از ویکی پدیا، دانشنامه آزاد
این مقاله در مورد یک نظریه پیشنهادی برای منبع میدان مغناطیسی یک سیاره است. برای توضیح عملکرد یک دینام مکانیکی، دینامو را ببینید .

تصویری از مکانیسم دینام که میدان مغناطیسی زمین را تولید می کند: جریان های همرفتی فلز سیال در هسته بیرونی زمین ، که توسط جریان گرما از هسته داخلی هدایت می شود و توسط نیروی کوریولیس به شکل غلتک ها سازماندهی می شود ، جریان های الکتریکی در گردش را تولید می کند که از میدان مغناطیسی پشتیبانی می کند. . [ 1 ]
در فیزیک ، نظریه دینام مکانیزمی را پیشنهاد می کند که توسط آن یک جرم آسمانی مانند زمین یا یک ستاره ، میدان مغناطیسی ایجاد می کند . نظریه دینام فرآیندی را توصیف می کند که از طریق آن یک سیال در حال چرخش، همرفت و رسانای الکتریکی می تواند یک میدان مغناطیسی را در مقیاس های زمانی نجومی حفظ کند. تصور میشود که یک دینام منبع میدان مغناطیسی زمین و میدانهای مغناطیسی عطارد و سیارات جووین باشد .
تاریخچه نظریه
[ ویرایش ]
هنگامی که ویلیام گیلبرت کتاب مگنت را در سال 1600 منتشر کرد ، به این نتیجه رسید که زمین مغناطیسی است و اولین فرضیه را برای منشأ این مغناطیس ارائه کرد: مغناطیس دائمی مانند مغناطیس موجود در لودستون . در سال 1822، آندره ماری آمپر پیشنهاد کرد که جریان های داخلی مسئول مغناطیس زمین هستند. [ 2 ] در سال 1919، جوزف لارمور پیشنهاد کرد که یک دینام ممکن است این میدان را تولید کند. [ 3 ] [ 4 ] با این حال، حتی پس از اینکه او فرضیه خود را مطرح کرد، برخی از دانشمندان برجسته توضیحات جایگزین را ارائه کردند. پاتریک بلکت، برنده جایزه نوبل، مجموعهای از آزمایشها را انجام داد که به دنبال رابطهای اساسی بین تکانه زاویهای و گشتاور مغناطیسی بودند ، اما هیچیک را نیافتند. [ 5 ] [ 6 ]
والتر ام. الساسر ، که به عنوان "پدر" نظریه دینام پذیرفته شده در حال حاضر به عنوان توضیحی از مغناطیس زمین در نظر گرفته می شود، پیشنهاد کرد که این میدان مغناطیسی ناشی از جریان های الکتریکی القا شده در هسته بیرونی سیال زمین است. او تاریخچه میدان مغناطیسی زمین را با پیشگامی در مطالعه جهت گیری مغناطیسی کانی ها در سنگ ها فاش کرد.
به منظور حفظ میدان مغناطیسی در برابر واپاشی اهمی (که برای میدان دوقطبی در 20000 سال رخ می دهد)، هسته خارجی باید همرفت باشد. همرفت احتمالاً ترکیبی از همرفت حرارتی و ترکیبی است . گوشته سرعت استخراج گرما از هسته را کنترل می کند. منابع حرارتی شامل انرژی گرانشی آزاد شده توسط فشرده سازی هسته، انرژی گرانشی آزاد شده توسط رد عناصر سبک (احتمالا گوگرد ، اکسیژن یا سیلیکون ) در مرز هسته داخلی در حین رشد، گرمای نهان تبلور در مرز هسته داخلی، و رادیواکتیویته پتاسیم , اورانیوم و توریم . [ 7 ]
در طلوع قرن بیست و یکم، مدلسازی عددی میدان مغناطیسی زمین با موفقیت نشان داده نشده است. مدلهای اولیه بر تولید میدان از طریق همرفت در هسته سیال بیرونی سیاره متمرکز شدهاند. زمانی که مدل دمای سطح هسته یکنواخت و ویسکوزیته فوقالعاده بالایی را برای سیال هسته در نظر گرفت، میتوان یک میدان قوی و زمین مانند را نشان داد. محاسباتی که مقادیر پارامترهای واقعیتری را در بر میگرفت، میدانهای مغناطیسی کمتری شبیه زمین به دست میداد، اما نشان میداد که اصلاحات مدل [ کدام؟ ] ممکن است در نهایت منجر به یک مدل تحلیلی دقیق شود. تغییرات جزئی در دمای سطح هسته، در محدوده چند میلیکلوین، منجر به افزایش قابلتوجهی در جریان همرفتی و تولید میدانهای مغناطیسی واقعیتر میشود. [ 8 ] [ 9 ]
تعریف رسمی
[ ویرایش ]
تئوری دینامو فرآیندی را توصیف می کند که از طریق آن یک سیال در حال چرخش، همرفت و رسانای الکتریکی برای حفظ یک میدان مغناطیسی عمل می کند. این نظریه برای توضیح وجود میدان های مغناطیسی با عمر غیرعادی در اجسام اخترفیزیکی استفاده می شود. سیال رسانا در ژئودینامو آهن مایع در هسته بیرونی است و در دینام خورشیدی گاز یونیزه شده در تاکوکلین است . نظریه دینامو اجسام اخترفیزیکی از معادلات مغناطیسی هیدرودینامیکی برای بررسی این موضوع استفاده می کند که چگونه سیال می تواند به طور مداوم میدان مغناطیسی را بازسازی کند. [ 10 ]
زمانی اعتقاد بر این بود که دوقطبی که بیشتر میدان مغناطیسی زمین را در بر می گیرد و در امتداد محور چرخش به میزان 11.3 درجه ناهماهنگ است، ناشی از مغناطش دائمی مواد در زمین است. این بدان معنی است که نظریه دینام در ابتدا برای توضیح میدان مغناطیسی خورشید در رابطه آن با زمین استفاده می شد. با این حال، این فرضیه که در ابتدا توسط جوزف لارمور در سال 1919 ارائه شد ، به دلیل مطالعات گسترده تغییرات سکولار مغناطیسی ، دیرینه مغناطیس (شامل وارونگی قطبی )، لرزه شناسی و فراوانی عناصر منظومه شمسی اصلاح شده است. همچنین، کاربرد نظریه های کارل فردریش گاوس در مشاهدات مغناطیسی نشان داد که میدان مغناطیسی زمین منشأ داخلی دارد نه خارجی.
سه شرط لازم برای کارکرد دینام وجود دارد:
- یک محیط سیال رسانای الکتریکی
- انرژی جنبشی حاصل از چرخش سیاره
- منبع انرژی داخلی برای به حرکت درآوردن حرکات همرفتی در سیال. [ 11 ]
در مورد زمین، میدان مغناطیسی توسط جابجایی آهن مایع در هسته بیرونی القا شده و دائماً حفظ می شود. لازمه القای میدان یک سیال دوار است. چرخش در هسته بیرونی توسط اثر کوریولیس ناشی از چرخش زمین تامین می شود. نیروی کوریولیس تمایل دارد تا حرکات سیال و جریان های الکتریکی را در ستون هایی سازماندهی کند (همچنین به ستون های تیلور مراجعه کنید ) که با محور چرخش هم تراز هستند. القاء یا تولید میدان مغناطیسی با معادله القایی توصیف می شود :
که در آن u سرعت، B میدان مغناطیسی، t زمان، و
انتشار مغناطیسی با است
هدایت الکتریکی و
نفوذپذیری . نسبت جمله دوم در سمت راست به جمله اول عدد رینولدز مغناطیسی را نشان میدهد ، نسبتی بیبعد از فرارفت میدان مغناطیسی به انتشار.
گرمایش جزر و مدی که از دینام پشتیبانی می کند
[ ویرایش ]
نیروهای جزر و مدی بین اجرام آسمانی در حال چرخش باعث اصطکاک می شود که فضای داخلی آنها را گرم می کند. این به عنوان گرمایش جزر و مدی شناخته می شود و به حفظ فضای داخلی در حالت مایع کمک می کند. برای تولید دینام به یک فضای داخلی مایع که می تواند الکتریسیته را هدایت کند نیاز است. انسلادوس زحل و یو مشتری گرمای جزر و مدی کافی برای مایع شدن هسته داخلی خود دارند، اما ممکن است دینام ایجاد نکنند زیرا نمی توانند الکتریسیته را هدایت کنند. [ 12 ] [ 13 ] عطارد، علیرغم اندازه کوچکش، دارای میدان مغناطیسی است، زیرا دارای یک هسته مایع رسانا است که از ترکیب آهن و اصطکاک ناشی از مدار بسیار بیضوی آن ایجاد شده است. [ 14 ] بر اساس شواهد به دست آمده از سنگ های ماه مغناطیسی شده، به دلیل فاصله کوتاه تر آن از زمین که باعث گرمایش جزر و مدی می شود، نظریه ای وجود دارد که زمانی ماه دارای میدان مغناطیسی بوده است. [ 15 ] یک مدار و چرخش یک سیاره به ایجاد یک هسته مایع کمک می کند و انرژی جنبشی را تکمیل می کند که از عمل دینام پشتیبانی می کند.
نظریه دینام حرکتی
[ ویرایش ]
در تئوری دینام حرکتی، میدان سرعت به جای اینکه یک متغیر دینامیکی باشد، تجویز میشود : این مدل هیچ پیشبینیای برای اعوجاج جریان در پاسخ به میدان مغناطیسی ندارد. این روش نمیتواند رفتار متغیر زمانی یک دینام پر هرج و مرج غیرخطی را ارائه دهد، اما میتواند برای مطالعه چگونگی تغییر قدرت میدان مغناطیسی با ساختار جریان و سرعت استفاده شود.
با استفاده از معادلات ماکسول به طور همزمان با کرل قانون اهم ، میتوان معادلهای را که اساساً یک معادله ارزش ویژه خطی برای میدانهای مغناطیسی ( B ) است استخراج کرد، که با فرض مستقل بودن میدان مغناطیسی از میدان سرعت میتوان انجام داد. یک عدد به عدد رینولدز مغناطیسی بحرانی می رسد ، که در بالای آن قدرت جریان برای تقویت میدان مغناطیسی تحمیلی کافی است و در زیر آن میدان مغناطیسی از بین می رود.
اندازه گیری عملی دینام های ممکن
[ ویرایش ]
کاربردی ترین ویژگی تئوری دینام کینماتیکی این است که می توان از آن برای آزمایش اینکه آیا میدان سرعت قادر به عمل دینام است یا نه استفاده کرد. با اعمال تجربی یک میدان با سرعت معین به یک میدان مغناطیسی کوچک، می توان مشاهده کرد که آیا میدان مغناطیسی در پاسخ به جریان اعمال شده تمایل به رشد دارد (یا نه). اگر میدان مغناطیسی رشد کند، آنگاه سیستم یا قادر به عمل دینام است یا دینام است، اما اگر میدان مغناطیسی رشد نکند، آنگاه به سادگی به عنوان "نه دینام" نامیده می شود.
روش مشابهی به نام پارادایم غشایی ، روشی برای مشاهده سیاهچاله ها است که اجازه می دهد تا مواد نزدیک به سطح آنها به زبان تئوری دینام بیان شود.
شکست خود به خودی یک ابر تقارن توپولوژیکی
[ ویرایش ]
دینام سینماتیکی را می توان به عنوان پدیده شکست خود به خودی ابرتقارن توپولوژیکی معادله دیفرانسیل تصادفی مرتبط با جریان ماده زمینه مشاهده کرد. [ 16 ] در نظریه فوق متقارن تصادفی ، این ابرتقارن یک ویژگی ذاتی تمام معادلات دیفرانسیل تصادفی است ، تفسیر آن این است که فضای فاز مدل، تداوم را از طریق جریانهای زمانی پیوسته حفظ میکند. هنگامی که تداوم آن جریان به طور خود به خود از بین می رود، سیستم در حالت تصادفی هرج و مرج قطعی قرار می گیرد . [ 17 ] به عبارت دیگر، دینام کینماتیکی به دلیل جریان آشفته در ماده پس زمینه ایجاد می شود.
تئوری دینام غیرخطی
[ ویرایش ]
تقریب سینماتیک زمانی نامعتبر می شود که میدان مغناطیسی به اندازه کافی قوی شود که بر حرکات سیال تأثیر بگذارد. در این صورت میدان سرعت تحت تأثیر نیروی لورنتس قرار می گیرد و بنابراین معادله القایی دیگر در میدان مغناطیسی خطی نیست. در بیشتر موارد این منجر به خاموش شدن دامنه دینام می شود. این دینام ها گاهی اوقات به عنوان دینام های هیدرومغناطیسی نیز شناخته می شوند . [ 18 ] تقریباً همه دینام ها در اخترفیزیک و ژئوفیزیک دینام های هیدرومغناطیسی هستند.
ایده اصلی این تئوری این است که هر میدان مغناطیسی کوچکی که در هسته بیرونی وجود داشته باشد، به دلیل نیروی لورنتس، جریان هایی را در سیال متحرک آنجا ایجاد می کند. این جریان ها به دلیل قانون آمپر میدان مغناطیسی بیشتری ایجاد می کنند . با حرکت سیال، جریان ها به گونه ای منتقل می شوند که میدان مغناطیسی قوی تر می شود (تا زمانی که
منفی است [ 19 ] ). بنابراین یک میدان مغناطیسی "دانه" می تواند قوی تر و قوی تر شود تا زمانی که به مقداری برسد که مربوط به نیروهای غیر مغناطیسی موجود است.
مدلهای عددی برای شبیهسازی دینامهای کاملاً غیرخطی استفاده میشوند. از معادلات زیر استفاده می شود:
- معادله القایی، ارائه شده در بالا.
- معادلات ماکسول برای میدان الکتریکی ناچیز:
![{\displaystyle {\begin{aligned}&\nabla \cdot \mathbf {B} =0\\[1ex]&\nabla \times \mathbf {B} =\mu _{0}\mathbf {J} \end {تراز شده}}}](https://wikimedia.org/api/rest_v1/media/math/render/svg/ffb7f07611a6797a341d97c2b5938b50097c1e74)
- معادله پیوستگی برای بقای جرم ، که اغلب از تقریب بوسینسک برای آن استفاده می شود:

- معادله ناویر-استوکس برای بقای تکانه ، دوباره با همان تقریب، با نیروی مغناطیسی و نیروی گرانش به عنوان نیروهای خارجی:
که
ویسکوزیته سینماتیکی است ،
میانگین چگالی است و
اغتشاش چگالی نسبی است که شناوری را فراهم می کند (برای همرفت حرارتی
که
ضریب انبساط حرارتی است )
سرعت چرخش زمین است و
چگالی جریان الکتریکی است. - یک معادله انتقال، معمولاً گرما (گاهی اوقات غلظت عنصر سبک):
جایی که T دما است،ρ
انتشار حرارتی با k هدایت حرارتی است،
ظرفیت گرمایی و
تراکم، وε
یک منبع حرارتی اختیاری است. اغلب فشار، فشار دینامیکی است که فشار هیدرواستاتیک و پتانسیل مرکزگرا حذف می شود.
سپس این معادلات غیربعدی می شوند و پارامترهای غیر بعدی را معرفی می کنند.
که در آن R a عدد ریلی ، E عدد اکمن ، Pr و P m عدد پراندتل و مغناطیسی پراندتل است . مقیاس میدان مغناطیسی اغلب در واحدهای عددی الساسر است
تبدیل انرژی بین انرژی مغناطیسی و سینماتیکی
[ ویرایش ]
حاصل ضرب اسکالر شکل فوق معادله ناویر-استوکس با
نرخ افزایش چگالی انرژی جنبشی را نشان می دهد،
، در سمت چپ. آخرین عبارت در سمت راست پس از آن است
سهم محلی در انرژی جنبشی ناشی از نیروی لورنتس .
حاصل ضرب اسکالر معادله القایی با
نرخ افزایش چگالی انرژی مغناطیسی را نشان می دهد،
، در سمت چپ. آخرین عبارت در سمت راست پس از آن است
از آنجایی که معادله یکپارچه حجمی است، این عبارت معادل یک ترم مرزی است (و با استفاده مضاعف از هویت ضرب سه گانه اسکالر )-
(جایی که یکی از معادلات ماکسول استفاده شده است). این سهم محلی در انرژی مغناطیسی ناشی از حرکت سیال است.
بنابراین اصطلاح
سرعت تبدیل انرژی جنبشی به انرژی مغناطیسی است. حداقل در بخشی از حجم باید غیرمنفی باشد تا دینام میدان مغناطیسی تولید کند. [ 19 ]
از نمودار بالا، مشخص نیست که چرا این عبارت باید مثبت باشد. یک استدلال ساده می تواند بر اساس در نظر گرفتن اثرات خالص باشد. برای ایجاد میدان مغناطیسی، جریان الکتریکی خالص باید به دور محور چرخش سیاره بپیچد. در آن صورت، برای مثبت بودن عبارت، جریان خالص ماده رسانا باید به سمت محور چرخش باشد. نمودار فقط یک جریان خالص از قطب ها به استوا را نشان می دهد. با این حال، حفظ جرم نیاز به یک جریان اضافی از استوا به سمت قطب ها دارد. اگر آن جریان در امتداد محور چرخش بود، به این معنی است که گردش با جریانی از جریانهای نشاندادهشده به سمت محور چرخش تکمیل میشود و اثر مورد نظر را ایجاد میکند.
ترتیب قدر میدان مغناطیسی ایجاد شده توسط دینام زمین
[ ویرایش ]
فرمول فوق برای سرعت تبدیل انرژی جنبشی به انرژی مغناطیسی، معادل نرخ کاری است که توسط نیرویی از
روی ماده هسته بیرونی که سرعت آن است
. این کار نتیجه نیروهای غیر مغناطیسی است که بر سیال وارد می شود.
از میان آنها، نیروی گرانش و نیروی گریز از مرکز محافظه کار هستند و بنابراین هیچ سهمی در حرکت سیال در حلقه های بسته ندارند. عدد اکمن (تعریف شده در بالا)، که نسبت بین دو نیروی باقیمانده، یعنی ویسکوزیته و نیروی کوریولیس است، در داخل هسته خارجی زمین بسیار کم است، زیرا ویسکوزیته آن کم است (1.2-1.5×10-2 پاسکال -ثانیه [ 20 ] ] ) به دلیل نقدینگی آن.
بنابراین سهم اصلی میانگین زمان در کار از نیروی کوریولیس است که اندازه آن است
هر چند این مقدار و
فقط به طور غیرمستقیم مرتبط هستند و به طور کلی به صورت محلی برابر نیستند (بنابراین آنها بر یکدیگر تأثیر می گذارند اما نه در یک مکان و زمان).
چگالی جریان J خود نتیجه میدان مغناطیسی طبق قانون اهم است . باز هم به دلیل حرکت ماده و جریان جریان، این میدان لزوماً در همان مکان و زمان نیست. با این حال، هنوز هم می توان از این روابط برای استنباط مرتبه های بزرگی از مقادیر مورد نظر استفاده کرد.
از نظر ترتیب بزرگی،
و
، دادن،
یا:
نسبت دقیق بین هر دو طرف جذر عدد الساسر است .
توجه داشته باشید که جهت میدان مغناطیسی را نمی توان از این تقریب (حداقل نه علامت آن) استنتاج کرد زیرا مربع به نظر می رسد، و در واقع، گاهی اوقات معکوس می شود ، اگرچه به طور کلی بر روی یک محور مشابه با محور قرار دارد.
.
برای هسته بیرونی زمین، ρ تقریباً 10 4 کیلوگرم بر متر مکعب است ، [ 20 ] Ω = 2 π / روز = 7.3×10-5 / ثانیه و σ تقریباً 10 7 Ω -1 m -1 است . [ 21 ] این تسلا 2.7×10-4 است .
میدان مغناطیسی یک دوقطبی مغناطیسی از نظر فاصله وابستگی مکعبی معکوس دارد، بنابراین ترتیب قدر آن در سطح زمین را میتوان با ضرب نتیجه بالا در ( R هسته بیرونی ⁄ R زمین ) 3 = ( 2890 ⁄ 6370 ) 3 = تقریب زد. 0.093، 2.5×10-5 تسلا ، نه چندان دور از مقدار اندازه گیری شده 3×10-5 تسلا در خط استوا .
مدل های عددی
[ ویرایش ]
یک نمایش بصری از مدل گلاتزمایر قبل از معکوس دوقطبی
به طور کلی، مدلهای ژئودینامو برای تولید میدانهای مغناطیسی مطابق با دادههای مشاهدهشده با توجه به شرایط و معادلات خاصی که در بخشهای بالا ذکر شد، تلاش میکنند. اجرای موفقیت آمیز معادلات مغناطیسی هیدرودینامیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود زیرا آنها مدل های دینام را به سمت خود سازگاری سوق دادند. اگرچه مدلهای ژئودینامو بسیار رایج هستند، مدلهای دینام لزوماً محدود به ژئودینامو نیستند. مدل های دینام خورشیدی و عمومی نیز مورد توجه هستند. مطالعه مدلهای دینام در زمینه ژئوفیزیک کاربرد دارد، زیرا انجام این کار میتواند تشخیص دهد که چگونه مکانیسمهای مختلف میدانهای مغناطیسی مانند آنچه توسط اجسام اخترفیزیکی مانند زمین تولید میشوند را تشکیل میدهند و چگونه باعث میشوند که میدانهای مغناطیسی ویژگیهای خاصی مانند وارونگی قطبها را نشان دهند.
معادلات مورد استفاده در مدل های عددی دینام بسیار پیچیده است. برای دههها، نظریهپردازان به مدلهای دینام سینماتیک دو بعدی که در بالا توضیح داده شد، محدود میشدند ، که در آنها حرکت سیال از قبل انتخاب میشد و تأثیر آن بر میدان مغناطیسی محاسبه میشد. پیشرفت از مدلهای سهبعدی دینام خطی به غیرخطی تا حد زیادی با جستجوی راهحلهای معادلات مغناطیسی هیدرودینامیکی که نیاز به بسیاری از مفروضات ساخته شده در مدلهای سینماتیکی را از بین میبرد و امکان خودسازگاری را فراهم میکند، مانع شد.

یک نمایش بصری از مدل گلاتزمایر در طول معکوس دوقطبی
اولین مدلهای دینام خودسازگار ، مدلهایی که هم حرکت سیال و هم میدان مغناطیسی را تعیین میکنند، توسط دو گروه در سال 1995 توسعه یافتند، یکی در ژاپن [ 22 ] و دیگری در ایالات متحده. [ 23 ] [ 24 ] دومی به عنوان یک مدل با توجه به ژئودینامو ساخته شد و مورد توجه قابل توجهی قرار گرفت زیرا با موفقیت برخی از ویژگی های میدان زمین را بازتولید کرد. [ 19 ] به دنبال این پیشرفت، رشد زیادی در توسعه مدلهای دینام سه بعدی معقول وجود داشت. [ 19 ]
اگرچه بسیاری از مدلهای خودسازگار در حال حاضر وجود دارد، اما تفاوتهای قابل توجهی بین مدلها وجود دارد، هم در نتایجی که تولید میکنند و هم در روش توسعه آنها. [ 19 ] با توجه به پیچیدگی توسعه یک مدل ژئودینامو، مکانهای زیادی وجود دارد که میتواند در آنها مغایرتها رخ دهد، مانند مفروضات مربوط به مکانیسمهایی که انرژی را برای دینام فراهم میکنند، هنگام انتخاب مقادیر برای پارامترهای مورد استفاده در معادلات، یا هنگام عادیسازی معادلات. با وجود تفاوتهای زیادی که ممکن است رخ دهد، اکثر مدلها ویژگیهای مشترکی مانند دوقطبیهای محوری واضح دارند. در بسیاری از این مدلها، پدیدههایی مانند تغییرات سکولار و وارونگی قطبیت ژئومغناطیسی نیز با موفقیت بازسازی شدهاند. [ 19 ]
مشاهدات
[ ویرایش ]
یک نمایش بصری از مدل گلاتزمایر پس از معکوس دوقطبی
مشاهدات زیادی را می توان از مدل های دینام انجام داد. می توان از مدل ها برای تخمین چگونگی تغییر میدان های مغناطیسی با زمان استفاده کرد و می تواند با داده های دیرینه مغناطیسی مشاهده شده مقایسه شود تا شباهت هایی بین مدل و زمین پیدا شود. با این حال، به دلیل عدم قطعیت مشاهدات دیرینه مغناطیسی، مقایسه ها ممکن است کاملا معتبر یا مفید نباشند. [ 19 ] مدلهای ژئودینامو ساده شده روابط بین عدد دینام (تعیین شده توسط واریانس در نرخهای چرخشی در هسته خارجی و همرفت نامتقارن آینهای (مثلا زمانی که همرفت به نفع یک جهت در شمال و دیگری در جنوب باشد)) و قطب مغناطیسی نشان دادهاند. واژگونی ها و همچنین شباهت هایی بین ژئودینامو و دینام خورشید یافت شد. [ 19 ] در بسیاری از مدلها، به نظر میرسد که میدانهای مغناطیسی دارای قدرهای تصادفی هستند که از روند عادی پیروی میکنند که میانگین آن صفر است. [ 19 ] علاوه بر این مشاهدات، مشاهدات کلی در مورد مکانیسمهای نیروبخش ژئودینامو را میتوان بر اساس میزان دقت مدل منعکسکننده دادههای واقعی جمعآوریشده از زمین انجام داد.
مدلسازی مدرن
[ ویرایش ]
پیچیدگی مدلسازی دینام به قدری زیاد است که مدلهای ژئودینامو توسط قدرت فعلی ابررایانهها محدود میشوند ، به ویژه به این دلیل که محاسبه عدد اکمن و ریلی هسته بیرونی بسیار دشوار است و به تعداد زیادی محاسبات نیاز دارد.
پیشرفتهای زیادی در مدلسازی دینام از زمان پیشرفت خودسازگار در سال 1995 ارائه شده است. یک پیشنهاد در مطالعه تغییرات پیچیده میدان مغناطیسی، استفاده از روشهای طیفی برای سادهسازی محاسبات است. [ 25 ] در نهایت، تا زمانی که پیشرفتهای قابلتوجهی در قدرت کامپیوتر ایجاد نشود، روشهای محاسبه مدلهای دینام واقعی باید کارآمدتر شوند، بنابراین ایجاد بهبود در روشهای محاسبه مدل برای پیشرفت مدلسازی دینام عددی از اهمیت بالایی برخوردار است.
https://en.wikipedia.org/wiki/Dynamo_theory