گر سهام بتونه سرمایه‌اش رو اداره کنه و بر اون تسلط داشته باشه. خیلی از معامله‌گرای حرفه‌ای اعتقاد دارن که مدیریت مالی بااهمیت‌ترین بخش از برنامه‌ریزی معاملاتی هست و حتی از اقدام به معامله مهم‌تره.

هر معامله‌گر خوبی می‌تونه در بلندمدت سود کسب کنه ولی مدیریت مالی، شانس معامله‌گر رو برای باقی موندن و انجام معاملات بیشتر افزایش می‌ده.

 مطلب مرتبط: نرم‌افزار سیگنال‌دهی برای کاهش میانگین خرید

برخی از اصول راهنمای مدیریت مالی

واضحه که پاسخ به نحوه اداره پرتفوی سهام پیچیده است و نظرات مختلفی ولی در این مطلب سعی می‌کنیم اصول ساده‌تری از مدیریت مالی مانند میزان تخصیص سرمایه رو مطرح کنیم.

1 – مبلغ سرمایه‌گذاری در بازار باید حداکثر 50% از کل سرمایه باشه. این بدین معناست که در هیچ زمانی نباید بیش از نصف سرمایه‌تون رو برای خرید سهام اختصاص بدید. نصف دیگه سرمایه باید به عنوان ذخیره و پشتوانه برای روزهای منفی بازار نگهداری بشه.

برخی این مقدار رو 30 درصد از کل سرمایه می‌دونن و نظرات متفاوت هست.

2 – مبلغ درگیر در هرمعامله باید به 10 تا 15% از کل سرمایه محدود بشه. مثلا اگر سرمایه شما 10 میلیون تومان است، برای هر معامله فقط باید 1 تا 1.5 میلیون تومان اختصاص بدید.مدیریت مالی

3 – مبلغ ریسک در هر معامله باید به 5% درصد از کل سرمایه محدود بشه، این 5% مبلغی هست که یک معامله‌گر می‌توانه در یک معامله از دست بدهد.
در تعیین حدضرر به اصل فوق توجه کنید.

4 – کل سرمایه درگیر در هرگروه بورسی رو باید به 20 تا 25% از کل سرمایه محدود کنید. هدف از این اصل اینه که از اختصاص سرمایه زیاد به یک گروه بازار جلوگیری بشه.

البته استراتژی افراد در معاملات سهام متفاوته و ممکنه شخصی با استفاده از تجربیات خودش یک استراتژی و سیستمی را مختص خودش طرح ریزی کرده باشه که درصد معاملات موفق را به میزان زیادی افزایش بده.

در مورد این درصدهای ذکر شده نظرات مختلفی وجود دارد.

برای من مشخصه که هیچ راه میانبری وجود نداره که بتوانید بدون تلاش موفق بشید، فقط باید برای یادگرفتن و کسب تجربه تلاش کنید. سیگنال گرفتن می‌تونه به شما کمک کنه اما خود شما هم باید برنامه ای برای یادگیری خودتون داشته باشید.

 

ادامه نوشته

سیگنالینگ 



سیگنالینگ (یا سیگنالینگ ) اصطلاحی چتر برای تحویل شخصیت ها ( سیگنال ها یا پیام ها ) در زمینه های مختلف ارتباطی و فناوری است.

 

محتویات

سیگنالینگ در ارتباطات از راه دور ویرایش ویرایش ]

عمومی ویرایش ویرایش ]

زنگ ( انگلیسی سیگنالینگ ) است انتقال اطلاعات برای اهداف کنترل. در بخش ارتباطات ، معمولاً سیگنالهای کنترلی به صورت رمزگذاری شده منتقل می شوند. آنها توسط یک پروتکل سیگنالینگ در طرف گیرنده رمزگشایی و تفسیر می شوند .

با کمک سیگنالینگ ، ارتباطات در یک شبکه ارتباطی کنترل می شود . این می تواند به معنای: کنترل پیامهای فردی ، کانالهای فردی یا حتی کل شبکه تلفنی باشد. هدف اصلی مبادله اطلاعات سیگنالینگ برقراری ، حفظ و نهایتا خاتمه اتصالات بین مشترکین است . شرکت کنندگان می توانند افراد یا ماشین آلات (فرآیندهای) باشند.

علاوه بر این ، مشترکین و ویژگی های خدمات خاص شبکه (به عنوان مثال ویژگی های پردازش تماس ) هنگام اتصال و قطع اتصال در نظر گرفته می شوند. در یک شبکه تلفنی ، از تست های سیگنالینگ برای انجام تست های اتصال ، اندازه گیری ها و اقدامات کنترل شبکه استفاده می شود (به عنوان مثال ، تعادل بار ، تغییر مسیر در صورت خرابی اتصال یا اضافه بار).

اطلاعات سیگنالینگ ممکن است شامل موارد زیر باشد: به عنوان مثال ، سیگنال های کنترل
ساده برای اطلاع رسانی به کاربر

سیگنالینگ یا انتقال اطلاعات برای عملکردهای راحت مانند پاسخ به تماس در مشغله ، پیچیده تر است . [1]

برای مثال ، هنگام تنظیم اتصالات رادیویی تلفن همراه ، اطلاعات سیگنالینگ حتی پیچیده تر است . [2]

سناریوهای سیگنالینگ ویرایش ویرایش ]

برای بسیاری از برنامه ها ، سناریوهای سیگنالینگ وجود دارد که توالی اطلاعات سیگنالینگ برای اقدامات خاص ، مانند: ب- در شبکه های تلفنی توضیح دهید .

همچنین به ویرایش | مراجعه کنید ویرایش ]

ادبیات ویرایش ویرایش ]

  • Marcus Senninger: امکانات و محدودیت های سیگنالینگ کیفیت حسابرسی توسط گزارش شفافیت مطابق با WPO 55 پوند. Epubli، Berlin 2012، ISBN 978-3-8442-3895-2 .
  • جاناتان دیویدسون ، جیمز پیترز: صدا بیش از IP - مبانی. Markt + Technik Verlag ، مونیخ 2000 ، ISBN 3-8272-5800-6 .
  • Volker Jung، Hans-Jürgen Warnecke (ویرایش): کتابچه راهنمای ارتباطات. Springer Verlag ، برلین / هایدلبرگ 1998 ، ISBN 978-3-642-97703-9 .
  • E. هولزلر ، H. هولزوارت : پالشتنیک. جلد دوم برنامه ها و سیستم ها ، Springer Verlag ، برلین / هایدلبرگ 1976 ، ISBN 978-3-642-96294-3 .
  • پیتر آر گرک: شبکه های ارتباطی جدید. Springer Verlag ، برلین / هایدلبرگ 1982 ، ISBN 978-3-642-93207-6 .
  • مارکوس هافسمیتید: اطلاعات و ارتباطات. چاپ اول BG Teubner Verlag، Wiesbaden 2006، ISBN 978-3-8351-0122-7 .
  • لوتار فندریش ، Wolfgang Fengler (ویرایش): زیرساخت راه آهن دستی. دوره 10 ، رسانه ها و تجارت تجاری Springer ، نیویورک 2006 ، ISBN 978-3-540-29581-5 .
  • هارالد مولر: معماری سیگنالینگ انعطاف پذیر برای خدمات چندرسانه ای با دستگاه های انتهایی ناهمگن. هربرت اوتز ورلاگ ، مونیخ 1996 ، ISBN 3-89675-152-2 .

پیوندهای وب ویرایش ویرایش ]

ادامه نوشته

سیگنال

سیگنال لاتین : signum ) یک شیء ملموس است که اطلاعات مختلفی را در بر می گیرد و به آن منتقل می شود. اغلب این اطلاعات پنهان است (به عنوان مثال علائم راه ) یا رمزگذاری شده (به عنوان مثال علم کامپیوتر ). به عبارت دیگر ، سیگنال نوعی پیامک است . اصطلاح سیگنال اغلب استفاده می شود در علم و فن آوری ، بخش های که مربوط به اطلاعات پردازش و انتقال، به عنوان مثال، سایبرنتیک ، الکترونیک ، رادیو ، ارتباطات در فناوری و جاهای دیگر

اقتصاد رفاهی

 
بخشی از یک سری در
اقتصاد
  • تاریخ
  • شاخه ها
  • طبقه بندی
[نمایش]
  • مفاهیم
  • تئوری
  • تکنیک
[نمایش]

توسط برنامه[نمایش]

اقتصاددانان قابل توجه[نشان دادن]

لیست[نمایش]

واژه نامه[نشان دادن]

اقتصاد رفاه شاخه ای از اقتصاد است که با استفاده اقتصاد خرد تکنیک برای ارزیابی رفاه (رفاه) در کل سطح (اقتصاد) گسترده ای. [1]

تلاش برای به کارگیری اصول اقتصاد رفاه ، زمینه ای برای اقتصاد عمومی ایجاد می کند ، مطالعه چگونگی مداخله دولت برای بهبود رفاه اجتماعی. اقتصاد رفاه همچنین مبانی نظری را برای ابزارهای خاص اقتصاد عمومی از جمله تحلیل هزینه و فایده فراهم می کند ، در حالی که ترکیبی از اقتصاد رفاهی و بینش از اقتصاد رفتاری منجر به ایجاد یک زیر مجموعه جدید ، اقتصاد رفاه رفتاری شده است. [2]

حوزه اقتصاد رفاه با دو قضیه اساسی همراه است . اولین ایالات که با توجه به فرضیات خاص ، بازارهای رقابتی نتایج کارآمد ( پارتو )تولید می کنند . [3] این منطق دست نامرئی آدام اسمیت را ضبط می کند . [4] دولت دوم که با توجه به محدودیت های بیشتر ، از هر نتیجه کارآمد پارتو می توان به عنوان یک تعادل بازار رقابتی حمایت کرد. [3] بنابراین یک برنامه ریز اجتماعی می تواند از یک کارکرد رفاه اجتماعی استفاده کند تا عادلانه ترین نتیجه کارآمد را انتخاب کند ، سپس از نقل و انتقالات مبلغی بدنبال تجارت تجارت رقابتی برای تحقق آن استفاده کند. [3] [5] به دلیل روابط نزدیک اقتصاد رفاهی با تئوری انتخاب اجتماعی، قضیه غیرممکن بودن Arrow بعضی اوقات به عنوان یک قضیه بنیادی سوم ذکر شده است. [6]

یک متدولوژی معمولی با اشتقاق (یا فرض) یک کارکرد رفاه اجتماعی آغاز می شود ، که از آن پس می توان برای رتبه بندی تخصیص اقتصادی اقتصادی منابع از نظر رفاه اجتماعی که به آنها تحمیل می شود ، استفاده کرد. این کارکردها معمولاً شامل معیارهای کارآیی اقتصادی و عدالت است ، اگرچه تلاش های اخیر برای تعیین کمیت رفاه اجتماعی ، طیف گسترده ای از اقدامات از جمله آزادی اقتصادی (مانند رویکرد قابلیت ) را در بر گرفته است.

 

فهرست

اندازه گیری رفاه اجتماعی ویرایش ]

مقالات اصلی: عملکرد رفاه اجتماعی و تعریف رفاه اقتصاد

ابزار کاردینال ویرایش ]

همچنین ببینید: ابزار کاردینال

رویکرد اولیه نئوکلاسیک توسط Edgeworth ، Sidgwick ، Marshall و Pigou توسعه یافت . این موارد را فرض می کند:

  • ابزار کاردینال است ، یعنی با مشاهده یا قضاوت قابل اندازه گیری است.
  • ترجیحات به صورت اگزوژنیک داده می شوند و پایدار هستند.
  • مصرف اضافی افزایش کمتری و کوچکتر در ابزار (کاهش ابزار حاشیه ای ) را فراهم می کند.
  • همه افراد دارای توابع قابل استفاده متقابل شخصی هستند (فرضیه ای که Edgeworth در روانشناسی ریاضی خود از آن اجتناب کرد )

با استفاده از این فرضیات ، می توان صرفاً با جمع بندی کلیه کارکردهای ابزارهای فردی ، یک عملکرد رفاه اجتماعی ایجاد کرد . توجه داشته باشید که چنین اقدامی هنوز هم مربوط به توزیع درآمد (بازده توزیع ) بلکه توزیع سودهای نهایی نیست. از نظر هنجاری ، چنین نویسندگان در سنت بنتامیت نوشتند .

ابزار معمولی ویرایش ]

همچنین ببینید: ابزارهای معمولی

جدید اقتصاد رفاه رویکرد بر کار بر اساس پارتو ، هیکس ، و کالدور . این صریحا تفاوتهای بین جنبه کارآیی رشته و جنبه توزیع را تشخیص داده و با آنها متفاوت رفتار می کند. سوالات مربوط به بهره وری با معیارهایی مانند بهره وری پارتو و آزمون های جبران خسارت کالدور-هیکس ارزیابی می شوند ، در حالی که سوالات توزیع درآمد در مشخصات عملکرد رفاه اجتماعی پوشش داده شده است. علاوه بر این ، اختلافات کارآیی با اقدامات کاردینال ابزار ، و جایگزین کردن آن با ابزار معمولی ، که صرفاً بسته های کالایی را مرتب می کند ( به عنوان مثال با یک نقشه منحنی بی تفاوتی ).

معیارها ویرایش ]

کارآیی ویرایش ]

زمانی که کالاها به افرادی توزیع می شود که بتوانند بیشترین سود را از آنها کسب کنند ، موقعیت ها از نظر توزیع و بازده توزیع می شوند.

بسیاری از اقتصاددانان از بازده پارتو به عنوان هدف بهره وری خود استفاده می کنند. مطابق این معیار رفاه اجتماعی ، تنها درصورتی که هیچ فردی نتواند بهتر شود بدون اینکه کسی شخص دیگری را بدتر کند وضعیت بهتری پیدا می کند ، وضعیت بهینه است.

این وضعیت ایده آل تنها در صورت تحقق چهار معیار قابل اجراست:

  • نرخ نهایی جانشینی در مصرف یکسان برای تمام مصرف کنندگان است. این امر در شرایطی اتفاق می افتد که هیچ مصرف کننده ای بدون اینکه دیگران را بدتر کند ، می تواند وضعیت بهتری پیدا کند.
  • نرخ نهایی تحول در تولید یکسان برای تمام محصولات است. این امر در شرایطی اتفاق می افتد که بدون کاهش تولید کالاهای دیگر ، تولید هر کالایی غیرممکن است.
  • هزینه منابع حاشیه برای کل فرآیندهای تولید برابر است با درآمد حاشیه ای. این در شرایطی اتفاق می افتد که محصول فیزیکی حاشیه ای از فاکتورها باید برای همه بنگاه های تولید کننده کالا یکسان باشد.
  • نرخ حاشیه جایگزینی در مصرف برابر است با نرخ حاشیه تحول در تولید ، مانند جایی که فرآیندهای تولید باید مطابق با خواسته مصرف کننده باشد.

شرایط بسیاری وجود دارد که ، اکثر اقتصاددانان موافق هستند ، ممکن است منجر به ناکارآمدی شود. آنها شامل موارد زیر هستند:

برای تعیین اینکه آیا یک فعالیت در حال حرکت اقتصاد به سمت کارایی پارتو است ، دو آزمایش جبران خسارت ایجاد شده است. هرگونه تغییر معمولاً باعث می شود برخی افراد در حین وخیم تر شدن وضعیت دیگران بهتر باشند ، بنابراین این آزمایشات می پرسند که اگر برندگان جبران بازنده ها شوند چه اتفاقی می افتد. با استفاده از معیار کالدور ، فعالیتی در صورت به حداکثر رسیدن مبلغی که افراد سودجو برای پرداخت آن می کنند از کمترین مقدار مبلغی است که بازندگان آماده پذیرش آن هستند ، به بهینه سازی پارتو کمک خواهد کرد. طبق معیار هیکس، اگر حداکثر مبلغی که بازندگان برای ارائه جلوگیری از تغییر آمادگی می دهند به حداقل سود برسد ، از کمترین مقدار مبلغی که سودجویان برای پذیرش تغییر رشوه می پذیرند ، به بهینه سازی پارتو کمک خواهد کرد. آزمون جبران خسارت از نظر بازنده ها ، در حالی که تست جبران خسارت کالدور از دیدگاه سودجویان است. اگر هر دو شرط راضی باشند ، هر دو بازنده و بازنده موافق خواهند بود که فعالیت پیشنهادی ، اقتصاد را به سمت بهینه پارتو سوق می دهد. این به کارآیی Kaldor-Hicks یا معیار Scitovsky گفته می شود.

عدالت ویرایش ]

ترکیبات بسیاری از ابزار مصرفی ، مخلوط تولید و ترکیب ورودی فاکتور با کارآیی وجود دارد. در حقیقت ، بی نهایت تعادل مصرف و تولید وجود دارد که نتایج بهینه پارتو را به بار می آورد. به همان اندازه نقاط بهینه در مرزهای تولید-امکان وجود دارد . از این رو ، کارآیی پارتو شرط لازم ، اما کافی برای رفاه اجتماعی نیست. هر بهینه Pareto با توزیع درآمد متفاوت در اقتصاد مطابقت دارد.برخی ممکن است نابرابری بزرگی در درآمد داشته باشد. بنابراین چگونه می توانیم تصمیم بگیریم که کدام یک از پارتو مطلوب ترین است؟ این تصمیم هنگامی که وظیفه رفاه اجتماعی را مشخص می کنیم ، به صورت ضمنی یا آشکار صورت می گیرد. این عملکرد شامل قضاوت های ارزشی در مورد ابزار بین فردی است. عملکرد رفاه اجتماعی اهمیت نسبی افرادی را که جامعه را تشکیل می دهند نشان می دهد.

یک کارکرد رفاهی سودمند (همچنین به عنوان یک کارکرد رفاه بنتامیت نیز خوانده می شود ) برای دستیابی به رفاه عمومی جامعه ، سودمندی هر فرد را جمع می کند. بدون در نظر گرفتن سطح اولیه سودمندی ، با همه افراد یکسان رفتار می شود. به نظر نمی رسد که یک واحد اضافی ابزار برای یک شخص گرسنه از ارزش یک واحد اضافی برای یک میلیونر برخوردار باشد. در انتهای دیگر Max-Min یا Rawlsian قرار داردعملکرد ابزار (Stiglitz، 2000، p102) [مرجع ناقص]. مطابق معیار Max-Min ، رفاه حداکثر می شود وقتی سود آن دسته از اعضای جامعه که کمترین آن را دارند بیشترین باشد. هیچ فعالیت اقتصادی رفاه اجتماعی را افزایش نمی دهد ، مگر اینکه موجب بهبود موقعیت عضو جامعه شود که بدترین وضعیت را دارد. اکثر اقتصاددانان کارکردهای رفاه اجتماعی را مشخص می کنند که واسطه بین این دو افراط است.

عملکرد رفاه اجتماعی به طور معمول در منحنی های بی تفاوتی اجتماعی ترجمه می شود تا بتوان از آنها در همان فضای گرافیکی مانند سایر عملکردهایی که با آنها تعامل دارند استفاده کرد. منحنی بی تفاوتی اجتماعی سودمند ، شیب خطی و رو به پایین به سمت راست است. منحنی بی تفاوتی اجتماعی Max-Min شکل دو خط مستقیم به هم متصل می شود به طوری که آنها یک زاویه 90 درجه را تشکیل می دهند. منحنی بی تفاوتی اجتماعی ناشی از عملکرد متوسط ​​رفاه اجتماعی ، منحنی است که به سمت پایین شیب می یابد.

منحرفهای بی تفاوتی اجتماعی small.png

شکل واسطه منحنی بی تفاوتی اجتماعی را می توان اینگونه تفسیر کرد که نشان می دهد با افزایش نابرابری ، پیشرفت بزرگتری در سودمندی افراد نسبتاً ثروتمند برای جبران ضرر در سودمندی افراد نسبتاً فقیر لازم است.

با اندازه گیری ارزش دلار ذهنی کالاها و خدمات توزیع شده به شرکت کنندگان در اقتصاد ، یک عملکرد رفاه اجتماعی خام می تواند ایجاد شود ( به مازاد مصرف کننده نیز مراجعه کنید ).

قضایای اساسی ویرایش ]

مقاله اصلی: قضایای اساسی اقتصاد رفاه

حوزه اقتصاد رفاه با دو قضیه اساسی همراه است. اولین ایالات که با توجه به فرضیات خاص ، بازارهای رقابتی (تعادل قیمت با نقل و انتقالات ، به عنوان مثال تعادل والراسیا [4] ) نتایج کارآمد پارتو راتولید می کنند . [3] فرضیات مورد نیاز عموماً به عنوان "بسیار ضعیف" توصیف می شوند. [7] به طور خاص تر ، وجود تعادل رقابتی ، هم حاکی از رفتارهای قیمت گذاری و هم بازارهای کامل است ، اما تنها فرض اضافی عدم اشباع محلی ترجیحات نمایندگان است - که مصرف کنندگان دوست دارند ، در حاشیه ، کمی بیشتر داشته باشند. از هر خوبی داده شده [4]گفته می شود که اولین قضیه اساسی برای بدست آوردن منطق دست نامرئی آدام اسمیت است ، اگرچه به طور کلی دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم "بهترین" نقطه کارآمد پارتو (که مجموعه ای در آن وجود دارد) بدون دخالت بازار انتخاب می شود ، فقط این نکته وجود دارد [4]

قضیه اساسی دوم بیان می کند که با توجه به محدودیت های بیشتر ، هر نتیجه کارآمد پارتو می تواند به عنوان یک تعادل بازار رقابتی پشتیبانی شود. [3] این محدودیت ها نسبت به اولین قضیه اساسی قوی تر است ، با محدویت ترجیحات و عملکردهای تولید شرط کافی اما لازم نیست. [5] [8] یک نتیجه مستقیم از قضیه دوم این است که یک برنامه ریز اجتماعی خیرخواه می تواند از یک سیستم نقل و انتقالات مبلغی استفاده کند تا اطمینان حاصل شود که "بهترین" تخصیص کارآمد پارتو به عنوان یک تعادل رقابتی برای برخی از قیمت ها پشتیبانی می شود. [3] [5]به طور کلی، آن را نشان می دهد که توزیع مجدد باید، در صورت امکان، بدون تاثیر قیمت (که باید به بازتاب نسبی ادامه دست کمبود )، بنابراین اطمینان میدهد که نهایی (پس از معامله) نتیجه بسیار موثر است. [9] در صورت عملی ، چنین سیاستی ممکن است شبیه توزیع مجدد باشد.

به دلیل روابط نزدیک اقتصاد رفاهی با تئوری انتخاب اجتماعی ، قضیه غیرممکن بودن Arrow بعضاً به عنوان یک قضیه اساسی سوم ذکر شده است. [6]

حداکثر رساندن رفاه اجتماعی ویرایش ]

توابع ابزار را می توان از نقاط منحنی قرارداد بدست آورد. توابع نرم افزاری بی شماری می توانند حاصل شوند ، یکی برای هر نقطه در مرز امکان تولید (PQ در نمودار فوق). یک مرز اجتماعی ابزار اجتماعی (که همچنین به عنوان یک مرز بزرگ خدمات شناخته می شود)) می توان از پاکت بیرونی همه این توابع ابزار به دست آورد. هر نقطه در یک مرز خدمات اجتماعی بیانگر تخصیص کارآمد منابع اقتصاد است. یعنی این یک تخصیص بهینه در پارتو ، در تولید ، مصرف و در تعامل تولید و مصرف (عرضه و تقاضا) بهینه است. در نمودار زیر ، منحنی MN یک مرز اجتماعی است. نقطه D از نمودار قبلی با نقطه C مطابقت دارد. نقطه D در مرز خدمات اجتماعی قرار دارد زیرا نرخ حاشیه تعویض در نقطه C برابر با نرخ حاشیه تحول در نقطه A است. ) زیرا MRS در نقطه C برابر MRT در نقطه A نیست.

منحنی بی تفاوتی اجتماعی diagram.svg

اگرچه تمام نقاط حاشیه ابزارهای اجتماعی پارتو کارآمد هستند ، اما تنها یک نکته در کجا به حداکثر می رساند رفاه اجتماعی. چنین نکته ای را "نقطه سعادت" می نامند. این نقطه Z است که در آن مرز خدمات اجتماعی MN به بالاترین منحنی بی تفاوت اجتماعی ممکن با برچسب SI ملموس است.

انتقادات ویرایش ]

برخی، مانند اقتصاددانان در سنت از مکتب اتریشی ، شک دارم که آیا کاردینال تابع مطلوبیت، و یا تابع رفاه اجتماعی کاردینال، است از هر گونه ارزش. دلیل ذکر شده این است که جمع آوری خدمات عمومی افراد مختلف که دارای سودهای مختلف حاشیه پول مانند ثروتمندان و فقرا هستند ، دشوار است.

همچنین ، اقتصاددانان مکتب اتریشی در رابطه با تخصیص بهینه پارتو با توجه به موقعیت هایی که چارچوب وسایل و اهداف کاملاً مشخص نیست ، تردید می کنند ، زیرا تئوری نئوکلاسیک همیشه فرض می کند که چارچوب به معنای تمام شده تعریف شده است.

برخی حتی ارزش عملکردهای برنامه معمولی را زیر سوال می برند . آنها ابزار دیگری برای سنجش بهزیستی به عنوان جایگزینی برای شاخص های قیمت ، تمایل به پرداخت توابع و سایر اقدامات قیمت گرا پیشنهاد کرده اند. [ نیاز به استناد ] بسیاری از این اقدامات مبتنی بر قیمت به عنوان ترویج مصرف گرایی و بهره وری می باشد. [ نیاز به استناد ] انجام اقتصاد رفاهی بدون استفاده از قیمت ممکن است. با این حال ، این همیشه انجام نمی شود. [ نیاز به استناد ]

فرضیات ارزش صریح و روشن در عملکرد رفاه اجتماعی مورد استفاده و ضمنی در معیار کارآیی انتخاب شده ، باعث می شود اقتصاد رفاه به عنوان یک حوزه هنجاری و شاید ذهنی تبدیل شود. این می تواند باعث بحث برانگیز شود.

با این حال ، شاید مهمترین آنها نگرانی در مورد محدودیت یک رویکرد سودمند در اقتصاد رفاه باشد. مطابق این استدلال ، ابزار تنها چیزی نیست که اهمیت دارد و بنابراین یک رویکرد جامع برای اقتصاد رفاهی باید عوامل دیگری را در بر بگیرد. رویکرد قابلیت تلاش برای ساخت یک رویکرد جامع تر به اقتصاد رفاه، که در آن یک فرد رفاه و آژانس در نظر قابلیت ها و کارکردها ارزیابی است. [10]

همچنین مشاهده کنید ویرایش ]

 

ادامه نوشته

جو رابینسون


جو رابینسون

جوآن رابینسون (1973) .jpg

رابینسون در سال 1973

بدنیا آمدن

جوون بنفش موریس


31 اکتبر 1903

سوری ، انگلیس

فوت کرد5 آگوست 1983 (79 ساله)

کمبریج ، انگلیس

ملیتانگلیسی
 
رشتهاقتصاد پولی
مدرسه یا
سنت
اقتصاد پس از کینزی
تأثیراتآدام اسمیت ، کارل مارکس ، جان مینارد کینز ، پیرو سرافا ، میشیچ کالکی
مشارکتهارابطه رشد جوآن 
رابینسون رابطه آموروسو - رابینسون

Joan Violet Robinson FBA ( Née Maurice ؛ 31 اکتبر 1903 - 5 اوت 1983) یک اقتصاددان بریتانیایی بود که بخاطر سهم های گسترده خود در تئوری اقتصادی شناخته شده بود . او یک شخصیت اصلی در آنچه پس از اقتصاد کینزی شناخته می شود بود .

 

فهرست

زندگینامه ویرایش ]

قبل از عزیمت به جنگ در جنگ دوم بور ، پدر جوآن ، فردریک بارتون موریس ، با مارگارت هلن مارش دختر فردریک هوارد مارش و خواهر ادوارد مارش در خیابان جورج ، میدان هانوفر ازدواج کرد . [1] جوآن موریس در سال 1903 متولد شد ، یک سال پس از بازگشت پدرش از آفریقا.

در طول جنگ جهانی دوم ، رابینسون در دولت کمیته ملی زمان جنگ روی کمیته های مختلفی کار کرد. در این مدت ، وی از اتحاد جماهیر شوروی و همچنین چین دیدن كرد و به كشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه علاقه نشان داد .

رابینسون بازدید کننده مکرر از مرکز مطالعات توسعه (CDS) ، Thiruvananthapuram ، هند بود. او در اواسط دهه 1970 یک همکار در مرکز بود. وی برای حمایت از سخنرانی های عمومی در مرکز ، صندوق وقف را تأسیس کرد. وی تا ژانویه 1982 بازدید کننده مکرر در مرکز بود و در کلیه فعالیت های مرکز و به ویژه سمینارهای دانشجویی شرکت می کرد. پروفسور رابینسون حق امتیاز دو کتاب خود را ( منتخب اقتصادی ، بمبئی: انتشارات دانشگاه آکسفورد ، 1974 ، مقدمه ای بر اقتصاد مدرن (به طور مشترک با جان ایتول ) ، دهلی ؛ تاتا مک گرا هیل ، 1974) به CDS اهدا کرد.

همچنین ، رابینسون سفرهای زیادی به چین انجام داده و مشاهدات و تحلیل های خود را در چین گزارش كرده است: یك چشم انداز اقتصادی (1958) ، انقلاب فرهنگی در چین (1969) و مدیریت اقتصادی در چین (1975 ؛ سومین دوره ، 1976) كه در آن او انقلاب فرهنگی را ستود . در اکتبر سال 1964 ، رابینسون نیز از کره شمالی بازدید کرد ، که در آن زمان اصلاحات اجتماعی و جمع آوری را انجام داده بود ، و در گزارش خود با عنوان "معجزه کره ای" نوشت که موفقیت این کشور به دلیل "تمرکز شدید کره ای ها بر غرور ملی" تحت رهبری کیم ایل است. -سونگ ، "یک مسیح به جای یک دیکتاتور". [2] او همچنین در اشاره به تقسیم کره اظهار داشتکه "بدیهی است ، دیر یا زود کشور باید با جذب جنوب به سوسیالیسم دوباره متحد شود." [3] در طول دهه گذشته ، او بیشتر در مورد امکان اصلاح نظریه اقتصادی بدبین شد ، همانطور که به عنوان مثال در مقاله خود "تمیز کردن بهار" بیان شده است. [4]

آموزش ویرایش ]

او تحصیلات اقتصادی را در کالج جیرتون ، کمبریج انجام داد و بلافاصله پس از فارغ التحصیلی در سال 1925 ، با اقتصاددان آستین رابینسون ازدواج کرد . در سال 1937 ، او مدرس اقتصاد دردانشگاه کمبریج شد . وی در سال 1958 به آکادمی انگلیس پیوست و در سال 1962 به عنوان عضو کالج Newnham انتخاب شد. در سال 1965 مقام استاد کامل و همکار کالج Girton را به دست گرفت . در سال 1979 ، فقط چهار سال قبل از درگذشت او ، اولین همکار افتخاری زن کالج کینگ شد .

به عنوان عضو "دانشکده کمبریج" اقتصاد ، رابینسون در حمایت و بیان نظریه عمومی کینز مشارکت داشت ، به ویژه در مورد پیامدهای اشتغال آن در سال 1936 و 1937 نوشت (سعی در توضیح پویایی اشتغال در بحبوحه رکود بزرگ ). .

کار می کند ویرایش ]

جوآن رابینسون در دهه 1920

در سال 1933 کتاب او " اقتصاد رقابت ناقص" ، رابینسون اصطلاح " مونوپونی " را برگزید ، که برای توصیف خریدار از انحصار فروشنده استفاده می شود. مونوپونی معمولاً برای خریداران کار اعمال می شود ، جایی که کارفرما قدرت تنظیم دستمزد را دارد که به آن اجازه می دهد تا بهره برداری پیگوویان را انجام دهد [5] و به کارگران کمتر از بهره وری حاشیه ای خود بپردازد. رابینسون برای توصیف فاصله دستمزد کارگران زن و مرد با بهره وری برابر از مونوپونی استفاده کرد. [6]

در سال 1942 ، کتاب "مقاله ای در مورد اقتصاد ماركین " رابینسون كه به عنوان اقتصاددان مشهور بر كارل ماركس متمركز بود ، به احیای بحث در مورد این جنبه از میراث خود كمك می كند.

در سال 1956 رابینسون او منتشر شده که شاهکار ، انباشت سرمایه ، که اقتصاد کینزی به گسترش بلندمدت .

در سال 1962 او مقالاتی را در تئوری رشد اقتصادی منتشر کرد ، کتاب دیگری در مورد تئوری رشد ، که در مورد مسیرهای رشد عصر طلایی بحث کرده است . پس از آن او تئوری رشد کمبریج را با نیکلاس کالدور توسعه داد . وی در سال 1964 به عنوان عضو افتخاریآکادمی هنر و علوم آمریکا انتخاب شد. [7]

در اواخر عمر ، او به مطالعه و تمرکز روی مشکلات روش شناختی در اقتصاد پرداخت و سعی کرد پیام اصلی نظریه عمومی کینز را بازیابی کند. بین سالهای 1962 و 1980 او بسیاری از کتابهای اقتصادی را برای عموم مردم نوشت. رابینسون پیشنهاد ایجاد جایگزین برای احیای اقتصاد کلاسیک را داد .

انقلاب فرهنگی در چین از منظر تلاش برای فهم تفکری که در پس انقلاب است ، خصوصاً مائو زدونگ نوشته شده استدغدغه های مائو به نظر می رسد با هدف بازیابی یک مفهوم انقلابی در جمعیتی که فقط کمونیسم پایدار را می شناسد ، یا عادت کرده بود ، به گونه ای باشد که بتواند "حزب را دوباره تربیت کند" (ص 20 ، 27). برای تحقق این واقعیت که مردم به هدایت حزب احتیاج دارند و به همان شکل دیگر (صفحه 20). برای آموزش مجدد روشنفکرانی که نتوانستند ببینند که نقش آنها در جامعه ، مانند سایر گروه ها ، خدمت به مردم است (صفحات 33 ، 43). و سرانجام برای تأمین یك جانشینی ، نه مدیریت مرحله ای توسط سلسله مراتب حزب یا حتی خود مائو ، بلكه محصول تعامل بین یک قشر احیا شده و یک حزب احیا شده است (ص 26).

به طور کلی ، این کتاب بر جنبه های مثبت اهداف "معتدل و انسانی" مائو تأکید دارد (ص 19) و نه "خشونت و بی نظمی" که رخ داد ، به ما گفته می شود "هر از گاهی" ، وقایع "به شدت مخالف است. "(همانجا) به خواسته مائو. رابینسون تجدید نظر در ماركسیسم كلاسیك را از نظر مائو نسبت به رابطه پایگاه با روبنا تأیید می كند و به نظر می رسد: "از نظر كلاسیك ، تعیین یك طرفه بین پایه و روبنا وجود دارد اما مائو نشان می دهد كه چگونه روبنایی می تواند بر پایه واکنش نشان دهد: ممکن است ایده ها به یک نیروی مادی تبدیل شوند »(صفحه 12). او اذعان می کند که "مارکسیست های پیرمرد ممکن است این را بدعت تلقی کنند ، اما این به سختی منطقی است" (همان).

در ژوئن سال 2019 ، دیوان عالی ایالات متحده در تصمیم خود برای اپل در مقابل فلفل از نظریه مونوپونزی رابینسون استفاده کرد . [8] دادگستری برت کاواناوه نظر اکثریت را ابراز کرد ، اظهار داشت که اپل می تواند توسط توسعه دهندگان برنامه "در یک تئوری مونوپسونی" شکایت شود. [9]

دستاوردها ویرایش ]

در سال 1948 به عنوان اولین عضو اقتصاددان کمیسیون انحصارها و ادغام ها منصوب شد . [10]

در سال 1949 او توسط راگنار فریش دعوت شد تا به عنوان نایب رئیس انجمن اقتصاد سنجی تبدیل شود ، اما نپذیرفت و گفت که نمی تواند بخشی از کمیته تحریریه یک ژورنالی باشد که نمی توانست بخواند.

در دهه 1960 او در کنار پیرو سرافا یکی از شرکت کنندگان اصلی در بحث و گفتگوهای سرمایه کمبریج بود .

حداقل دو دانشجویی که تحت او تحصیل کرده اند برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شده اند : آمارتیا سن و جوزف استیگلیتز . استیگلیتز در یادداشتهای زندگینامه خود برای بنیاد نوبل ، روابط آنها را "اغتشاش" و "رابینسون" غیرقابل استفاده از "نوع موضع سؤال از یک دانشجوی بی پروا آمریکایی" توصیف کرد. پس از یک مدت ، استیگلیتز بنابراین "به فرانک هان تغییر یافت ". [11] سن در یادداشتهای زندگینامه خود ، رابینسون را "کاملاً درخشان اما شدیداً تحمل ناپذیر" توصیف کرد. [12]

 

خانواده ویرایش ]

پدر جوآن فردریک بارتون موریس ، مادرش مارگارت هلن مارش بود.

جوآن موریس در سال 1926 با همکار اقتصادی اوستین رابینسون ازدواج کرد . [13] آنها دو دختر داشتند. [13]

جراح برجسته لندن و دانشگاه کمبریج هوارد مارش پدربزرگ مادری جوآن رابینسون بود.

شناخت ویرایش ]

در سال 2016 شورای دانشگاه کمبریج استفاده از نام رابینسون را برای علامت گذاری یک ویژگی فیزیکی در توسعه شمال غربی کمبریج تصویب کرد . [14]

آثار اصلی ویرایش ]

  • اقتصاد رقابت ناقص (1933)
  • مقاله ای درباره اقتصاد ماركسیان (1942) ، چاپ دوم (1966) (The Macmillan Press Ltd ، ISBN  0-333-05800-3 )
  • عملکرد تولید و تئوری سرمایه (1953)
  • انباشت سرمایه (1956)
  • تمرینات در تحلیل اقتصادی (1960)
  • مقاله در تئوری رشد اقتصادی (1962)
  • فلسفه اقتصادی: مقاله ای درباره پیشرفت اندیشه اقتصادی (1962)
  • آزادی و ضرورت: مقدمه ای برای مطالعه جامعه (1970)
  • بدعت های اقتصادی: برخی از سؤالات مد روز در تئوری اقتصادی (1971) ( کتابهای اساسی ، نیویورک ، ISBN 0-465-01786-X ) 
  • مشارکت در اقتصاد مدرن (1978) (ریحان بلکول ، آکسفورد ، ISBN 0-631-19220-4 ) 

متن هایی برای خواننده غیر روحانی ویرایش ]

  • اقتصاد موضوعی جدی است: عذرخواهی یک اقتصاددان از ریاضیدانان ، دانشمندان و افراد ساده (1932) ، دبلیو. هفر و پسران
  • آشنایی با تئوری اشتغال (1937)
  • انقلاب فرهنگی در چین ، Harmondsworth: Pelican Original (1969)
  • آشنایی با اقتصاد مدرن (1973) با جان ایتول
  • مسابقه اسلحه (1981) ، سخنرانی های تانر درمورد ارزش های انسانی
ادامه نوشته

ویلفردو پارتو



 

ویلفردو پارتو

Vilfredo Pareto 1870s2.jpg
بدنیا آمدن15 ژوئیه 1848

پاریس، فرانسه

فوت کرد19 اوت 1923 (75 سالگی)

سلینی ، سوئیس

ملیتایتالیایی
 
موسساتدانشگاه لوزان
رشتهاقتصاد اقتصادی خرد
مدرسه یا
سنت
مدرسه لوزان مدرسه 
ایتالیایی نخبه گرایی [1] [2]
آلما مادهدانشکده فنی مهندسان تورین
تأثیرات
مشارکتهافهرست 
پارتو نمودار 
پارتو اصل 
پارتو بازده 
پارتو توزیع پارتو
امضا
Vilfredo Pareto sign.png

ویلفردو پارتو فدریکو Damaso ( بریتانیا : / ص æ R eɪ تی oʊ ، - R من تی - / pa- RAY -toh، -⁠ EE - ، [3]آمریکا : / ص ə R eɪ تی oʊ / pə- RAY -toh ، [4] ایتالیایی:  [vilˈfreːdo paˈreːto] ، لوریگا :  [paˈɾeːtu] ؛ ویلفرد فریتز پارتومتولد شد؛ 15 ژوئیه 1848 - 19 اوت 1923) مهندس ، جامعه شناس ، اقتصاددان ، دانشمند سیاسی و فیلسوف ایتالیایی بود . وی کمکهای بسیاری به اقتصاد کرد ، به ویژه در مطالعه توزیع درآمد و در تحلیل انتخاب افراد. وی همچنین مسئول محبوبیت استفاده از اصطلاح " نخبه" در تحلیل های اجتماعی بود.

وی مفهوم بهره وری پارتو را معرفی کرد و به توسعه زمینه اقتصاد خرد کمک کرد . او همچنین اولین کسی بود که دریافت که درآمد ازتوزیع پارتو پیروی می کند ، که توزیع احتمال قانون قدرت است . اصل پارتو پس از او نام برده شد، و آن را در مشاهدات از جمله او ساخته شده بود که 80 درصد از زمین در ایتالیا حدود 20٪ از جمعیت متعلق بود. وی همچنین طبق گفته ریاضیدان بنوئد مندبروت و ریچارد ال هادسون در زمینه های جامعه شناسی و ریاضیات مشارکت داشته است :

میراث او به عنوان یک اقتصاددان عمیق بود. تا حدودی به دلیل او ، این زمینه از شاخه ای از فلسفه اخلاقی که توسط آدام اسمیت استفاده می شود به یک زمینه داده فشرده از تحقیقات علمی و معادلات ریاضی تبدیل شد. کتب او بیشتر شبیه به اقتصاد مدرن است تا بیشتر متون دیگر آن روز: جداول آمار از سراسر جهان و سنین ، ردیف علائم و معادلات انتزاعی ، نمودارها و نمودارهای پیچیده. [5]

 

فهرست

زندگینامه ویرایش ]

پارتو از یک خانواده نجیب تبعیدی جنوسی در سال 1848 در پاریس ، مرکز انقلابهای مردمی آن سال متولد شد. پدر وی ، رافائل پارتو (1818-1812) ، مهندس عمران ایتالیایی و مارکیای لوگوری بود که مانند جوزپه مازینی و سایر ملی گرایان ایتالیایی ، ایتالیا را ترک کرده بود . [6] مادرش ، ماری متنیه ، زن فرانسوی بود. مشتاق در مورد انقلاب 1848 آلمان ، پدر و مادرش از او به نام فریتز ویلفرد، که ویلفردو فدریکو بر حرکت خانواده اش به ایتالیا در 1858. شد [7] در دوران کودکی اش، پارتو در یک محیط طبقه متوسط زندگی می کردند، دریافت یک استاندارد بالا از آموزش و پرورش با حضور در Istituto Tecnico Leardi تازه ایجاد شدهجایی که فرناندو پیو روزلینی استاد ریاضیات او بود. [8] در سال 1869 ، وی مدرک دکترای مهندسی را از دانشگاهی که اکنون دانشگاه پلی تکنیک تورین [6] (سپس دانشکده فنی مهندسان) بدست آورده است ، دریافت کرد. رساله وی تحت عنوان "اصول اساسی تعادل در بدنهای جامد" بود. علاقه بعدی وی به تجزیه و تحلیل تعادل در اقتصاد وجامعه شناسی را می توان در این مقاله به دست آورد.

از مهندس عمران تا اقتصاددان کلاسیک لیبرال ویرایش ]

چند سال پس از فارغ التحصیلی ، او به عنوان مهندس عمران ، ابتدا برای شرکت راه آهن ایتالیا و متعاقب آن در صنایع خصوصی مشغول به کار شد. او مدیر آهنین San Giovanni Valdarno و بعدا مدیر کل Iron Iron ایتالیا بود. [6]

وی تا اواسط دهه چهل سالگی فعالیت جدی در اقتصاد نداشت. وی کار خود را به عنوان یک مدافع آتشین لیبرالیسم کلاسیک آغاز کرد و با حمله به هر نوع مداخله دولت در بازار آزاد ، سرسخت ترین لیبرال های انگلیس را محاصره کرد . در سال 1886 ، او مدرس اقتصاد و مدیریت در دانشگاه فلورانس شد . اقامت وی ​​در فلورانس با فعالیت سیاسی مشخص شد و بخش اعظم آن ناشی از ناامیدی های وی از سوی تنظیم کننده های دولت بود. در سال 1889 ، پس از درگذشت پدر و مادرش ، پارتو سبک زندگی خود را تغییر داد ، کار خود را رها کرد و با یک روسی به نام آلساندرینا باکینینا ازدواج کرد.

اقتصاد و جامعه شناسی ویرایش ]

در سال 1893 ، وی جانشین لیون والراس به ریاست اقتصاد سیاسی در دانشگاه لوزان [6] در سوئیس شد که در آنجا ماند تا آخر عمر. در سال 1906 ، او این مشاهد را مشهور كرد كه بیست درصد از مردم متعلق به هشتاد درصد از املاك در ایتالیا ، بعداً توسط ژوزف م. جوران در اصل پارتو (كه آن را قانون 80-20 نیز نامیدند ) تعمیم یافته است . وی در یکی از کتابهای خود که در سال 1909 منتشر شد ، نشان داد که توزیع پارتو چگونگی توزیع ثروت ، او معتقد است "از طریق هر جامعه بشری ، در هر سنی و یا کشور". [9]او روابط شخصی صمیمانه را با سوسیالیستهای فردی حفظ می کرد ، اما همیشه فکر می کرد که ایده های اقتصادی آنها به شدت ناقص بوده است. وی بعداً به انگیزه های بشردوستانه خود مشکوک شد و رهبران سوسیالیست را به عنوان "اشرافی از اشیاء" که تهدید به ناامنی کشور کرده بود ، محکوم کرد و از دولت جیووانی جولیتی به دلیل عدم اتخاذ موضع سختگیرانه در برابر اعتصاب کارگران ، انتقاد کرد . رشد ناآرامی در بین کارگران در ایتالیا ، او را به اردوگاه ضد سوسیالیستی و ضد دمکراتیک سوق داد. [10] نگرش او به فاشیسم در سالهای گذشته خود بحث برانگیز است. [11] [12]

رابطه پارتو با جامعه شناسی علمی در عصر پایه و اساس در یک لحظه که در آن او با شروع از اقتصاد سیاسی ، از پوزیتیویسم انتقاد می کند به عنوان یک سیستم توتالیتر و متافیزیکی عاری از یک روش دقیق و منطقی- تجربی انتقاد می کند. به این معنا می توانیم سرنوشت تولید پارتی را در یک تاریخچه از علوم اجتماعی بخوانیم که همچنان ویژگی و علاقه خود را برای سهم خود در قرن بیست و یکم نشان می دهد. [13] داستان پارتو نیز بخشی از تحقیقات چند رشته ای از یک الگوی علمی است که جامعه شناسی را به عنوان نقد مدل های تجمعی دانش و همچنین یک رشته تمایل به تصدیق مدل های رابطه ای علم ، ممتاز می کند. [14] [15]

زندگی شخصی ویرایش ]

در سال 1889 ، پارتو با آلساندرینا باکونینا ، روسی ازدواج کرد. او او را در سال 1902 برای خدمتکار جوان ترک کرد. بیست سال بعد در سال 1923 ، وی قبل از مرگ در ژنو ، سوئیس در 19 اوت 1923 ، با ژان رگیس ، زن فرانسوی ازدواج کرد . [16]

جامعه شناسی ویرایش ]

سالهای بعدی پارتو در جمع آوری مطالب برای شناخته شده ترین اثر خود ، Trattato di sociologia generale (1916) صرف شد ( ذهن و جامعه ، منتشر شده در 1935). کار نهایی ویCompendio di sociologia generale (1920) بود.

در نسخه Tr چهار جلدی ویرایش شده توسط آرتور لیوینگستون با عنوان ذهن و جامعه (1935) به چاپ انگلیسی ، توسط هارکورت ، بریس در انگلیسی Trattato di Sociologia Generale(1916 ، rev. French trans. 1917) ، که به انگلیسی چاپ شده است. گردش نخبگان ، اولین نظریه چرخه های اجتماعی در جامعه شناسی. وی با گفتن "تاریخ قبرستان اشرافیت" مشهور است. [17]

به نظر می رسد که پارتو برای درک این که چرا تئوری های اقتصادی انتزاعی ریاضی وی در عمل عملی نشده اند ، به این جامعه شناسی روی آورده اند ، به این باور که عوامل اجتماعی غیرقابل پیش بینی یا غیرقابل کنترل دخالت می کنند. جامعه شناسی او معتقد است كه بسیاری از اقدامات اجتماعی غیر منطقی است و اقدامات شخصی زیادی برای ایجاد منطق توهین آمیز به اقدامات غیر عقلانی طراحی شده است. او تدریس می کند ، ما توسط برخی "مانده ها" و "مشتقات" از این مانده ها هدایت می شویم. مهمتر از اینها مربوط به محافظه کاری و ریسک پذیری است و تاریخ بشری داستان تسلط متناوب این احساسات در نخبگان حاکم است که در محافظه کاری ها به قدرت می رسد اما به تدریج در فلسفه "تغییر می کند". روباه ها "یا دلالان. با بازگشت به محافظه کاری ، یک فاجعه نتیجه می گیرد. شیر" ذهنیت را دنبال می کند. پارتو می گوید این چرخه با استفاده از زور شکسته می شود ، اما نخبگان ضعیف و بشردوستانه می شوند و از خشونت منقبض می شوند.[18]

جامعه شناسی پارتو توسط جورج هومنس و لارنس جی هندرسون در دانشگاه هاروارد به ایالات متحده معرفی شد و تأثیر بسزایی داشت ، خصوصاً بر جامعه شناس هاروارد ، تالکات پارسونز ، که رویکردی سیستمی برای جامعه و اقتصاد ایجاد کرد که استدلال می کند وضع موجود معمولاً کاربردی است. [19]

پارتو یک مخالف مادام العمر مارکسیسم بود . [20]

فاشیسم و ​​توزیع قدرت ویرایش ]

بنوئد ماندلبروت نوشت:

یکی از معادلات پارتو برجسته و جنجالی شد. او مجذوب مشکلات قدرت و ثروت بود. چگونه مردم آن را دریافت می کنند؟ چگونه در جامعه توزیع می شود؟ افرادی که آن را دارند چگونه استفاده می کنند؟ شکاف بین ثروتمندان و فقیران همیشه جزئی از شرایط انسانی بوده است ، اما پارتو تصمیم به اندازه گیری آن گرفت. او داده های مربوط به ثروت و درآمد را طی قرن های مختلف ، از طریق كشورهای مختلف جمع آوری كرد: سوابق مالیاتی بازل ، سوئیس ، از سال 1454 و از آگسبورگ آلمان ، در 1471 ، 1498 و 1512؛ درآمد اجاره معاصر از پاریس؛ درآمد شخصی از انگلیس ، پروس ، ساکسونی ، ایرلند ، ایتالیا ، پرو. آنچه پیدا کرد - یا فکر کرد که پیدا کرد - قابل توجه بود. هنگامی که او داده ها را روی کاغذ گراف ترسیم کرد و درآمد آن در یک محور و تعداد افراد با درآمد آن در دیگری قرار گرفت ، او تقریباً در همه دوره ها همین تصویر را می دید. جامعه "هرم اجتماعی" نبود با نسبت شیب غنی و فقیر به آرامی از یک طبقه به طبقه دیگر. در عوض ، این یک "فلش اجتماعی" بود - در پایین جایی که توده مردان در آن زندگی می کنند ، بسیار چاق و در بالای آن که نخبگان ثروتمند نشسته بودند ، بسیار نازک بود. این اثر به طور اتفاقی نبود؛ داده ها از راه دور متناسب با منحنی ناقوس نبودند ، زیرا انتظار می رود که ثروت به طور تصادفی توزیع شود. وی نوشت: "این یک قانون اجتماعی است": چیزی "در ذات انسان". این اثر به طور اتفاقی نبود؛ داده ها از راه دور متناسب با منحنی ناقوس نبودند ، زیرا انتظار می رود که ثروت به طور تصادفی توزیع شود. وی نوشت: "این یک قانون اجتماعی است": چیزی "در ذات انسان". این اثر به طور اتفاقی نبود؛ داده ها از راه دور متناسب با منحنی ناقوس نبودند ، زیرا انتظار می رود که ثروت به طور تصادفی توزیع شود. وی نوشت: "این یک قانون اجتماعی است": چیزی "در ذات انسان".[21] : 153

پارتو معتقد بود كه دموكراسي توهم است و يك طبقه حاكم هميشه خود را ظهور و غني مي كرد. برای او ، سوال اساسی این بود که حاکمان به چه میزان حکمرانی می کنند. به همین دلیل ، وی خواستار کاهش شدید دولت شد و از حکومت بنیتو موسولینی به عنوان گذار به این دولت حداقل برای آزادی نیروهای اقتصادی "خالص" استقبال کرد . [22]

مندلروت نظرات پارتو را به شرح زیر خلاصه کرد:

وی در پایین منحنی ثروت نوشت: زن و مرد از گرسنگی می کشند و کودکان نیز از بین می روند. در وسط گسترده منحنی همه آشفتگی و حرکت است: افراد برخاستند و در حال سقوط هستند ، با استعداد یا شانس بالا می روند و با الکلیسم ، سل و انواع دیگر بی نظمی می افتند. در رأس این افراد ، نخبگان نخبه ، که مدتی ثروت و قدرت را تحت کنترل خود دارند ، - تا زمانی که توسط یک طبقه اشرافی جدید ، از طریق انقلاب یا برآمدگی ، از هم جدا نشوند ، نشسته اند. هیچ پیشرفتی در تاریخ بشر وجود ندارد. دموکراسی یک کلاهبرداری است.سرشت انسان ابتدایی ، عاطفی ، بی هدف است. باهوش تر ، قوی تر ، قوی تر و باهوش تر سهم شیر را می گیرد. گرسنگی ضعیف که مبادا جامعه دچار انحطاط شود: می توان ، پارتو نوشت: "بدن اجتماعی را با بدن انسان مقایسه کنید ، که در صورت جلوگیری از از بین بردن سموم ، به سرعت هدر می رود."[21] : 154

رهبر آینده فاشیسم ایتالیایی بنیتو موسولینی ، در سال 1904 ، هنگامی که دانشجوی جوان بود ، در برخی از سخنرانی های پارتو در دانشگاه لوزان شرکت کرد . این استدلال شده است که حرکت موسولینی از سوسیالیسم به سمت شکلی از " نخبه گرایی " ممکن است به عقاید پارتو نسبت داده شود. [23]

برای نقل قول Franz Borkenau ، زندگینامه:

در سالهای اول حکومت وی ​​، موسولینی به معنای واقعی کلمه سیاست های مقرر شده توسط پارتو را از بین برد ، لیبرالیسم سیاسی را از بین برد ، اما در همان زمان تا حد زیادی جایگزین مدیریت دولتی بنگاه های خصوصی ، کاهش مالیات بر املاک ، به نفع توسعه صنعتی ، تحمیل تعلیم و تربیت دینی در جزمها شد. [24] : 18

کارل پوپر لقب پارتو "تئوریسین توتالیتاریسم" را داد ، [25] اما ، به گفته سیریلو ، هیچ اثری در کار منتشر شده پوپر وجود ندارد که وی قبل از تکرار آنچه که در آن زمان داوری رایج اما مشکوک در محافل ضد فاشیستی بود ، پارتو را با تمام جزئیات بخواند. . [11]

برخی از نویسندگان فاشیست مانند لوئیجی آموروسو با تأیید ایده های پارتو نوشتند:

درست همانطور که نقاط ضعف بدن به تأخیر افتاد ، اما نتوانست جلوی آن را بگیرد ، پیروزی سنت آگوستین ، بنابراین یک حرف منطقی عقب افتاد اما مانع شکوفایی عرفان پارتو نشد.به همین دلیل ، فاشیسم با پیروزی کامل ، او را در زندگی قدم نهاد و حافظه خود را شکوفا می کند ، مانند یک شخص اعتراف کننده ایمان خود. [6]

برعکس ، نویسنده رناتو سیریلو اظهار داشت:

برخی در آثار جامعه شناختی [پارتو] مبین پایه های فاشیسم بوده اند. این درست نیست حتی نویسندگان فاشیست نیز شایستگی زیادی در این آثار پیدا نکردند و قطعاً تئوری های اقتصادی وی را محکوم کردند. [11]

نظریه نخبگان پارتو همچنین تعدادی از نظریه پردازان لیبرال را تحت تأثیر قرار داد ، مانند پیرو گوبتی ضد فاشیست ، که نوشت:

مفهوم نخبه ای که با سوءاستفاده از کانال منافع و شرایط روانی عمومی در برابر رهبران قدیمی که عملکرد خود را خاموش کرده اند ، تحمیل می شود ، واقعاً لیبرال است. [26]

از دیگر لیبرال های تحت تأثیر پارتو می توان به نوربرتو بابیو و ریموند آرون اشاره کرد . [27]

مفاهیم اقتصادی ویرایش ]

نظریه پارتو اقتصاد حداکثر

پارتو علاقه خود را به مسائل اقتصادی معطوف كرد و او طرفدار تجارت آزاد شد و خود را با دولت ایتالیا دچار مشکل كرد. نوشته های او بیانگر ایده های لئون والراس بود که اقتصاد اساساً یک علم ریاضی است. پارتو رهبر " مکتب لوزان " بود و نماینده نسل دوم انقلاب نئوکلاسیک است . رویکرد "سلیقه و موانع" وی به نظریه تعادل عمومی در جریان "احیای پارتی" بزرگ دهه 1930 قیام کرد و از آن زمان تاکنون بر اقتصاد نظری تأثیر گذاشته است. [28]

در کتابچه راهنمای اقتصاد سیاسی (1906) تمرکز بر تعادل از نظر راه حل برای مشکلات فردی از "اهداف و محدودیت" است. او برای تئوری مصرف کننده و منحصر به فردترین منحصر به فرد از تئوری مصرف کننده از منحنی بی تفاوتی Edgeworth (1881) استفاده کرد. او اولین نمایش جعبه تجارت را که اکنون به جعبه "Edgeworth-Bowley" معروف است ، داد. [29]

پارتو اولین کسی بود که فهمید که ابزار کاردینال قابل توزیع است و تعادل اقتصادی به لحاظ ابزارهای نظارتی اندیشیده شده است [30] - یعنی ، لازم نبود بدانیم که شخص چقدر برای این یا آن ارزش قائل است ، فقط اینکه او X را ترجیح داد. از این به Y از آن. سودمند ترجیح سفارش بود. با این کار ، پارتو نه تنها اقتصاد خرد مدرن را افتتاح کرد ، بلکه اتحاد اقتصاد و فلسفه سودمند را نیز تخریب کرد (که خواستار بزرگترین خیر برای بیشترین تعداد است ؛ پارتو گفت "خوب" قابل اندازه گیری نیست). او آن را با مفهوم بهینه پارتو جایگزین کرد، این ایده که یک سیستم در حال لذت بردن از حداکثر رضایت اقتصادی است که هیچ کس بدون آنکه کسی را بدتر کند ، بهتر می تواند پیشرفت کند. بهینه پارتو در اقتصاد رفاه و نظریه بازی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد. یک قضیه استاندارد این است که یک بازار کاملاً رقابتی توزیع ثروت را ایجاد می کند که بهینه Pareto باشد. [31]

مفاهیم ویرایش ]

برخی از مفاهیم اقتصادی در استفاده فعلی بر اساس کار او است:

  • شاخص پارتو یک اندازه گیری از نابرابری توزیع درآمد است.

وی تصریح کرد: در همه کشورها و زمانها ، توزیع درآمد و ثروت بسیار کم است ، که معدودی از آنها ثروت را در اختیار دارند. وی استدلال كرد كه همه جوامع مشاهده شده از الگوی لگاریتمی منظم پیروی می كنند:

  1. \ log N = \ log A + m \ log x

جایی که N تعداد افراد دارای ثروت بیشتر از x و A و m ثابت است. در طول سال ها ، قانون پارتو به طرز چشمگیری نزدیک به داده های مشاهده شده ثابت شده است.

  • نمودار پارتو نوع خاصی از هیستوگرام است که برای مشاهده علل بروز مشکل از نظر شدت از بزرگترین تا کوچکترین استفاده می شود. این یک ابزار آماری است که به صورت گرافیکی اصل پارتو یا قانون 80-20 را نشان می دهد.
  • قانون پارتو مربوط به توزیع درآمد است.
  • توزیع پارتو است توزیع احتمال استفاده می شود، در میان چیزهای دیگر، به عنوان یک تحقق ریاضی قانون پارتو.
  • Ophelimity معیار رضایت صرفاً اقتصادی است.
ادامه نوشته

شاخص لرنر


شاخص لرنر ، در سال 1934 توسط رسمی آبا لرنر ، توصیف یک شرکت قدرت بازار . این تعریف توسط:

L = {\ frac {P-MC} {P}

که در آن P قیمت بازار تعیین شده توسط شرکت و MC هزینه حاشیه شرکت است . این شاخص از بالای 1 تا 0 از 0 متغیر است ، و تعداد بالاتر نشان دهنده قدرت بیشتر بازار است. برای یک شرکت کاملاً رقابتی (که در آن P = MC) ، L = 0؛ چنین بنگاهی قدرت بازار ندارد. وقتی MC = 0 ، شاخص لرن برابر است با وحدت ، نشانگر حضور قدرت انحصاری است.

مشکل اصلی این اقدام این است که جمع آوری اطلاعات لازم در مورد قیمت ها و بخصوص هزینه ها تقریباً غیرممکن است.

فهرست لرنر معادل معکوس منفی فرمول است E_ {dبرای خاصیت ارتجاعی قیمت تقاضای شرکت ، هنگامی که قیمت انتخاب شده ، P ، آن چیزی است که سود موجود را به دلیل وجود قدرت بازار به حداکثر می رساند.

L = {\ frac {-1} {E_ {d}}}

(اینجا، E_ {d عبارت از منحنی تقاضای شرکت است ، نه منحنی تقاضای بازار.)

شاخص لرنر رابطه بین کشسانی و حاشیه قیمت برای یک شرکت با حداکثر سود را توصیف می کند. هرگز نمی تواند بزرگتر از یک باشد اگر شاخص لرنر نمی تواند از یک بیشتر باشد ، هیچگاه مقدار مطلق کشش تقاضا نمی تواند کمتر از یک باشد (کشش هرگز نمی تواند از 1 than باشد). تعبیر این رابطه ریاضی این است که بنگاهی که سود را حداکثر می کند ، هرگز در طول بخش غیرعادی منحنی تقاضا فعالیت نمی کند.

ادامه نوشته

رابطه آموروسو - رابینسون



پرش به ناوبریپرش به جستجو

رابطه آموروسو-رابینسون ، به نام اقتصاددانان لوئیجی آموروسو و جوآن رابینسون [1] ، رابطه بین قیمت ، درآمد حاشیه ای و کشش تقاضا را شرح می دهد .

)\ displaystyle {\ frac {\ جزئی R} {\ جزئی x}} = p \ سمت چپ (1 + {\ frac {1} {\ epsilon _ {x ، p}}} \ Right)،

جایی که

 

فهرست

پسوند و تعمیم ویرایش ]

در سال 1967 ، ارنست لیککه جنسن دو پسوند ، یکی قطعی ، دیگری احتمالی ، از فرمول آموروسو-رابینسون منتشر کرد. [2]

ادامه نوشته

شکل گسترده بازی

 

نظریه بازی ها در فرم استاندارد مربوطه، اشکال گسترش (گسترده فرم بازی) از طریق درخت توصیف بازی. هر گره (به نام گره تصمیم گیری ) بیانگر هر وضعیت ممکن در بازی است. بازی از یک گره اولیه منحصر به فرد شروع می شود و از طریق مسیری که توسط شرکت کننده تعیین می کند بهگره پایانه می رسد.در این مرحله بازی به پایان می رسد و شرکت کننده از مزیت مربوطه برخوردار می شود. هر گره غیر ترمینال فقط به یک شرکت کننده تعلق دارد ؛ شرکت کننده اقدامات احتمالی خود را در آن گره انتخاب می کند و هر عملکرد ممکن از آن گره به گره دیگری از لبه عبور می کند .

بر خلاف فرم معمولی ، فرم گسترده الگویی صریح از تعامل را امکان پذیر می سازد.در یک تعامل ، یک شرکت کننده می تواند چندین بار در یک بازی عمل کند و می تواند در حالت های مختلف رفتارهای متفاوتی انجام دهد.

 

دایرکتوری

بیان ویرایش ]

نمایندگی کامل فرم شامل:

  1. شرکت کنندگان در بازی
  2. هر فرصتی برای هر شرکت کننده برای اقدام.
  3. انتخاب هر یک از شرکت کنندگان در عمل
  4. آنچه که هر شرکت کننده هنگام عمل می داند چیست
  5. هر یک از شرکت کنندگان پس از اقدامات مختلف احتمالی ، درآمد را منتقل می کند.

فرم گسترده ای از بازی

تصویر سمت راست یک بازی دو نفره است: 1 و 2. عدد روی هر گره غیر ترمینال مشارکت کننده ای است که گره به آن تعلق دارد. عدد موجود در نقطه پایانی نشان دهنده درآمد شرکت کننده است (برای مثال: 2 ، 1 بدین معنی است که قسمت 1 2 می شود و قسمت 2 به 1 می رسد). نمادی که در هر طرف تصویر وجود دارد ، نام عملی است که توسط این طرف نشان داده شده است.

گره اولیه متعلق به شرکت کننده 1 است ، که نشان می دهد اول شرکت کننده در حال حرکت است.ترتیب بازی به شرح زیر است: شرکت کننده 1 U یا D را انتخاب می کند ؛ شرکت کننده 2 انتخاب شرکت کننده 1 را مشاهده می کند ، سپس U ' یا D را انتخاب می کند و در نهایت سود نهایی را کسب می کند. چهار گره پایانه چهار نتیجه را نشان می دهد: (U، U ')، (U، D')، (D، U ') و (D، D'). بازده حاصل از هر نتیجه (0) ، (2،1) ، (1،2) و (3،1) است.

اگر شرکت کننده 1 D را انتخاب کند ، شرکت کننده 2 برای به حداکثر رساندن بازده ، U را انتخاب می کند و در نهایت شرکت کننده 1 فقط 1 را کسب می کند. اما ، اگر شرکت کننده 1 U را انتخاب کند ، شرکت کننده 2 برای به حداکثر رساندن مزیت ، D " را انتخاب می کند ، در این مرحله شرکت کننده 1 2 می شود. بنابراین شرکت کننده 1 U را انتخاب می کند و شرکت کننده 2 D را انتخاب می کند .که است زیر بازی تعادل کامل

فضای عمل نامحدود ویرایش ]

شرکت کنندگان ممکن است تعداد بیشماری از اقدامات ممکن را برای انتخاب در یک گره تصمیم خاص داشته باشند. نمایندگی استفاده از قوس برای اتصال دو لبه است که از گره تصمیم امتداد دارند. اگر فضای عمل یک پیوستار بین دو عدد باشد ، دو عدد نشان دهنده مرزهای بالا و پایین به ترتیب در بالا و زیر قوس قرار می گیرند و از یک متغیر برای نشان دادن پرداخت آنها استفاده می شود. در این مرحله ، تعداد نامحدودی از گره های تصمیم گیری می تواند با یک گره در مرکز قوس جایگزین شود. این نمایندگی همچنین می تواند در یک فضای محدود از عمل مورد استفاده قرار گیرد ، تا زمانی که فضای آن به اندازه کافی بزرگ باشد که امکان نمایش هر عمل با لبه ها امکان پذیر نباشد.

بازی توسط فضای اکشن بی نهایت به صورت گسترده نمایش داده می شود

درخت در سمت چپ یک بازی را نشان می دهد که در آن بازی یا فضای اکشن نامتناهی (هرعدد واقعی از 0 تا 5000 ) دارد یا فضای عمل زیادی دارد (احتمالاً هر عدد صحیحی بین 0 تا 5000 ). اگر فرض کنیم در اینجا این دو شرکت هستند که در رقابت استاکلبرگ شرکت می کنند. پرداخت شرکت در سمت چپ نشان داده شده است ، جایی که q1 و q2 بیانگر استراتژی اتخاذ شده توسط شرکت پیشگام و شرکت دنبال کننده است ، به ترتیب ، c1 و c2 ثابت هستند (نمایانگر هزینه فرصت شرکت). تعادل بازی فرعی Nash بازی می تواند با پیدا کردن مشتق جزئی مرتبه اول متغیر استراتژی دنبال کننده (q2) عملکرد پرداخت ، سود خود را به حداکثر برساند و عملکرد پاسخ بهینه خود را پیدا کند.Q2 (q1) = (5000-q1-c2) / 2. از همان روش برای محاسبه عملکرد پاسخ بهینه پیشرو استفاده کنید ، و فرض کنید که اولین حرکت دهنده می داند که پیرو عمل فوق را انتخاب کرده و توسط مشتقات جزئی مرتبه اول آن را حل می کند.Q1 * = (5000 + c2-2c1) / 2. جایگزینی q1 * به عملکرد پاسخ بهینه پیروان ،Q2 * = (5000 + 2c1-3c2) / 4در این زمان (q1 * ، q2 *) فرعی تعادل نش عالی است. اگر فرض کنیم که c1 = c2 = 1000 است ، آنگاه راه حل تعادل کامل نش در زیر نام (2000 ، 1000) است.

اطلاعات ناقص ویرایش ]

نمودار درخت به وضوح نشان می دهد که شرکت کننده 1 در حال حرکت است و شرکت کننده 2 عملکرد شرکت کننده 1 را مشاهده می کند. با این حال ، برخی از بازی ها مانند این نیستند. شرکت کنندگان همیشه نمی توانند انتخاب های شخص دیگری را رعایت کنند (برای مثال ، اقدامات یا اعمال همزمان پنهان هستند). مجموعه اطلاعات ترکیبی از گره های تصمیم گیری است:

  1. هر گره متعلق به یک شرکت کننده است.
  2. شرکت کنندگان نمی توانند بین گره های متعدد در یک مجموعه اطلاعات تمایز قائل شوند. یعنی: اگر مجموعه اطلاعات دارای گره های مختلف باشد ، شرکت کنندگان که مجموعه اطلاعات را به آن تعلق دارند نمی دانند کدام گره را به سمت آن حرکت کند.

اطلاعات ناقص به صورت گسترده

بازی اطلاعات کامل به این معنی است که در هر مرحله از بازی ، هر یک از شرکت کنندگان تمام اقدامات پیش از بازی را می دانند ، یعنی هر مجموعه اطلاعات یک مجموعه عنصر واحد است . یک بازی بدون اطلاعات کامل دارای اطلاعات ناقص است.

در بازی در تصویر سمت چپ ، شرکت کننده 2 هنگام حرکت حرکت انتخاب شرکت کننده 1 را نمی داند و در غیر اینصورت مانند بازی اول است. بازی اول اطلاعات کاملی دارد ؛ بازی دیگری که در تصویر سمت چپ وجود ندارد. اگر هر دو شرکت کننده عقلانی باشند و بدانند که طرف مقابل نیز فرد منطقی است ، اطلاعاتی که طرف مقابل می داند می تواند توسط خود او بدست آید (یعنی شرکت کننده 1 بداند که شرکت کننده 2 می داند که شرکت کننده 2 می داند که شرکت کننده 1 عقلانی است و شرکت کننده 2 نیز می داند ، بنابراین چرخه پایین) ،

تدوین اصول ویرایش ]

تئوری بازی یک تئوری ریاضی است ، بنابراین ساختار درخت بازی فوق می تواند به بیان فرمول تبدیل شود.

یک شکل گسترده از درخت محدود ، چنین ساختاری است \ گاما = \ langle \ mathcal {K}} ، {\ mathbf {H}} ، [({\ mathbf {H}} _ {i}) _ {{i \ in {\ mathcal {I}}} ]، \ {A (H) \} _ {{H \ in {\ mathbf {H}}}}]، a، \ rho، u \ rangle  کجا:

  • {\ mathcal {K}} = \ langle V، v ^ {0}، T، p \ rangle یک درخت محدود را نشان می دهد.Vهمه گره های درخت ،V ^ {0} \ در Vیک گره اولیه منحصر به فرد را نشان می دهد ، زیرمجموعه Vزیر مجموعه T \تمام گره های ترمینال را نشان می دهد (D = V \ setminus Tگره تصمیم گیری است) و عملکرد{\ صفحه نمایش صفحه نمایش: p: V \ rightarrow Dقوانینی که نمایانگر بازی هستند ،
  • \ mathbf {Hاکسپرسداطلاعات موجود در آن ،
  • {\ نمایشگر A (H)الف (ح)مجموعه اطلاعاتH \ in \ mathbf {H}اقدامات ممکن مجاز است. همه اقدامات به صورت بیان شده است{\ ریاضی {A}.

 

ادامه نوشته

بازی متوالی

در تئوری بازی ، یک بازی دنباله ای ، همچنین یک بازی پویا خوانده می شود ، بدین معنی است که یک بازیکن قبل از دیگری در بازی حرکت می کند.شایان ذکر است که دومی حداقل باید برخی از اطلاعات رفتاری حرکت اول را بدست آورد ، در غیر این صورت زمان رفتار هیچ تاثیری نخواهد داشت.

بازی ترکیبی عموماً یک بازی پویا است.

ماتریس بازی نمی تواند نمایانگر فرایندهای پویا باشد و توسط درخت بازی (نمایندگی گسترده) نمایش داده می شود . بازی های پویا معمولاً با القای معکوس حل می شوند.

بسیاری از بازی های هیئت مدیره بازی پی در پی، از جمله ایکس او ، شطرنج ، شطرنج ، چکرز و غیره. اندازه درخت تصمیم گیری بسته به پیچیدگی بازی ، از یک درخت بازی کوچک و دقیق گرفته تا tic-tac-toe می تواند متفاوت باشد ، و درخت تصمیم Go به اندازه ای است که حتی یک درخت بازی بسیار پیچیده است که کامپیوتر نمی تواند کاملاً نقشه برداری کند.

ادامه نوشته

حاصل جمع صفر بازی

حاصل جمع صفر بازی ( انگلیسی: ZERO-SUM بازی )، همچنین به عنوان شناخته شده بازی مجموع صفر یا یک نوبت با حاصل جمع صفر ، بایک بازی غیر حاصل جمع صفر نسبی است، نظریه بازی یک مفهوم، یک است بازی غیر تعاونی . بازی با مبلغ صفر به این معنی است که جمع منافع همه بازیکنان صفر یا ثابت است ، یعنی یک طرف درآمد دارد و طرف مقابل باید از دست بدهد. در بازی با جمع صفر ، بازیکنان این بازی همکاری نمی کنند. بازی مبلغی بدون صفر نشان می دهد که مجموع مزایای هر بازیکن تحت ترکیب های مختلف استراتژی ها متغیر نامشخص است ، بنابراین به آن تغییر و بازی نیز گفته می شود. اگر انتخاب استراتژی های خاص بتواند مجموع منافع همه طرفین را بزرگتر کند و در عین حال منافع همه طرفین را افزایش دهد ، ممکن است شرایطی پیش آید که شرکت کنندگان با یکدیگر همکاری کنند. بنابراین ، در بازی جمع غیر صفر ، امکان همکاری بین طرفین در بازی وجود دارد. بسیاری از مشکلات در اقتصاد بین المللی مشکلات بازی بدون جمع است ، یعنی منافع همه طرفین در اقتصاد بین المللی لزوماً متناقض نیست.

همچنین می توان گفت خوشبختی خود او بر رنج دیگران بنا شده است و اندازه آن دو کاملاً برابر است از این رو ، هر دو طرف برای دستیابی به "آسیب رساندن به دیگران" سعی کرده اند از هر ابزاری استفاده کنند. نمونه هایی از بازی های صفر عبارتند از قمار ، آینده و انتخابات .

 

دایرکتوری

تعریف ویرایش ]

در صفت جمع صفر (اگر یک طرف منافع داشته باشد و طرف مقابل نیز از دست بدهد) ، به این معنی است که پدیده مطلوب پارتو وقتی نتیجه حاصل می شود مبلغ صفر است [1] . برعکس ، وضعیتی که در آن همه شرکت کنندگان می توانند از مزایای آن استفاده کرده یا آسیب ببینند ، یک بازی با مبلغ غیر صفر نامیده می شوند. اگر یک کشور از موزهای اضافی خود برای تجارت با بقیه سیب ها در کشور دیگری استفاده کند ، زیرا هر دو طرف از معامله بهره مند می شوند ، این یک نمونه غیر صفر است.

این مفهوم برای اولین بار در تئوری بازی ها (استفاده شد بازی توسعه در نظریه)، و در نتیجه یک وضعیت با حاصل جمع صفر معمولا به عنوان یک بازی با حاصل جمع صفر (ZERO-SUM اشاره بازی ).

راه حل ویرایش ]

در یک بازی با جمع صفر محدود ، تئوری های مختلف بازی مانند Nash EQ و Minimax راه حل یکسانی را ارائه می دهند. بازیکنان باید از یک استراتژی ترکیبی استفاده کنند .

مثال ویرایش ]

یک مثال بازی با جمع صفر
 الفبج
130 ، -30-10 ، 1020 ، -20
210 ، -1020 ، -20-20 ، 20

بازی با فرم معمولی یکی از راه های توضیح بازی صفر است. در سمت راست نمونه ای از یک بازی صفر دو نفره است.

جریان بازی به شرح زیر است: بازیکن اول (حزب قرمز) عمل 1 یا اکشن 2 را انتخاب می کند ، و بازیکن دوم (طرف آبی) عمل A ، اکشن B یا اکشن C را بدون دانستن انتخاب بازیکن اول انتخاب می کند. یکی سپس ، انتخاب بازیکن نمایش داده می شود و امتیاز هر بازیکن با توجه به نتایج این انتخاب ها افزایش یا کاهش می یابد.

به عنوان مثال ، حزب قرمز عمل 2 را انتخاب می کند و حزب آبی عمل B را انتخاب می کند. در نتیجه ، تیم قرمز 20 امتیاز کسب کرد و تیم آبی ها 20 امتیاز از دست داد.

اکنون در این مثال ، هر دو بازیکن در تلاش هستند تا نمره خود را بهبود بخشند.

حرکت احتمالی حزب سرخ به شرح زیر است: "اگر اکشن 2 را انتخاب کنم ، تا 20 امتیاز را از دست می دهم ، اما می توانم تنها 20 امتیاز کسب کنم. اگر اکشن 1 را انتخاب کنم ، فقط 10 امتیاز را از دست می دهم ، اما من شانس کسب 30 امتیاز را دارم ، بنابراین عمل 1 مطلوب تر به نظر می رسد. "آبی از استدلال مشابه استفاده می کند و او عمل C را انتخاب می کند. اگر این دو بازیکن از همین استراتژی استفاده کنند ، قرمز موفق به کسب 20 امتیاز خواهد شد. با این حال ، اگر طرف آبی انتظار دارد از قرمز گزینه استراتژی اکشن 1 را انتخاب کند و برای کسب 10 امتیاز اقدام B را انتخاب کنید. یا اگر انتظار می رود قرمز از این تاکتیک استفاده کند و برای کسب 20 امتیاز اقدام 2 را انتخاب کند. نتیجه چیست؟

جان فون نویمان ، ریاضیدان معتقد است که احتمالاً می تواند این معضل را برطرف کند. این دو بازیکن باید پیروزی خود را در برابر اقدامات اختیاری خود محاسبه کنند ، و سپس از یک مؤلفه منطقی تصادفی برای انتخاب اقدامات خود بر اساس این احتمالات استفاده کنند. هر بازیکن احتمال را محاسبه می کند. این الگوریتم به حداقل رساندن می تواند بهترین استراتژی را برای همه بازی های جمع صفر دو نفره محاسبه کند.

با توجه به مثال بالا ، احتمال اینکه حزب قرمز اقدام 1 را انتخاب كند 4/7 است و عمل 2 احتمال 3/7 دارد ، در حالی که احتمال وجود حزب آبی انتخاب اقدامات 0 ، 4/7 و 3/7 است که مربوط به A ، B و C است. سه عمل پس از آن ، تیم قرمزها به طور میانگین 20/7 امتیاز در هر بازی کسب می کنند.

برای مثال مثالی تر: یانگ یولین و لین ییچن هر کدام دو کارت بازی دارند ، کارت های یانگ یولین Spades A و Red Hearts 10 و کارتهای لین Yichen جعبه A و Plum 10 هستند که هر کدام کارت دارند:

(1) اگر قانون این است: اگر همان رنگ ، پس از آن یانگ یولین برنده می شود ، در غیر این صورت لین ییچن برنده می شود ، برنده می تواند طرف دیگر 1 یوان را به دست آورد ، سپس ماتریس درآمد آنها :

 بلوک Aآلو 10
نخ های الف-1 ، 11 ، -1
قلب قرمز 101 ، -1-1 ، 1

در این مرحله ، فقط تعادل نش استراتژی مختلط وجود دارد ، اما هیچ تعادل نش استراتژی خالص وجود ندارد.

(2) اگر قاعده چنین باشد: لین ییچن باید پول یانگ یولین را بپردازد ، و مبلغ پول مجموع امتیازاتی است که این دو بازی کرده اند ، سپس ماتریس درآمد آنها:

 بلوک Aآلو 10
نخ های الف2 ، -211 ، -11
قلب قرمز 1011 ، -1120 ، -20

بدیهی است ، یانگ لانلین امیدوار است که بتواند کمی بیشتر پول بدست آورد ، بنابراین 10 امتیاز را به او می دهد ، و لین ییچن امیدوار است که بتواند مبلغ کمتری بپردازد ، بنابراین او را A می دهد ، به طوری که مربع در گوشه پایین سمت چپ نقطه تعادل نش است . در آن زمان ، تعادل نش استراتژی ناب وجود دارد.

(3) اگر قاعده چنین باشد: اگر همان رنگ ، یانگ یولین برنده شود ، در غیر این صورت لین ییچن برنده می شود ، برنده با توجه به امتیازات خود طرف مقابل را برنده می شود ، پس ماتریس درآمد آنها:

 بلوک Aآلو 10
نخ های الف-1 ، 11 ، -1
قلب قرمز 1010 ، -10-10 ، 10

برای یانگ یولین ، فقط قلب قرمز 10 شانس کسب حداکثر (10 یوان) را دارد ، اما بدیهی است که این برای او ریسک پذیرتر است ، زیرا ، فارغ از اینکه کارت یانگ لانلین است ، انتظار او 0 یوان است. اما برای لین ییچن این طور نیست .اگر لین ییچن از جعبه A خارج شود ، مقدار مورد انتظار -4.5 یوان و شکوفه آلو 10 است و مقدار مورد انتظار آن 4/4 یوان است. بنابراین ، لین ییچن "باید" از آلو 10 خارج شود ، یانگ لانلین به این فکر کرده است ، قلب قرمز 10 وجود نخواهد داشت و خطر نسبتاً کمی از لکه های A در برابر آن وجود خواهد داشت ، اما لین ییچن دوباره به این موضوع فکر خواهد کرد. با این حال ، برای لین ییچن ، اگر یانگ یولین از لکه های A ، دو کارت Lin Yichen تنها 2 اختلاف یوان کسب کند! به مراتب کمتر از 20 یوان که یانگ لانلین در ساعت 10 قلب قرمز ایجاد کرد. بنابراین ، خارج از جعبه A خطرناک تر است ، به هر حال لین ییچن از آلو 10 خارج خواهد شد. اگر یانگ لانلین دارای قلب قرمز 10 باشد ، به احتمال زیاد به بدترین نتیجه سقوط می کند - او 10 یوان را از دست داد ، بنابراین آخرین تمرین یانگ یولین بیرون کشیدن از لکه های A است. در پایان ، یانگ یولین 1 یوان به دست آورد. در این حالت ، تعادل نش استراتژی خالص و تعادل نش استراتژی ترکیبی وجود دارد.

بازی جمع غیر صفر ویرایش ]

مقاله اصلی: بازی جمع صفر

اقتصاد ویرایش ]

بسیاری از شرایط اقتصادی بازی های جمع صفر نیستند. هر یک از شرایط فوق می تواند ضرر یا سود خالص ایجاد کند زیرا کالاها و خدمات با ارزش می توانند ایجاد شوند ، از بین بروند و توزیع شوند. با فرض اینکه رفتار حریف معقول باشد ، هر معامله تجاری یک بازی غیر صفر است ، زیرا هر طرف باید در نظر بگیرد کالاهایی که می پذیرد از کالاهایی که تحویل می دهد با ارزش تر است. مبادلات اقتصادی باید برای هر دو طرف معامله سودمند باشد و نمی تواند یک بازی با مبلغ صفر باشد تا هرکدام از طرفین بتوانند بر هزینه های معاملاتی خود غلبه کنند .

روانشناسی ویرایش ]

متداول ترین نمونه است روانشناسی اجتماعی از تله های اجتماعی ، در برخی موارد، ممکن است منافع شخصی را دنبال کنند، برای تقویت جمعی ما خوب بودن.

پسوند ویرایش ]

در طنز دسته، بازی با حاصل جمع صفر "را به عنوان تمدید شد قانون حفاظت خوشحال " (حفاظت از شادی)، که به معنی "کسی شاد، آن را به کسانی که از دست داده باشد"، که "خوشحال به ساخت و ساز در بدن درد شخص دیگری" است.