حلقه ساده

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    در جبر مجرد ، شاخه‌ای از ریاضیات ، یک حلقه ساده ، حلقه‌ای غیر صفر است که هیچ ایده‌آل دوطرفه‌ای به جز ایده‌آل صفر و خودش ندارد. به طور خاص، یک حلقه جابجایی، یک حلقه ساده است اگر و تنها اگر یک میدان باشد .

    مرکز یک حلقه ساده لزوماً یک میدان است. از این رو، یک حلقه ساده، یک جبر انجمنی روی این میدان است. پس آن را جبر ساده روی این میدان می‌نامیم .

    چندین مرجع (مثلاً لانگ (2002) یا بورباکی (2012) ) علاوه بر این، الزام می‌کنند که یک حلقه ساده، آرتینی چپ یا راست (یا معادل آن نیمه ساده ) باشد. تحت چنین اصطلاحاتی، یک حلقه غیر صفر بدون ایده‌آل‌های دو طرفه غیر بدیهی، شبه ساده نامیده می‌شود .

    حلقه‌هایی که به عنوان حلقه ساده هستند اما یک ماژول ساده روی خودشان نیستند، وجود دارند: یک حلقه ماتریسی کامل روی یک میدان هیچ ایده‌آل دو طرفه غیربدیهی ندارد (زیرا هر ایده‌آلی از{\displaystyle M_{n}(R)}از این شکل است {\displaystyle M_{n}(I)}بامن{\displaystyle I}آرمانی ازر{\displaystyle R}) ، اما ایده‌آل‌های چپ غیربدیهی دارد (برای مثال، مجموعه ماتریس‌هایی که برخی ستون‌های صفر ثابت دارند).

    یک مثال ساده از یک حلقه ساده ، حلقه تقسیم است که در آن هر عنصر غیر صفر یک معکوس ضربی دارد ، برای مثال، کواترنیون‌ها . همچنین، برای هر{\displaystyle n\geq 1}، جبرِ{\displaystyle n\times n}ماتریس‌هایی با ورودی‌هایی در یک حلقه تقسیم ساده هستند.

    جوزف ودربرن ثابت کرد که اگر یک حلقهر{\displaystyle R}یک جبر ساده با ابعاد محدود روی یک میدان است {\displaystyle k}، با یک جبر ماتریسی روی یک جبر تقسیم روی یک جبر ماتریسی ایزومورفیک است{\displaystyle k}به طور خاص، تنها حلقه‌های ساده‌ای که جبرهای با ابعاد متناهی روی اعداد حقیقی هستند ، حلقه‌های ماتریسی روی اعداد حقیقی، اعداد مختلط یا چهارگان‌ها هستند .

    ودربرن این نتایج را در سال ۱۹۰۷ در پایان‌نامه دکترای خود با عنوان «درباره اعداد فوق مختلط » که در مجموعه مقالات انجمن ریاضی لندن منتشر شد، اثبات کرد. پایان‌نامه او جبرهای ساده با بُعد متناهی و همچنین نیمه‌ساده را بر روی میدان‌ها طبقه‌بندی کرد. جبرهای ساده، بلوک‌های سازنده جبرهای نیمه‌ساده هستند: هر جبر نیمه‌ساده با بُعد متناهی، به معنای جبرها، یک حاصلضرب دکارتی از جبرهای ساده با بُعد متناهی است.

    باید در مورد اصطلاحات دقت کرد: هر حلقه ساده‌ای، حلقه نیمه ساده نیست و هر جبر ساده‌ای، جبر نیمه ساده نیست. با این حال، هر جبر ساده با ابعاد محدود، جبر نیمه ساده است و هر حلقه ساده‌ای که آرتین چپ یا راست باشد ، حلقه نیمه ساده است.

    نتیجه ودربرن بعداً در قضیه ودربرن-آرتین به حلقه‌های نیمه‌ساده تعمیم داده شد : این قضیه می‌گوید که هر حلقه نیمه‌ساده حاصلضرب متناهی حلقه‌های ماتریسی روی حلقه‌های تقسیم است. در نتیجه این تعمیم، هر حلقه ساده‌ای که آرتین چپ یا راست باشد ، یک حلقه ماتریسی روی یک حلقه تقسیم است.

    مثال‌ها

    [ ویرایش ]

    بگذاریدر{\displaystyle \mathbb {R} }میدان اعداد حقیقی باشد،سی{\displaystyle \mathbb {C} }میدان اعداد مختلط باشد، و{\displaystyle \mathbb {H} }کواترنیون‌ها

    • جبر ساده مرکزی (که گاهی جبر براور نامیده می‌شود ) یک جبر ساده با ابعاد متناهی روی یک میدان است. {\displaystyle F}که مرکز آن {\displaystyle F}.
    • هر جبر ساده با بُعد متناهی رویر{\displaystyle \mathbb {R} }با جبری از ایزومورفیک استن×ن{\displaystyle n\times n}ماتریس‌هایی با ورودی‌های {\displaystyle \mathbb {R} }،{\displaystyle \mathbb {C} }، یا{\displaystyle \mathbb {H} }هر جبر ساده مرکزی روی{\displaystyle \mathbb {R} }با جبری از ایزومورفیک استن×ن{\displaystyle n\times n}ماتریس‌هایی با ورودی‌هار{\displaystyle \mathbb {R} }یاح{\displaystyle \mathbb {H} }این نتایج از قضیه فروبنیوس ناشی می‌شوند .
    • هر جبر ساده با بُعد متناهی رویسی{\displaystyle \mathbb {C} }یک جبر ساده مرکزی است و با یک حلقه ماتریسی روی آن ایزومورفیک است.سی{\displaystyle \mathbb {C} }.
    • هر جبر ساده مرکزی با ابعاد متناهی روی یک میدان متناهی، با یک حلقه ماتریسی روی آن میدان ایزومورفیک است.
    • روی میدانی با مشخصه صفر، جبر ویل ساده است اما نیمه ساده نیست، و به طور خاص، جبر ماتریسی روی جبر تقسیم روی مرکز آن نیست؛ جبر ویل نامتناهی-بعدی است، بنابراین قضیه ودربرن در مورد آن صدق نمی‌کند.

    همچنین ببینید

    [ ویرایش ]

    منابع

    [ ویرایش ]

    دسته بندی :

    جبر ساده (جبر جهانی)

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    در جبر جهانی ، یک جبر انتزاعی A ساده نامیده می‌شود اگر و تنها اگر هیچ رابطه همنهشتی غیربدیهی نداشته باشد ، یا به طور معادل، اگر هر همریختی با دامنه A یا تزریقی یا ثابت باشد.

    از آنجایی که همنهشتی‌های روی حلقه‌ها با ایده‌آل‌هایشان مشخص می‌شوند، این مفهوم تعمیم سرراستی از مفهوم نظریه حلقه‌ها است: یک حلقه به این معنا ساده است که هیچ ایده‌آل غیربدیهی ندارد اگر و تنها اگر به معنای جبر جهانی ساده باشد. همین نکته در مورد گروه‌ها و زیرگروه‌های عادی نیز صدق می‌کند؛ از این رو مفهوم جهانی نیز تعمیمی از یک گروه ساده است (اینکه یک جبر تک‌عنصری باید ساده در نظر گرفته شود یا نه، امری قراردادی است، بنابراین فقط در این مورد خاص ممکن است مفاهیم با هم مطابقت نداشته باشند).

    قضیه‌ای از روبرتو ماگاری در سال ۱۹۶۹ ادعا می‌کند که هر واریته شامل یک جبر ساده است. [ 1 ]

    همچنین ببینید

    [ ویرایش ]

    هندسه جبری جهانی

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    در هندسه جبری ، هندسه جبری جهانی، هندسه حلقه‌ها را به هندسه‌های گونه‌های دلخواه جبر تعمیم می‌دهد ، به طوری که هر گونه جبر، هندسه جبری خاص خود را دارد. دو اصطلاح گونه جبری و گونه جبرها نباید با هم اشتباه گرفته شوند.

    همچنین ببینید

    [ ویرایش ]

    معناشناسی تابعی نظریه‌های جبری و برخی مسائل جبری در چارچوب معناشناسی تابعی نظریه‌های جبری

    اف. ویلیام لاوور

    در ابتدا به عنوان:
    پایان‌نامه دکتری، دانشگاه کلمبیا، ۱۹۶۳
    و
    در Reports of the Midwest Category Seminar II ، ۱۹۶۸، ۴۱-۶۱،
    © Springer-Verlag منتشر شده و با اجازه استفاده شده است.
    نظرات نویسندگان © F. William Lawvere، ۲۰۰۴ است.

    واژه‌های کلیدی: نظریه‌های جبری، معناشناسی تابعی

    ۲۰۰۰ ام‌اس‌سی: ۱۸.۱۰

    منتشر شده در:
    تجدید چاپ در نظریه و کاربردهای دسته بندی ها ، شماره 5 (2004) صفحات 1-121

    http://www.tac.mta.ca/tac/reprints/articles/5/tr5.dvi
    http://www.tac.mta.ca/tac/reprints/articles/5/tr5.ps
    http://www.tac.mta.ca/tac/reprints/articles/5/tr5.pdf

    صفحه اصلی چاپ مجدد TAC

    جبر جهانی

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    جبر جهانی (که گاهی جبر عمومی نیز نامیده می‌شود ) حوزه‌ای از ریاضیات است که ساختارهای جبری را به طور کلی مطالعه می‌کند، نه انواع خاصی از ساختارهای جبری. برای مثال، به جای در نظر گرفتن گروه‌ها یا حلقه‌ها به عنوان هدف مطالعه - این موضوع نظریه گروه‌ها و نظریه حلقه‌ها است - در جبر جهانی، هدف مطالعه انواع ممکن ساختارهای جبری و روابط آنها است.

    ایده اولیه

    [ ویرایش ]

    مقاله اصلی: ساختار جبری

    با جبر بر سر یک رشته اشتباه نشود .

    در جبر جهانی، یکجبر (یاساختار جبری)مجموعه‌ای از Aبه همراه مجموعه‌ای از عملیات رویA.

    آریتی

    [ ویرایش ]

    نوشتار اصلی: آریتی

    یک عملیات n تایی روی A تابعی است که n عنصر از A را می‌گیرد و یک عنصر واحد از A را برمی‌گرداند . بنابراین، یک عملیات 0 تایی (یا عملیات تهی ) را می‌توان به سادگی به عنوان یک عنصر از A یا یک ثابت نشان داد که اغلب با یک حرف مانند a نشان داده می‌شود . یک عملیات 1 تایی (یا عملیات یکانی ) به سادگی تابعی از A تا A است که اغلب با نمادی که قبل از آرگومان آن قرار می‌گیرد، مانند ~ x نشان داده می‌شود . یک عملیات 2 تایی (یا عملیات دودویی ) اغلب با نمادی که بین آرگومان‌های آن قرار می‌گیرد (که نمادگذاری میانوندی نیز نامیده می‌شود )، مانند x * y نشان داده می‌شود . عملیات با درجه بالاتر یا نامشخص معمولاً با نمادهای تابع نشان داده می‌شوند، با آرگومان‌هایی که در پرانتز قرار گرفته و با کاما از هم جدا می‌شوند، مانند f ( x , y , z ) یا f ( x1 , ... , xn ). بنابراین، یک راه برای صحبت در مورد جبر، اشاره به آن به عنوان جبری از نوع خاص است . Ω{\displaystyle \امگا }، کجاΩ{\displaystyle \امگا }یک دنبالهٔ مرتب از اعداد طبیعی است که نشان‌دهندهٔ تعداد عملیات جبر است. با این حال، برخی از محققان عملیات نامتناهی را نیز مجاز می‌دانند ، مانند⋀آلفا∈جیایکسآلفا{\displaystyle \textstyle \bigwedge _{\alpha \in J}x_{\alpha }}که در آن J یک مجموعه اندیس نامتناهی است ، که عملیاتی در نظریه جبری مشبکه‌های کامل است .

    معادلات

    [ ویرایش ]

    پس از مشخص شدن عملیات، ماهیت جبر توسط اصول موضوعه بیشتر تعریف می‌شود ، که در جبر عمومی اغلب به شکل اتحادها یا قوانین معادلات به خود می‌گیرند. به عنوان مثال، اصل موضوعه انجمنی برای یک عملیات دودویی است که با معادله x ∗( yz ) = ( xy )∗ z داده می‌شود . این اصل موضوعه برای همه عناصر x ، y و z از مجموعه A در نظر گرفته شده است .

    انواع

    [ ویرایش ]

    مقاله اصلی: واریته (جبر جهانی)

    مجموعه‌ای از ساختارهای جبری که توسط اتحادها تعریف می‌شوند، یک واریته یا کلاس معادله‌ای نامیده می‌شوند .

    محدود کردن مطالعه به انواع مختلف، موارد زیر را منتفی می‌کند:

    مطالعه‌ی کلاس‌های معادله‌ای را می‌توان شاخه‌ای خاص از نظریه‌ی مدل دانست که معمولاً با ساختارهایی سروکار دارد که فقط عملیات دارند (یعنی این نوع می‌تواند نمادهایی برای توابع داشته باشد اما نه برای روابطی غیر از تساوی) و در آن زبانی که برای صحبت در مورد این ساختارها استفاده می‌شود، فقط از معادلات استفاده می‌شود.

    همه ساختارهای جبری به معنای وسیع‌تر در این محدوده قرار نمی‌گیرند. برای مثال، گروه‌های مرتب شامل یک رابطه ترتیبی هستند، بنابراین در این محدوده قرار نمی‌گیرند.

    کلاس میدان‌ها یک کلاس معادله‌ای نیست زیرا هیچ نوع (یا «امضا») وجود ندارد که در آن بتوان تمام قوانین میدان را به صورت معادله نوشت (معکوس عناصر برای همه عناصر غیر صفر در یک میدان تعریف می‌شود، بنابراین وارونگی را نمی‌توان به نوع اضافه کرد).

    یکی از مزایای این محدودیت این است که ساختارهای مورد مطالعه در جبر جهانی را می‌توان در هر دسته‌ای که حاصلضرب‌های متناهی دارد تعریف کرد . برای مثال، یک گروه توپولوژیکی فقط گروهی در دسته فضاهای توپولوژیکی است .

    مثال‌ها

    [ ویرایش ]

    بیشتر سیستم‌های جبری معمول ریاضیات نمونه‌هایی از گونه‌ها هستند، اما نه همیشه به طور واضح، زیرا تعاریف معمول اغلب شامل کمی‌سازی یا نابرابری‌ها می‌شوند.

    گروه‌ها

    [ ویرایش ]

    به عنوان مثال، تعریف یک گروه را در نظر بگیرید . معمولاً یک گروه بر اساس یک عمل دودویی ∗ تعریف می‌شود، با رعایت اصول موضوعه:

    • شرکت‌پذیری (مانند بخش قبل ): x ∗( yz ) = ( xy )∗ z ؛ به طور رسمی: ∀ x , y , z . x ∗( yz )=( xy )∗ z .
    • عنصر همانی : عنصری به نام e وجود دارد که به ازای هر عنصر x ، یکی دارد ex = x = xe ؛ به طور رسمی : ∃e∀x . ex = x = xe .
    • عنصر معکوس : عنصر همانی به راحتی منحصر به فرد بودن خود را نشان می‌دهد و معمولاً با e نشان داده می‌شود . سپس برای هر x ، یک عنصر i وجود دارد به طوری که xi = e = ix ؛ به طور رسمی: ∀ x∃ i . xi = e = ix .

    (برخی از نویسندگان همچنین از اصل « بستاری » استفاده می‌کنند که می‌گوید xy هر زمان که x و y به A تعلق داشته باشند، به آن تعلق دارد ، اما در اینجا این موضوع با فراخوانی ∗ به عنوان یک عمل دودویی، از قبل تلویحاً بیان شده است.)

    این تعریف از یک گروه، بلافاصله با دیدگاه جبر جهانی مطابقت ندارد، زیرا اصول موضوعه عنصر همانی و وارونگی صرفاً بر حسب قوانین معادله‌ای که به طور جهانی "برای همه ..." عناصر برقرار هستند، بیان نمی‌شوند، بلکه شامل کمیت‌سنج وجودی "وجود دارد ..." نیز می‌شوند. اصول موضوعه گروه را می‌توان با مشخص کردن، علاوه بر عمل دودویی ∗، یک عمل تهی e و یک عمل یگانی ~، که در آن ~ x معمولاً به صورت x −1 نوشته می‌شود، به صورت معادلات کمیت‌مند جهانی بیان کرد . اصول موضوعه به صورت زیر در می‌آیند:

    • شرکت‌پذیری: x ∗( yz ) = ( xy )∗ z .
    • عنصر همانی: ex = x = xe ؛ به طور رسمی : ∀x . ex = x = xe .
    • عنصر معکوس: x ∗ (~ x ) = e = (~ x ) ∗ x ؛ به طور رسمی: ∀ x . x ∗~ x = e =~ xx .

    به طور خلاصه، تعریف معمول به شرح زیر است:

    • یک عملیات دودویی واحد ( امضا (2))
    • ۱ قانون معادلات (شرکت‌پذیری)
    • دو قانون کمّی (همانی و معکوس)

    در حالی که تعریف جبر جهانی به صورت زیر است:

    • ۳ عملیات: یک دودویی، یک یگانی و یک تهی ( امضا (۲، ۱، ۰) )
    • ۳ قانون معادلات (شرکت‌پذیری، همانی و معکوس)
    • هیچ قانون کمّی‌شده‌ای وجود ندارد (به جز بیرونی‌ترین کمّیت‌سازهای جهانی، که در گونه‌ها مجاز هستند)

    نکته کلیدی این است که عملیات اضافی اطلاعاتی اضافه نمی‌کنند، بلکه به طور منحصر به فرد از تعریف معمول یک گروه پیروی می‌کنند. اگرچه تعریف معمول عنصر همانی e را به طور منحصر به فرد مشخص نکرده است ، یک تمرین آسان نشان می‌دهد که این عنصر منحصر به فرد است، همانطور که معکوس هر عنصر نیز منحصر به فرد است.

    دیدگاه جبر جهانی به خوبی با نظریه رده‌ها سازگار است. برای مثال، هنگام تعریف یک شیء گروهی در نظریه رده‌ها، که شیء مورد نظر ممکن است یک مجموعه نباشد، باید از قوانین معادله‌ای (که در رده‌های کلی معنا دارند) به جای قوانین کمّی (که به عناصر منفرد اشاره دارند) استفاده کرد. علاوه بر این، معکوس و همانی به عنوان مورفیزم در رده مشخص می‌شوند. به عنوان مثال، در یک گروه توپولوژیکی ، معکوس نه تنها باید به صورت عنصر به عنصر وجود داشته باشد، بلکه باید یک نگاشت پیوسته (یک مورفیزم) ارائه دهد. برخی از نویسندگان همچنین نیاز دارند که نگاشت همانی یک شمول بسته (یک همبافت ) باشد.

    نمونه‌های دیگر

    [ ویرایش ]

    بیشتر ساختارهای جبری نمونه‌هایی از جبرهای جهانی هستند.

    نمونه‌هایی از جبرهای رابطه‌ای شامل شبه‌شبکه‌ها ، شبکه‌ها و جبرهای بولی هستند .

    سازه‌های پایه

    [ ویرایش ]

    ما فرض می‌کنیم که نوع،Ω{\displaystyle \امگا }، ثابت شده است. سپس سه ساختار اساسی در جبر جهانی وجود دارد: تصویر همومورفیک، زیرجبر و حاصلضرب.

    یک همریختی بین دو جبر A و B تابعی است به صورت h : AB از مجموعه A به مجموعه B به طوری که برای هر عمل f A از A و f B متناظر از B (از نوع، مثلاً nh ( fA ( x1 , ..., xn ) ) = fB ( h ( x1 ), ..., h ( xn ) ) . (گاهی اوقات ، وقتی از متن مشخص باشد که تابع از کدام جبر است ، اندیس‌های f حذف می‌شوند.) به عنوان مثال، اگر e یک ثابت (عمل تهی) باشد، آنگاه h ( eA ) = eB . اگر ~ یک عمل یکانی باشد، آنگاه h (~ x ) = ~ h ( x ). اگر ∗ یک عمل دودویی باشد، آنگاه h ( xy ) = h ( x )∗ h ( y ). و به همین ترتیب. تعدادی از کارهایی که می‌توان با همومورفیسم‌ها انجام داد، و همچنین تعاریف انواع خاصی از همومورفیسم‌ها، در بخش همومورفیسم فهرست شده‌اند . به طور خاص، می‌توانیم تصویر همومورفیک یک جبر، h ( A ) را در نظر بگیریم.

    یک زیرجبر از A زیرمجموعه‌ای از A است که تحت تمام عملیات A بسته است . حاصلضرب مجموعه‌ای از ساختارهای جبری، حاصلضرب دکارتی مجموعه‌هایی است که عملیات آنها به صورت مختصاتی تعریف شده است.

    برخی از قضایای اساسی

    [ ویرایش ]

    انگیزه‌ها و کاربردها

    [ ویرایش ]

    این بخش هیچ منبعی را ذکر نمی‌کند . لطفاً با افزودن ارجاع به منابع معتبر، به بهبود این بخش کمک کنید . مطالب بدون منبع ممکن است مورد اعتراض قرار گرفته و حذف شوند . ( آوریل ۲۰۱۰ ) ( نحوه و زمان حذف این پیام را بیاموزید )

    جبر جهانی علاوه بر رویکرد وحدت‌بخش خود، قضایای عمیق و مثال‌ها و مثال‌های نقض مهمی نیز ارائه می‌دهد. این کتاب چارچوب مفیدی برای کسانی که قصد شروع مطالعه‌ی کلاس‌های جدید جبر را دارند، فراهم می‌کند. این کتاب می‌تواند با بازنویسی روش‌ها بر اساس جبر جهانی (در صورت امکان) و سپس تفسیر آنها به عنوان روش‌هایی که برای برخی از کلاس‌های خاص جبر ابداع شده‌اند، امکان استفاده از روش‌های ابداع شده برای سایر کلاس‌های جبر را فراهم کند. همچنین، همانطور که جی. دی. اچ. اسمیت می‌گوید، "آنچه در یک چارچوب خاص آشفته و پیچیده به نظر می‌رسد، ممکن است در چارچوب کلی مناسب، ساده و بدیهی به نظر برسد."

    به طور خاص، جبر جهانی را می‌توان در مطالعه‌ی تک‌ضلعی‌ها ، حلقه‌ها و مشبکه‌ها به کار برد . قبل از ظهور جبر جهانی، بسیاری از قضایا (به ویژه قضایای ایزومورفیسم ) در تمام این دسته‌ها به طور جداگانه اثبات می‌شدند، اما با جبر جهانی، می‌توان آنها را یک بار برای همیشه برای هر نوع سیستم جبری اثبات کرد.

    مقاله هیگینز در سال ۱۹۵۶ که در زیر به آن اشاره شده است، به دلیل چارچوبی که برای طیف وسیعی از سیستم‌های جبری خاص ارائه می‌دهد، به خوبی مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که مقاله او در سال ۱۹۶۳ به دلیل بحث در مورد جبرهایی با عملیات‌هایی که فقط تا حدی تعریف شده‌اند، قابل توجه است، نمونه‌های بارز این مورد، دسته‌ها و گروه‌واره‌ها هستند. این موضوع به موضوع جبر با ابعاد بالاتر منجر می‌شود که می‌توان آن را به عنوان مطالعه نظریه‌های جبری با عملیات جزئی که دامنه آنها تحت شرایط هندسی تعریف می‌شود، تعریف کرد. نمونه‌های قابل توجه این موارد، اشکال مختلف دسته‌ها و گروه‌واره‌های با ابعاد بالاتر هستند.

    مسئله ارضای محدودیت

    [ ویرایش ]

    مقاله اصلی: مسئله ارضای محدودیت

    جبر جهانی یک زبان طبیعی برای مسئله ارضای محدودیت (CSP) ارائه می‌دهد . CSP به دسته مهمی از مسائل محاسباتی اشاره دارد که در آنها، با داشتن یک جبر رابطه‌ای A و یک جمله وجودی {\displaystyle \varphi }در مورد این جبر، سوال این است که بفهمیم آیا{\displaystyle \varphi }می‌تواند در A ارضا شود . جبر A اغلب ثابت است، به طوری که CSP A به مسئله‌ای اشاره دارد که مصداق آن فقط جمله وجودی است.{\displaystyle \varphi }.

    ثابت شده است که هر مسئله محاسباتی را می‌توان به صورت CSP A برای جبر A فرموله کرد . [ 1 ]

    برای مثال، مسئله n- رنگ‌آمیزی را می‌توان به صورت CSP از جبر ({0, 1, ..., n −1}, ≠) بیان کرد ، یعنی جبری با n عنصر و یک رابطه واحد، نامساوی.

    کلیات

    [ ویرایش ]

    اطلاعات بیشتر: نظریه دسته‌ها ، نظریه عملگرها ، جبر جزئی و نظریه مدل

    جبر جهانی نیز با استفاده از تکنیک‌های نظریه رده‌ها مورد مطالعه قرار گرفته است . در این رویکرد، به جای نوشتن فهرستی از عملیات و معادلاتی که توسط آن عملیات‌ها رعایت می‌شوند، می‌توان یک ساختار جبری را با استفاده از رده‌های خاصی که به عنوان نظریه‌های لاوور یا به طور کلی نظریه‌های جبری شناخته می‌شوند، توصیف کرد . از طرف دیگر، می‌توان ساختارهای جبری را با استفاده از مونادها توصیف کرد . این دو رویکرد ارتباط نزدیکی با هم دارند و هر کدام مزایای خاص خود را دارند. [ 2 ] به طور خاص، هر نظریه لاوور یک موناد در رده مجموعه‌ها ارائه می‌دهد، در حالی که هر موناد "متناهی" در رده مجموعه‌ها از یک نظریه لاوور ناشی می‌شود. با این حال، یک موناد ساختارهای جبری را در یک رده خاص (به عنوان مثال رده مجموعه‌ها) توصیف می‌کند، در حالی که نظریه‌های جبری ساختار را در هر یک از دسته‌های بزرگ (یعنی آن‌هایی که حاصلضرب‌های متناهی دارند ) توصیف می‌کنند.

    یک پیشرفت جدیدتر در نظریهٔ رده‌ها، نظریهٔ عملگرها است - عملگر مجموعه‌ای از عملیات است، شبیه به جبر جهانی، اما محدود به این که معادلات فقط بین عباراتی با متغیرها مجاز هستند، بدون تکرار یا حذف متغیرها. [ 3 ] بنابراین، حلقه‌ها را می‌توان به عنوان به اصطلاح "جبر"های برخی از عملگرها توصیف کرد، اما نه گروه‌ها، زیرا قانون gg −1 = 1 متغیر g را در سمت چپ کپی می‌کند و آن را در سمت راست حذف می‌کند. در ابتدا ممکن است این یک محدودیت دردسرساز به نظر برسد، اما نتیجه این است که عملگرها مزایای خاصی دارند: به عنوان مثال، می‌توان مفاهیم حلقه و فضای برداری را برای به دست آوردن مفهوم جبر انجمنی ترکیب کرد ، اما نمی‌توان ترکیبی مشابه از مفاهیم گروه و فضای برداری تشکیل داد. [ 4 ]

    یکی دیگر از پیشرفت‌ها ، جبر جزئی است که در آن عملگرها می‌توانند توابع جزئی باشند . برخی از توابع جزئی را می‌توان با تعمیم نظریه‌های لاوور که به عنوان "نظریه‌های اساساً جبری" شناخته می‌شوند، نیز مدیریت کرد. [ 5 ]

    یکی دیگر از تعمیم‌های جبر جهانی ، نظریه مدل است که گاهی اوقات به عنوان "جبر جهانی + منطق" توصیف می‌شود. [ 6 ]

    تاریخچه

    [ ویرایش ]

    در کتاب آلفرد نورث وایتهد با عنوان «رساله‌ای در باب جبر جهانی» که در سال ۱۸۹۸ منتشر شد، اصطلاح جبر جهانی اساساً همان معنایی را داشت که امروزه دارد. وایتهد ویلیام روآن همیلتون و آگوستوس د مورگان را به عنوان مبتکران این موضوع و جیمز جوزف سیلوستر را به عنوان ابداع‌کننده‌ی این اصطلاح معرفی می‌کند. [ 7 ] :v 

    در آن زمان ساختارهایی مانند جبرهای لی و کواترنیون‌های هذلولی توجه را به نیاز به گسترش ساختارهای جبری فراتر از کلاس ضربی انجمنی جلب کردند. الکساندر مک‌فارلن در نقدی نوشت: «ایده اصلی این کار نه وحدت چندین روش و نه تعمیم جبر معمولی به گونه‌ای است که آنها را شامل شود، بلکه مطالعه تطبیقی ساختارهای مختلف آنهاست.» [ 8 ] در آن زمان جبر منطق جورج بول نقطه مقابل قوی جبر اعداد معمولی بود، بنابراین اصطلاح «جهانی» برای آرام کردن احساسات متشنج به کار می‌رفت.

    کار اولیه وایتهد در پی متحد کردن کواترنیون‌ها (به دلیل همیلتون)، Ausdehnungslehre گراسمن و جبر منطق بول بود. وایتهد در کتاب خود نوشت :

    «چنین جبرهایی ارزش ذاتی برای مطالعه‌ی جداگانه و دقیق دارند؛ همچنین به دلیل نوری که از این طریق بر نظریه‌ی کلی استدلال نمادین و به ویژه بر نمادگرایی جبری می‌افکند، شایسته‌ی مطالعه‌ی تطبیقی نیز هستند. مطالعه‌ی تطبیقی لزوماً مستلزم مطالعه‌ی جداگانه‌ی قبلی است، زیرا مقایسه بدون دانش غیرممکن است.» [ 7 ]

    با این حال، وایتهد هیچ نتیجه‌ای با ماهیت کلی نداشت. کار روی این موضوع تا اوایل دهه 1930، زمانی که گرت بیرکهوف و اویستین اور شروع به انتشار آثاری در مورد جبرهای جهانی کردند، بسیار کم بود. پیشرفت‌ها در فرا ریاضیات و نظریه دسته‌ها در دهه‌های 1940 و 1950، به ویژه کارهای آبراهام رابینسون ، آلفرد تارسکی ، آندری موستوسکی و شاگردانشان، این حوزه را گسترش داد. [ 9 ]

    در دوره بین سال‌های ۱۹۳۵ تا ۱۹۵۰، بیشتر مقالات در راستای پیشنهادهای مقالات بیرکهوف نوشته شدند و به جبرهای آزاد ، شبکه‌های همنهشتی و زیرجبر و قضایای همریختی پرداختند. اگرچه توسعه منطق ریاضی، کاربردهایی را در جبر ممکن ساخته بود، اما این کاربردها به کندی اتفاق می‌افتادند؛ نتایجی که توسط آناتولی مالتسف در دهه ۱۹۴۰ منتشر شد، به دلیل جنگ مورد توجه قرار نگرفت. سخنرانی تارسکی در کنگره بین‌المللی ریاضیدانان کمبریج در سال ۱۹۵۰، دوره جدیدی را آغاز کرد که در آن جنبه‌های نظریه مدل، عمدتاً توسط خود تارسکی و همچنین چن چونگ چانگ ، لئون هنکین ، بیارنی جانسون ، راجر لیندون و دیگران، توسعه یافت.

    در اواخر دهه 1950، ادوارد مارکوزسکی [ 10 ] بر اهمیت جبرهای آزاد تأکید کرد که منجر به انتشار بیش از 50 مقاله در مورد نظریه جبری جبرهای آزاد توسط خود مارکوزسکی، به همراه یان میسیلسکی ، ولادیسلاو نارکیویچ، ویتولد نیتکا، جی. پلونکا، اس. سویرچکوفسکی، کی. اوربانیک و دیگران شد.

    با شروع از پایان‌نامه ویلیام لاوور در سال ۱۹۶۳، تکنیک‌های نظریه دسته‌ها در جبر جهانی اهمیت پیدا کرده‌اند. [ 11 ]

    https://en.wikipedia.org/wiki/Universal_algebra

    آپارنا هیگینز

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    آپارنا دبلیو. هیگینز ریاضیدانی است که به خاطر تشویق ریاضیدانان دوره کارشناسی به شرکت در تحقیقات ریاضی شناخته شده است. [ 1 ] هیگینز در ابتدا در جبر جهانی تخصص داشت ، اما تحقیقات اخیر او مربوط به نظریه گراف ، از جمله سنگریزه‌های گراف و گراف‌های خطی است . [ 2 ] او استاد ریاضیات در دانشگاه دیتون است . [ 3 ]

    تحصیلات و شغل

    [ ویرایش ]

    هیگینز اصالتاً اهل بمبئی ، هند است و تحصیلات کارشناسی خود را در دانشگاه بمبئی گذراند و در سال ۱۹۷۸ فارغ‌التحصیل شد. [ 2 ] او دکترای خود را در سال ۱۹۸۳ در دانشگاه نوتردام به پایان رساند ؛ پایان‌نامه او با عنوان « جبرهای ناهمگن مرتبط با جبرهای بدون اندیس، یک قضیه نمایش در مورد خودریختی‌های ضعیف جبرهای جهانی » توسط آبراهام گوتز راهنمایی شد. [ 4 ]

    در سال ۲۰۰۹ ، پس از کناره‌گیری مدیر قبلی، تی. کریستین استیونز ، او مدیر پروژه NExT شد ؛ این پروژه ابتکاری از انجمن ریاضی آمریکا برای ارائه راهنمایی شغلی به فارغ‌التحصیلان دکترای جدید در ریاضیات است. [ 5 ]

    هیگینز با بیل هیگینز، استاد ریاضیات در دانشگاه ویتنبرگ ، ازدواج کرده است و این دو مرتباً در کالیفرنیا با هم مرخصی تحصیلی می‌گیرند. [ 6 ]

    شناخت

    [ ویرایش ]

    هیگینز در سال ۱۹۹۵ به دلیل مشارکت‌هایش در تحقیقات کارشناسی، جایزه تدریس ممتاز را از انجمن ریاضی آمریکا دریافت کرد. [ 1 ] در سال ۲۰۰۵، او یکی از سه برنده جایزه دبورا و فرانکلین هایمو برای تدریس ممتاز ریاضی در کالج یا دانشگاه از انجمن ریاضی آمریکا بود. [ 7 ]

    منابع

    [ ویرایش ]

    1. ^ a bپرش به بالا: آپارنا هیگینز ، بخش اوهایوی انجمن ریاضی آمریکا ، بازیابی شده در 2018-02-17
    2. ^ a bپرش به بالا: سخنران صبحگاهی ، کنفرانس ریاضیات کارشناسی ساحل اقیانوس آرام، ۱۴ مارس ۲۰۰۹ ، بازیابی شده در ۲۰۱۸-۰۲-۱۷
    3. «آپارنا هیگینز» ، فهرست راهنمای دانشکده هنر و علوم ، دانشگاه دیتون ، بازیابی‌شده در ۲۰۱۷-۰۲-۲۰۱۸
    4. ^ آپارنا هیگینز در پروژه تبارشناسی ریاضیات
    5. «آپارنا هیگینز مدیر پروژه NExT خواهد شد» (PDF) ، MAA Focus ، انجمن ریاضی آمریکا : ۱۵، فوریه-مارس ۲۰۰۹
    6. «استادان ریاضی متأهل به مدت یک سال به جامعه CLU پیوستند» ، The Echo ، دانشگاه کالیفرنیا لوتران، ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ ، بازیابی شده در ۲۰۱۸-۰۲-۱۷
    7. «جوایز MAA در آتلانتا اهدا شد» (PDF) ، اطلاعیه‌های انجمن ریاضی آمریکا ، 52 (5): 543–544 ، مه 2005
    پایگاه‌های داده کنترل اعتبار : دانشگاهیاین را در ویکی‌داده ویرایش کنید

    هما سرینیواسان

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    هما سرینیواسان (متولد ۱۹۵۹) [ 1 ] ریاضیدانی متخصص در جبر جابجایی و هندسه جبری است . او اصالتاً هندی است و استاد ریاضیات در دانشگاه میسوری است .

    سرینیواسان از سال ۱۹۷۵ به عنوان یک محقق ملی استعدادهای علمی در هند فعالیت داشت. او مدرک کارشناسی (Hons) خود را از دانشگاه بمبئی دریافت کرد ، جایی که در سال ۱۹۷۸ جایزه گیا برای ریاضیات را دریافت کرد، و همچنین مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۹۸۲ از دانشگاه ایندیانا بلومینگتون دریافت کرد. او دکترای خود را در سال ۱۹۸۶ در دانشگاه براندیس به پایان رساند. [ 2 ] پایان‌نامه او، که توسط دیوید بوکسباوم راهنمایی می‌شد، ساختارهای ضربی روی برخی از تفکیک‌پذیری‌های متعارف بود . [ 3 ] پس از کار به عنوان مربی مهمان در دانشگاه ایالتی میشیگان از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۸ و به عنوان استادیار پژوهشی در دانشگاه پردو از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹، در سال ۱۹۸۹ به عنوان استادیار به هیئت علمی دانشگاه میسوری پیوست. [ 2 ] در میسوری، او استاد راهنمای ۶ دانشجوی دکترا بوده است [ 3 ] و در حال حاضر مشاور هیئت علمی انجمن زنان در ریاضیات است .

    او بخشی از کلاس 2018 اعضای انجمن ریاضی آمریکا است که «به خاطر مشارکت در جبر و هندسه جبری، راهنمایی و خدمت به جامعه ریاضی» انتخاب شده‌اند [ 4 ] .

    منابع

    [ ویرایش ]

    1. سال تولد از مدخل کاتالوگ کتابخانه کنگره ، بازیابی شده در ۲۰۱۸-۱۲-۰۲.
    2. ^ صفحه وب اعضای هیئت علمی دانشگاهپرش به بالا: میسوری ، بازیابی شده در 2022-09-22
    3. ^ a bپرش به بالا: هما سرینیواسان در پروژه تبارشناسی ریاضیات
    4. ^ اعضای جدید ، انجمن ریاضی آمریکا ، بازیابی شده در 2017-11-19

    صفحه‌های ردهٔ «ریاضی‌دانان هندی قرن بیستم»

    ۲۰۰ صفحه زیر در این رده قرار دارند، از مجموع تقریباً ۲۲۷ صفحه. این فهرست ممکن است منعکس کننده تغییرات اخیر نباشد .

    (صفحه قبل) ( صفحه بعد )

    الف

    ب

    سی

    دی

    جی

    ح

    من

    جی

    ک

    ل

    م

    ن

    ای

    پ

    ر

    س

    (صفحه قبل) ( صفحه بعد )

    https://en.wikipedia.org/wiki/Category:20th-century_Indian_mathematicians

    انجمن زنان در آمار و علوم داده

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    (تغییرمسیر از انجمن زنان در آمار )

    انجمن زنان در آمار و علوم داده (CWS) یک انجمن حرفه‌ای برای زنان در آمار ، علوم داده و زمینه‌های مرتبط است. این انجمن در سال ۱۹۷۱، پس از بحث‌هایی که در سال‌های ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ در جلسات سالانه انجمن آمار آمریکا ، با ریاست دونا بروگان به عنوان اولین رئیس آن، صورت گرفت، تأسیس شد. [ 1 ] [ 2 ] شورای مدیریت، نهاد اصلی مدیریت CWS است. این شورا متشکل از رئیس، رئیس منتخب، رئیس سابق، رئیس سابق، مدیر اجرایی (به‌عنوان نماینده)، خزانه‌دار، دبیر، رئیس عضویت، رئیس کمیته برنامه، رئیس کمیته ارتباطات، رئیس کمیته توسعه حرفه‌ای، رئیس ارتباط با سایر سازمان‌ها و رئیس نمایندگان کشور است. رئیس منتخب، رئیس، رئیس سابق، دبیر، خزانه‌دار و مدیر اجرایی، کمیته اجرایی شورای مدیریت را تشکیل می‌دهند. نحوه اداره CWS در اساسنامه و اساسنامه شرح داده شده است .

    هدف

    [ ویرایش ]

    هدف CWS کمک به آموزش، استخدام و پیشرفت شغلی زنان در آمار، رفع موانع زنان در آمار، تشویق به استفاده از آمار در مسائل زنان و بهبود نمایندگی زنان در سازمان‌های حرفه‌ای برای آمارشناسان است. [ 3 ] CWS جهانی را تصور می‌کند که در آن زنان در حرفه آمار از فرصت‌ها و دسترسی برابر برای تأثیرگذاری بر سیاست‌ها و تصمیمات در محیط‌های کاری، دولت‌ها و جوامع برخوردار باشند. ماموریت این سازمان، پیشرفت شغلی آمارشناسان زن از طریق حمایت، ارائه منابع و فرصت‌های یادگیری، افزایش مشارکت و دیده شدن حرفه‌ای آنها و ترویج و ارزیابی تحقیقاتی است که بر آمارشناسان زن تأثیر می‌گذارد.

    سازمان‌های مرتبط

    [ ویرایش ]

    CWS یک انجمن مستقل است که با سایر انجمن‌های حرفه‌ای آماری، از جمله انجمن آمار آمریکا (ASA)، موسسه آمار ریاضی (IMS)، انجمن آمار کانادا (SSC) و موسسه بین‌المللی آمار (ISI) همکاری می‌کند. CWS ارتباط نزدیکی با ASA دارد و در جلسات مشترک آماری (JSM) که توسط ASA اداره می‌شود و توسط IMS، SSC و سایر انجمن‌های حرفه‌ای حمایت مالی می‌شود، شرکت می‌کند، جایی که حامی بورسیه تحصیلی گرترود ام . کاکس است. این انجمن یک "سازمان خواهر" برای انجمن زنان در ریاضیات است که همزمان با CWS تأسیس شد. [ 3 ]

    فعالیت‌ها

    [ ویرایش ]

    این انجمن به طور منظم ایمیل ارسال می‌کند و رویدادهایی را در جلسات مهم آماری سازماندهی می‌کند. [ 3 ] [ 4 ] از سال 2001، فعالیت‌های آن شامل حمایت مشترک از جایزه فلورانس نایتینگل دیوید با کمیته روسای انجمن‌های آماری نیز بوده است . این "تنها جایزه بین‌المللی در علوم آماری است که ... محدود به زنان است". [ 2 ] CWS هر ساله در دومین سه‌شنبه اکتبر کنفرانس خود را برگزار می‌کند و روز جهانی زنان در آمار و علوم داده (IDWSDS - idwsds.org) را جشن می‌گیرد.

    رهبری

    [ ویرایش ]

    روسای این انجمن شامل موارد زیر بوده‌اند: [ 5 ] [ 6 ]

    منابع

    [ ویرایش ]

    1. تاریخچه انجمن ، انجمن زنان در آمار ، بازیابی‌شده در ۲۰۱۸-۱۲-۱۹
    2. ^پرش به بالا:a b Lin, Xihong; ژنست، مسیحی؛ بنکس، دیوید ال. مولنبرگ، گیرت; اسکات، دیوید دبلیو.وانگ، جین لینگ، ویراستاران. (2014)،گذشته، حال و آینده علم آمار، انتشارات CRC، ص 79، 223،شابک ۹۷۸۱۴۸۲۲۰۴۹۸۸به ویژه به صفحات ۱۰ و ۲۰ مراجعه کنید .
    3. ^پرش به بالا:گلر ، نانسی ال. ( نوامبر -دسامبر 1981)،"انجمن زنان در آمار"،خبرنامه AWM،11(6)
    4. ^ هان، جرالد جی.؛ دوگاناکسوی، نسیپ (۲۰۱۲)، شغلی در آمار: فراتر از اعداد ، جان وایلی و پسران، صفحه ۹۳، شابک ۹۷۸۱۱۱۸۴۹۰۱۳۶
    5. ^ رؤسای جمهور ۱۹۷۱–۲۰۲۰ (PDF) ، انجمن زنان در آمار ، بازیابی شده در ۲۰۲۰-۰۳-۰۲
    6. ^ شورای حکام ، انجمن زنان در آمار ، بازیابی شده در 2018-12-19

    جولیا بینیاس

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    جولیا لوئیز بینیاس، متخصص آمار زیستی آمریکایی است که به خاطر مقالات پراستنادش در زمینه بیماری آلزایمر شناخته شده است .

    تحصیلات و شغل

    [ ویرایش ]

    بیانیاس دکترای خود را در سال ۱۹۹۳ در دانشکده بهداشت عمومی هاروارد به پایان رساند . پایان‌نامه او با عنوان «طراحی و تحلیل مطالعات زمان تا بارداری» و با راهنمایی لوئیز ام. رایان بود . [ 1 ] او برای اداره سرشماری ایالات متحده ، مرکز پزشکی دانشگاه راش و شرکت نیلسن کار کرده است .

    شناخت

    [ ویرایش ]

    بیانیاس در دوره 2005 رئیس انجمن زنان در آمار بود. [ 2 ] او عضو منتخب موسسه بین‌المللی آمار است ، [ 3 ] و در سال 2021 به عنوان عضو انجمن آمار آمریکا انتخاب شد . [ 4 ]

    نشریات منتخب

    [ ویرایش ]

    • ویلسون، رابرت اس. (فوریه 2002)، "مشارکت در فعالیت‌های محرک شناختی و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر"، مجله انجمن پزشکی آمریکا ، 287 (6): 742-8 ، doi : 10.1001/jama.287.6.742 ، PMID 11851541
    • موریس، مارتا کلر ؛ ایوانز، دنیس آ.؛ بینیاس، جولیا ل.؛ تانگنی، کریستین سی.؛ بنت، دیوید آ.؛ ویلسون، رابرت اس.؛ آگاروال، نیلوم؛ اشنایدر، جولی (ژوئیه 2003)، "مصرف ماهی و اسیدهای چرب n-3 و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر"، آرشیو نورولوژی ، 60 (7): 940-6 ، doi : 10.1001/archneur.60.7.940 ، PMID 12873849
    • هبرت، لیسی ای.؛ شر، پاول ای.؛ بینیاس، جولیا ال.؛ بنت، دیوید ای.؛ ایوانز، دنیس ای. (آگوست 2003)، "بیماری آلزایمر در جمعیت ایالات متحده"، آرشیو نورولوژی ، 60 (8): 1119–22 ، doi : 10.1001/archneur.60.8.1119 ، PMID 12925369
    • بینیاس، جولیا ال.؛ بکت، لورل ای .؛ بنت، دیوید ای.؛ ویلسون، رابرت اس.؛ ایوانز، دنیس ای. (نوامبر 2003)، "طراحی پروژه سلامت و پیری شیکاگو (CHAP)"، مجله بیماری آلزایمر ، 5 (5): 349-355 ، doi : 10.3233/JAD-2003-5501 ، PMID 14646025
    • آروانیتاکیس، زوئی؛ ویلسون، رابرت اس.؛ بینیاس، جولیا ال.؛ ایوانز، دنیس ای.؛ بنت، دیوید ای. (مه 2004)، "دیابت شیرین و خطر بیماری آلزایمر و کاهش عملکرد شناختی"، آرشیو نورولوژی ، 61 (5): 661-6 ، doi : 10.1001/archneur.61.5.661 ، PMID 15148141

    منابع

    [ ویرایش ]

    1. ^ پایان‌نامه‌های آمار زیستی ، دانشکده بهداشت عمومی هاروارد تی اچ چان ، بازیابی شده در ۲۰۱۹-۰۱-۰۱
    2. رؤسای جمهور ۱۹۷۱–۲۰۱۷ (PDF) ، انجمن زنان در آمار ، بازیابی شده در ۲۰۱۹-۰۱-۰۱
    3. ^ اعضای انفرادی ، مؤسسه بین‌المللی آمار ، بایگانی‌شده از نسخه اصلی در تاریخ ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۷ ، بازیابی‌شده در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۱۹
    4. فهرست اعضای انجمن آمار آمریکا (ASA Fellows list )، انجمن آمار آمریکا ، بازیابی‌شده در ۲۰۲۱-۰۷-۰۴

    «آمارشناسان آمریکایی»


    آمارشناسان آمریکایی
    ۳۸ زبان

    دسته بندی

    صحبت کنید

    بخوانید

    ویرایش

    مشاهده تاریخچه

    ابزارها




    ظاهر

    پنهان کردن

    Text

    Small

    Standard

    Large

    This page always uses small font size

    Width

    Standard

    Wide

    Color (beta)

    Automatic

    Light

    Dark

    کمک

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    پورتال بیوگرافی

    پورتال ریاضیات

    پورتال ایالات متحده

    ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ آمارشناسان اهل ایالات متحده آمریکا دارد .

    این رده برای مقالاتی دربارهٔ آمارشناسان اهل کشور آمریکای شمالی، ایالات متحده، است .

    طبقه‌بندی : افراد : بر اساس شغل : ریاضیدانان : آمارشناسان : بر اساس ملیت : آمریکایی
    همچنین: ایالات متحده : افراد : بر اساس شغل : ریاضیدانان : آمارشناسان

    فهرست مطالب

    بالا

    ۰–۹

    الف ب پ ت چ چ ح خ د ی ج ک گ ل م ن و ه ی س ش ص ض ط ض ط ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

    زیرشاخه‌ها
    این رده دارای ۷ زیرردهٔ زیر است که در مجموع ۷ زیررده را شامل می‌شود.

    :

    آمارشناسان آفریقایی-آمریکایی (۱۴ ص)

    +

    آماردانان زن اهل ایالات متحده آمریکا (۴۴۳ ص)

    الف

    آمارگیران آمریکایی (۳۸ ص)

    ب

    متخصصان آمار زیستی آمریکایی (۱۱۹ ص)

    دی

    جمعیت‌شناسان آمریکایی (۷۳ ص)

    م

    آماردانان ریاضی اهل ایالات متحده آمریکا (۶۰ ص)

    س

    اعضای هیئت علمی گروه آمار دانشگاه استنفورد (۲۱ ص)

    صفحه‌های ردهٔ «آمارشناسان آمریکایی»
    ۲۰۰ صفحه زیر در این رده قرار دارند، از مجموع تقریباً ۷۶۵ صفحه. این فهرست ممکن است منعکس کننده تغییرات اخیر نباشد .

    (صفحه قبل) ( صفحه بعد )

    الف

    سارا آبراموویتز

    سوزان احمد

    ادواردو آیرولدی

    میر معصوم علی

    ژنورا آلن

    پاول دی. آلیسون

    ریچارد لوری اندرسون

    آندره تروکسل

    ربکا آندریج

    سیسیل آنه

    فرانک آنسکومب

    کلی آرچر

    آرلین اش

    جانا آشر

    سوزان آسمن

    اسکار فلپس آستین

    لئونارد پورتر آیرز

    ب

    راغو راج بهادر

    باربارا بیلار

    جان سی. بایلار سوم

    جان بیلر

    تی‌ای بنکرافت

    موسومی بانرجی

    دیوید ال. بنکس

    ادوارد ویلیام بارانکین

    رینا فویگل باربر

    ریچارد ای. بارلو

    ویلیام بارنز پدر

    دبابراتا باسو

    مری باچر

    نانسی بیتس (آمارشناس)

    دانیل جی. باوئر

    بن بامر

    بتسی بکر

    جیمز بکت (آمارشناس)

    گیلبرت ویلر بیبی

    دونالد ال. بگس

    پیتر ام. بنتلر

    دونالد بنتلی

    هلن برگ

    اگنس برگر

    راجر لی برگر

    مارک برلینر

    دیوید بری

    دان بری (آمارشناس)

    ربکا بتنسکی

    آلبرت ترنر بهاروچا-رید

    پیتر جی. بیکل

    جولیا بینیاس

    نِدرِت بیلور

    لنور ای. بیکسبی

    دیوید بلکول

    ارین بلنکنشیپ

    چستر ایتنر بلیس

    پیتر بلومفیلد (متخصص آمار)

    کارول جویس بلومبرگ

    ایلین بوردمن

    مری الن باک

    جورج بورنستدت

    کنت ای. بولن

    جین ام. بوکر

    کانی ام. بورور

    سوزان شکتر بورتنر

    رابرت اف. بروچ

    برتا سی. بوشولت

    کلر مک‌کی بوون

    آلبرت اچ. بوکر

    اف. دوبوا بومن

    کیمیکو او. بومن

    جعبه جورج ای پی

    باربارا بویز

    رالف ای. بردلی

    اریک بردلو

    هنری براون (آمارشناس)

    ایمی بریورمن

    لئو بریمن

    گلن دبلیو. بریر

    دونا بروگان

    امری ن. براون

    جورج دبلیو. براون (دانشمند کامپیوتر)

    رابرت گودل براون

    کاول براونی

    مارتین ای. برومبا

    جنی برایان

    فلورنتینا بونئا

    جین بورگ

    وارن راندولف برگس

    لین باتلر

    مارگارت کی. باتلر

    سی

    برایان کافو

    تی. تونی کای

    کیت کالدر

    آن آر. کنون

    درو کنون

    جینگ کائو

    یعقوب کاردوزو

    پگی جی. کار

    آلیشیا ال. کاریکویری

    میویس بی. کارول

    ریموند جی. کارول

    کارول اس. کارسون

    معدن چتینکایا-روندل

    رابرت ای. چادوک

    کاترین چالونر

    بث چنس

    جی چن (آماردان)

    یوگو چن

    چنگ هسیائو

    ویکتور چرنوژوکوف

    یوان شی چو

    چونگ کای-لای

    جان ای. کلاوزن

    کلیفورد کلاگ

    ویلیام گمل کاکران

    سی. کلارک کاکرهام

    جیکوب کوهن (آمارشناس)

    کلم کاملی

    رالف ای. کامستاک

    آلانا کانرز

    دلورس کانوی

    بروس کویل

    آر. دنیس کوک

    جروم کورنفیلد

    برنت کول

    توماس ام. کاور

    آماندا کاکس

    گرترود مری کاکس

    ریچارد ترلکلد کاکس

    جان پی. کریون

    آرچیبالد کراسلی

    شین پینگ کوی

    پاتریک جی. کوران

    دی

    کاتبرت دنیل

    جورج دانتزیگ

    نایرانیانا داسگوپتا

    سوسمیتا داتا

    ماری داویدیان

    هارولد تایر دیویس

    بث داوسون

    روز بس

    آنجلا دین

    موریس اچ. دگروت

    جیل دی متیس

    دبلیو. ادواردز دمینگ

    سایرس درمن

    وین دی ساربو

    جیل دیور

    سوزان جی. دولین

    دیویس ریچ دیوی

    دیپاک کی. دی

    پرسی دیاکونیس

    دیوید دیکی

    پائولا دیهر

    ای. ژاکلین دیتز

    کاترین اس. دیپو

    ویلفرید دیکسون

    کیم-آن دو

    ربکا دورج

    فرانچسکا دومینیچی

    دبورا دانل

    لوئیس اسرائیل دوبلین

    ساندرین دودویت

    وانیا دوکیچ

    اچسون جی. دانکن

    اوتیس دادلی دانکن

    اولیو جین دان

    دیوید دانسون

    خوزه دوپوئی

    ادوارد دانا دوراند

    مایر دواس

    ای

    مورگان ارپ (آمارشناس)

    ای. راس اکلر

    ای. راس اکلر جونیور

    دیرک ادلبوتل

    بیل ادی

    چرچیل آیزنهارت

    ماری دی. الدریج

    آرپاد الو

    جیمز السنر

    کتی انسور

    هری انتن

    استیون نیل ایوانز

    ف

    رولند پی. فالکنر

    Yingying فن

    والتر تی. فدرر

    پالی فیگل

    یانگ فنگ (آمارشناس)

    توماس اس. فرگوسن

    ایروینگ فیشر

    اولین فیکس

    بتی فلینگر

    نانسی فلورنوی

    جیمز جی. فورستر

    امیلی بی. فاکس

    مارگریت فرانک

    لستر فرانکل

    کریستین ای. فرانکلین

    لورا جی. فریمن

    جان ای. فروند

    هاوارد فریدمن




    این دسته فقط شامل فایل زیر است.


    جان ارنست فروند.gif۱۹۸ × ۲۸۳؛ ۴۳ کیلوبایت

    راغو راج بهادر

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    راغو راج بهادر

    متولد۳۰ آوریل ۱۹۲۴

    دهلی نو ، هند بریتانیا

    فوت کرد۷ ژوئن ۱۹۹۷ (۷۳ ساله)
    آلما ماترکالج سنت استفان، دهلی
    ، دانشگاه دهلی،
    دانشگاه کارولینای شمالی، چپل هیل
    شناخته شده برایکارایی بهادر،
    الگوریتم اندرسون-بهادر،
    نمایش بهادر-گوش-کیفر
    حرفه علمی
    فیلدهاآمار ریاضی
    موسساتدانشگاه شیکاگو

    راغو راج بهادر (30 آوریل 1924 - 7 ژوئن 1997) یک آماردان هندی بود که توسط همکارانش به عنوان "یکی از معماران نظریه مدرن آمار ریاضی" شناخته می‌شد. [ 1 ] [ 2 ]

    زندگینامه

    [ ویرایش ]

    بهادر در دهلی ، هند متولد شد و مدرک لیسانس (1943) و فوق لیسانس (1945) خود را در رشته ریاضیات از کالج سنت استفان ، دانشگاه دهلی دریافت کرد . [ 3 ] [ 4 ] او دکترای خود را در سال 1950 از دانشگاه کارولینای شمالی زیر نظر هربرت رابینز دریافت کرد و پس از آن به دانشگاه شیکاگو پیوست . او از سال 1956 تا 1961 به عنوان آماردان تحقیقاتی در موسسه آمار هند در کلکته مشغول به کار بود. او بقیه دوران تحصیلی خود را در دانشگاه شیکاگو گذراند . او پسرعموی مادهور جعفری بود . [ 5 ]

    مشارکت‌ها

    [ ویرایش ]

    او مقالات متعددی منتشر کرد [ 6 ] و بیشتر به خاطر مفاهیم « کارایی بهادر » [ 7 ] و نمایش بهادر-گوش-کیفر (به همراه جی. کی. گوش و جک کیفر ) شناخته می‌شود [ 8 ] .

    او همچنین الگوریتم اندرسون-بهادر [ 9 ] را به همراه تئودور ویلبر اندرسون ارائه داد که در آمار و مهندسی برای حل مسائل طبقه‌بندی دودویی، زمانی که داده‌های اصلی دارای توزیع نرمال چند متغیره با ماتریس‌های کوواریانس مختلف هستند، استفاده می‌شود .

    میراث

    [ ویرایش ]

    او بورسیه جان سیمون گوگنهایم (1968-1969) [ 10 ] را داشت و در سال 1974 مدرس والد در IMS بود. [ 4 ] او در طول سال‌های 1974-1975 رئیس موسسه آمار ریاضی بود [ 10 ] و در سال 1986 به عنوان عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا انتخاب شد [ 11 ].

    منابع

    [ ویرایش ]

    1. "درگذشت: راغو راج بهادر، آمار" . دانشگاه شیکاگو کرونیکل . 12 ژوئن 1997 . بازبینی شده در 8 اکتبر 2018 .
    2. ^ تونی مارکانو (۱۳ ژوئن ۱۹۹۷). "آر. آر. بهادر، ۷۳؛ مفهوم آماری خلق‌شده" . نیویورک تایمز . صفحه D ۲۱. بازیابی‌شده در ۳ آگوست ۲۰۲۰ .
    3. ^ بهادر، راغو راج؛ استیگلر، استیون ام. (۲۰۰۲). «سخنرانی‌های آر. آر. بهادر در باب نظریه تخمین» . شابک ۹۷۸۰۹۴۰۶۰۰۵۳۹.
    4. ^ a bپرش به بالا: "راغو راج بهادر" . مرجع آکسفورد . بازیابی شده در ۱۷ ژوئن ۲۰۱۳ . {{cite journal}}نیازمندی‌های نشریه : استناد به نشریه |journal=( کمک )
    5. مارکانو، تونی (۱۳ ژوئن ۱۹۹۷). "آر.آر. بهادر، ۷۳؛ مفهوم آماری خلق‌شده" . نیویورک تایمز . بازیابی‌شده در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۳ .
    6. ^ [1] رزومه بهادر در دانشگاه شیکاگو ارائه شد
    7. ^ [2] مقاله‌ای دربارهٔ کارایی بهادر
    8. ^ لاهیری، اس. ان (1992). "درباره نمایش بهادر-گوش-کیفر از چندک‌های نمونه". آمار و احتمالات نامه‌ها . 15 (2): 163-168 . doi : 10.1016/0167-7152(92)90130-w .
    9. ^ طبقه‌بندی به دو توزیع نرمال چند متغیره با ماتریس‌های کوواریانس متفاوت (۱۹۶۲)، تی. دبلیو. اندرسون، آر. آر. بهادر، سالنامه آمار ریاضی
    10. ^پرش به بالا:الف ب "راغو راج بهادر".آکادمی ملی علوم هند. بازیابی شده در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۳.
    11. ^ "کتاب اعضا، ۱۷۸۰–۲۰۱۰: فصل B" (PDF) . آکادمی هنر و علوم آمریکا . بازیابی شده در ۵ مه ۲۰۱۱ .

    اریک تمپل بل

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    برای افراد دیگری با نام اریک بل، به اریک بل (ابهام‌زدایی) مراجعه کنید .

    اریک تمپل بل

    نقاشی از اریک تمپل بل در سال ۱۹۳۱

    متولد۷ فوریه ۱۸۸۳

    پیترهد ، اسکاتلند

    فوت کرد۲۱ دسامبر ۱۹۶۰ (۷۷ سال)

    واتسونویل، کالیفرنیا ، ایالات متحده آمریکا

    ملیتاسکاتلندی
    آموزشدانشگاه استنفورد،
    دانشگاه واشنگتن
    ، دانشگاه کلمبیا (دکترا)
    شناخته شده براینظریه اعداد
    سری بل
    چندجمله‌ای‌های بل
    اعداد
    بل مثلث بل
    اعداد بل مرتب
    مردان ریاضی
    جوایزجایزه یادبود بوخر (۱۹۲۴)
    حرفه علمی
    فیلدهاریاضیات
    موسساتدانشگاه واشنگتن،
    موسسه فناوری کالیفرنیا
    مشاور دکترافرانک نلسون کول
    کاسیوس کیسر
    دانشجویان دکترامورگان وارد
    ژو پی یوان

    اریک تمپل بل (۷ فوریه ۱۸۸۳ - ۲۱ دسامبر ۱۹۶۰) ریاضیدان ، مربی و نویسنده علمی تخیلی متولد اسکاتلند بود که بیشتر عمر خود را در ایالات متحده زندگی کرد. [ 1 ] او آثار غیرداستانی را با استفاده از نام کوچک خود و آثار داستانی را با نام جان تین منتشر کرد . [ 2 ]

    اوایل زندگی و تحصیلات

    [ ویرایش ]

    اریک تمپل بل در پیترهد ، آبردین ، اسکاتلند به عنوان سومین فرزند از سه فرزند هلن جین لیال و جیمز بل جونیور متولد شد . [ 3 ] : 17  پدرش، که یک وکیل بود، در سال 1884، زمانی که اریک پانزده ماهه بود، به سن خوزه، کالیفرنیا نقل مکان کرد . پس از مرگ پدرش در 4 ژانویه 1896، خانواده به بدفورد ، انگلستان بازگشتند.

    بل در مدرسه مدرن بدفورد [ 3 ] تحصیل کرد ، جایی که معلمش ادوارد مان لانگلی او را به ادامه تحصیل در رشته ریاضیات ترغیب کرد. بل در سال 1902 از طریق مونترال به ایالات متحده بازگشت . او از دانشگاه استنفورد (1904)، دانشگاه واشنگتن (1908) و دانشگاه کلمبیا (1912) [ 4 ] (جایی که او دانشجوی کاسیوس جکسون کیسر بود ) مدرک گرفت.

    شغل

    [ ویرایش ]

    بل ابتدا عضوی از هیئت علمی دانشگاه واشنگتن و سپس در موسسه فناوری کالیفرنیا بود . در زمان حضورش در دانشگاه واشنگتن، به هاوارد پی. رابرتسون تدریس می‌کرد و او را تشویق کرد تا برای تحصیلات دکترای خود در دانشگاه کلتک ثبت نام کند. [ 4 ]

    بل در نظریه اعداد تحقیق کرد ؛ به ویژه سری‌های بل را ببینید . او تلاش کرد - هرچند کاملاً موفق نبود - تا حساب دیفرانسیل و انتگرال سنتی آمبرال (که در آن زمان همان "روش نمادین" بلیسارد تلقی می‌شد) را از نظر منطقی دقیق کند. او همچنین با استفاده از توابع مولد ، که به عنوان سری‌های توانی رسمی در نظر گرفته می‌شدند ، بدون توجه به همگرایی ، کارهای زیادی انجام داد . او سرنام چندجمله‌ای‌های بل و اعداد بل در ترکیبیات است .

    در سال 1924، بل به خاطر کارهایش در آنالیز ریاضی، جایزه یادبود بوخر را دریافت کرد . در سال 1927، او به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب شد . [ 4 ] او در سال 1937 به عضویت انجمن فلسفی آمریکا انتخاب شد . [ 5 ] او در سال 1960 در واتسونویل، کالیفرنیا درگذشت . [ 6 ]

    کار

    [ ویرایش ]

    داستان و شعر

    [ ویرایش ]

    در اوایل دهه 1920، بل چندین شعر بلند نوشت. او همچنین چندین رمان علمی تخیلی با نام مستعار جان تین نوشت که به طور مستقل برخی از اولین ابزارها و ایده‌های علمی تخیلی را ابداع کرد. [ 7 ] رمان‌های او بعداً به صورت سریالی در مجلات نیز منتشر شدند. باسیل داونپورت ، در نیویورک تایمز ، تین را به عنوان "یکی از اولین دانشمندان واقعی که داستان علمی تخیلی نوشت [که] تلاش زیادی برای بیرون آوردن آن از مرحله پلیس و دزد بین سیاره‌ای انجام داد" توصیف کرد. اما او نتیجه گرفت که "[تین] متأسفانه به عنوان یک رمان‌نویس، از نظر سبک و به ویژه در شخصیت‌پردازی، کمبودهایی دارد". [ 8 ]

    نوشتن درباره ریاضیات

    [ ویرایش ]

    بل کتابی از مقالات زندگینامه‌ای با عنوان « مردان ریاضی» نوشت (که یک فصل از آن اولین روایت عمومی از سوفیا کووالوسکایا ، ریاضیدان قرن نوزدهم، بود ) که هنوز در حال چاپ است. او در ابتدا آن را با عنوان «زندگی ریاضیدانان» نوشت ، [ 9 ] اما ناشران، سیمون و شوستر ، حدود یک سوم آن (125000 کلمه) را حذف کردند و برای پیوند دادن با کتاب «مردان هنر» (نوشته توماس کریون )، عنوان «مردان ریاضی» را به آن دادند که او دوست نداشت. [ 10 ] این کتاب الهام‌بخش ریاضیدانان برجسته‌ای از جمله جولیا رابینسون ، [ 11 ] جان فوربز نش جونیور ، [ 12 ] و اندرو وایلز [ 13 ] برای شروع حرفه خود در ریاضیات بود. با این حال، مورخان ریاضیات صحت بخش زیادی از تاریخ بل را مورد بحث قرار داده‌اند. در واقع، بل بین حکایت و تاریخ تمایز دقیقی قائل نمی‌شود. او به دلیل رمانتیک جلوه دادن اواریست گالوا بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است . برای مثال: «روایت [ای.تی.] بل [از زندگی گالوا]، که تاکنون مشهورترین روایت بوده، در عین حال ساختگی‌ترین روایت نیز هست.» [ 14 ] برخورد او با گئورگ کانتور ، که روابط کانتور با پدرش و با لئوپولد کرونکر را به کلیشه‌ها تقلیل می‌داد، حتی با شدت بیشتری مورد انتقاد قرار گرفته است. [ 15 ]

    در حالی که این کتاب زیر چاپ بود، او کتاب دیگری به نام «خدمتکار علوم» را نیز نوشت و منتشر کرد . [ 10 ] کتاب بعدی بل، «توسعه ریاضیات» کمتر مشهور بوده است، اما زندگینامه‌نویس او، کنستانس رید، آن را دارای نقاط ضعف کمتری می‌داند. [ 16 ] کتاب او در مورد آخرین قضیه فرما ، «آخرین مسئله »، یک سال پس از مرگش منتشر شد و ترکیبی از تاریخ اجتماعی و تاریخ ریاضیات است. [ 17 ] این کتاب الهام‌بخش ریاضیدان اندرو وایلز برای حل این مسئله شد. [ 18 ]

    پاول هافمن در کتاب خود درباره پاول اردوش ، با عنوان « مردی که فقط عاشق اعداد بود »، نوشت:

    بل... استعداد نادری در کلمات و همچنین اعداد داشت. بل نوشت کسانی که شاهد حقایق عمیق ریاضیات بوده‌اند، «چیزی را تجربه کرده‌اند که هیچ عروس دریایی هرگز احساس نکرده است.» او استعداد خاصی در خلاصه کردن مختصر و مفید شخصیت یک انسان داشت: بل گفت فیثاغورث، که عرفانش ریاضیات او را مختل کرده بود، «یک دهم نابغه و نه دهم مزخرف محض» بود. و اگر نثر بل گاهی اوقات گل و بلبل بود، « آخرین مسئله» و اثر شناخته‌شده‌تر او در سال 1937، «مردان ریاضی »، بذر علاقه به ریاضیات را در سه نسل از خوانندگان کاشتند. [ 19 ]

    کتاب‌های غیرداستانی

    [ ویرایش ]

    • نظریه حسابی برخی از توابع عددی ، سیاتل واشنگتن، دانشگاه، ۱۹۱۵، ۵۰ صفحه. نسخه PDF/DjVu از بایگانی اینترنت .
    • کوانتیک سیکلوتومی پنج تایی ، لنکستر، پنسیلوانیا، شرکت چاپ نیو ارا، ۱۹۱۲، ۹۷ صفحه.
    • حساب جبری ، نیویورک، انجمن ریاضی آمریکا، ۱۹۲۷، ۱۸۰ صفحه.
    • رد علم ، سیاتل، کتابفروشی دانشگاه واشنگتن، ۱۹۳۰، ۴۰ صفحه.
    • ملکه علوم ، استچرت، ۱۹۳۱، ۱۳۸ صفحه.
    • عددشناسی ، بالتیمور: شرکت ویلیامز و ویلکینز، ۱۹۳۳، ۱۸۷ صفحه. LCCN ۳۳-۶۸۰۸
    • در جستجوی حقیقت ، بالتیمور، رینال و هیچکاک، ۱۹۳۴، ۲۷۹ صفحه.
      • چاپ مجدد: شرکت ویلیامز و ویلکینز، ۱۹۳۵
    • ندیمه علوم ، ویلیامز و ویلکینز ، 1937، 216 صفحه. [ 20 ]
    • انسان و کمربندهای نجاتش ، نیویورک، انتشارات رینال و هیچکاک، ۱۹۳۸، ۳۴۰ صفحه.
      • چاپ مجدد: انتشارات جورج آلن و آنوین، ۱۹۳۵، چاپ دوم ۱۹۴۶
      • چاپ مجدد: انتشارات کسینجر، ۲۰۰۵
    • مردان ریاضی ، نیویورک، انتشارات سیمون و شوستر، ۱۹۳۷، ۵۹۲ صفحه.
    • توسعه ریاضیات ، نیویورک، مک‌گرا-هیل، ۱۹۴۰، ۶۳۷ صفحه.
      • چاپ دوم: نیویورک، مک‌گراو-هیل، ۱۹۴۵، ۶۳۷ صفحه.
      • چاپ مجدد: انتشارات دوور، ۱۹۹۲
    • جادوی اعداد ، انتشارات ویتلسی هاوس، ۱۹۴۶، ۴۱۸ صفحه.
    • ریاضیات: ملکه و خادم علم ، مک‌گرا-هیل ، ۱۹۵۱، ۴۳۷ صفحه.
    • آخرین مسئله ، نیویورک، انتشارات سیمون و شوستر ، ۱۹۶۱، ۳۰۸ صفحه.

    مقالات علمی

    [ ویرایش ]

    رمان‌ها

    [ ویرایش ]

    یاقوت کبود بنفش در شماره آگوست ۱۹۴۸ مجله « اسرار شگفت‌انگیز مشهور» تجدید چاپ شد .

    شعر

    [ ویرایش ]

    • خواننده (۱۹۱۶)

    منابع

    [ ویرایش ]

    1. ^ "اریک تمپل بل" . www.britannica.com . بازیابی شده در ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴ .
    2. «بل، اریک تمپل، (۷ فوریه ۱۸۸۳–۲۱ دسامبر ۱۹۶۰)، استاد ریاضیات، مؤسسه فناوری کالیفرنیا، پاسادنا، از سال ۱۹۲۶» . WHO'S WHO & WHO WAS WHO . ۲۰۰۷. doi : 10.1093/ww/9780199540884.013.U234623 . شابک ۹۷۸-۰-۱۹-۹۵۴۰۸۹-۱.
    3. ^ ای‌بی ریدپرش به بالا: ، کنستانس (۲۵ ژانویه ۱۹۹۳). جستجوی ای‌تی بل: همچنین با نام جان تین شناخته می‌شود . انتشارات دانشگاه کمبریج. شابک ۹۷۸۰۸۸۳۸۵۵۰۸۹- از طریق کتاب‌های گوگل.
    4. ^ a b cپرش به بالا: گودشتاین، جودیت آر .؛ بابیت، دونالد (ژوئن-ژوئیه 2013)، "ای‌تی بل و ریاضیات در کلتک بین جنگ‌ها" (PDF) ، اطلاعیه‌های انجمن ریاضی آمریکا ، 60 (6): 686-698 ، doi : 10.1090/noti1009 ، بازیابی شده در 30 ژوئن 2013
    5. ^ "تاریخچه اعضای APS" . search.amphilsoc.org . بازیابی شده در ۳۰ مه ۲۰۲۳ .
    6. ^ گودشتاین، جودیت آر.؛ بابیت، دونالد. "اریک تی. بل (۱۸۸۳–۱۹۶۰): خاطرات زندگینامه‌ای" (PDF) . بازیابی شده در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۴ .
    7. ^ رید، کنستانس (1993)، جستجوی ای‌تی بل ، طیف MAA، انجمن ریاضی آمریکا، صفحه 253، او [گلن هیوز، استاد ادبیات انگلیسی] درباره بل نوشت: «بیشتر نویسندگان داستان، در نهایت، در درجه اول نویسندگان داستان هستند. برخی از آنها ممکن است در پرداختن به طرح داستان یا شخصیت‌پردازی، ظرافت بیشتری نشان دهند، اما هیچ‌کدام از آنها در عظمت مفهوم یا دقت جزئیات از بل پیشی نمی‌گیرند. همیشه این احساس عجیب وجود دارد که [او] با احتمالات سروکار دارد و بسیاری از عجیب‌ترین رویاهای او چیزی جز پیش‌نمایش کابوس‌هایی نیستند که برای نسل بشر در نظر گرفته شده است.»
    8. داونپورت، باسیل (۱۹ اکتبر ۱۹۵۲)، «قلمرو آدم فضایی‌ها»، نیویورک تایمز .
    9. ^ رید، ص ۲۷۳
    10. ^ الف.ب. ریدپرش به بالا: ، صفحات ۲۷۶–۲۷۷
    11. رید، کنستانس (۱۹۹۶)، جولیا، زندگی در ریاضیات ، طیف MAA، انتشارات دانشگاه کمبریج، صفحه ۲۵، شابک ۹۷۸۰۸۸۳۸۵۵۲۰۱تنها ایده‌ای که از ریاضیات واقعی داشتم از کتاب «مردان ریاضی» آمده بود. در آن کتاب برای اولین بار نگاهی اجمالی به یک ریاضیدان انداختم. نمی‌توانم بیش از این بر اهمیت چنین کتاب‌هایی در مورد ریاضیات در زندگی فکری دانشجویی مثل خودم که کاملاً از ریاضیدانان محقق دور است، تأکید کنم.
    12. ^ کوهن، هارولد دبلیو.؛ ناسار، سیلویا (۲۰۰۲)، اصول جان نش ، انتشارات دانشگاه پرینستون، صفحه ۶ ، شابک ۹۷۸۰۶۹۱۰۹۵۲۷۱زمانی که دانش‌آموز دبیرستان بودم، کتاب کلاسیک «مردان ریاضی» نوشته‌ی ای.تی. بل را می‌خواندم و به یاد دارم که در اثبات قضیه‌ی کلاسیک فرما در مورد یک عدد صحیح که p بار در خودش ضرب شده و p عدد اول است، موفق شدم.
    13. هاجکین، لوک (۲۰۰۵)، تاریخ ریاضیات: از بین‌النهرین تا مدرنیته ، انتشارات دانشگاه آکسفورد، صفحه ۲۵۴، شابک ۹۷۸۰۱۹۱۶۶۴۳۶۶این واقعیت که وایلز در کودکی با کتاب رومانتیک و شخصی‌سازی‌شده‌ی « مردان ریاضیدان» نوشته‌ی ای.تی. بل، انگیزه پیدا کرد تا آرزوی حل مسئله‌ی «آخرین قضیه‌ی فرما» را در سر بپروراند ، خود نشانه‌ای از قدرتی است که یک دیدگاه خاص از تاریخ ریاضیات می‌تواند اعمال کند.
    14. ^ روتمن (۱۹۸۲)، ۱۰۳.
    15. عمدتاً رجوع کنید به گراتان-گینس، ایور (۱۹۷۱)، «به سوی زندگینامه‌ای از گئورگ کانتور»، سالنامه علم ۲۷: ۳۴۵–۳۹۱.
    16. جستجوی ای.تی. بل ، صفحه ۳۰۷، کتاب «توسعه ریاضیات» هنوز هم [آلبرت دبلیو.] تاکر، متخصص توپولوژی - در میان کتاب‌های تاریخ ریاضیات - را «جالب‌ترین کتاب از نظر من» می‌داند. برخلاف مردان ریاضی ، که او آن را «تقریباً داستانی» می‌داند، کتاب « توسعه ریاضیات » برای مخاطبان اساساً حرفه‌ای در نظر گرفته شده بود.
    17. ^ جستجوی ای.تی. بل ، صفحه ۳۵۲، سی سال بعد، کتاب [ آخرین مسئله ] توسط انجمن ریاضی آمریکا با مقدمه‌ای از آندروود دادلی - که در توصیف آن کمی مشکل داشت - دوباره منتشر شد. «این یک کتاب ریاضی نیست. صفحات بدون هیچ معادله‌ای می‌گذرند، و در کتاب‌های ریاضی به شما چیزهایی مانند اینکه اسپارتی‌های باستان «به اندازه گوریل‌ها قوی و به اندازه آجر (از جمله سرشان) سخت بودند» گفته نمی‌شود... این یک کتاب غیرمعمول است.» دادلی نتیجه گرفت - به همان اندازه غیرمعمول که نویسنده‌اش آن را نوشته بود.
    18. ^ براود، ویلیام جی. (۳۱ ژانویه ۲۰۲۲). «وارث نفت تگزاس که جرات غیرممکن ریاضی را به دست گرفت» . نیویورک تایمز . ISSN 0362-4331 . بازیابی شده در ۱ فوریه ۲۰۲۲ .
    19. هافمن، پاول (۱۹۹۸)، مردی که فقط اعداد را دوست داشت: داستان پاول اردوش و جستجوی حقیقت ریاضی ، هایپریون، ص. [1] ، شابک ۹۷۸-۰-۷۸۶۸-۶۳۶۲-۴
    20. ^ فرانکلین، فیلیپ (اکتبر 1937). "اثر بررسی‌شده: خدمتکار علوم اثر ای. تی. بل". ماهنامه ریاضی آمریکا . 44 (8): 530–532 . doi : 10.2307/2301235 . JSTOR 2301235 .

    منابع

    [ ویرایش ]

    • رید، کنستانس (۱۹۹۳). جستجوی ای.تی. بل، همچنین با نام جان تین شناخته می‌شود . واشنگتن دی.سی: انجمن ریاضی آمریکا. x + ۳۷۲ صفحه. شابک ۰-۸۸۳۸۵-۵۰۸-۹. او سی ال سی ۲۹۱۹۰۶۰۲ .
    • روتمن، تی. (1982). «نابغه و زندگینامه‌نویسان: داستان‌پردازی اواریست گالوا». ماهنامه ریاضیات آمریکا

    «ریاضی‌دانان آمریکایی قرن بیستم»

    الف

    ب

    https://en.wikipedia.org/wiki/Category:20th-century_American_mathematicians

    آنتونی جوزف پنیکو

    از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

    آنتونی "تونی" جوزف پنیکو (۱۱ ژوئن ۱۹۲۳، فیلادلفیا - ۱۹ نوامبر ۲۰۱۱، میسوری) ریاضیدان و مهندس آمریکایی بود. او به خاطر قضیه پنیکو، [ 1 ] حل‌پذیری پنیکو و سری پنیکو شناخته شده است. [ 2 ] [ 3 ]

    پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان فیلادلفیای جنوبی ، به پنیکو بورسیه تحصیلی دانشگاه پنسیلوانیا اعطا شد . او در سال 1946 با مدرک لیسانس فیزیک و در سال 1950 با مدرک دکترای ریاضیات از آنجا فارغ‌التحصیل شد. [ 4 ] عنوان پایان‌نامه او که زیر نظر ریچارد دی. شافر نوشته شده بود، قضیه اصلی ودربرن برای جبرهای جردن است . [ 5 ] این قضیه که تعمیمی از قضیه‌ای از ای. ای. آلبرت است، در سال 1951 در مجله Transactions of the American Mathematical Society منتشر شد. [ 1 ] در جلسه کنگره بین‌المللی ریاضیدانان در سال 1950 ، او سخنران مورد تایید (اما نه مدعو) بود. [ 6 ] در اکتبر 1969، او مقاله‌ای با عنوان « هویت‌های آنالیز تابعی برای نگاشت‌های دوجمعی روی ماژول‌هایی با اسکالر غیرانجمنی» را در ششصد و شصت و هشتمین جلسه انجمن ریاضی آمریکا ارائه کرد . [ 7 ]

    پنیکو پس از دریافت مدرک دکترا، به همراه همسرش به منطقه بوستون نقل مکان کرد و در آنجا در کالج تافتس به تدریس ریاضیات پرداخت . در اواسط دهه 1950 خانواده به شمال کالیفرنیا نقل مکان کردند و در آنجا به عنوان متخصص ارشد مهندسی در آزمایشگاه‌های تحقیقاتی GTE مشغول به کار شد . در اوایل دهه 1960، او به عنوان ریاضیدان ارشد تحقیقاتی در موسسه تحقیقاتی استنفورد مشغول به کار شد و همچنین به صورت پاره وقت در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و دانشگاه استنفورد تدریس کرد . در سال 1966، پنیکو استاد ریاضیات در دانشگاه میسوری-رولا (که در سال 2008 به دانشگاه علوم و فناوری میسوری تغییر نام داد ) شد. او در سال 1986 به عنوان استاد ممتاز بازنشسته شد. [ 4 ]

    در سال ۱۹۴۸ او با اوا یارمکو (۱۹۲۵–۲۰۱۷) ازدواج کرد. آنها صاحب دو پسر به نام‌های دیوید آنتونی پنیکو (۱۹۵۲–۲۰۰۸) و استفن جان پنیکو (۱۹۵۶–۲۰۲۵) شدند. آنتونی جی. پنیکو در سال ۲۰۱۱ درگذشت. [ 4 ]

    نشریات منتخب

    [ ویرایش ]

    منابع

    [ ویرایش ]

    1. ^ a bپرش به بالا: پنیکو، ای.جی (1951). "قضیه اصلی ودربرن برای جبرهای جردن" . تراکنش‌های انجمن ریاضی آمریکا . 70 (3): 404. doi : 10.1090/S0002-9947-1951-0041120-7 . ISSN 0002-9947 .
    2. ^ جاکوبسون، ناتان (31 دسامبر 1968). ساختار و نمایش جبرهای جردن . انجمن ریاضی آمریکا. صفحه 332. شابک ۹۷۸-۰-۸۲۱۸-۴۶۴۰-۷.
    3. ^ مک‌کریمون، کوین (1983). "پوچی قوی ایده‌آل‌های قابل حل در جبرهای درجه دوم جردن" (PDF) . مجله جبر . 81 (2): 488–507 . doi : 10.1016/0021-8693(83)90199-0 .
    4. ^ a b cپرش به بالا: "پیوست B. (آگهی ترحیم) دکتر آنتونی جوزف (تونی) پنیکو؛ صورتجلسه جلسه عمومی هیئت علمی" (PDF) . دانشگاه علوم و فناوری میسوری (registrar.mst.edu) . ۱ مه ۲۰۱۲.
    5. ^ آنتونی جوزف پنیکو در پروژه تبارشناسی ریاضیات
    6. ^ « درباره ساختار جبرهای استاندارد نوشته ای. جی. پنیکو». مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی ریاضیدانان، کمبریج، ماساچوست . جلد ۱. ۱۹۵۰. صفحه ۳۲۰.
    7. ^ "25 اکتبر 1969، کمبریج، ماساچوست، جلسه؛ برنامه جلسات؛ خلاصه جلسات؛ اتحادهای آنالیز تابعی برای نگاشت‌های دوجمعی روی مدول‌ها با اسکالرهای غیرانجمنی، نوشته آنتونی جی. پنیکو" (PDF) . اطلاعیه‌های انجمن ریاضی آمریکا . 16

    جبرشناسان آمریکایی

    اضافه کردن زبان‌ها

    ابزارها

          ظاهر

          پنهان کردن

          متن

          • کوچک

            استاندارد

            بزرگ

            این صفحه همیشه از اندازه فونت کوچک استفاده می‌کند

          عرض

          • استاندارد

            عریض

          رنگ (بتا)

          • خودکار

            نور

            تیره

          کمک

          از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

          صفحه‌های ردهٔ «جبرشناسان آمریکایی»

          ۵۳ صفحهٔ زیر در این رده قرار دارند که از مجموع ۵۳ صفحه تشکیل شده‌اند. این فهرست ممکن است منعکس‌کنندهٔ تغییرات اخیر نباشد .

          الف

          ب

          سی

          دی

          ای

          ف

          جی

          ح

          جی

          ک

          ل

          م

          ای

          پ

          س

          ر

          س

          تی

          دبلیو

          مشخصه اویلر و نابرابری‌ها برای گروه‌های کلاینی

          مشخصه اویلر و نابرابری‌ها برای گروه‌های کلاینی
          مقالات HTML ارائه شده توسط AMS MathViewer

          نوشته ویلیام ابیکوف

          مجموعه مقالات ریاضی آمریکا، شماره ۹۷ (۱۹۸۶)، ۵۹۳-۶۰۱

          شناسه دیجیتال: https://doi.org/10.1090/S0002-9939-1986-0845971-7

          چکیده:

          دسته‌ای از گروه‌های کلاینیِ بدون پیچشِ تولید شده به صورت متناهی تعریف شده است. برای گروه‌های در این دسته، نسخه‌های تیز - با جملات خطا - از نامساوی‌های استاندارد ارائه شده است. همچنین، تخمین‌های تیز برای تعداد نوک تیزها و مجموع رتبه‌های زیرگروه‌های سهموی حلقوی غیرمزدوج حداکثری ارائه شده است.منابع

            مقالات مشابه

              اطلاعات کتابشناختی

              • © حق نشر ۱۹۸۶ انجمن ریاضی آمریکا
              • مجله: مجموعه مقالات ریاضی آمریکا، شماره ۹۷ (۱۹۸۶)، ۵۹۳-۶۰۱
              • MSC: اولیه 30F40؛ ثانویه 57N10
              • شناسه دیجیتال: https://doi.org/10.1090/S0002-9939-1986-0845971-7
              • بررسی MathSciNet: 84597

              ویلیام ابیکوف

              از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

              ویلیام ابیکاف (متولد ۱۹۴۴) ریاضیدان آمریکایی است. او از سال ۱۹۸۱ استاد ریاضیات در دانشگاه کنتیکت بوده است. [ 1 ]

              ابیکوف دکترای خود را در سال 1971 از دانشکده مهندسی پلی تکنیک دانشگاه نیویورک تحت نظارت ژرژ گوستاو ویل دریافت کرد. [ 2 ] در سال 2012، ابیکوف به عضویت انجمن ریاضی آمریکا درآمد . [ 3 ]

              آثار برگزیده

              [ ویرایش ]

              منابع

              [ ویرایش ]

              1. ^ «ویلیام ابیکوف »
              2. ^ ویلیام ابیکوف در پروژه تبارشناسی ریاضیات
              3. «فهرست اعضای انجمن ریاضی آمریکا» .

              موریس آوسلندر

              از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

              موریس آسلندر (3 آگوست 1926 - 18 نوامبر 1994) ریاضیدان آمریکایی [ 1 ] بود که روی جبر جابجایی ، جبر همولوژیک و نظریه نمایش جبرهای آرتین (مثلاً جبرهای انجمنی با ابعاد محدود روی یک میدان) کار کرد. او قضیه آسلندر-بوخسباوم مبنی بر فاکتوریل بودن حلقه‌های محلی منظم ، فرمول آسلندر-بوخسباوم را اثبات کرد و با همکاری ایدون رایتن ، نظریه آسلندر-ریتن و جبرهای آسلندر را معرفی کرد .

              آسلندر که در بروکلین ، نیویورک متولد شده بود ، مدرک لیسانس و دکترای خود را (1954) از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد . او در سال‌های 1956-1957 به عنوان محقق مهمان در مؤسسه مطالعات پیشرفته مشغول به کار بود . [ 2 ] او از سال 1957 تا زمان مرگش در تروندهایم ، نروژ در سن 68 سالگی، استاد دانشگاه براندیس بود. [ 3 ] او در سال 1971 به عنوان عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا انتخاب شد. [ 4 ]

              پس از مرگ او، مادرش، همسر بیوه‌اش، یک دختر و یک پسر از او به یادگار ماندند. [ 3 ] همسر بیوه‌اش، برنیس ال. آسلندر (21 نوامبر 1931 - 18 ژوئن 2022)، استاد ممتاز ریاضیات در دانشگاه ماساچوست در بوستون بود . [ 5 ] [ 6 ] تا سال 2022، پسرش فیلیپ آسلندر استاد دانشکده ادبیات، رسانه و ارتباطات در دانشگاه جورجیا تک است ، [ 7 ] و دخترش لئورا آسلندر استاد تاریخ در دانشگاه شیکاگو است . [ 8 ] برادر موریس آسلندر، لوئیس آسلندر، نیز ریاضیدان بود. [ 9 ]

              نشریات منتخب

              [ ویرایش ]

              اسکولیا پروفایلی برای موریس آوسلندر (Q2354086) دارد .

              مقالات

              [ ویرایش ]

              کتاب‌ها

              [ ویرایش ]

              منابع

              [ ویرایش ]

              یادداشت‌ها

              1. ^ اوکانر و رابرتسون ، موریس آوسلندر .
              2. مؤسسه مطالعات پیشرفته: جامعه‌ای از پژوهشگران ، بایگانی‌شده در ۲۰۱۳-۰۱-۰۶ در Wayback Machine
              3. ^پرش به بالا:الف ب "موریس آسلندر، ریاضیدان، ۶۸". نیویورک تایمز . ۱۰ دسامبر ۱۹۹۴. بازیابی شده در ۲۷ آوریل ۲۰۱۱.
              4. ^ "کتاب اعضا، ۱۷۸۰-۲۰۱۰: فصل الف" (PDF) . آکادمی هنر و علوم آمریکا . بازیابی شده در ۲۷ آوریل ۲۰۱۱ .
              5. "برنیس آوسلندر" . مراسم خاکسپاری یهودیان شیکاگو - کلیسای اسکوکی؛ شیکاگو تریبون . ۱۸ ژوئن ۲۰۲۲. بازیابی شده در ۱۹ ژوئن ۲۰۲۲ .
              6. ^ پیرس، کاتلین (۲۶ فوریه ۲۰۱۲). «آیا باید بماند یا باید برود؟ کوچک‌سازی در طول یک اسباب‌کشی به معنای تصمیم‌گیری‌های دشوار در مورد آنچه باید نگه داشته شود است» . بوستون گلوب . بازیابی شده در ۲۶ ژانویه ۲۰۲۰ .
              7. ^ «فیلیپ آسلندر» . دانشکده ادبیات، رسانه و ارتباطات، دانشگاه جورجیا تک .
              8. «لئورا آوسلندر، استاد تاریخ اجتماعی اروپا» . دپارتمان تاریخ دانشگاه شیکاگو. بایگانی‌شده از نسخه اصلی در ۱۹ مارس ۲۰۱۲. بازیابی‌شده در ۱۱ مارس ۲۰۱۲ .
              9. ^ اوکانر و رابرتسون ، لوئیس آوسلندر .
              10. ^ استنگر، آلن (۲۶ نوامبر ۲۰۱۴). «مروری بر گروه‌ها، حلقه‌ها، مدول‌ها نوشته موریس آسلندر و دیوید بوکسباوم» . MAA Reviews، انجمن ریاضی آمریکا .
              11. رینگل، کلاوس مایکل (۱۹۹۶). "بررسی نظریه بازنمایی جبرهای آرتین توسط موریس اوسلندر، ایدون ریتن و سوره اسمالو" (PDF) . گاو نر عامر ریاضی Soc. (NS) . 33 (4): 509– 517. doi : 10.1090/S0273-0979-96-00683-0 .

              منابع

              حلقه‌های نوتری

              [ ویرایش ]

              نوشتار اصلی: حلقه نوتری

              اگر هر زنجیره صعودی از آرمان‌ها0{\displaystyle 0\subseteq I_{0}\subseteq I_{1}\subseteq \dots \subseteq I_{n}\subseteq I_{n+1}\dots }ایستا می‌شود، یعنی فراتر از یک شاخص ثابت می‌ماندن{\displaystyle n}به طور معادل، هر ایده‌آلی توسط تعداد متناهی از عناصر تولید می‌شود، یا، با این حال معادل، زیرمدول‌های مدول‌های تولید شده متناهی، به صورت متناهی تولید می‌شوند.

              نوتری بودن یک شرط متناهی بودن بسیار مهم است و این شرط تحت بسیاری از عملیات‌هایی که مکرراً در هندسه رخ می‌دهند، حفظ می‌شود. برای مثال، اگرر{\displaystyle R}نوتری باشد، پس حلقه چندجمله‌ای نیز نوتری است.{\displaystyle R\left[X_{1},X_{2},\dots ,X_{n}\right]}(طبق قضیه پایه هیلبرت )، هرگونه محلی‌سازیس−۱ر{\displaystyle S^{-1}R}و همچنین هر حلقه عاملیر/من{\displaystyle R/I}.

              هر حلقه غیر نوتریر{\displaystyle R}اتحاد زیرحلقه‌های نوتری آن است . این واقعیت که به عنوان تقریب نوتری شناخته می‌شود ، امکان تعمیم قضایای خاصی را به حلقه‌های غیر نوتری فراهم می‌کند.

              حلقه‌های آرتینیان

              [ ویرایش ]

              یک حلقه، آرتینی (به نام امیل آرتین ) نامیده می‌شود ، اگر هر زنجیره نزولی از ایده‌آل‌ها{\displaystyle R\supseteq I_{0}\supseteq I_{1}\supseteq \dots \supseteq I_{n}\supseteq I_{n+1}\dots }در نهایت ثابت می‌شود. با وجود اینکه هر دو شرط متقارن به نظر می‌رسند، حلقه‌های نوتری بسیار عمومی‌تر از حلقه‌های آرتینی هستند. برای مثال،ز{\displaystyle \mathbb {Z} }نوتری است، زیرا هر ایده‌آل می‌تواند توسط یک عنصر تولید شود، اما آرتینی نیست، زیرا زنجیره{\displaystyle \mathbb {Z} \supsetneq 2\mathbb {Z} \supsetneq 4\mathbb {Z} \supsetneq 8\mathbb {Z} \dots }در واقع، طبق قضیه هاپکینز-لویتزکی ، هر حلقه آرتینی، نوتری است. به طور دقیق‌تر، حلقه‌های آرتینی را می‌توان به عنوان حلقه‌های نوتری که بُعد کرول آنها صفر است، توصیف کرد.

              طیف یک حلقه جابجایی

              [ ویرایش ]

              آرمان‌های برتر

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: ایده‌آل اول

              همانطور که در بالا ذکر شد،{\displaystyle \mathbb {Z} }یک دامنه فاکتورگیری منحصر به فرد است . این برای حلقه‌های عمومی‌تر، همانطور که جبردانان در قرن نوزدهم متوجه شدند، صادق نیست. برای مثال، در{\displaystyle \mathbb {Z} \left[{\sqrt {-5}} \right]}دو روش کاملاً متمایز برای نوشتن عدد ۶ به عنوان حاصلضرب وجود دارد:۶=۲⋅۳=(۱+−۵)(۱−−۵).{\displaystyle 6=2\cdot 3=(1+{\sqrt {-5}}\right)\left(1-{\sqrt {-5}}\right).}ایده‌آل‌های اول، برخلاف عناصر اول، راهی برای دور زدن این مشکل ارائه می‌دهند. یک ایده‌آل اول، یک ایده‌آل مناسب (یعنی، کاملاً در ... قرار دارد) است.{\displaystyle R}) ایده‌آل{\displaystyle p}به طوری که هر زمان که ضرب{\displaystyle ab}از هر دو عنصر حلقهالف{\displaystyle a}وب{\displaystyle b}در استص،{\displaystyle p,}حداقل یکی از دو عنصر از قبل موجود استص.{\displaystyle p.}(طبق تعریف، نتیجه‌ی عکس برای هر ایده‌آلی صادق است.) بنابراین، اگر یک ایده‌آل اول، اصلی باشد، به طور معادل توسط یک عنصر اول تولید می‌شود. با این حال، در حلقه‌هایی مانند،{\displaystyle \mathbb {Z} \left[{\sqrt {-5}} \right],}ایده‌آل‌های اول لزوماً اصلی نیستند. این امر استفاده از عناصر اول را در نظریه حلقه‌ها محدود می‌کند. با این حال، سنگ بنای نظریه جبری اعداد این واقعیت است که در هر حلقه ددکیند (که شامل ... می‌شود){\displaystyle \mathbb {Z} \left[{\sqrt {-5}} \right]}و به طور کلی‌تر، حلقه اعداد صحیح در یک میدان اعداد ) هر ایده‌آل (مانند ایده‌آلی که توسط ۶ تولید می‌شود) به طور منحصر به فرد به حاصلضرب ایده‌آل‌های اول تجزیه می‌شود.

              هر ایده‌آل ماکسیمال، یک ایده‌آل اول است یا به طور خلاصه، اول است. علاوه بر این، یک ایده‌آلمن{\displaystyle I}اول است اگر و تنها اگر عامل حلقهر/من{\displaystyle R/I}یک دامنه انتگرال است. اثبات اینکه یک ایده‌آل اول است، یا به طور معادل اینکه یک حلقه هیچ مقسوم علیه صفری ندارد، می‌تواند بسیار دشوار باشد. با این حال، روش دیگر بیان همین موضوع این است که بگوییم مکمل ر∖ص{\displaystyle R\setمنهای p}به صورت ضربی بسته است. محلی‌سازی(ر∖ص)−۱ر{\displaystyle \left(R\setمنهای p\right)^{-1}R}آنقدر مهم است که نمادگذاری خاص خودش را دارد:رص{\displaystyle R_{p}}این حلقه فقط یک ایده‌آل ماکسیمال دارد، یعنیصرص{\displaystyle pR_{p}}چنین حلقه‌هایی را حلقه‌های محلی می‌نامند .

              طیف

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: طیف یک حلقه

              شکل ( Z ) شامل یک نقطه برای ایده‌آل صفر است. بسته بودن این نقطه، کل فضا است. نقاط باقی‌مانده، نقاطی هستند که مربوط به ایده‌آل‌ها ( p ) هستند، که در آن p یک عدد اول است. این نقاط بسته هستند.

              طیف یک حلقه ر{\displaystyle R}، [ a ] که با نشان داده می‌شودمشخصات ر{\displaystyle {\text{مشخصات}}\ R}، مجموعه تمام ایده‌آل‌های اولِ است.ر{\displaystyle R}این دستگاه به یک توپولوژی، توپولوژی زاریسکی ، مجهز است که خواص جبری ... را منعکس می‌کند .ر{\displaystyle R}: مبنایی برای زیرمجموعه‌های باز به صورت زیر داده شده است{\displaystyle D(f)=p در {\text{مشخصات}}\R,f\not در p,}کجاف{\displaystyle f}هر عنصر حلقه‌ای است.ف{\displaystyle f}به عنوان تابعی که مقدار f mod p را می‌گیرد (یعنی تصویر f در میدان باقیمانده R / p )، این زیرمجموعه مکان هندسی است که در آن f غیر صفر است. این طیف همچنین این شهود را که حلقه‌های محلی‌سازی و فاکتورگیری مکمل یکدیگر هستند، دقیق می‌کند: نگاشت‌های طبیعی R → R f و R → R / fR ، پس از اختصاص دادن طیف حلقه‌های مورد نظر به توپولوژی زاریسکی خود، به ترتیب با غوطه‌وری‌های باز و بسته مکمل مطابقت دارند . حتی برای حلقه‌های پایه، مانند آنچه برای R = Z در سمت راست نشان داده شده است، توپولوژی زاریسکی کاملاً متفاوت از توپولوژی روی مجموعه اعداد حقیقی است.

              این طیف شامل مجموعه‌ای از ایده‌آل‌های ماکسیمال است که گاهی اوقات با mSpec( R ) نشان داده می‌شود. برای یک میدان بسته جبری k ، mSpec(k[ T1 , ..., Tn ] / ( f1 , ..., fm ) ) با مجموعه زیر در یکسو قرار دارد :

              { x =( x1 , ... , xn ) ∊ kn

              بنابراین، ایده‌آل‌های حداکثری، خواص هندسی مجموعه‌های جواب چندجمله‌ای‌ها را منعکس می‌کنند، که انگیزه اولیه برای مطالعه حلقه‌های جابجایی است. با این حال، در نظر گرفتن ایده‌آل‌های غیرحداکثری به عنوان بخشی از خواص هندسی یک حلقه به چند دلیل مفید است. به عنوان مثال، ایده‌آل‌های اول حداقلی (یعنی آنهایی که اکیداً شامل ایده‌آل‌های کوچکتر نیستند) با مؤلفه‌های تقلیل‌ناپذیر شکل R مطابقت دارند . برای یک حلقه نوتری R ، شکل R فقط تعداد متناهی از مؤلفه‌های تقلیل‌ناپذیر دارد. این یک بیان هندسی از تجزیه اولیه است که طبق آن هر ایده‌آلی را می‌توان به عنوان حاصلضربی از تعداد متناهی از ایده‌آل‌های اولیه تجزیه کرد . این واقعیت، تعمیم نهایی تجزیه به ایده‌آل‌های اول در حلقه‌های ددکیند است.

              طرح‌های آفین

              [ ویرایش ]

              مفهوم طیف، مبنای مشترک جبر جابجایی و هندسه جبری است . هندسه جبری با دادن یک دسته به طیف R پیش می‌رود. ای{\displaystyle {\mathcal {O}}}(هسته‌ای که توابع تعریف‌شده به‌صورت محلی، یعنی روی زیرمجموعه‌های باز متغیر را جمع‌آوری می‌کند). مبنای فضا و دسته، طرحواره آفین نامیده می‌شود . با داشتن یک طرحواره آفین، حلقه زیرین R را می‌توان به‌عنوان بخش‌های سراسری بازیابی کرد .ای{\displaystyle {\mathcal {O}}}علاوه بر این، این تناظر یک به یک بین حلقه‌ها و طرح‌های آفین با همریختی حلقه‌ها نیز سازگار است: هر f  : R → S منجر به یک نگاشت پیوسته در جهت مخالف می‌شود.

              مشخصات S → مشخصات R ، q ↦ f −1 ( q ) است، یعنی هر ایده‌آل اول S به پیش‌تصویرش تحت f نگاشت می‌شود ، که یک ایده‌آل اول R است .

              هم‌ارزی حاصل از این دو دسته، به درستی خواص جبری حلقه‌ها را به شیوه‌ای هندسی منعکس می‌کند.

              مشابه این واقعیت که منیفولدها به صورت موضعی توسط زیرمجموعه‌های باز Rn داده می‌شوند ، طرح‌های آفین مدل‌های موضعی برای طرح‌هایی هستند که موضوع مطالعه در هندسه جبری هستند. بنابراین، چندین مفهوم در مورد حلقه‌های جابجایی از شهود هندسی ناشی می‌شوند.

              ابعاد

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: بُعد کرول

              بُعد کرول (یا بُعد) کم R یک حلقه R، "اندازه" یک حلقه را با شمارش عناصر مستقل در R ، به طور تقریبی، اندازه‌گیری می‌کند . بُعد جبرها روی یک میدان k را می‌توان با چهار ویژگی اصل موضوعی کرد:

              • بُعد یک ویژگی محلی است: dim R = sup p ∊ Spec R dim R p .
              • این بُعد مستقل از عناصر پوچ‌توان است: اگر I ⊆ R پوچ‌توان باشد، آنگاه dim R = dim R / I.
              • این بُعد تحت یک بسط متناهی ثابت می‌ماند: اگر S یک R- جبر باشد که به صورت متناهی به عنوان یک R- مدول تولید می‌شود ، آنگاه dim S = dim R.
              • این بُعد با dim k [ X1 , ..., Xn ] = n کالیبره می‌شود . این اصل با در نظر گرفتن حلقه چندجمله‌ای با n متغیر به عنوان یک معادل جبری از فضای n بعدی مطرح می‌شود .

              این بُعد برای هر حلقه R به صورت سوپریمم طول‌های n از زنجیره‌های ایده‌آل‌های اول تعریف می‌شود.

              ص ۰ ⊊ ص ۱ ⊊ ... ⊊ پ ن .

              برای مثال، یک میدان صفر بعدی است، زیرا تنها ایده‌آل اول، ایده‌آل صفر است. اعداد صحیح یک بعدی هستند، زیرا زنجیره‌ها به شکل (0) ⊊ ( p ) هستند، که در آن p یک عدد اول است . برای حلقه‌های غیر نوتری و همچنین حلقه‌های غیر موضعی، بُعد ممکن است نامتناهی باشد، اما حلقه‌های موضعی نوتری بُعد متناهی دارند. در میان چهار اصل فوق، دو اصل اول، پیامدهای ابتدایی تعریف هستند، در حالی که دو اصل باقی مانده به حقایق مهم در جبر جابجایی ، قضیه بالا رفتن و قضیه ایده‌آل اصلی کرول، وابسته هستند .

              همریختی‌های حلقه‌ای

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: همریختی حلقه‌ای

              یک همریختی حلقه‌ای یا به طور عامیانه‌تر، یک نگاشت ، نگاشتی است که در آن f  : R → S به گونه‌ای باشد که

              f ( a + b ) = f ( a ) + f ( b )، f ( ab ) = f ( a ) f ( b ) و f (1) = 1.

              این شرایط تضمین می‌کند که f (0) = 0 باشد. به طور مشابه، مانند سایر ساختارهای جبری، یک همریختی حلقه‌ای، نگاشتی است که با ساختار اشیاء جبری مورد نظر سازگار است. در چنین شرایطی، S نیز یک جبر R نامیده می‌شود ، با درک اینکه s در S می‌تواند در مقداری r از R ضرب شود ، با قرار دادن

              هسته و تصویر f با ker( f ) = { r ∈ R , f ( r ) = 0} و im ( f ) = f ( R ) = { f ( r ), r ∈ R } تعریف می‌شوند . هسته یک ایده‌آل از R و تصویر یک زیرحلقه از S است .

              یک همریختی حلقه‌ای، اگر دو به دو باشد، ایزومورفیسم نامیده می‌شود. مثالی از ایزومورفیسم حلقه‌ای، که به عنوان قضیه باقیمانده چینی شناخته می‌شود ، به صورت زیر است:{\displaystyle \mathbf {Z} /n=\bigoplus _{i=0}^{k}\mathbf {Z} /p_{i}،}که در آن n = p1 p2 ... pk حاصلضرب اعداد اول متمایز دو به دو است .

              حلقه‌های جابجایی، همراه با همریختی‌های حلقه، یک دسته را تشکیل می‌دهند . حلقه Z شیء اولیه در این دسته است ، به این معنی که برای هر حلقه جابجایی R ، یک همریختی حلقه‌ای منحصر به فرد Z → R وجود دارد . با استفاده از این نگاشت، می‌توان یک عدد صحیح n را به عنوان عنصری از R در نظر گرفت . به عنوان مثال، فرمول دوجمله‌ای{\displaystyle (a+b)^{n}=\sum _{k=0}^{n}{\binom {n}{k}}a^{k}b^{nk}}که برای هر دو عنصر a و b در هر حلقه جابجایی R معتبر است ، با تفسیر ضرایب دوجمله‌ای به عنوان عناصر R با استفاده از این نگاشت، به این معنا درک می‌شود.

              خاصیت جهانی S ⊗ R T بیان می‌کند که برای هر دو نگاشت S → W و T → W که چهارضلعی بیرونی را جابجا می‌کنند، یک نگاشت منحصر به فرد S ⊗ R T → W وجود دارد که کل نمودار را جابجا می‌کند .

              با توجه به دو R- جبر S و T ، حاصلضرب تانسوری آنها

              ش ⊗ ر ت

              دوباره یک جبر R جابجایی‌پذیر است . در برخی موارد، حاصلضرب تانسوری می‌تواند برای یافتن یک جبر T که به Z مربوط می‌شود، همانطور که S به R مربوط می‌شود، به کار رود . به عنوان مثال،

              R [ X ] ⊗ R T = T [ X ].

              تولید محدود

              [ ویرایش ]

              یک R- جبر S را متناهی تولید شده (به عنوان یک جبر) می‌نامیم اگر تعداد متناهی از عناصر s1، ...، sn وجود داشته باشد به طوری که هر عنصر s به صورت یک چندجمله‌ای در s1 قابل بیان باشد . به طور معادل، S ایزومورفیک است با

              یک شرط بسیار قوی‌تر این است که S به صورت متناهی به عنوان یک R- مدول تولید شود ، به این معنی که هر s را می‌توان به صورت یک ترکیب R- خطی از برخی مجموعه‌های متناهی s1 ، ...، sn بیان کرد .

              حلقه‌های محلی

              [ ویرایش ]

              یک حلقه، موضعی نامیده می‌شود اگر فقط یک ایده‌آل ماکزیمم واحد داشته باشد که با m نشان داده می‌شود . برای هر حلقه R (نه لزوماً موضعی) ، موضعی‌سازی

              آر پی

              در یک ایده‌آل اول، p موضعی است. این موضعیت، ویژگی‌های هندسی مشخصه R «اطراف p » را منعکس می‌کند. چندین مفهوم و مسئله در جبر جابجایی را می‌توان به حالتی که R موضعی است، کاهش داد، که حلقه‌های موضعی را به دسته‌ای از حلقه‌ها تبدیل می‌کند که عمیقاً مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. میدان باقیمانده R به صورت زیر تعریف می‌شود:

              ک = ر / متر .

              هر R- مدول M یک فضای k- بردار داده شده با M / mM را ارائه می‌دهد . لم ناکایاما نشان می‌دهد که این متن اطلاعات مهمی را حفظ می‌کند: یک مدول M که به صورت متناهی تولید شده است، صفر است اگر و تنها اگر M / mM صفر باشد.

              حلقه‌های محلی منظم

              [ ویرایش ]

              منحنی صفحه مکعبی (قرمز) که با معادله y2 = x2 ( x + 1 ) تعریف می‌شود، در مبدا تکین است ، یعنی حلقه k [ x , y ]/ y2 - x2 ( x + 1 ) یک حلقه منظم نیست. مخروط مماس ( آبی) اجتماع دو خط است که تکین بودن را نیز نشان می‌دهد .

              فضای برداری k m / m 2 یک تجسم جبری از فضای کتانژانت است . به طور غیررسمی، عناصر m را می‌توان به عنوان توابعی در نظر گرفت که در نقطه p صفر می‌شوند ، در حالی که m 2 شامل توابعی است که با مرتبه حداقل ۲ صفر می‌شوند. برای هر حلقه موضعی نوتری R ، نابرابری

              کم نور کیلومتر متر / متر مربع ≥ کم نور R

              درست باشد، که منعکس کننده این ایده است که فضای کتانژانت (یا معادل آن تانژانت) حداقل بُعد فضای مشخص شده R را دارد . اگر تساوی در این تخمین درست باشد، R یک حلقه محلی منظم نامیده می‌شود . یک حلقه محلی نوتری منظم است اگر و تنها اگر حلقه (که حلقه توابع روی مخروط تانژانت است ){\displaystyle \bigoplus _{n}m^{n}/m^{n+1}}با یک حلقه چندجمله‌ای روی k ایزومورفیک است . به طور کلی، حلقه‌های محلی منظم تا حدودی شبیه به حلقه‌های چندجمله‌ای هستند. [ 1 ] حلقه‌های محلی منظم، حلقه‌های UFD هستند. [ 2 ]

              حلقه‌های ارزش‌گذاری گسسته به تابعی مجهز هستند که به هر عنصر r یک عدد صحیح نسبت می‌دهد . این عدد که ارزش‌گذاری r نامیده می‌شود را می‌توان به طور غیررسمی به عنوان مرتبه صفر یا قطب r در نظر گرفت . حلقه‌های ارزش‌گذاری گسسته دقیقاً حلقه‌های محلی منظم یک بعدی هستند. به عنوان مثال، حلقه جرم‌های توابع هولومورفیک روی یک سطح ریمان، یک حلقه ارزش‌گذاری گسسته است.

              تقاطع‌های کامل

              [ ویرایش ]

              مکعب پیچ خورده (سبز) یک تقاطع کامل بر اساس نظریه مجموعه‌ها است، اما یک تقاطع کامل نیست.

              طبق قضیه ایده‌آل اصلی کرول ، که یک نتیجه بنیادی در نظریه ابعاد حلقه‌ها است ، بُعدِ

              R = k [ T1 , ..., Tr r ] / ( f1 , ... , fn )

              حداقل r − n باشد . یک حلقه R، حلقه تقاطع کامل نامیده می‌شود اگر بتوان آن را به گونه‌ای ارائه کرد که به این حد حداقلی دست یابد. این مفهوم همچنین بیشتر برای حلقه‌های محلی مورد مطالعه قرار می‌گیرد. هر حلقه محلی منظم، یک حلقه تقاطع کامل است، اما برعکس آن صادق نیست.

              یک حلقه R یک تقاطع کامل بر اساس نظریه مجموعه‌ها است اگر حلقه کاهش‌یافته مرتبط با R ، یعنی حلقه‌ای که با تقسیم تمام عناصر پوچ به دست می‌آید، یک تقاطع کامل باشد. تا سال ۲۰۱۷، به‌طورکلی مشخص نیست که آیا منحنی‌ها در فضای سه‌بعدی، تقاطع‌های کامل بر اساس نظریه مجموعه‌ها هستند یا خیر. [ 3 ]

              حلقه‌های کوهن-مکالی

              [ ویرایش ]

              عمق یک حلقه محلی R تعداد عناصر در یک (یا همانطور که می‌توان نشان داد، هر) دنباله منظم حداکثری است، یعنی دنباله a1، ...، an ∈ m به طوری که همه ai ها مقسوم علیه‌های غیر صفر در آن باشند .

              R / ( a1 ، ...، ai - 1 ) .

              برای هر حلقه نوتری موضعی، نابرابری

              عمق ( R ) ≤ تیرگی ( R )

              برقرار است. یک حلقه محلی که در آن تساوی برقرار است، حلقه کوهن-مکالی نامیده می‌شود . حلقه‌های تقاطع کامل محلی، و به طریق اولی، حلقه‌های محلی منظم، کوهن-مکالی هستند، اما نه برعکس. کوهن-مکالی خواص مطلوب حلقه‌های منظم (مانند خاصیت حلقه‌های زنجیره‌ای جهانی بودن ، که به این معنی است که (هم)بعد اعداد اول خوش‌رفتار است) را با هم ترکیب می‌کنند، اما در مقایسه با حلقه‌های محلی منظم، در برابر خارج قسمت‌ها نیز مقاوم‌تر هستند. [ 4 ]

              ساخت حلقه‌های جابجایی

              [ ویرایش ]

              روش‌های مختلفی برای ساخت حلقه‌های جدید از حلقه‌های داده شده وجود دارد. هدف از چنین ساخت‌هایی اغلب بهبود برخی از ویژگی‌های حلقه است تا فهم آن آسان‌تر شود. به عنوان مثال، یک دامنه انتگرالی که در میدان کسرهای خود به صورت انتگرالی بسته است، نرمال نامیده می‌شود . این یک ویژگی مطلوب است، به عنوان مثال هر حلقه یک بعدی نرمال لزوماً منظم است . نرمال‌سازی یک حلقه [ نیازمند توضیح ] به عنوان نرمال‌سازی شناخته می‌شود .

              تکمیل‌ها

              [ ویرایش ]

              اگر I یک ایده‌آل در یک حلقه جابجایی R باشد ، توان‌های I همسایگی‌های توپولوژیکی 0 را تشکیل می‌دهند که به R اجازه می‌دهد به عنوان یک حلقه توپولوژیکی در نظر گرفته شود . این توپولوژی، توپولوژی I -adic نامیده می‌شود . سپس R می‌تواند نسبت به این توپولوژی کامل شود. به طور رسمی، تکمیل I -adic حد معکوس حلقه‌های R / In است . به عنوان مثال، اگر k یک میدان باشد، k [[ X ]]، حلقه سری توانی رسمی در یک متغیر روی k ، تکمیل I -adic از k [ X ] است که در آن I ایده‌آل اصلی تولید شده توسط X است . این حلقه به عنوان یک آنالوگ جبری دیسک عمل می‌کند. به طور مشابه، حلقه اعداد صحیح p -adic ، تکمیل Z نسبت به ایده‌آل اصلی ( p ) است. هر حلقه‌ای که با تکمیل خودش ایزومورفیک باشد، کامل نامیده می‌شود .

              حلقه‌های محلی کامل، لم هنسل را برآورده می‌کنند ، که به طور تقریبی امکان تعمیم راه‌حل‌ها (از مسائل مختلف) را روی میدان باقیمانده k تا R فراهم می‌کند .

              مفاهیم همولوژیک

              [ ویرایش ]

              چندین جنبه عمیق‌تر از حلقه‌های جابجایی با استفاده از روش‌های جبر همولوژیک مورد مطالعه قرار گرفته‌اند . هاچستر (۲۰۰۷) برخی از سوالات بی‌پاسخ در این حوزه تحقیقاتی فعال را فهرست می‌کند.

              مدول‌های تصویری و عملگرهای Ext

              [ ویرایش ]

              مدول‌های تصویری را می‌توان به صورت جمع‌بندهای مستقیم مدول‌های آزاد تعریف کرد. اگر R موضعی باشد، هر مدول تصویری تولید شده به صورت متناهی در واقع آزاد است، که به قیاس بین مدول‌های تصویری و دسته‌های برداری محتوا می‌دهد . [ 5 ] قضیه Quillen-Suslin ادعا می‌کند که هر مدول تصویری تولید شده به صورت متناهی روی k [ T1 , ..., Tn ] ( k یک میدان ) آزاد است، اما به طور کلی این دو مفهوم با هم متفاوت هستند. یک حلقه نوتری محلی منظم است اگر و تنها اگر بعد جهانی آن متناهی باشد، مثلاً n ، به این معنی که هر R- مدول تولید شده به صورت متناهی دارای تفکیک توسط مدول‌های تصویری با طول حداکثر n است.

              اثبات این و سایر گزاره‌های مرتبط، متکی بر استفاده از روش‌های همولوژیک، مانند تابع Ext است . این تابع، تابع مشتق‌شده از تابع است.

              هوم آر ( ام ، -).

              تابع دوم اگر M تصویری باشد، دقیق است، اما در غیر این صورت نه: برای یک نگاشت پوشا E → F از R- مدول‌ها، نیازی نیست نگاشت M → F به نگاشت M → E تعمیم یابد . تابع‌های Ext بالاتر، عدم دقت تابع Hom را اندازه‌گیری می‌کنند. اهمیت این ساختار استاندارد در جبر همولوژیک را می‌توان از این واقعیت دریافت که یک حلقه نوتری محلی R با میدان باقیمانده k منظم است اگر و تنها اگر

              خروجی n ( k ، k )

              برای همه n های به اندازه کافی بزرگ صفر می‌شود . علاوه بر این، ابعاد این گروه‌های Ext، که به عنوان اعداد بتی شناخته می‌شوند ، به صورت چندجمله‌ای در n رشد می‌کنند اگر و تنها اگر R یک حلقه تقاطع کامل محلی باشد . [ 6 ] یک استدلال کلیدی در چنین ملاحظاتی ، کمپلکس کوزول است که یک تفکیک آزاد صریح از میدان باقیمانده k از یک حلقه محلی R بر حسب یک دنباله منظم ارائه می‌دهد.

              صافی

              [ ویرایش ]

              حاصلضرب تانسوری یکی دیگر از فانکتورهای غیردقیق مرتبط با حلقه‌های جابجایی است: برای یک R- مدول عمومی M ، فانکتور

              M ⊗ R −

              فقط کاملاً دقیق است. اگر دقیق باشد، M مسطح نامیده می‌شود . اگر R موضعی باشد، هر مدول مسطح ارائه شده متناهی، عاری از رتبه متناهی است، بنابراین تصویری است. با وجود اینکه بر اساس جبر همولوژیک تعریف می‌شود، مسطح بودن پیامدهای هندسی عمیقی دارد. به عنوان مثال، اگر یک R- جبر S مسطح باشد، ابعاد الیاف

              S / pS = S ⊗ R R / p

              (برای ایده‌آل‌های اول p در R ) دارای بُعد «مورد انتظار» هستند، یعنی dim S − dim R + dim( R / p ) .

              خواص

              [ ویرایش ]

              طبق قضیه ودربرن ، هر حلقه تقسیم متناهی ، خاصیت جابجایی دارد و بنابراین یک میدان متناهی است . شرط دیگری که جابجایی‌پذیری یک حلقه را تضمین می‌کند، به دلیل جیکوبسون ، به شرح زیر است: برای هر عنصر r از R ، یک عدد صحیح n > 1 وجود دارد به طوری که r n = r . [ 7 ] اگر برای هر r ، r 2 = r باشد ، حلقه، حلقه بولی نامیده می‌شود . شرایط کلی‌تری که جابجایی‌پذیری یک حلقه را تضمین می‌کنند نیز شناخته شده است. [ 8 ]

              کلیات

              [ ویرایش ]

              حلقه‌های جابه‌جایی مدرج

              [ ویرایش ]

              یک شلوار، یک کوبوردیسم بین یک دایره و دو دایره‌ی مجزا است. دسته‌های کوبوردیسم، که در آن‌ها حاصلضرب دکارتی به عنوان ضرب و اتحاد مجزا به عنوان مجموع در نظر گرفته می‌شود، حلقه‌ی کوبوردیسم را تشکیل می‌دهند .

              یک حلقه مدرج R = ⨁ i ∊ Z R i را مدرج-جابجایی می‌نامیم اگر برای همه عناصر همگن a و b ،

              ab = (-1) deg a ⋅ deg b ba .

              اگر R i ها توسط دیفرانسیل‌های ∂ به هم متصل باشند، به طوری که یک شکل انتزاعی از قانون ضرب برقرار باشد، یعنی،

              ∂( ab ) = ∂( a ) b + (-1) درجه a a∂( b )،

              R یک جبر دیفرانسیلی مدرج جابجایی (cdga) نامیده می‌شود . به عنوان مثال، کمپلکس فرم‌های دیفرانسیلی روی یک منیفولد ، که حاصل ضرب آن در ضرب خارجی است ، یک cdga است. کوهمولوژی یک cdga یک حلقه جابجایی-مدرج است که گاهی اوقات به عنوان حلقه کوهمولوژی شناخته می‌شود . طیف گسترده‌ای از مثال‌های حلقه‌های مدرج به این روش ایجاد می‌شوند. به عنوان مثال، حلقه لازارد، حلقه‌ای از کلاس‌های کوبوردیسم منیفولدهای مختلط است.

              یک حلقه جابجایی درجه‌بندی شده نسبت به درجه‌بندی Z /2 (برخلاف Z ) یک ابرجبر نامیده می‌شود .

              یک مفهوم مرتبط، حلقه تقریباً جابجایی‌پذیر است ، به این معنی که R به گونه‌ای فیلتر می‌شود که حلقه مدرج مرتبط

              gr R := ⨁ F i R / ⨁ F i −1 R

              جابجایی‌پذیر است. یک مثال جبر ویل و حلقه‌های کلی‌تر عملگرهای دیفرانسیلی است .

              حلقه‌های جابجایی ساده

              [ ویرایش ]

              یک حلقه جابجایی ساده، یک شیء ساده در دسته حلقه‌های جابجایی است . آن‌ها بلوک‌های سازنده هندسه جبری مشتق‌شده (پیوندی) هستند . یک مفهوم نزدیک اما کلی‌تر، مفهوم حلقه E∞ است .

              کاربردهای حلقه‌های جابجایی

              [ ویرایش ]

              • توابع هولومورفیک
              • نظریه جبری K
              • نظریه K توپولوژیکی
              • ساختارهای قدرت تقسیم‌شده
              • بردارهای ویت
              • جبر هکه (مورد استفاده در اثبات وایلز برای آخرین قضیه فرما )
              • حلقه‌های دوره فونتین
              • جبر خوشه‌ای
              • جبر کانولوشن (از یک گروه جابجایی‌پذیر)
              • جبر فرشه

              حلقه کامل کسرها

              در جبر مجرد ، حلقه خارج قسمت کل [ 1 ] یا حلقه کل کسرها [ 2 ] ساختاری است که مفهوم میدان کسرهای یک دامنه انتگرال را به حلقه‌های جابجایی R که ممکن است مقسوم‌علیه‌های صفر داشته باشند، تعمیم می‌دهد . این ساختار R را در یک حلقه بزرگتر جاسازی می‌کند و به هر مقسوم‌علیه غیر صفر R یک معکوس در حلقه بزرگتر می‌دهد. اگر قرار باشد همریختی از R به حلقه جدید تزریقی باشد ، به هیچ عنصر دیگری نمی‌توان معکوس داد.

              تعریف

              [ ویرایش ]

              بگذاریدر{\displaystyle R}یک حلقه جابجایی باشد و فرض کنید {\displaystyle S}مجموعه‌ای از عناصر باشد که مقسوم‌علیه‌های صفر در آن نباشند {\displaystyle R}؛ سپس {\displaystyle S}یک مجموعه بسته ضربی است . بنابراین می‌توانیم حلقه را محلی‌سازی کنیم.{\displaystyle R}در مجموعه {\displaystyle S}برای بدست آوردن حلقه خارج قسمت کل {\displaystyle S^{-1}R=Q(R)}.

              اگر{\displaystyle R}یک دامنه است ، پس {\displaystyle S=R-\{0\}}و حلقه خارج قسمت کل همان میدان کسرها است. این، نمادگذاری را توجیه می‌کند{\displaystyle Q(R)}، که گاهی اوقات برای میدان کسرها نیز استفاده می‌شود، زیرا در مورد دامنه هیچ ابهامی وجود ندارد.

              از آنجایی که {\displaystyle S}در ساختار، هیچ مقسوم علیه صفری وجود ندارد، نقشه طبیعی {\displaystyle R\to Q(R)}تزریقی است، بنابراین حلقه خارج قسمت کل، امتدادی از ... است.{\displaystyle R}.

              مثال‌ها

              [ ویرایش ]

              • برای یک حلقه ضرب A × B ، حلقه خارج قسمت کل Q ( A × B ) برابر است با حاصلضرب حلقه‌های خارج قسمت کل Q ( A ) × Q ( B ) . به طور خاص، اگر A و B دامنه‌های صحیح باشند، حاصلضرب میدان‌های خارج قسمت است.
              • در یک حلقه آرتینی ، همه عناصر واحد یا مقسوم علیه‌های صفر هستند. از این رو، مجموعه مقسوم علیه‌های غیر صفر، گروه واحدهای حلقه است.{\displaystyle R^{\times }}، و بنابراین {\displaystyle Q(R)=(R^{\times })^{-1}R}اما از آنجایی که همه این عناصر از قبل معکوس دارند، {\displaystyle Q(R)=R}.
              • در یک حلقهٔ جابه‌جایی‌پذیر فون نویمان منظم R ، همین اتفاق می‌افتد. فرض کنید a در R مقسوم‌علیه صفر نباشد. سپس در یک حلقهٔ فون نویمان منظم، a = axa برای برخی xها در R ، معادلهٔ a ( xa -1) = 0 را می‌دهیم. از آنجایی که a مقسوم‌علیه صفر نیست، xa = 1، نشان می‌دهیم که a یک واحد است. در اینجا نیز،{\displaystyle Q(R)=R}.

              حلقه کامل کسرهای یک حلقه کاهش یافته

              [ ویرایش ]

              گزاره - فرض کنید A یک حلقه کاهش‌یافته باشد که فقط تعداد متناهی ایده‌آل‌های اول مینیمال دارد ،{\displaystyle {\mathfrak {p}}_{1},\dots ,{\mathfrak {p}}_{r}}(مثلاً، یک حلقه کاهش یافته نوتری ). سپس

              {\displaystyle Q(A)\simeq \prod _{i=1}^{r}Q(A/{\mathfrak {p}}_{i}).}

              از نظر هندسی،مشخصات{\displaystyle \operatorname {مشخصات} (Q(A))}طرح آرتینی است که (به صورت مجموعه‌ای متناهی) از نقاط عمومی مؤلفه‌های تقلیل‌ناپذیرِمشخصات⁡{\displaystyle \operatorname {مشخصات} (الف)}.

              اثبات: هر عنصر Q ( A ) یا یک واحد است یا یک مقسوم علیه صفر. بنابراین، هر ایده‌آل سره I از Q ( A ) در مجموعه مقسوم علیه‌های صفر Q ( A ) قرار دارد؛ آن مجموعه برابر است با اجتماع ایده‌آل‌های اول مینیمال. {\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}Q(A)}از آنجا که Q ( A ) کاهش یافته است . با اجتناب اولیه ، من باید در برخی از موارد قرار بگیرم {\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}Q(A)}از این رو، آرمان‌ها {\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}Q(A)}ایده‌آل‌های ماکسیمال Q ( A ) هستند . همچنین، تقاطع آنها صفر است . بنابراین، طبق قضیه باقیمانده چینی که برای Q ( A ) اعمال می‌شود،

              {\displaystyle Q(A)\simeq \prod _{i}Q(A)/{\mathfrak {p}}_{i}Q(A)}.

              فرض کنید S مجموعه بسته ضربی از مقسوم علیه‌های غیر صفر A باشد . با توجه به دقت محلی‌سازی،

              \displaystyle Q(A)/{\mathfrak {p}}_{i}Q(A)=A[S^{-1}]/{\mathfrak {p}}_{i}A[S^{-1}]=(A/{\mathfrak {p}}_{i})[S^{-1}]}،

              که از قبل یک میدان است و بنابراین باید باشد{\displaystyle Q(A/{\mathfrak {p}}_{i})}.{\displaystyle \square}

              تعمیم

              [ ویرایش ]

              اگر{\displaystyle R}یک حلقه جابجایی است و{\displaystyle S}آیا هر مجموعه بسته ضربی در{\displaystyle R}، محلی سازی {\displaystyle S^{-1}R}هنوز هم می‌توان ساخت، اما همریختی حلقه از{\displaystyle R}به{\displaystyle S^{-1}R}ممکن است تزریقی نباشد. برای مثال، اگر{\displaystyle 0\in S}، سپس {\displaystyle S^{-1}R}حلقه‌ی بی‌اهمیتی است .

              https://en.wikipedia.org/wiki/Total_ring_of_fractions#The_total_ring_of_fractions_of_a_reduced_ring

              حلقه کاهش یافته

              حلقه کاهش یافته

              از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

              در نظریه حلقه‌ها ، شاخه‌ای از ریاضیات ، یک حلقه ، حلقه کاهش‌یافته نامیده می‌شود اگر هیچ عنصر پوچ‌توان غیر صفر نداشته باشد . به طور معادل، یک حلقه کاهش‌یافته است اگر هیچ عنصر غیر صفر با مربع صفر نداشته باشد، یعنی x ^2 = 0 دلالت بر x = 0 دارد. یک جبر جابجایی روی یک حلقه جابجایی‌پذیر، جبر کاهش‌یافته نامیده می‌شود اگر حلقه زیرین آن کاهش‌یافته باشد.

              عناصر پوچ‌توان یک حلقه جابجایی R ، ایده‌آلی از R را تشکیل می‌دهند که رادیکال پوچ R نامیده می‌شود ؛ بنابراین یک حلقه جابجایی کاهش می‌یابد اگر و تنها اگر رادیکال پوچ آن صفر باشد. علاوه بر این، یک حلقه جابجایی کاهش می‌یابد اگر و تنها اگر تنها عنصر موجود در تمام ایده‌آل‌های اول صفر باشد.

              یک حلقه خارج قسمت R / I کاهش می‌یابد اگر و تنها اگر I یک ایده‌آل رادیکالی باشد .

              بگذارید{\displaystyle {\mathcal {N}}_{R}}نشان دهنده رادیکال پوچ یک حلقه جابجایی است{\displaystyle R}یک تابع وجود دارد {\displaystyle R\mapsto R/{\mathcal {N}}_{R}}از دسته حلقه‌های جابجایی کرنگ{\displaystyle {\text{Crng}}}در دسته حلقه‌های کاهش‌یافته قرار می‌گیرد قرمزو در سمت چپ مجاور تابع شمول قرار داردمن{\displaystyle I}ازقرمزبهکرنگ{\displaystyle {\text{Crng}}}دوگانگی طبیعی {\displaystyle {\text{Hom}}_{\text{Red}}(R/{\mathcal {N}}_{R,S)\cong {\text{Hom}}_{\text{Crng}}(R,I(S))}}از خاصیت جهانی حلقه‌های خارج قسمت القا می‌شود .

              فرض کنید D مجموعه تمام مقسوم علیه‌های صفر در یک حلقه کاهش‌یافته R باشد . آنگاه D اجتماع تمام ایده‌آل‌های اول مینیمال است . [ 1 ]

              روی یک حلقه نوتری R ، می‌گوییم یک مدول M که به صورت متناهی تولید شده است ، رتبه ثابت محلی دارد اگر ص\displaystyle {\mathfrak {p}}\mapsto \operatorname {dim} _{k({\mathfrak {p}})}(M\otimes k({\mathfrak {p}}))}یک تابع ثابت موضعی (یا معادل پیوسته) روی مشخصات  R است . آنگاه R کاهش می‌یابد اگر و تنها اگر هر مدول تولید شده متناهی با رتبه ثابت موضعی، تصویری باشد . [ 2 ]

              مثال‌ها و غیر مثال‌ها

              [ ویرایش ]

              • زیرحلقه‌ها ، حاصلضرب‌ها و محل‌های حلقه‌های کاهش‌یافته، خود حلقه‌های کاهش‌یافته هستند.
              • حلقه اعداد صحیح Z یک حلقه کاهش یافته است. هر میدان و هر حلقه چندجمله‌ای روی یک میدان (با متغیرهای دلخواه) یک حلقه کاهش یافته است.
              • به طور کلی‌تر، هر دامنه انتگرال یک حلقه کاهش یافته است، زیرا یک عنصر پوچ‌توان، به طریق اولی، یک مقسوم‌علیه صفر است . از سوی دیگر، هر حلقه کاهش یافته یک دامنه انتگرال نیست. برای مثال، حلقه Z [ x ,  y ]/( xy ) شامل x +( xy ) و y +( xy ) به عنوان مقسوم‌علیه‌های صفر است، اما هیچ عنصر پوچ‌توان غیر صفری ندارد. به عنوان مثال دیگر، حلقه Z  ×  Z شامل (1, 0) و (0, 1) به عنوان مقسوم‌علیه‌های صفر است، اما هیچ عنصر پوچ‌توان غیر صفری ندارد.
              • حلقه Z /6 Z کاهش می‌یابد، با این حال Z /4 Z کاهش نمی‌یابد: کلاس 2 + 4 Z پوچ‌توان است. به طور کلی، Z / n Z کاهش می‌یابد اگر و تنها اگر n = 0 یا n بدون مربع باشد .
              • اگر R یک حلقه جابجایی و N رادیکال تهی آن باشد ، آنگاه حلقه خارج قسمت R / N کاهش می‌یابد.
              • یک حلقه جابجایی R با مشخصه اول p کاهش می‌یابد اگر و تنها اگر اندومورفیسم فروبنیوس آن تزریقی باشد (ر.ک. میدان کامل ).

              کلیات

              [ ویرایش ]

              حلقه‌های کاهش‌یافته نقشی اساسی در هندسه جبری ایفا می‌کنند ، جایی که این مفهوم به مفهوم یک طرح کاهش‌یافته تعمیم داده می‌شود .

              همچنین ببینید

              [ ویرایش ]

              • حلقه خارج قسمت کل § حلقه کل کسرهای یک حلقه کاهش یافته

              یادداشت‌ها

              [ ویرایش ]

              1. ^ اثبات: بگذارید{\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}}همه ایده‌آل‌های اول مینیمال (احتمالاً صفر) باشند.

                دی⊂∪:{\displaystyle D\subset \cup {\mathfrak {p}}_{i}:}فرض کنید x در D باشد . آنگاه xy = 0 برای y غیر صفر . از آنجایی که R کاهش یافته است، (0) تقاطع همه است.{\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}}و بنابراین y در برخی موارد نیست{\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}}از آنجایی که xy در همه موارد وجود دارد{\displaystyle {\mathfrak {p}}_{j}}؛ به طور خاص، در{\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}}، x در{\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}}.

                {\displaystyle D\supset {\mathfrak {p}}_{i}:}(از کاپلانسکی، حلقه‌های جابجایی، قضیه ۸۴ دزدیده شده است). زیرنویس i را حذف می‌کنیم . فرض کنید{\displaystyle S=\{xy|x\in RD,y\in R-{\mathfrak {p}}\}}. S به صورت ضربی بسته است و بنابراین می‌توانیم محلی‌سازی را در نظر بگیریم {\displaystyle R\to R[S^{-1}]}بگذارید {\displaystyle {\mathfrak {q}}}پیش‌تصویر یک ایده‌آل حداکثری باشد. آنگاه {\displaystyle {\mathfrak {q}}}در هر دو D و{\displaystyle {\mathfrak {p}}}و با حداقل {\displaystyle {\mathfrak {q}}={\mathfrak {p}}}(اگر R طبق نظریه اعداد اول مرتبط، نوتری باشد، این جهت بی‌واسطه است .)

              2. ^ آیزنباد ۱۹۹۵ ، تمرین ۲۰.۱۳.

              قضیه کرول-آکیزوکی

              از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

              در جبر جابجایی ، قضیه کرول-آکیزوکی موارد زیر را بیان می‌کند: فرض کنید A یک حلقه نوتری کاهش‌یافته یک بعدی باشد ، [ 1 ] K حلقه کامل کسرهای آن است . فرض کنید L یک بسط متناهی از K باشد . [ 2 ] اگر {\displaystyle A\subset B\subset L}و B کاهش یابد، آنگاه B یک حلقه نوتری با حداکثر یک بعد است. علاوه بر این، برای هر ایده‌آل غیر صفر {\displaystyle I}از {\displaystyle B/I}روی A متناهی است . [ 3 ] [ 4 ]

              توجه داشته باشید که این قضیه نمی‌گوید که B نسبت به A متناهی است . این قضیه به ابعاد بالاتر تعمیم داده نمی‌شود. یکی از پیامدهای مهم این قضیه این است که بستار انتگرالی یک دامنه ددکیند A در یک بسط متناهی از میدان کسرهای A ، دوباره یک دامنه ددکیند است. این پیامد به ابعاد بالاتر تعمیم داده می‌شود: قضیه موری-ناگاتا بیان می‌کند که بستار انتگرالی یک دامنه نوتری یک دامنه کرول است .

              اثبات

              [ ویرایش ]

              اول توجه داشته باشید که {\displaystyle A\subset B\subset KB}و KB بسط متناهی K است ، بنابراین می‌توانیم بدون از دست دادن کلیت فرض کنیم که {\displaystyle L=KB}سپس {\displaystyle L=Kx_{1}+\cdots +Kx_{n}}برای بعضی ها {\displaystyle x_{1},\dots ,x_{n}\in B}از آنجایی که هر{\displaystyle x_{i}}روی K انتگرال‌پذیر است ، وجود دارد {\displaystyle a_{i}\in A}به طوری که {\displaystyle a_{i}x_{i}}روی A انتگرال‌پذیر است . فرض کنید{\displaystyle C=A[a_{1}x_{1},\dots ,a_{n}x_{n}]}آنگاه C یک حلقه نوتری یک بعدی است، و {\displaystyle C\subset B\subset Q(C)}، کجا {\displaystyle Q(C)}نشان دهنده حلقه کامل کسرهای C است . بنابراین می‌توانیم C را جایگزین A کنیم و به حالت زیر کاهش دهیم. {\displaystyle L=K}.

              بگذارید {\displaystyle {\mathfrak {p}}_{i}}ایده‌آل‌های اول مینیمال A باشند ؛ تعداد متناهی از آنها وجود دارد. فرض کنید {\displaystyle K_{i}}میدان کسرهای باشد.{\displaystyle A/{{\mathfrak {p}}_{i}}}و{\displaystyle I_{i}}هسته اصلی نقشه طبیعی {\displaystyle B\to K\to K_{i}}سپس داریم:

              \displaystyle A/{{\mathfrak {p}}_{i}}\subset B/{I_{i}}\subset K_{i}}و{\displaystyle K\simeq \prod K_{i}}.

              حال، اگر این قضیه زمانی برقرار باشد که A یک دامنه باشد، این نشان می‌دهد که B یک دامنه نوتری یک بعدی است زیرا هر{\displaystyle B/{I_{i}}}است و از آنجایی که {\displaystyle B\simeq \prod B/{I_{i}}}بنابراین، اثبات را به حالتی کاهش دادیم که A یک دامنه باشد. فرض کنید {\displaystyle 0\neq I\subset B}یک ایده‌آل باشد و فرض کنید a یک عنصر غیرصفر در ایده‌آل غیرصفر باشد. {\displaystyle I\cap A}مجموعه {\displaystyle I_{n}=a^{n}B\cap A+aA}از آنجا که {\displaystyle A/aA}یک حلقه نوتری با صفر درجه است؛ بنابراین، آرتینیان ، وجود داردل{\displaystyle l}به طوری که {\displaystyle I_{n}=I_{l}}برای هم {\displaystyle n\geq l}ما ادعا می‌کنیم

              {\displaystyle a^{l}B\subset a^{l+1}B+A.}

              از آنجایی که کافی است شمول را به صورت محلی برقرار کنیم، می‌توانیم فرض کنیم A یک حلقه محلی با ایده‌آل حداکثری است {\displaystyle {\mathfrak {m}}}فرض کنید x یک عنصر غیر صفر در B باشد . آنگاه، از آنجایی که A نوتری است، n ای وجود دارد به طوری که {\displaystyle {\mathfrak {m}}^{n+1}\subset x^{-1}A}و بنابراین {\displaystyle a^{n+1}x\in a^{n+1}B\cap A\subset I_{n+2}} بنابراین،

              {\displaystyle a^{n}x\in a^{n+1}B\cap A+A.}

              حال، فرض کنید n یک عدد صحیح حداقلی است به طوری که {\displaystyle n\geq l}و آخرین شمول برقرار است. اگر {\displaystyle n>l}، آنگاه به راحتی می‌بینیم که {\displaystyle a^{n}x\in I_{n+1}}اما در این صورت، شمول فوق برای موارد زیر نیز صادق است −۱{\displaystyle n-1}، تناقض. از این رو، داری {\displaystyle n=l}و این ادعا را اثبات می‌کند. اکنون به شرح زیر است:

              {\displaystyle B/{aB}\simeq a^{l}B/a^{l+1}B\subset (a^{l+1}B+A)/a^{l+1}B\simeq A/(a^{l+1}B\cap A).}

              از این رو، {\displaystyle B/{aB}}دارای طول متناهی به صورت A- مدول است. به طور خاص، تصویرِمن{\displaystyle I}به صورت متناهی تولید می‌شود و بنابراین {\displaystyle I}به صورت متناهی تولید می‌شود. موارد فوق نشان می‌دهد که {\displaystyle B/{aB}}حداکثر بُعد صفر دارد و بنابراین B حداکثر بُعد یک دارد. در نهایت، دنباله دقیق {\displaystyle B/aB\to B/I\to (0)}از A- مدول‌ها نشان می‌دهد که {\displaystyle B/I}روی A متناهی است . {\displaystyle \square}

              منابع

              [ ویرایش ]

              1. ^ در این مقاله، یک حلقه خاصیت جابجایی دارد و واحد است.
              2. ^ اگر {\displaystyle A\subset B}اگر حلقه باشند، می‌گوییم B امتداد متناهی A است اگر B یک مدول A با تولید متناهی باشد.
              3. Bourbaki 1989 , Ch VII, §2, no. 5، گزاره 5
              4. ^ سوانسون، ایرنا؛ هونکه، کریگ (2006). بستار انتگرالی ایده‌آل‌ها، حلقه‌ها و مدول‌ها . انتشارات دانشگاه کمبریج. صفحات 87-88 .

              دسته بندی ها :

              3-حلقه جابجایی

              حلقه‌های نوتری

              [ ویرایش ]

              نوشتار اصلی: حلقه نوتری

              اگر هر زنجیره صعودی از آرمان‌ه{\displaystyle 0\subseteq I_{0}\subseteq I_{1}\subseteq \dots \subseteq I_{n}\subseteq I_{n+1}\dots }ایستا می‌شود، یعنی فراتر از یک شاخص ثابت می‌ماندن{\displaystyle n}به طور معادل، هر ایده‌آلی توسط تعداد متناهی از عناصر تولید می‌شود، یا، با این حال معادل، زیرمدول‌های مدول‌های تولید شده متناهی، به صورت متناهی تولید می‌شوند.

              نوتری بودن یک شرط متناهی بودن بسیار مهم است و این شرط تحت بسیاری از عملیات‌هایی که مکرراً در هندسه رخ می‌دهند، حفظ می‌شود. برای مثال، اگر{\displaystyle R}نوتری باشد، پس حلقه چندجمله‌ای نیز نوتری است{\displaystyle R\left[X_{1},X_{2},\dots ,X_{n}\right]}(طبق قضیه پایه هیلبرت )، هرگونه محلی‌سازی {\displaystyle S^{-1}R}و همچنین هر حلقه عاملی {\displaystyle R/I}.

              هر حلقه غیر نوتریر{\displaystyle R}اتحاد زیرحلقه‌های نوتری آن است . این واقعیت که به عنوان تقریب نوتری شناخته می‌شود ، امکان تعمیم قضایای خاصی را به حلقه‌های غیر نوتری فراهم می‌کند.

              حلقه‌های آرتینیان

              [ ویرایش ]

              یک حلقه، آرتینی (به نام امیل آرتین ) نامیده می‌شود ، اگر هر زنجیره نزولی از ایده‌آل‌ها {\displaystyle R\supseteq I_{0}\supseteq I_{1}\supseteq \dots \supseteq I_{n}\supseteq I_{n+1}\dots }در نهایت ثابت می‌شود. با وجود اینکه هر دو شرط متقارن به نظر می‌رسند، حلقه‌های نوتری بسیار عمومی‌تر از حلقه‌های آرتینی هستند. برای مثال،ز{\displaystyle \mathbb {Z} }نوتری است، زیرا هر ایده‌آل می‌تواند توسط یک عنصر تولید شود، اما آرتینی نیست، زیرا زنجیره{\displaystyle \mathbb {Z} \supsetneq 2\mathbb {Z} \supsetneq 4\mathbb {Z} \supsetneq 8\mathbb {Z} \dots }در واقع، طبق قضیه هاپکینز-لویتزکی ، هر حلقه آرتینی، نوتری است. به طور دقیق‌تر، حلقه‌های آرتینی را می‌توان به عنوان حلقه‌های نوتری که بُعد کرول آنها صفر است، توصیف کرد.

              طیف یک حلقه جابجایی

              [ ویرایش ]

              آرمان‌های برتر

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: ایده‌آل اول

              همانطور که در بالا ذکر شد،{\displaystyle \mathbb {Z} }یک دامنه فاکتورگیری منحصر به فرد است . این برای حلقه‌های عمومی‌تر، همانطور که جبردانان در قرن نوزدهم متوجه شدند، صادق نیست. برای مثال، در{\displaystyle \mathbb {Z} \left[{\sqrt {-5}} \right]}دو روش کاملاً متمایز برای نوشتن عدد ۶ به عنوان حاصلضرب وجود دارد:{\displaystyle 6=2\cdot 3=(1+{\sqrt {-5}}\right)\left(1-{\sqrt {-5}}\right).}ایده‌آل‌های اول، برخلاف عناصر اول، راهی برای دور زدن این مشکل ارائه می‌دهند. یک ایده‌آل اول، یک ایده‌آل مناسب (یعنی، کاملاً در ... قرار دارد) است.{\displaystyle R}) ایده‌آل {\displaystyle p}به طوری که هر زمان که ضرب {\displaystyle ab}از هر دو عنصر حلقه {\displaystyle a}و{\displaystyle b}در است ،{\displaystyle p,}حداقل یکی از دو عنصر از قبل موجود استص.{\displaystyle p.}(طبق تعریف، نتیجه‌ی عکس برای هر ایده‌آلی صادق است.) بنابراین، اگر یک ایده‌آل اول، اصلی باشد، به طور معادل توسط یک عنصر اول تولید می‌شود. با این حال، در حلقه‌هایی مانند،{\displaystyle \mathbb {Z} \left[{\sqrt {-5}} \right],}ایده‌آل‌های اول لزوماً اصلی نیستند. این امر استفاده از عناصر اول را در نظریه حلقه‌ها محدود می‌کند. با این حال، سنگ بنای نظریه جبری اعداد این واقعیت است که در هر حلقه ددکیند (که شامل ... می‌شود){\displaystyle \mathbb {Z} \left[{\sqrt {-5}} \right]}و به طور کلی‌تر، حلقه اعداد صحیح در یک میدان اعداد ) هر ایده‌آل (مانند ایده‌آلی که توسط ۶ تولید می‌شود) به طور منحصر به فرد به حاصلضرب ایده‌آل‌های اول تجزیه می‌شود.

              هر ایده‌آل ماکسیمال، یک ایده‌آل اول است یا به طور خلاصه، اول است. علاوه بر این، یک ایده‌آلمن{\displaystyle I}اول است اگر و تنها اگر عامل حلقه {\displaystyle R/I}یک دامنه انتگرال است. اثبات اینکه یک ایده‌آل اول است، یا به طور معادل اینکه یک حلقه هیچ مقسوم علیه صفری ندارد، می‌تواند بسیار دشوار باشد. با این حال، روش دیگر بیان همین موضوع این است که بگوییم مکمل {\displaystyle R\setمنهای p}به صورت ضربی بسته است. محلی‌سازی {\displaystyle \left(R\setمنهای p\right)^{-1}R}آنقدر مهم است که نمادگذاری خاص خودش را دارد:{\displaystyle R_{p}}این حلقه فقط یک ایده‌آل ماکسیمال دارد، یعنی {\displaystyle pR_{p}}چنین حلقه‌هایی را حلقه‌های محلی می‌نامند .

              طیف

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: طیف یک حلقه

              شکل ( Z ) شامل یک نقطه برای ایده‌آل صفر است. بسته بودن این نقطه، کل فضا است. نقاط باقی‌مانده، نقاطی هستند که مربوط به ایده‌آل‌ها ( p ) هستند، که در آن p یک عدد اول است. این نقاط بسته هستند.

              طیف یک حلقه ر{\displaystyle R}، [ a ] که با نشان داده می‌شودمشخصات {\displaystyle {\text{مشخصات}}\ R}، مجموعه تمام ایده‌آل‌های اولِ است.{\displaystyle R}این دستگاه به یک توپولوژی، توپولوژی زاریسکی ، مجهز است که خواص جبری ... را منعکس می‌کند .ر{\displaystyle R}: مبنایی برای زیرمجموعه‌های باز به صورت زیر داده شده است{\displaystyle D(f)=p در {\text{مشخصات}}\R,f\not در p,}که{\displaystyle f}هر عنصر حلقه‌ای است.{\displaystyle f}به عنوان تابعی که مقدار f mod p را می‌گیرد (یعنی تصویر f در میدان باقیمانده R / p )، این زیرمجموعه مکان هندسی است که در آن f غیر صفر است. این طیف همچنین این شهود را که حلقه‌های محلی‌سازی و فاکتورگیری مکمل یکدیگر هستند، دقیق می‌کند: نگاشت‌های طبیعی RR f و RR / fR ، پس از اختصاص دادن طیف حلقه‌های مورد نظر به توپولوژی زاریسکی خود، به ترتیب با غوطه‌وری‌های باز و بسته مکمل مطابقت دارند . حتی برای حلقه‌های پایه، مانند آنچه برای R = Z در سمت راست نشان داده شده است، توپولوژی زاریسکی کاملاً متفاوت از توپولوژی روی مجموعه اعداد حقیقی است.

              این طیف شامل مجموعه‌ای از ایده‌آل‌های ماکسیمال است که گاهی اوقات با mSpec( R ) نشان داده می‌شود. برای یک میدان بسته جبری k ، mSpec(k[ T1 , ..., Tn ] / ( f1 , ..., fm ) ) با مجموعه زیر در یکسو قرار دارد :

              { x =( x1 , ... , xn ) ∊ kn

              بنابراین، ایده‌آل‌های حداکثری، خواص هندسی مجموعه‌های جواب چندجمله‌ای‌ها را منعکس می‌کنند، که انگیزه اولیه برای مطالعه حلقه‌های جابجایی است. با این حال، در نظر گرفتن ایده‌آل‌های غیرحداکثری به عنوان بخشی از خواص هندسی یک حلقه به چند دلیل مفید است. به عنوان مثال، ایده‌آل‌های اول حداقلی (یعنی آنهایی که اکیداً شامل ایده‌آل‌های کوچکتر نیستند) با مؤلفه‌های تقلیل‌ناپذیر شکل R مطابقت دارند . برای یک حلقه نوتری R ، شکل R فقط تعداد متناهی از مؤلفه‌های تقلیل‌ناپذیر دارد. این یک بیان هندسی از تجزیه اولیه است که طبق آن هر ایده‌آلی را می‌توان به عنوان حاصلضربی از تعداد متناهی از ایده‌آل‌های اولیه تجزیه کرد . این واقعیت، تعمیم نهایی تجزیه به ایده‌آل‌های اول در حلقه‌های ددکیند است.

              طرح‌های آفین

              [ ویرایش ]

              مفهوم طیف، مبنای مشترک جبر جابجایی و هندسه جبری است . هندسه جبری با دادن یک دسته به طیف R پیش می‌رود. ای{\displaystyle {\mathcal {O}}}(هسته‌ای که توابع تعریف‌شده به‌صورت محلی، یعنی روی زیرمجموعه‌های باز متغیر را جمع‌آوری می‌کند). مبنای فضا و دسته، طرحواره آفین نامیده می‌شود . با داشتن یک طرحواره آفین، حلقه زیرین R را می‌توان به‌عنوان بخش‌های سراسری بازیابی کرد .ای{\displaystyle {\mathcal {O}}}علاوه بر این، این تناظر یک به یک بین حلقه‌ها و طرح‌های آفین با همریختی حلقه‌ها نیز سازگار است: هر f  : RS منجر به یک نگاشت پیوسته در جهت مخالف می‌شود.

              مشخصات S → مشخصات R ، qf −1 ( q ) است، یعنی هر ایده‌آل اول S به پیش‌تصویرش تحت f نگاشت می‌شود ، که یک ایده‌آل اول R است .

              هم‌ارزی حاصل از این دو دسته، به درستی خواص جبری حلقه‌ها را به شیوه‌ای هندسی منعکس می‌کند.

              مشابه این واقعیت که منیفولدها به صورت موضعی توسط زیرمجموعه‌های باز Rn داده می‌شوند ، طرح‌های آفین مدل‌های موضعی برای طرح‌هایی هستند که موضوع مطالعه در هندسه جبری هستند. بنابراین، چندین مفهوم در مورد حلقه‌های جابجایی از شهود هندسی ناشی می‌شوند.

              ابعاد

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: بُعد کرول

              بُعد کرول (یا بُعد) کم R یک حلقه "اندازه" یک حلقه را با شمارش عناصر مستقل در R ، به طور تقریبی، اندازه‌گیری می‌کند . بُعد جبرها روی یک میدان k را می‌توان با چهار ویژگی اصل موضوعی کرد:

              • بُعد یک ویژگی محلی است: dim R = sup p ∊ Spec R dim R p .
              • این بُعد مستقل از عناصر پوچ‌توان است: اگر IR پوچ‌توان باشد، آنگاه dim R = dim R / I.
              • این بُعد تحت یک بسط متناهی ثابت می‌ماند: اگر S یک R- جبر باشد که به صورت متناهی به عنوان یک R- مدول تولید می‌شود ، آنگاه dim S = dim R.
              • این بُعد با dim k [ X1 , ..., Xn ] = n کالیبره می‌شود . این اصل با در نظر گرفتن حلقه چندجمله‌ای با n متغیر به عنوان یک معادل جبری از فضای n بعدی مطرح می‌شود .

              این بُعد برای هر حلقه R به صورت سوپریمم طول‌های n از زنجیره‌های ایده‌آل‌های اول تعریف می‌شود.

              P ۰ ⊊ p ۱ ⊊ ... ⊊ pn.

              برای مثال، یک میدان صفر بعدی است، زیرا تنها ایده‌آل اول، ایده‌آل صفر است. اعداد صحیح یک بعدی هستند، زیرا زنجیره‌ها به شکل (0) ⊊ ( p ) هستند، که در آن p یک عدد اول است . برای حلقه‌های غیر نوتری و همچنین حلقه‌های غیر موضعی، بُعد ممکن است نامتناهی باشد، اما حلقه‌های موضعی نوتری بُعد متناهی دارند. در میان چهار اصل فوق، دو اصل اول، پیامدهای ابتدایی تعریف هستند، در حالی که دو اصل باقی مانده به حقایق مهم در جبر جابجایی ، قضیه بالا رفتن و قضیه ایده‌آل اصلی کرول، وابسته هستند .

              همریختی‌های حلقه‌ای

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: همریختی حلقه‌ای

              یک همریختی حلقه‌ای یا به طور عامیانه‌تر، یک نگاشت ، نگاشتی است که در آن f  : RS به گونه‌ای باشد که

              f ( a + b ) = f ( a ) + f ( b

              f ( ab ) = f ( a ) f ( b ) و f (1) = 1.

              این شرایط تضمین می‌کند که f (0) = 0 باشد. به طور مشابه، مانند سایر ساختارهای جبری، یک همریختی حلقه‌ای، نگاشتی است که با ساختار اشیاء جبری مورد نظر سازگار است. در چنین شرایطی، S نیز یک جبر R نامیده می‌شود ، با درک اینکه s در S می‌تواند در مقداری r از R ضرب شود ، با قرار دادن

              ر · س := ف ( ر ) · س .

              هسته و تصویر f با ker( f ) = { rR , f ( r ) = 0} و im ( f ) = f ( R ) = { f ( r ), rR } تعریف می‌شوند . هسته یک ایده‌آل از R و تصویر یک زیرحلقه از S است .

              یک همریختی حلقه‌ای، اگر دو به دو باشد، ایزومورفیسم نامیده می‌شود. مثالی از ایزومورفیسم حلقه‌ای، که به عنوان قضیه باقیمانده چینی شناخته می‌شود ، به صورت زیر است:

              {\displaystyle \mathbf {Z} /n=\bigoplus _{i=0}^{k}\mathbf {Z} /p_{i}،}که در آن n = p1 p2 ... pk حاصلضرب اعداد اول متمایز دو به دو است .

              حلقه‌های جابجایی، همراه با همریختی‌های حلقه، یک دسته را تشکیل می‌دهند . حلقه Z شیء اولیه در این دسته است ، به این معنی که برای هر حلقه جابجایی R ، یک همریختی حلقه‌ای منحصر به فرد ZR وجود دارد . با استفاده از این نگاشت، می‌توان یک عدد صحیح n را به عنوان عنصری از R در نظر گرفت . به عنوان مثال، فرمول دوجمله‌ای

              {\displaystyle (a+b)^{n}=\sum _{k=0}^{n}{\binom {n}{k}}a^{k}b^{nk}}

              که برای هر دو عنصر a و b در هر حلقه جابجایی R معتبر است ، با تفسیر ضرایب دوجمله‌ای به عنوان عناصر R با استفاده از این نگاشت، به این معنا درک می‌شود.

              خاصیت جهانی S R T بیان می‌کند که برای هر دو نگاشت SW و TW که چهارضلعی بیرونی را جابجا می‌کنند، یک نگاشت منحصر به فرد S ⊗ R T → W وجود دارد که کل نمودار را جابجا می‌کند .

              با توجه به دو R- جبر S و T ، حاصلضرب تانسوری آنها

              شر ت

              دوباره یک جبر R جابجایی‌پذیر است . در برخی موارد، حاصلضرب تانسوری می‌تواند برای یافتن یک جبر T که به Z مربوط می‌شود، همانطور که S به R مربوط می‌شود، به کار رود . به عنوان مثال،

              R [ X ] ⊗ R T = T [ X ].

              تولید محدود

              [ ویرایش ]

              یک R- جبر S را متناهی تولید شده (به عنوان یک جبر) می‌نامیم اگر تعداد متناهی از عناصر s1، ...، sn وجود داشته باشد به طوری که هر عنصر s به صورت یک چندجمله‌ای در s1 قابل بیان باشد . به طور معادل، S ایزومورفیک است با

              [ T ۱ ، ...، Tn ] / IR.

              یک شرط بسیار قوی‌تر این است که S به صورت متناهی به عنوان یک R- مدول تولید شود ، به این معنی که هر s را می‌توان به صورت یک ترکیب R- خطی از برخی مجموعه‌های متناهی s1 ، ...، sn بیان کرد .

              حلقه‌های محلی

              [ ویرایش ]

              یک حلقه، موضعی نامیده می‌شود اگر فقط یک ایده‌آل ماکزیمم واحد داشته باشد که با m نشان داده می‌شود . برای هر حلقه R (نه لزوماً موضعی) ، موضعی‌سازی

              آر پی

              در یک ایده‌آل اول، p موضعی است. این موضعیت، ویژگی‌های هندسی مشخصه R «اطراف p » را منعکس می‌کند. چندین مفهوم و مسئله در جبر جابجایی را می‌توان به حالتی که R موضعی است، کاهش داد، که حلقه‌های موضعی را به دسته‌ای از حلقه‌ها تبدیل می‌کند که عمیقاً مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. میدان باقیمانده R به صورت زیر تعریف می‌شود:

              M/R=K

              هر R- مدول M یک فضای k- بردار داده شده با

              M / mM را ارائه می‌دهد . لم ناکایاما نشان می‌دهد که این متن اطلاعات مهمی را حفظ می‌کند: یک ماژول M که به صورت متناهی تولید شده است، صفر است اگر و تنها اگر M / mM صفر باشد.

              حلقه‌های محلی منظم

              [ ویرایش ]

              منحنی صفحه مکعبی (قرمز) که با معادله y2 = x2 ( x + 1 ) تعریف می‌شود، در مبدا تکین است ، یعنی حلقه k [ x , y ]/ y2 - x2 ( x + 1 ) یک حلقه منظم نیست. مخروط مماس ( آبی) اجتماع دو خط است که تکین بودن را نیز نشان می‌دهد .

              فضای برداری k m / m 2 یک تجسم جبری از فضای کتانژانت است . به طور غیررسمی، عناصر m را می‌توان به عنوان توابعی در نظر گرفت که در نقطه p صفر می‌شوند ، در حالی که m 2 شامل توابعی است که با مرتبه حداقل ۲ صفر می‌شوند. برای هر حلقه موضعی نوتری R ، نابرابری

              کم نور کیلومتر متر / متر مربع ≥ کم نور R

              درست باشد، که منعکس کننده این ایده است که فضای کتانژانت (یا معادل آن تانژانت) حداقل بُعد فضای مشخص شده R را دارد . اگر تساوی در این تخمین درست باشد، R یک حلقه محلی منظم نامیده می‌شود . یک حلقه محلی نوتری منظم است اگر و تنها اگر حلقه (که حلقه توابع روی مخروط تانژانت است

              {\displaystyle \bigoplus _{n}m^{n}/m^{n+1}}

              با یک حلقه چندجمله‌ای روی k ایزومورفیک است . به طور کلی، حلقه‌های محلی منظم تا حدودی شبیه به حلقه‌های چندجمله‌ای هستند. [ 1 ] حلقه‌های محلی منظم، حلقه‌های UFD هستند. [ 2 ]

              حلقه‌های ارزش‌گذاری گسسته به تابعی مجهز هستند که به هر عنصر r یک عدد صحیح نسبت می‌دهد . این عدد که ارزش‌گذاری r نامیده می‌شود را می‌توان به طور غیررسمی به عنوان مرتبه صفر یا قطب r در نظر گرفت . حلقه‌های ارزش‌گذاری گسسته دقیقاً حلقه‌های محلی منظم یک بعدی هستند. به عنوان مثال، حلقه جرم‌های توابع هولومورفیک روی یک سطح ریمان، یک حلقه ارزش‌گذاری گسسته است.

              تقاطع‌های کامل

              [ ویرایش ]

              مکعب پیچ خورده (سبز) یک تقاطع کامل بر اساس نظریه مجموعه‌ها است، اما یک تقاطع کامل نیست.

              طبق قضیه ایده‌آل اصلی کرول ، که یک نتیجه بنیادی در نظریه ابعاد حلقه‌ها است ، بُعدِ

              R = k [ T1 , ..., Tr r ] / ( f1 , ... , fn )

              حداقل rn باشد . یک حلقه حلقه تقاطع کامل نامیده می‌شود اگر بتوان آن را به گونه‌ای ارائه کرد که به این حد حداقلی دست یابد. این مفهوم همچنین بیشتر برای حلقه‌های محلی مورد مطالعه قرار می‌گیرد. هر حلقه محلی منظم، یک حلقه تقاطع کامل است، اما برعکس آن صادق نیست.

              یک حلقه R یک تقاطع کامل بر اساس نظریه مجموعه‌ها است اگر حلقه کاهش‌یافته مرتبط با R ، یعنی حلقه‌ای که با تقسیم تمام عناصر پوچ به دست می‌آید، یک تقاطع کامل باشد. تا سال ۲۰۱۷، به‌طورکلی مشخص نیست که آیا منحنی‌ها در فضای سه‌بعدی، تقاطع‌های کامل بر اساس نظریه مجموعه‌ها هستند یا خیر. [ 3 ]

              حلقه‌های کوهن-مکالی

              [ ویرایش ]

              عمق یک حلقه محلی R تعداد عناصر در یک (یا همانطور که می‌توان نشان داد، هر) دنباله منظم حداکثری است، یعنی دنباله a1، ...، an ∈ m به طوری که همه ai ها مقسوم علیه‌های غیر صفر در آن باشند .

              R / ( a1 ، ...، ai - 1 ) .

              برای هر حلقه نوتری موضعی، نابرابری

              عمق ( R ) ≤ تیرگی ( R )

              برقرار است. یک حلقه محلی که در آن تساوی برقرار است، حلقه کوهن-مکالی نامیده می‌شود . حلقه‌های تقاطع کامل محلی، و به طریق اولی، حلقه‌های محلی منظم، کوهن-مکالی هستند، اما نه برعکس. کوهن-مکالی خواص مطلوب حلقه‌های منظم (مانند خاصیت حلقه‌های زنجیره‌ای جهانی بودن ، که به این معنی است که (هم)بعد اعداد اول خوش‌رفتار است) را با هم ترکیب می‌کنند، اما در مقایسه با حلقه‌های محلی منظم، در برابر خارج قسمت‌ها نیز مقاوم‌تر هستند. [ 4 ]

              ساخت حلقه‌های جابجایی

              [ ویرایش ]

              روش‌های مختلفی برای ساخت حلقه‌های جدید از حلقه‌های داده شده وجود دارد. هدف از چنین ساخت‌هایی اغلب بهبود برخی از ویژگی‌های حلقه است تا فهم آن آسان‌تر شود. به عنوان مثال، یک دامنه انتگرالی که در میدان کسرهای خود به صورت انتگرالی بسته است، نرمال نامیده می‌شود . این یک ویژگی مطلوب است، به عنوان مثال هر حلقه یک بعدی نرمال لزوماً منظم است . نرمال‌سازی یک حلقه [ نیازمند توضیح ] به عنوان نرمال‌سازی شناخته می‌شود .

              تکمیل‌ها

              [ ویرایش ]

              اگر I یک ایده‌آل در یک حلقه جابجایی R باشد ، توان‌های I همسایگی‌های توپولوژیکی 0 را تشکیل می‌دهند که به R اجازه می‌دهد به عنوان یک حلقه توپولوژیکی در نظر گرفته شود . این توپولوژی، توپولوژی I -adic نامیده می‌شود . سپس R می‌تواند نسبت به این توپولوژی کامل شود. به طور رسمی، تکمیل I -adic حد معکوس حلقه‌های R / In است . به عنوان مثال، اگر k یک میدان باشد، k [[ X ]]، حلقه سری توانی رسمی در یک متغیر روی k ، تکمیل I -adic از k [ X ] است که در آن I ایده‌آل اصلی تولید شده توسط X است . این حلقه به عنوان یک آنالوگ جبری دیسک عمل می‌کند. به طور مشابه، حلقه اعداد صحیح p -adic ، تکمیل Z نسبت به ایده‌آل اصلی ( p ) است. هر حلقه‌ای که با تکمیل خودش ایزومورفیک باشد، کامل نامیده می‌شود .

              حلقه‌های محلی کامل، لم هنسل را برآورده می‌کنند ، که به طور تقریبی امکان تعمیم راه‌حل‌ها (از مسائل مختلف) را روی میدان باقیمانده k تا R فراهم می‌کند .

              مفاهیم همولوژیک

              [ ویرایش ]

              چندین جنبه عمیق‌تر از حلقه‌های جابجایی با استفاده از روش‌های جبر همولوژیک مورد مطالعه قرار گرفته‌اند . هاچستر (۲۰۰۷) برخی از سوالات بی‌پاسخ در این حوزه تحقیقاتی فعال را فهرست می‌کند.

              ماژول‌های تصویری و عملگرهای Ext

              [ ویرایش ]

              مدول‌های تصویری را می‌توان به صورت جمع‌بندهای مستقیم مدول‌های آزاد تعریف کرد. اگر R موضعی باشد، هر مدول تصویری تولید شده به صورت متناهی در واقع آزاد است، که به قیاس بین مدول‌های تصویری و دسته‌های برداری محتوا می‌دهد . [ 5 ] قضیه Quillen-Suslin ادعا می‌کند که هر مدول تصویری تولید شده به صورت متناهی روی k [ T1 , ..., Tn ] ( k یک میدان ) آزاد است، اما به طور کلی این دو مفهوم با هم متفاوت هستند. یک حلقه نوتری محلی منظم است اگر و تنها اگر بعد جهانی آن متناهی باشد، مثلاً n ، به این معنی که هر R- مدول تولید شده به صورت متناهی دارای تفکیک توسط مدول‌های تصویری با طول حداکثر n است.

              اثبات این و سایر گزاره‌های مرتبط، متکی بر استفاده از روش‌های همولوژیک، مانند تابع Ext است . این تابع، تابع مشتق‌شده از تابع است.

              هوم آر ( ام ، -).

              تابع دوم اگر M تصویری باشد، دقیق است، اما در غیر این صورت نه: برای یک نگاشت پوشا EF از R- مدول‌ها، نیازی نیست نگاشت MF به نگاشت ME تعمیم یابد . تابع‌های Ext بالاتر، عدم دقت تابع Hom را اندازه‌گیری می‌کنند. اهمیت این ساختار استاندارد در جبر همولوژیک را می‌توان از این واقعیت دریافت که یک حلقه نوتری محلی R با میدان باقیمانده k منظم است اگر و تنها اگر

              خروجی n ( k ، k )

              برای همه n های به اندازه کافی بزرگ صفر می‌شود . علاوه بر این، ابعاد این گروه‌های Ext، که به عنوان اعداد بتی شناخته می‌شوند ، به صورت چندجمله‌ای در n رشد می‌کنند اگر و تنها اگر R یک حلقه تقاطع کامل محلی باشد . [ 6 ] یک استدلال کلیدی در چنین ملاحظاتی ، کمپلکس کوزول است که یک تفکیک آزاد صریح از میدان باقیمانده k از یک حلقه محلی R بر حسب یک دنباله منظم ارائه می‌دهد.

              صافی

              [ ویرایش ]

              حاصلضرب تانسوری یکی دیگر از فانکتورهای غیردقیق مرتبط با حلقه‌های جابجایی است: برای یک R- مدول عمومی M ، فانکتور

              MR

              فقط کاملاً دقیق است. اگر دقیق باشد، M مسطح نامیده می‌شود . اگر R موضعی باشد، هر مدول مسطح ارائه شده متناهی، عاری از رتبه متناهی است، بنابراین تصویری است. با وجود اینکه بر اساس جبر همولوژیک تعریف می‌شود، مسطح بودن پیامدهای هندسی عمیقی دارد. به عنوان مثال، اگر یک R- جبر S مسطح باشد، ابعاد الیاف

              S / pS = SR R / p

              (برای ایده‌آل‌های اول p در R ) دارای بُعد «مورد انتظار» هستند، یعنی

              dim S − dim R + dim( R / p ) .

              خواص

              [ ویرایش ]

              طبق قضیه ودربرن ، هر حلقه تقسیم متناهی ، خاصیت جابجایی دارد و بنابراین یک میدان متناهی است . شرط دیگری که جابجایی‌پذیری یک حلقه را تضمین می‌کند، به دلیل جیکوبسون ، به شرح زیر است: برای هر عنصر r از R ، یک عدد صحیح n > 1 وجود دارد به طوری که r n = r . [ 7 ] اگر برای هر r ، r 2 = r باشد ، حلقه، حلقه بولی نامیده می‌شود . شرایط کلی‌تری که جابجایی‌پذیری یک حلقه را تضمین می‌کنند نیز شناخته شده است. [ 8 ]

              کلیات

              [ ویرایش ]

              حلقه‌های جابه‌جایی مدرج

              [ ویرایش ]

              یک شلوار، یک کوبوردیسم بین یک دایره و دو دایره‌ی مجزا است. دسته‌های کوبوردیسم، که در آن‌ها حاصلضرب دکارتی به عنوان ضرب و اتحاد مجزا به عنوان مجموع در نظر گرفته می‌شود، حلقه‌ی کوبوردیسم را تشکیل می‌دهند .

              یک حلقه مدرج R = ⨁ iZ R i را مدرج-جابجایی می‌نامیم اگر برای همه عناصر همگن a و b ،

              ab = (-1) deg a ⋅ deg b ba .

              اگر R i ها توسط دیفرانسیل‌های ∂ به هم متصل باشند، به طوری که یک شکل انتزاعی از قانون ضرب برقرار باشد، یعنی،

              ∂( ab ) = ∂( a ) b + (-1) درجه a a∂( b

              R یک جبر دیفرانسیلی مدرج جابجایی (cdga) نامیده می‌شود . به عنوان مثال، کمپلکس فرم‌های دیفرانسیلی روی یک منیفولد ، که حاصل ضرب آن در ضرب خارجی است ، یک cdga است. کوهمولوژی یک cdga یک حلقه جابجایی-مدرج است که گاهی اوقات به عنوان حلقه کوهمولوژی شناخته می‌شود . طیف گسترده‌ای از مثال‌های حلقه‌های مدرج به این روش ایجاد می‌شوند. به عنوان مثال، حلقه لازارد، حلقه‌ای از کلاس‌های کوبوردیسم منیفولدهای مختلط است.

              یک حلقه جابجایی درجه‌بندی شده نسبت به درجه‌بندی Z /2 (برخلاف Z ) یک ابرجبر نامیده می‌شود .

              یک مفهوم مرتبط، حلقه تقریباً جابجایی‌پذیر است ، به این معنی که R به گونه‌ای فیلتر می‌شود که حلقه مدرج مرتبط

              gr R := ⨁ F i R / ⨁ F i −1 R

              جابجایی‌پذیر است. یک مثال جبر ویل و حلقه‌های کلی‌تر عملگرهای دیفرانسیلی است .

              حلقه‌های جابجایی ساده

              [ ویرایش ]

              یک حلقه جابجایی ساده، یک شیء ساده در دسته حلقه‌های جابجایی است . آن‌ها بلوک‌های سازنده هندسه جبری مشتق‌شده (پیوندی) هستند . یک مفهوم نزدیک اما کلی‌تر، مفهوم حلقه E∞ است .

              کاربردهای حلقه‌های جابجایی

              [ ویرایش ]

              https://en.wikipedia.org/wiki/Commutative_ring

              2-حلقه جابجایی

              نمونه‌های اول

              [ ویرایش ]

              یک مثال مهم، و از برخی جهات حیاتی، حلقه اعداد صحیح است. {\displaystyle \mathbb {Z} }با دو عمل جمع و ضرب. از آنجایی که ضرب اعداد صحیح یک عمل جابجایی است، این یک حلقه جابجایی است. معمولاً با نشان داده می‌شود {\displaystyle \mathbb {Z} }به عنوان مخفف کلمه آلمانی Zahlen (اعداد).

              یک میدان یک حلقه جابجایی است که در آن {\displaystyle 0\neq 1}و هر عنصر غیر صفر {\displaystyle a}معکوس‌پذیر است؛ یعنی وارون ضربی دارد {\displaystyle b}به طوری که {\displaystyle a\cdot b=1}بنابراین، طبق تعریف، هر میدانی یک حلقه جابجایی است. اعداد گویا ، حقیقی و مختلط ، میدان‌ها را تشکیل می‌دهند.

              اگرر{\displaystyle R}یک حلقه جابجایی داده شده باشد، آنگاه مجموعه تمام چندجمله‌ای‌ها در متغیر {\displaystyle X}که ضرایب آنها در {\displaystyle R}حلقه چندجمله‌ای را تشکیل می‌دهد که با نشان داده می‌شود {\displaystyle R\left[X\right]}همین امر در مورد چندین متغیر نیز صادق است.

              اگر {\displaystyle V}یک فضای توپولوژیکی است ، برای مثال زیرمجموعه‌ای از ... {\displaystyle \mathbb {R} ^{n}}، توابع پیوسته با مقدار حقیقی یا مختلط روی {\displaystyle V}یک حلقه جابجایی تشکیل می‌دهند. همین امر در مورد توابع مشتق‌پذیر یا هولومورفیک نیز صادق است ، زمانی که این دو مفهوم تعریف شده باشند، مانند {\displaystyle V}یک منیفولد پیچیده .

              بخش‌پذیری

              [ ویرایش ]

              برخلاف میدان‌ها، که در آن‌ها هر عنصر غیرصفر به صورت ضربی وارون‌پذیر است، مفهوم بخش‌پذیری برای حلقه‌ها غنی‌تر است. یک عنصر {\displaystyle a}از حلقه {\displaystyle R}اگر دارای معکوس ضربی باشد، یک واحد نامیده می‌شود . نوع خاص دیگری از عنصر، مقسوم‌علیه‌های صفر است ، یعنی یک عنصر {\displaystyle a}به طوری که یک عنصر غیر صفر وجود داشته باشد {\displaystyle b}از حلقه به طوری که {\displaystyle ab=0}اگر {\displaystyle R}هیچ مقسوم علیه صفر غیر صفر نداشته باشد، به آن دامنه (یا حوزه) انتگرال می‌گویند . یک عنصر {\displaystyle a}رضایت بخش {\displaystyle a^{n}=0}برای یک عدد صحیح مثبت {\displaystyle n}پوچ‌توان (nilpotent) نامیده می‌شود .

              محلی‌سازی‌ها

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: محلی‌سازی یک حلقه

              محلی‌سازی یک حلقه فرآیندی است که در آن برخی از عناصر معکوس‌پذیر می‌شوند، یعنی وارون‌های ضربی به حلقه اضافه می‌شوند. به طور مشخص، اگر {\displaystyle S}یک زیرمجموعهٔ بستهٔ ضربی از است . {\displaystyle R}(یعنی هر زمان که {\displaystyle s,t\in S}پس همینطور است {\displaystyle st}) سپس محلی سازی {\displaystyle R}در {\displaystyle S}یا حلقه‌ای از کسرها با مخرج‌های {\displaystyle S}، معمولاً با علامت مشخص می‌شود {\displaystyle S^{-1}R}متشکل از نمادها

              {\displaystyle {\frac {r}{s}}}با {\displaystyle r\in R,s\in S}

              تابع قوانین خاصی است که از حذف آشنا در اعداد گویا تقلید می‌کنند. در واقع، در این زبان {\displaystyle \mathbb {Q} }محلی سازی است {\displaystyle \mathbb {Z} }در تمام اعداد صحیح غیر صفر. این ساختار برای هر دامنه صحیحی کار می‌کند. {\displaystyle R}به جایز{\displaystyle \mathbb {Z} }محلی سازی {\displaystyle \left(R\setminus \left\{0\right\}\right)^{-1}R}یک میدان است، که میدان خارج قسمت نامیده می‌شود . {\displaystyle R}.

              ایده‌آل‌ها و ماژول‌ها

              [ ویرایش ]

              در ادامه، R یک حلقه جابجایی را نشان می‌دهد.

              بسیاری از مفاهیم زیر برای حلقه‌های جابجایی‌پذیر که لزوماً جابجایی‌پذیر نیستند نیز وجود دارند، اما تعاریف و ویژگی‌ها معمولاً پیچیده‌تر هستند. برای مثال، همه ایده‌آل‌ها در یک حلقه جابجایی‌پذیر به طور خودکار دو طرفه هستند که این امر وضعیت را به میزان قابل توجهی ساده می‌کند.

              ماژول‌ها

              [ ویرایش ]

              مقاله اصلی: ماژول

              برای یک حلقه {\displaystyle R}، یک {\displaystyle R}- ماژول {\displaystyle M}مانند نسبت فضای برداری به یک میدان است. یعنی عناصر یک ماژول می‌توانند با هم جمع شوند؛ می‌توانند در عناصر یک ... ضرب شوند. {\displaystyle R}تابع همان اصول موضوعه برای فضای برداری است.

              مطالعه‌ی مدول‌ها به طور قابل توجهی پیچیده‌تر از مطالعه‌ی فضاهای برداری است، زیرا مدول‌هایی وجود دارند که هیچ پایه‌ای ندارند ، یعنی شامل یک مجموعه‌ی فراگیر که عناصر آن به صورت خطی مستقل باشند، نیستند . مدولی که پایه دارد، مدول آزاد نامیده می‌شود و یک زیرمدول از یک مدول آزاد لزوماً نباید آزاد باشد.

              یک ماژول از نوع متناهی ، ماژولی است که دارای یک مجموعه پوشای متناهی است. ماژول‌های از نوع متناهی نقش اساسی در نظریه حلقه‌های جابجایی دارند، مشابه نقش فضاهای برداری با ابعاد متناهی در جبر خطی . به طور خاص، حلقه‌های نوتری (همچنین به § حلقه‌های نوتری ، در زیر مراجعه کنید) را می‌توان به عنوان حلقه‌هایی تعریف کرد که هر زیرمدول از یک ماژول از نوع متناهی نیز از نوع متناهی باشد.

              ایده آلها

              [ ویرایش ]

              مقالات اصلی: حلقه ایده‌آل و حلقه فاکتور

              ایده‌آل‌های یک حلقه {\displaystyle R}زیرماژول‌هایِ {\displaystyle R}یعنی ماژول‌های موجود در {\displaystyle R}به طور دقیق‌تر، یک ایده‌آل {\displaystyle I}یک زیرمجموعه غیر تهی از است {\displaystyle R}به طوری که برای همه {\displaystyle r}در {\displaystyle R}، {\displaystyle i}و {\displaystyle j}در {\displaystyle I}، هر دو {\displaystyle ri}و {\displaystyle i+j}در {\displaystyle I}برای کاربردهای مختلف، درک ایده‌آل‌های یک حلقه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، اما اغلب با مطالعه ماژول‌ها به طور کلی پیش می‌رود.

              هر حلقه‌ای دو ایده‌آل دارد، یعنی ایده‌آل صفر {0}{\displaystyle \left\{0\right\}}ور{\displaystyle R}، کل حلقه. این دو آرمان تنها آرمان‌هایی هستند که دقیقاً اگر {\displaystyle R}یک فیلد است. با توجه به هر زیرمجموعه‌ {\displaystyle F=\left\{f_{j}\right\}_{j\in J}}از {\displaystyle R}(کجا {\displaystyle J}یک مجموعه شاخص است)، ایده‌آل تولید شده توسط {\displaystyle F}کوچکترین ایده‌آلی است که شامل {\displaystyle F}به طور معادل، با ترکیب‌های خطی متناهی داده می‌شود {\displaystyle r_{1}f_{1}+r_{2}f_{2}+\dots +r_{n}f_{n}.}

              دامنه‌های ایده‌آل اصلی

              [ ویرایش ]

              اگر {\displaystyle F}از یک عنصر واحد تشکیل شده است {\displaystyle r}، ایده‌آل تولید شده توسط {\displaystyle F}متشکل از مضربی از {\displaystyle r}یعنی عناصر {\displaystyle rs}برای عناصر دلخواهها{\displaystyle s}چنینایده‌آلی، ایده‌آل اصلی نامیده می‌شود . اگر هر آرمانی، آرمان اصلی باشد، {\displaystyle R}یک حلقه ایده‌آل اصلی نامیده می‌شود ؛ دو مورد مهم عبارتند از {\displaystyle \mathbb {Z} }و {\displaystyle k[X]}، حلقه چندجمله‌ای روی یک میدان {\displaystyle k}این دو، دامنه‌های اضافی هستند، بنابراین به آنها دامنه‌های ایده‌آل اصلی می‌گویند .

              برخلاف حلقه‌های عمومی، برای یک دامنه ایده‌آل اصلی، خواص عناصر منفرد به شدت به خواص حلقه به عنوان یک کل وابسته است. برای مثال، هر دامنه ایده‌آل اصلی {\displaystyle R}یک دامنه فاکتورگیری منحصر به فرد (UFD) است، به این معنی که هر عنصر، حاصل ضرب عناصر غیرقابل تقلیل، به روشی منحصر به فرد (تا مرتب‌سازی مجدد فاکتورها) است. در اینجا، یک عنصر {\displaystyle a}در یک دامنه ، اگر تنها راه بیان آن به صورت یک حاصلضرب باشد، تقلیل‌ناپذیر نامیده می‌شود . ،{\displaystyle a=bc,}توسط هر دو است {\displaystyle b}یا {\displaystyle c}یک واحد بودن. یک مثال، که در نظریه میدان مهم است، چندجمله‌ای‌های تقلیل‌ناپذیر هستند ، یعنی عناصر تقلیل‌ناپذیر درک {\displaystyle k[X]}، برای یک میدان {\displaystyle k}این واقعیت که {\displaystyle \mathbb {Z} }اینکه آیا یک UFD است را می‌توان به صورت ابتدایی‌تر با این جمله بیان کرد که هر عدد طبیعی را می‌توان به صورت منحصر به فرد به حاصلضرب توان‌هایی از اعداد اول تجزیه کرد. این قضیه همچنین به عنوان قضیه اساسی حساب شناخته می‌شود .

              یک عنصر {\displaystyle a}یک عنصر اول است اگر هر زمان کهالف{\displaystyle a}یک محصول را تقسیم می‌کند {\displaystyle bc}، {\displaystyle a}تقسیم می‌کند {\displaystyle b}یا {\displaystyle c}در یک دامنه، اول بودن به معنای تقلیل‌ناپذیر بودن است. عکس این قضیه در یک دامنه فاکتورگیری منحصر به فرد درست است، اما به طور کلی نادرست است.

              حلقه فاکتور

              [ ویرایش ]

              تعریف ایده‌آلها به گونه‌ای است که «تقسیم» {\displaystyle I}«بیرون» حلقه دیگری می‌دهد، حلقه عامل {\displaystyle R/I}: مجموعه‌ی کوست‌های است . {\displaystyle I}همراه با عملیات {\displaystyle \left(a+I\right)+\left(b+I\right)=\left(a+b\right)+I}و {\displaystyle \left(a+I\right)\left(b+I\right)=ab+I}برای مثال، حلقه {\displaystyle \mathbb {Z} /n\mathbb {Z} }(همچنین مشخص شده است {\displaystyle \mathbb {Z} _{n}}) ، کج {\displaystyle n}یک عدد صحیح است، به مدول حلقه اعداد صحیح است {\displaystyle n}این اساس حساب پیمانه‌ای است .

              یک ایده‌آل، ایده‌آلی است که اکیداً کوچکتر از کل حلقه باشد. ایده‌آلی که اکیداً در هیچ ایده‌آل خاصی گنجانده نشده باشد، ماکسیمال نامیده می‌شود . {\displaystyle m}حداکثر است اگر و تنها اگر {\displaystyle R/m}یک میدان است. به جز حلقه صفر ، هر حلقه‌ای (با همانی) حداقل یک ایده‌آل ماکسیمال دارد؛ این از لم زورن نتیجه می‌شود .

              1-حلقه جابجایی

              از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

              در ریاضیات ، حلقهٔ جابجایی ، حلقه‌ای است که عمل ضرب در آن جابجایی‌پذیر است . مطالعهٔ حلقه‌های جابجایی، جبر جابجایی نامیده می‌شود . به طور مکمل، جبر ناجابجایی مطالعهٔ خواص حلقه‌هایی است که مختص حلقه‌های جابجایی نیستند. این تمایز ناشی از تعداد زیاد خواص اساسی حلقه‌های جابجایی است که به حلقه‌های ناجابجایی تعمیم داده نمی‌شوند.

              حلقه‌های جابجایی در زنجیره زیر از کلاس‌های شمول ظاهر می‌شوند :

              اعداد تصادفی ⊃ حلقه‌ها حلقه‌های جابجاییدامنه‌های انتگرالی دامنه‌های بسته انتگرالی دامنه‌های GCD دامنه‌های فاکتورگیری منحصر به فرد دامنه‌های ایده‌آل اصلی دامنه‌های اقلیدسی میدان‌ها میدان‌های بسته جبری

              ساختار جبری → نظریه حلقه‌ها
              نظریه حلقه‌ها
              نشان دادن

              مفاهیم پایه

              {\displaystyle \mathbb {Z} }

              {\displaystyle 0=\mathbb {Z} /1\mathbb {Z} }

              نشان دادن

              جبر جابجایی

              {\displaystyle \mathbb {Z} _{p}}

              {\displaystyle \mathbb {Q} _{p}}

              {\displaystyle \mathbb {Z} (p^{\infty })}

              نشان دادن

              جبر ناجابجایی

              ساختارهای جبری
              نشان دادن

              گروه مانند

                  نشان دادن

                  حلقه مانند

                  نشان دادن

                  مشبک مانند

                      نشان دادن

                      ماژول مانند

                          نشان دادن

                          جبرگونه

                              تعریف و مثال‌های اولیه

                              [ ویرایش ]

                              تعریف

                              [ ویرایش ]

                              اطلاعات بیشتر در مورد تعریف حلقه‌ها: حلقه (ریاضیات)

                              حلقه یک مجموعه است {\displaystyle R}مجهز به دو عمل دودویی ، یعنی عملیاتی که هر دو عنصر حلقه را با یک سوم ترکیب می‌کنند. آنها جمع و ضرب نامیده می‌شوند و معمولاً با "" نشان داده می‌شوند. {\displaystyle +}« و {\displaystyle \cdot } ؛ مثلاً{\displaystyle a+b}و{\displaystyle a\cdot b}برای تشکیل یک حلقه، این دو عمل باید تعدادی از ویژگی‌ها را برآورده کنند: حلقه باید تحت عمل جمع، یک گروه آبلی و همچنین تحت عمل ضرب، یک تک‌واژ باشد ، که در آن ضرب بر جمع توزیع می‌شود ؛ یعنی،{\displaystyle a\cdot\left(b+c\right)=\left(a\cdot b\right)+\left(a\cdot c\right)}عناصر همانی برای جمع و ضرب به صورت زیر نشان داده می‌شوند.{\displaystyle 0}و{\displaystyle 1}به ترتیب.

                              اگر ضرب جابجایی‌پذیر باشد، یعنی ،{\displaystyle a\cdot b=b\cdot a,}سپس حلقه {\displaystyle R}جابجایی‌پذیر نامیده می‌شود . در ادامه این مقاله، همه حلقه‌ها جابجایی‌پذیر خواهند بود، مگر اینکه صریحاً خلاف آن ذکر شده باشد.

                              حلقه اندومورفیسم

                              از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

                              در ریاضیات ، اندومورفیسم‌های یک گروه آبلی X یک حلقه تشکیل می‌دهند. این حلقه ، حلقه اندومورفیسم X نامیده می‌شود که با End( X ) نشان داده می‌شود؛ مجموعه‌ای از همه همومورفیسم‌های X در خودش. جمع اندومورفیسم‌ها به طور طبیعی به صورت نقطه‌ای و ضرب از طریق ترکیب اندومورفیسم رخ می‌دهد. با استفاده از این عملیات، مجموعه اندومورفیسم‌های یک گروه آبلی یک حلقه (واحد) با نگاشت صفر تشکیل می‌دهد. {\textstyle 0:x\mapsto 0} به عنوان هویت افزایشی و نقشه هویت {\textstyle 1:x\mapsto x}به عنوان یک هویت ضربی . [ 1 ] [ 2 ]

                              توابع مربوطه به آنچه که در متن به عنوان همومورفیسم تعریف می‌شود، محدود می‌شوند که به دسته شیء مورد بررسی بستگی دارد. در نتیجه، حلقه اندومورفیسم چندین ویژگی داخلی شیء را رمزگذاری می‌کند. از آنجایی که حلقه اندومورفیسم اغلب جبری روی حلقه R است، می‌توان آن را جبر اندومورفیسم نیز نامید .

                              یک گروه آبلی همان چیزی است که به عنوان یک ماژول روی حلقه اعداد صحیح ، که شیء اولیه در دسته حلقه‌ها است ، در نظر گرفته می‌شود. به طور مشابه، اگر R هر حلقه جابجایی باشد ، اندومورفیسم‌های یک R- مدول ، با همان اصول و مشتق، یک جبر روی R تشکیل می‌دهند. به طور خاص، اگر R یک میدان باشد ، ماژول‌های آن M فضاهای برداری هستند و حلقه اندومورفیسم هر یک، جبری روی میدان R است .

                              توضیحات

                              [ ویرایش ]

                              فرض کنید ( A ,+) یک گروه آبلی باشد و همریختی‌های گروه را از A تا A در نظر می‌گیریم . سپس جمع دو همریختی از این نوع را می‌توان به صورت نقطه‌ای تعریف کرد تا همریختی گروه دیگری ایجاد شود. به طور صریح، با داشتن دو همریختی f و g ، مجموع f و g برابر با همریختی f + g است : xf ( x ) + g ( x ) . تحت این عملیات، End( A ) یک گروه آبلی است. با عملیات اضافی ترکیب همریختی‌ها، End( A ) یک حلقه با همانی ضربی است. این ترکیب به طور صریح fg : xf ( g ( x )) است . همانی ضربی، همانی همریختی روی A است . وارون‌های افزایشی، وارون‌های نقطه‌ای هستند.

                              اگر مجموعه A یک گروه آبلی تشکیل ندهد ، آنگاه ساختار فوق لزوماً خوش‌تعریف نیست، زیرا در این صورت مجموع دو همومورفیسم لزوماً یک همومورفیسم نیست. [ 3 ] با این حال، بسته شدن مجموعه اندومورفیسم‌ها تحت عملیات فوق، نمونه‌ای متعارف از یک حلقه نزدیک است که حلقه نیست.

                              خواص

                              [ ویرایش ]

                              مثال‌ها

                              [ ویرایش ]

                              می‌توان از این ایزومورفیسم برای ساخت بسیاری از حلقه‌های اندومورفیسم غیرجابجایی استفاده کرد. برای مثال:\displaystyle \operatorname {End} (\mathbb {Z} \times \mathbb {Z})\cong \mathrm {M} _{2}(\mathbb {Z})}، از آنجایی {\displaystyle \operatorname {End} (\mathbb {Z} )\cong \mathbb {Z} }.

                              همچنین، هنگامی که {\displaystyle R=K}یک میدان باشد، یک ایزومورفیسم متعارف وجود دارد{\displaystyle \operatorname {End} (K)\cong K}، بنابراین{\displaystyle \operatorname {End} (K^{n})\cong \mathrm {M} _{n}(K)}یعنی حلقه اندومورفیسم یک {\displaystyle K}فضای برداری با حلقه‌ای از ماتریس‌های n در n با ورودی‌های در مشخص می‌شود.ک{\displaystyle K}[ 10 ] به طور کلی‌تر، جبر اندومورفیسم مدول آزاد {\displaystyle M=R^{n}}به طور طبیعی است {\displaystyle n}-توسط-ن{\displaystyle n}ماتریس‌هایی با ورودی‌های حلقه {\displaystyle R}.

                              • به عنوان مثالی خاص از نکته آخر، برای هر حلقه R با واحد، End( R ) = R است، که در آن عناصر R با ضرب چپ بر R عمل می‌کنند .
                              • به طور کلی، حلقه‌های اندومورفیسم را می‌توان برای اشیاء هر دسته پیش افزایشی تعریف کرد .

                              https://en.wikipedia.org/wiki/Endomorphism_ring

                               مدول تجزیه‌ناپذی

                              در جبر مجرد ، یک مدول تجزیه‌ناپذیر است اگر غیر صفر باشد و نتوان آن را به صورت جمع مستقیم دو زیرمدول غیر صفر نوشت . [ 1 ] [ 2 ]

                              تجزیه‌ناپذیر مفهوم ضعیف‌تری نسبت به ماژول ساده (که گاهی ماژول تقلیل‌ناپذیر نیز نامیده می‌شود ) است: ساده به معنای «بدون زیرمدول مناسب» N < M است، در حالی که تجزیه‌ناپذیر «به صورت NP = M قابل بیان نیست ».

                              مجموع مستقیمی از ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر، کاملاً تجزیه‌پذیر نامیده می‌شود ؛ [ نیازمند منبع ] این حالت ضعیف‌تر از نیمه‌ساده بودن است که مجموع مستقیمی از ماژول‌های ساده است .

                              تجزیه مجموع مستقیم یک ماژول به ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر، تجزیه تجزیه‌ناپذیر نامیده می‌شود .

                              انگیزه

                              [ ویرایش ]

                              در بسیاری از موقعیت‌ها، تمام ماژول‌های مورد نظر کاملاً تجزیه‌پذیر هستند؛ ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر را می‌توان به عنوان «بلوک‌های سازنده‌ی پایه» در نظر گرفت، تنها اشیایی که باید مورد مطالعه قرار گیرند. این مورد در مورد ماژول‌های روی یک فیلد یا PID صدق می‌کند و زیربنای فرم نرمال جردن عملگرها است .

                              مثال‌ها

                              [ ویرایش ]

                              میدان

                              [ ویرایش ]

                              ماژول‌های روی فیلدها ، فضاهای برداری هستند . [ 3 ] یک فضای برداری تجزیه‌ناپذیر است اگر و تنها اگر بُعد آن 1 باشد. بنابراین هر فضای برداری کاملاً تجزیه‌پذیر (در واقع، نیمه‌ساده) است، و اگر بُعد نامتناهی باشد، جمع‌وندهای نامتناهی دارد. [ 4 ]

                              دامنه ایده‌آل اصلی

                              [ ویرایش ]

                              ماژول‌های متناهی تولید شده روی دامنه‌های ایده‌آل اصلی (PID) توسط قضیه ساختار برای ماژول‌های متناهی تولید شده روی یک دامنه ایده‌آل اصلی طبقه‌بندی می‌شوند : تجزیه اولیه، تجزیه به ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر است، بنابراین هر ماژول متناهی تولید شده روی یک PID کاملاً تجزیه‌پذیر است.

                              به طور صریح، مدول‌های فرم R / pn برای ایده‌آل‌های اول p (شامل p = 0 که R را به دست می‌دهد ) تجزیه‌ناپذیر هستند. هر R- مدول تولید شده به صورت متناهی، مجموع مستقیمی از این‌ها است. توجه داشته باشید که این ساده است اگر و تنها اگر n = 1 باشد (یا p = 0 )؛ به عنوان مثال، گروه چرخه‌ای مرتبه 4، Z /4، تجزیه‌ناپذیر است اما ساده نیست - زیرگروه 2 Z /4 از مرتبه 2 را دارد، اما این زیرگروه متمم ندارد.

                              روی اعداد صحیح Z ، مدول‌ها گروه‌های آبلی هستند . یک گروه آبلی متناهی تولید شده، تجزیه‌ناپذیر است اگر و تنها اگر با Z یا با یک گروه عاملی به فرم Z / p n Z برای یک عدد اول p و یک عدد صحیح مثبت ایزومورفیک باشد . هر گروه آبلی متناهی تولید شده، مجموع مستقیمی از (تعداد متناهی) گروه‌های آبلی تجزیه‌ناپذیر است .

                              با این حال، گروه‌های آبلی تجزیه‌ناپذیر دیگری نیز وجود دارند که به صورت متناهی تولید نمی‌شوند؛ به عنوان مثال می‌توان به اعداد گویا Q و گروه‌های p پروفر Z ( p ∞ ) برای هر عدد اول p اشاره کرد .

                              برای یک عدد صحیح مثبت ثابت n ، حلقه R از ماتریس‌های n در n با ورودی‌هایی از اعداد حقیقی (یا از هر فیلد دیگر K ) را در نظر بگیرید. آنگاه Kn یک R-مدول چپ است ( ضرب اسکالر، ضرب ماتریسی است ). این تا ایزومورفیسم، تنها مدول تجزیه‌ناپذیر روی R ، است . هر R- مدول چپ، مجموع مستقیمی از (تعداد متناهی یا نامتناهی) کپی از این مدول Kn است .

                              حقایق

                              [ ویرایش ]

                              هر ماژول ساده‌ای تجزیه‌ناپذیر است. عکس این قضیه به طور کلی صادق نیست، همانطور که در مثال دوم بالا نشان داده شده است.

                              با نگاه کردن به حلقه اندومورفیسم یک ماژول، می‌توان تشخیص داد که آیا آن ماژول تجزیه‌ناپذیر است یا خیر: اگر و تنها اگر حلقه اندومورفیسم شامل عنصر خودتوانی متفاوت از 0 و 1 نباشد. [ 1 ] (اگر f یک اندومورفیسم خودتوان از M باشد ، آنگاه M مجموع مستقیم ker( f ) و im( f ) است.)

                              یک ماژول با طول متناهی تجزیه‌ناپذیر است اگر و تنها اگر حلقه اندومورفیسم آن موضعی باشد . اطلاعات بیشتر در مورد اندومورفیسم‌های تجزیه‌ناپذیرهای با طول متناهی توسط لم برازش ارائه شده است .

                              در شرایط طول متناهی، تجزیه به واحدهای تجزیه‌ناپذیر به طور خاص مفید است، به دلیل قضیه کرول-اشمیت : هر مدول با طول متناهی را می‌توان به صورت مجموع مستقیم تعداد متناهی از مدول‌های تجزیه‌ناپذیر نوشت، و این تجزیه اساساً منحصر به فرد است (به این معنی که اگر تجزیه متفاوتی به واحدهای تجزیه‌ناپذیر داشته باشید، می‌توان جمع‌بندهای تجزیه اول را با جمع‌بندهای تجزیه دوم جفت کرد تا اعضای هر جفت ایزومورفیک باشند). [ 5 ]

                              ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر (Indecomposable Modules)

                              تجزیه‌ناپذیر

                              در جبر هومولوژیک و نظریه نمایش، یک ماژول (یا به طور کلی‌تر، یک شیء در یک دسته) را تجزیه‌ناپذیر می‌نامیم اگر نتوان آن را به صورت جمع مستقیم دو زیرماژول ناتهی نوشت.

                              تعریف ریاضی

                              یک A-ماژولM (بر روی یک جبرA) تجزیه‌ناپذیر است اگر:

                              .M≅N⊕P⟹N=0 یا P=0.

                              یعنی تنها روش نوشتن M به صورت جمع مستقیم، حالات بدیهی هستند.

                              ویژگی‌های مهم

                              1. شرط کرول-اشمیت (Krull-Schmidt Theorem):

                                • در بسیاری از دسته‌ها (مثل ماژول‌های متناهی‌پدیدار روی جبرهای آرتین)، هر ماژول را می‌توان به صورت منحصر به فرد (تا ایزومورفیسم و ترتیب) به جمع مستقیم ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر تجزیه کرد.

                              2. ارتباط با دنباله‌های آسلاندر-رایتن:

                                • دنباله‌های تقریباً تجزیه‌ناپذیر (almost split sequences) همیشه بین ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر اتفاق می‌افتند.

                              3. ماژول‌های پروژکتیو و انژکتیو:

                                • اگر M پروژکتیو یا انژکتیو و تجزیه‌ناپذیر باشد، نقش ویژه‌ای در نظریه نمایش دارد (مثلاً در ساختار شبه‌هسته‌ها).

                              مثال‌ها

                              1. در جبرA=k[x]/(x^2):

                                • ماژول M=A تجزیه‌ناپذیر است (زیرا اگرA≅N⊕P، یکی از آنها باید صفر باشد).

                              2. در نظریه نمایش کویورها:

                                • اگر Q یک کویور باشد (مثلاً 1→21→2)، ماژول‌های ساده‌ی متناظر با رئوس، تجزیه‌ناپذیر هستند.

                              تجزیه‌ناپذیر در مقابل ساده

                              • ماژول ساده: هیچ زیرماژول ناتهی جز {0}{0} و خودش ندارد.

                              • ماژول تجزیه‌ناپذیر: نمی‌توان آن را به صورت جمع مستقیم دو زیرماژول ناتهی نوشت.

                                • هر ماژول ساده تجزیه‌ناپذیر است، اما برعکس آن درست نیست (مثلاً k[x]/(x^2) تجزیه‌ناپذیر است اما ساده نیست).

                              آیا مایلید مثالی خاص یا کاربرد این مفهوم در نظریه نمایش بررسی شود؟

                              دنباله های تقریبا شکافنده در جبر

                              دنباله های تقریبا شکافنده در جبر

                              در جبر، «دنباله‌های تقریباً شکافنده» (Almost Split Sequences) که به آنها دنباله‌های آوسلندر-ریتن (Auslander-Reiten Sequences) نیز گفته می‌شود، یک ابزار اساسی در نظریه نمایش جبرهای آرتین هستند.

                              به طور خلاصه:

                              • این دنباله‌ها دنباله‌های دقیق کوتاه (short exact sequences) هستند که شکافنده نیستند.

                              • آنها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که "حداقل" و "منحصربه‌فرد" باشند.

                              تعریف و ویژگی‌ها

                              یک دنباله دقیق کوتاه از ماژول‌ها به صورت 0→A→B→C→0 در نظر بگیرید. این دنباله، یک دنباله "تقریباً شکافنده" نامیده می‌شود اگر دو شرط اصلی زیر را داشته باشد:

                              1. شکافنده نباشد: به این معنی که هیچ هومومورفیسمی (همریختی) از C به B وجود ندارد که با نگاشت B→C ترکیب شود و به نگاشت هویت C ختم شود.

                              2. ویژگی فاکتورگیری (Factorization Property):

                                • برای هر هومومورفیسم h:X→C که یک همریختی نباشد، یک هومومورفیسم h′:X→B وجود دارد که h از طریق B فاکتور می‌گیرد (یعنی h=g∘h′).

                                • به صورت دوگان (Dual)، برای هر هومومورفیسم f:A→Y که یک تکریختی نباشد، یک هومومورفیسم f′:B→Y وجود دارد که f از طریق B فاکتور می‌گیرد.

                              به زبان ساده‌تر، این دنباله‌ها به ما کمک می‌کنند تا "روابط" بین ماژول‌ها را در یک دسته (category) مطالعه کنیم. هر ماژول تجزیه‌ناپذیر (indecomposable) غیر پروژکتیو یکتایی، یک دنباله تقریباً شکافنده را تعیین می‌کند.

                              اهمیت و کاربردها

                              دنباله‌های تقریباً شکافنده نقش بسیار مهمی در نظریه نمایش جبرهای متناهی‌بعد ایفا می‌کنند. کاربردهای اصلی آنها عبارتند از:

                              • کویور آوسلندر-ریتن (Auslander-Reiten Quiver): این دنباله‌ها برای ساخت یک ساختار گراف‌مانند به نام کویور آوسلندر-ریتن استفاده می‌شوند. این کویور تمام ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر را به عنوان رأس‌ها و نگاشت‌های تقریباً شکافنده را به عنوان یال‌ها نمایش می‌دهد. با مطالعه این کویور، می‌توانیم ساختار پیچیده ماژول‌ها را درک کنیم.

                              • طبقه‌بندی ماژول‌ها: این دنباله‌ها به طبقه‌بندی ماژول‌های تجزیه‌ناپذیر کمک می‌کنند و ابزاری قدرتمند برای درک نظریه نمایش جبرهای متناهی‌بعد فراهم می‌آورند.

                              • ارتباط با سایر شاخه‌های ریاضیات: این نظریه فراتر از جبر، در زمینه‌هایی مانند هندسه جبری و توپولوژی جبری نیز کاربرد دارد.