استدلال قیاسی است روش استدلال که در آن محل به عنوان تامین مشاهده برخی شواهد برای صدق این نتیجه؛ این برخلاف استدلال قیاسی است . در حالی که نتیجه گیری از استدلال قیاسی قطعی است ، براساس شواهد ارائه شده ، حقیقت نتیجه گیری یک استدلال استقرایی ممکن است محتمل باشد . [1] بسیاری از فرهنگ لغت ، استدلال استقرایی را مشتق اصول کلی از مشاهدات خاص می دانند ، اگرچه بسیاری از استدلال های استقرایی وجود دارد که آن شکل را ندارند. [2]

 

فهرست

انواع ویرایش ]

موارد زیر انواع استدلال استقرا هستند. توجه کنید که ، در حالی که مشابه هستند ، هر کدام شکل دیگری دارند.

تعمیم ویرایش ]

یک تعمیم (دقیق تر ، یک تعمیم استقرا ) از یک فرضیه در مورد یک نمونه به نتیجه گیری در مورد جمعیت می رسد .

نسبت Q نمونه به ویژگی A است.

از این رو:

نسبت Q از جمعیت ، ویژگی A را دارد.

مثال

20 توپ - سیاه یا سفید - در هر اونور وجود دارد. برای برآورد شماره های مربوطه ، نمونه ای از چهار توپ را ترسیم می کنید و متوجه می شوید که سه رنگ سیاه و دیگری سفید است. یک تعمیم استقرای خوب این است که 15 توپ سیاه و 5 سفید در اورن وجود دارد.

چه مقدار از محل نتیجه گیری نتیجه گیری بستگی دارد به (الف) تعداد در گروه نمونه ، (ب) تعداد جمعیت ، و (ج) درجه ای که نمونه نشان دهنده جمعیت است (که ممکن است با گرفتن تصادفی به دست بیاید. نمونه). تعمیم شتابزده و نمونه مغرضانه مغالطه تعمیم هستند.

تعمیم آماری و استقرا ویرایش ]

از نمونه تصادفی قابل توجهی از رای دهندگان مورد بررسی ، 66٪ از اندازه گیری Z پشتیبانی می کنند.

بنابراین ، تقریبا 66٪ از رای دهندگان از معیار Z حمایت می کنند.

این یک آماری است ، [3] با نام نمونه طرح ریزی. [4] این اندازه گیری در یک حاشیه خطا به خوبی تعریف شده قابل اطمینان است به شرط آنکه نمونه بزرگ و تصادفی باشد. به راحتی قابل سنجش است. استدلال قبلی را با موارد زیر مقایسه کنید. وی گفت: "شش نفر از ده نفری که در کتاب من هستند ، لیبرتاریان هستند. حدود 60٪ مردم لیبرتاریان هستند. " استدلال ضعیف است زیرا نمونه غیر تصادفی است و اندازه نمونه آن بسیار اندک است.

تاکنون ، امسال تیم پسران لیگ کوچکش از 6 بازی از 10 بازی برنده شده است.

آنها تا پایان فصل حدود 60٪ بازی ها را برنده می شوند.

این تعمیم استقرا است . این استنتاج از تعمیم آماری ، اعتماد به نفس کمتری دارد ، اول ، زیرا رویدادهای نمونه غیر تصادفی هستند و دوم اینکه به دلیل کاهش ریاضی قابل بیان نیستند. از نظر آماری ، به سادگی راهی برای دانستن ، اندازه گیری و محاسبه شرایط اقتصادی مؤثر بر عملکردی که در آینده به دست می آورند وجود ندارد. از نظر فلسفی ، این استدلال به این پیش فرض متکی است که عملکرد رویدادهای آینده گذشته را آینه می بخشد. به عبارت دیگر ، یکنواختی طبیعت لازم است ، یک اصل اثبات نشده که از داده های تجربی حاصل نمی شود. استدلالهایی که بطور ضمنی پیش فرض این یکنواختی را دارند ، گاه به عنوان هیومین خوانده می شوندبعد از فیلسوف که نخستین بار بود که آنها را تحت بررسی فلسفی قرار داد. [5]

هجوم آماری ویرایش ]

مقاله اصلی: هجوم آماری

یک برنامه ریزی آماری از یک تعمیم به نتیجه گیری در مورد یک فرد منتهی می شود.

90٪ فارغ التحصیلان دانشکده مقدماتی Excelsior به دانشگاه می روند.

باب فارغ التحصیل مدرسه عالی مقدماتی است.

باب به دانشگاه می رود

این یک برنامه نویسی آماری است . [6] اگرچه نمی توان مطمئن بود که باب در دانشگاه حضور یابد ، ما می توانیم از احتمال دقیق این نتیجه اطمینان حاصل کنیم (بدون اطلاعات بیشتر). احتمالاً استدلال خیلی قوی است و ممکن است به "تقلب" متهم شود. از این گذشته ، احتمال در فرض ارائه شده است. به طور معمول ، استدلال استقرایی به دنبال شکل گیری احتمال است. دو تصادف ساده نویس دیکتو می تواند در هجاهای آماری رخ دهد: " تصادف " و " تصادف مکالمه ".

القاء ساده ویرایش ]

القاء ساده از یک فرضیه در مورد یک گروه نمونه به نتیجه گیری در مورد یک فرد دیگر می رسد.

نسبت Q از مصادیق شناخته شده جمعیت P دارای ویژگی A است.

فرد من عضو دیگری از P است.

از این رو:

یک احتمال مطابق با Q وجود دارد که من A داشته باشم.

این ترکیبی از یک تعمیم و یک برنامه نویسی آماری است که در آن نتیجه گیری از تعمیم نیز اولین فرضیه برنامه ریزی آماری است.

استقراء فراگیر ویرایش ]

شکل اصلی استنتاج استقرایی ، به سادگی القایی ، دلایل موارد خاص را به همه موارد نشان می دهد ، بنابراین تعمیم نامحدودی است. [7] اگر کسی 100 قو را مشاهده کند ، و 100 مورد آن سفید باشد ، ممکن است یک قضیه دسته بندی کلی از فرم است که همه قوها سفید هستند ، استنباط شود . از آنجایی که محل این فرم استدلال ، حتی اگر صادق باشد ، مستلزم حقیقت نتیجه گیری نیست ، این نوعی استنتاج استقرا است. نتیجه گیری ممکن است صحیح باشد و احتمالاً درست فکر شود ، اما می تواند نادرست باشد. سؤالاتی که در مورد توجیه و شکل القای شمارنده مطرح شده است در فلسفه علم بسیار اساسی بوده استاز آنجا که القاء شمارش نقش محوری در مدل سنتی روش علمی دارد .

تمام اشکال زندگی تا کنون کشف شده از سلول تشکیل شده است.

تمام اشکال زندگی از سلول ها تشکیل شده است.

این القاء شمارشگر ، القاء ساده یا القای پیش بینی ساده است . این یک زیر مجموعه از تعمیم استقرا است. در تمرین روزمره ، این شاید رایج ترین شکل القاء باشد. برای استدلال قبلی ، نتیجه گیری وسوسه انگیز است اما یک پیش بینی را بیش از شواهد ایجاد می کند. اول ، فرض می شود که اشکال زندگی مشاهده شده تا کنون می تواند به ما بگوید که پرونده های آینده چگونه خواهد بود: درخواست تجدید نظر در یکنواختی. دوم ، نتیجه گیری همه یک ادعای بسیار جسورانه است. یک نمونه خلاف واقع استدلال را خنثی می کند. و آخر اینکه ، کمیت کردن سطح احتمال در هر شکل ریاضی مسئله ای است. [8]با چه استانداردی نمونه زمینی از زندگی شناخته شده خود را در برابر همه (زندگی ممکن) زندگی می سنجیم؟ برای فرض اینکه ما موجودات جدیدی را کشف می کنیم - بیایید بگوییم برخی از میکروارگانیسم ها در مزوسفر یا بهتر از این در برخی سیارک ها شناور هستند - و سلولی است. آیا افزودن این شواهد تأییدکننده ما را ملزم به ارزیابی ارزیابی احتمال ما برای گزاره موضوع نمی کند؟ معمولاً پاسخ دادن به این سؤال "بله" منطقی تلقی می شود ، و برای بسیاری از افراد این "بله" نه تنها منطقی بلکه غیرقابل تصور است. پس فقط این داده های جدید باید چقدر ارزیابی احتمال ما را تغییر دهند؟ در اینجا ، اجماع از بین می رود ، و در جای خود سوالی ایجاد می شود که آیا ما می توانیم بدون احتساب عددی به طور منسجم از احتمال صحبت کنیم.

تمام اشکال زندگی که تاکنون کشف شده اند از سلول ها تشکیل شده اند.

بعدی شکل زندگی کشف خواهد شد از سلول های تشکیل شده است.

این القاء شمارشگر به شکل ضعیف است . این "همه" را صرفاً به عنوان نمونه صرفاً کوتاه می کند و با طرح ادعایی بسیار ضعیف تر احتمال نتیجه گیری را تقویت می کند. در غیر این صورت ، دارای کاستیهای مشابه شکل قوی است: جمعیت نمونه آن غیر تصادفی است و روش های کمیابی گریزان است.

استدلال از قیاس ویرایش ]

مقاله اصلی: استدلال از قیاس

روند استنتاج آنالوگ شامل ذکر خصوصیات مشترک دو یا چند چیز است و از این اساس استنباط می شود که آنها دارای برخی دیگر از ویژگی ها نیز هستند: [9]

P و Q از نظر خواص a ، b و c مشابه هستند.

شیء P مشاهده شده است که x خاصیت بیشتری دارد.

بنابراین ، احتمالاً Q دارای خاصیت x نیز است.

استدلال آنالوگ از نظر عقل ، علم ، فلسفه و علوم انسانی بسیار مکرر است ، اما گاهی اوقات فقط به عنوان یک روش کمکی پذیرفته می شود. یک رویکرد تصحیح استدلال مبتنی بر مورد است . [10]

ماده معدنی A سنگی آذرین است که اغلب دارای رگه هایی از کوارتز است و بیشتر در آمریکای جنوبی در مناطقی از فعالیت های آتشفشانی باستانی یافت می شود.

علاوه بر این ، مواد معدنی A یک سنگ نرم برای تزئین جواهرات است.

مواد معدنی B سنگی آذرین است که اغلب دارای رگه هایی از کوارتز است و بیشتر در آمریکای جنوبی در مناطقی از فعالیت های آتشفشانی باستان یافت می شود.

مواد معدنی B احتمالاً یک سنگ نرم برای تزئین جواهرات است.

این یک القاء قیاسی است ، که براساس آن ، موارد به طور یکسان در بعضی از موارد ، از طرق دیگر مستعد به یکسان بودن هستند. این شکل از القاء توسط فیلسوف جان استوارت میل در سیستم منطق خود به تفصیل مورد کاوش قرار گرفت و در آنجا اظهار داشت:

"شکی نیست که هر شباهتی [که از آن بی ربط نیست.] از درجه ای از احتمال برخوردار است ، فراتر از آنچه

در غیر این صورت به نفع نتیجه گیری وجود خواهد داشت. " [11]

القاء آنالوگ زیر مجموعه ای از تعمیم استقرا است زیرا فرض می کند یکنواختی از پیش تعیین شده حاکم بر وقایع. القاء آنالوگاليك نياز به يك معاينه كمتر از ارتباط ويژگي هاي ذكر شده در مورد جفت دارد. در مثال قبل ، اگر این فرض را اضافه كنم كه هر دو سنگ در سوابق كاشفان اولیه اسپانیایی نیز ذکر شده اند ، این خصیصه مشترك بر سنگها مبهم است و به وابستگی احتمالی آنها كمك نمی كند.

یک دام از قیاس است که امکانات می تواند گیلاس برداشت: در حالی که اشیاء ممکن است شباهت های قابل توجه را نشان می دهد، دو چیز در کنار هم قرار است به ترتیب دارای ویژگی های دیگر در قیاس مشخص نشده که ویژگی های به شدت می DIS مشابه است. بنابراین ، در صورت مقایسه نیست ، تمام قیاس ها می توانند گمراه شوند.

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Inductive_reasoning