از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

  (تغییر مسیر از پارادوکس بهارتارهاری )

 

برای قهرمان عامیانه ، Bharthari (پادشاه) را ببینید . برای سایر کاربردها ، بهارته اریرا ببینید .

بهارتهاری دوناگری : भर्तृहरि ؛ نیز به عنوان romanised بهارتهاری ؛ FL . ج قرن 5 میلادی) است سانسکریت نویسنده به آنها به طور معمول نسبت داده دو نفوذ سانسکریت متون:

  • Vākyapadīya ، در دستور زبان سانسکریت و فلسفه زبانی، زمینه بنیادی در سنت دستوری هند، توضیح تئوری های متعدد بر روی کلمه و جمله، از جمله نظریه هایی که آمدند تا تحت نام شناخته می شوند Sphoṭa ؛ در این اثر ، برترهری همچنین مشکلات منطقی مانند پارادوکس دروغگو و پارادوکس ناشناس بودن یا بی اهمیت بودن را که به عنوان پارادوکس بهارتری شناخته شده است ، مورد بحث قرار داد و
  • Śatakatraya ، یک کار از شعر سانسکریت ، شامل سه مجموعه از هر مورد 100 بند. ممکن است توسط همان نویسنده ای باشد که دو اثر دستوری ذکر شده را ساخته است.

در سنت قرون وسطایی تحصیلات هندی ، فرض بر این بود که هر دو متن توسط یک شخص نوشته شده است. [به نقل از منبع ] فیلولوژیست های مدرن به دلیل بحثی که دستور زبان را به تاریخ بعد از شعر قدمت می گذارد ، نسبت به این ادعا تردید داشتند. [ نیازمند منبع ] از آنجا که 1990s، با این حال، محققان توافق کرده اند که هر دو اثر در واقع ممکن است معاصر بوده است، که در این صورت معقول است که تنها یک Bhartrihari که هر دو متن نوشته وجود دارد. [ نیازمند منبع ]

هر دو دستور زبان و آثار شاعرانه تأثیر بسزایی در زمینه های مربوط به خود داشتند. گرامر به طور خاص ، یک دید کلی نسبت به زبان دارد و با موقعیت ترکیب بندی میمامساکاها و دیگران مقابله می کند.

به گفته Aithihyamala ، او همچنین متون دیگری مانند Harikītika و Amaru Shataka را به خود اختصاص داده است .

این شعر شامل ابیات کوتاهی است که در سه قرن جمع آوری شده و هر کدام صد شعر دارند. هر قرن با rasa یا خلق و خوی زیباشناختی متفاوت سروکار دارد. در کل کار شاعرانه او هم در سنت و هم در دانش مدرن بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

نام Bhartrihari همچنین گاهی با Bhartrihari traya Shataka ، پادشاه افسانه ای Ujjaini در قرن 1 همراه است.

 

فهرست

تاریخ و هویت ویرایش ]

گزارش مسافر چینی یی-جینگ نشان می دهد که دستور زبان بهارتریاری تا سال 670 میلادی شناخته شده است و احتمالاً او بودایی بوده است ، اما شاعر اینطور نبود. بر این اساس ، نظرات علمی قبلاً این دستور زبان را به نویسنده جداگانه ای با همین نام از قرن هفتم میلادی نسبت داده بود. [1] با این حال ، شواهد دیگر تاریخ بسیار زودتری را نشان می دهد:

مدت ها اعتقاد بر این بود که بهارتریاری در قرن هفتم میلادی زندگی می کرده است ، اما طبق شهادت حجاج چینی ییجینگ [...] او نزد فیلسوف بودایی دیگناگا شناخته شده بود ، و این امر تاریخ او را به قرن پنجم میلادی برمی گرداند.

-  [2]

یک دوره ج. 450-500 [3] "قطعاً حداکثر تا 425-450" ، [4] یا ، به دنبال اریش فروالنر ، 450-510 [5] [6] یا شاید 400 قبل از میلاد یا حتی زودتر. [7]

به نظر نمی رسد ادعای دیگر یی-جینگ ، مبنی بر اینکه بوداریهاری بودایی بوده است. موقعیت فلسفی خود را به طور گسترده ای برگزار می شود که شاخه ای از Vyakaran یا مدرسه دستور زبان، نزدیک به متحد واقع گرایی از Naiyayikas و به طور مشخصی به مواضع بودایی مانند مخالف Dignaga ، که به نزدیک تر است پدیده گرایی . همچنین با سایر mImAMsakas مانند Kumarila Bhatta مخالف است . [8] [9] با این حال ، برخی از ایده های او متعاقباً بر برخی از مکاتب بودایی تأثیر گذاشت ، که ممکن است باعث شود یی-جینگ گمان برد که او ممکن است بودایی باشد.

بنابراین ، در کل به نظر می رسد که دیدگاه سنتی سانسکریتیست ، که شاعر شاتاکاترای همان استاد دستور زبان بهارتهاری است ، پذیرفته شود.

اینگالز (1968) ، محقق برجسته سانسکریت ، اظهار داشت که "من دلیلی نمی بینم که او نباید شعرها و دستور زبان و متافیزیک را سروده باشد " ، مانند دارماکیری ، شانکاراچاریا و بسیاری دیگر. [10] خود یی جینگ تصور می کرد که آنها یک شخص هستند ، زیرا او نوشت که (دستور زبان) برارتهاری ، نویسنده وکیاپادیا ، به دلیل تزلزل خود بین راهبایی بودایی و زندگی لذت بخش ، و به خاطر نوشتن آیاتی در عنوان. [11] [12]

وکیاپادیا ویرایش ]

مقاله اصلی: اسفونیا

نظرات بهارتریاری در مورد زبان مبتنی بر دستور زبان های قبلی مانند پاتانجالی است ، اما کاملاً رادیکال بود. یک عنصر کلیدی از مفهوم خود را از زبان مفهوم است sphoṭa یک اصطلاح است که ممکن است در دستور زبان باستان، بر اساس - Sphoṭāyana ، ارجاع شده توسط پانینی متخصص ، [13] در حال حاضر از دست داد.

او در Mahabhashya ، پاتانجلی (2 قرن پیش از میلاد) با استفاده از اصطلاح sphoṭa به معنی صدای زبان، جهانی، در حالی که صدای واقعی ( dhvani ) ممکن است طولانی یا کوتاه، و یا در راه های دیگر متفاوت است. ممکن است تصور شود که این تمایز شبیه تصور کنونی واج است . بهارتهاری با این حال، اعمال مدت sphota به هر عنصر از سخن گفتن، وارنا نامه و یا هجا، پادا کلمه، و vākya این حکم است. او استدلال می کند که برای ایجاد تغییر ناپذیر زبانی ، باید به عنوان کلهای جداگانه ( varṇasphoṭa ، padasphoṭa و vākyasphoṭa) رفتار کرد.به ترتیب). به عنوان مثال ، یک صدای گفتاری یا واریا ممکن است دارای ویژگی های متفاوتی در زمینه های مختلف کلمه باشد (به عنوان مثال جذب ) ، به طوری که تا زمانی که کل کلمه شنیده نشود ، نمی توان صدا را تشخیص داد.

علاوه بر این ، بهارتهاری استدلال می کند که یک جمله جامع از جمله در مورد معنا وجود دارد و می گوید که معنی یک عبارت فقط پس از دریافت کل جمله ( vākyasphoṭa ) شناخته می شود و از عناصر اتمی فردی یا واحدهای زبانی که ممکن است تغییر کند ، تشکیل نشده است. تفسیر آنها بر اساس عناصر بعدی در بیان. علاوه بر این ، کلمات فقط در زمینه جمله ای که معنی آن به طور کلی مشخص است ، درک می شوند. استدلال او در این باره بر اساس فراگیری زبان بود ، به عنوان مثال در نظر بگیرید که کودک تبادل زیر را مشاهده می کند:

بزرگسال مسن ( uttama-vṛddha "بزرگسال"): می گوید "اسب را بیاور"

جوانتر ( madhyama-vṛddha "نیمه بزرگ"): با آوردن اسب واکنش نشان می دهد

کودک که این را مشاهده می کند ، ممکن است بداند که واحد "اسب" به حیوان اشاره دارد. اگر کودک جمله را به طور پیشینی نداند ، درک مفهوم کلمات بدیع برای او دشوار خواهد بود. بنابراین ، ما معنای جمله را به صورت کلی درک می کنیم ، و کلمات را به عنوان بخشهایی از جمله ، و معانی کلمه را به عنوان قسمتهای جمله به معنی "تجزیه و تحلیل ، ترکیب و انتزاع" ( apoddhāra ) می رسانیم . [8]

نظریه sphoṭa تأثیرگذار بود ، اما بسیاری دیگر با آن مخالفت کردند. بعد Mimamsakas مانند Kumarila Bhatta به (ج. 650 CE) به شدت مشاهده vākyasphoṭa را رد کرد، و بحث از قدرت تفکیکی هر کلمه، با این استدلال برای ترکیب معانی ( abhihitānvaya ). Prabhakara مدرسه (ج. 670) در میان Mimamsakas حال در زمان و موقعیت کمتر به اتم، با این استدلال که کلمه معانی وجود داشته باشد، اما توسط بافت (تعیین anvitābhidhāna ).

در بخشی از فصل رابطه بهارتهاری پارادوکس دروغگو را مورد بحث قرار می دهد و یک پارامتر پنهان را مشخص می کند که یک وضعیت بدون مشکل در زندگی روزمره را به یک پارادوکس سرسخت تبدیل می کند. علاوه بر این ، بهارترهاری در اینجا در مورد پارادوکسی بحث می کند که هانس و رادیکا هرتزبرگر آن را " پارادوکس بهارتارهاری " نامیده اند . [14] این تناقض از عبارت "این نام ناپذیر است" یا "این بی اهمیت است" ناشی می شود.

Mahābhāṣya-dīpikā (همچنین Mahābhāṣya-TIKA ) یک subcommentary در اوایل پاتانجلی است Vyākaraṇa-Mahābhāṣya ، نیز به بهارتهاری نسبت داد. [15]

Śatakatraya ویرایش ]

مقاله اصلی: Śatakatraya

شعر بهارتهاری است موجز ، و نظرات در آداب و رسوم اجتماعی از زمان. اثر گردآوری شده به عنوان Śatakatraya "سه śatakas یا" صدها "(" قرن ")" شناخته می شود ، شامل سه مجموعه موضوعی در مورد shringara ، vairagya و niti (به طور شل: عشق ، دلسوزی و رفتار اخلاقی) هر کدام از صد آیه است.

متأسفانه نسخه های خطی موجود این شاتاکاها در آیات ذکر شده بسیار متفاوت است. DD Kosambi یک هسته دویست را شناسایی کرد که در همه نسخه ها مشترک است. [10]

در اینجا نمونه ای است که در مورد عادات اجتماعی اظهار نظر می کند:

yasyāsti vittaṃ sa naraḥ kulīnaḥ
sa paṇḍitaḥ sa śrutavān guṇajñaḥ
sa eva vaktā sa ca darśanīyaḥ
sarve guṇaḥ kāñcanam āśrayanti

یک فرد ثروتمند متولد
عالمان حکیم و فهیم
فصیح و حتی خوش تیپ است-
همه فضیلت ها لوازم طلا هستند! [16]

-#51- ترجمه باربارا استولر میلر

و در اینجا یکی به موضوع عشق می پردازد:

شعله روشن روشن تشخیص انسان می میرد

وقتی دختری با چشمان مشکی لامپش آن را کدر می کند. [بهارتهاری #77 ، tr. جان برو ؛ شعر 167] [17]

 

پارادوکس بهتراری ویرایش ]

پارادوکس بهرترهاری عنوان مقاله ای است که توسط هانس و رادیکا هرتزبرگر در سال 1981 منتشر شد [14] که به بحث درباره پارادوکسهای خود ارجاعی در اثر واکیاپادیا نسبت داده شده به بهارتهاری توجه کرد.

در فصل مربوط به روابط منطقی و زبانی ، Sambandha-samuddeśa ، بهارتهاری چندین گزاره از نوع پارادوکسیکال را مورد بحث قرار می دهد ، از جمله sarvam mithyā bravīmi "همه چیزهایی که من می گویم نادرست است" که متعلق به خانواده پارادوکس دروغگو است ، و همچنین پارادوکس بوجود آمده از بیانیه ای که چیزی است نامگذاری و یا unsignifiable (در سانسکریت: avācya ): این می شود دقیقا شایسته نام بردن و یا signifiable با تماس با آن نامگذاری و یا unsignifiable. وقتی در مورد اعداد صحیح به کار می رود ، امروزه دومی به عنوان پارادوکس بری شناخته می شود .

علاقه Bhartrhari نه در تقویت این و سایر پارادوکسها با انتزاع آنها از زمینه عملگرا ، بلکه در بررسی چگونگی ایجاد یک پارادوکس سرسخت از موقعیتهای بدون مشکل در ارتباطات روزانه است.

یک موقعیت بدون مشکل ارتباط به یک پارادوکس تبدیل می شود - ما یا تناقض داریم ( virodha ) یا پسرفت نامتناهی ( anavasthā ) - هنگامی که انتزاع از دلالت و بسط آن در زمان انجام می شود ، با پذیرش یک کارکرد همزمان ، مخالف ( apara vyāpāra ) قبلی [18]

برای بهارتهاری مهم است که به تجزیه و تحلیل و حل پارادوکس unsignifiability چرا که او بر آن است که آنچه را نمی توان مدلول شود ممکن است با این حال نشان داده شود ( vyapadiśyate ) و آن را ممکن است درک ( pratīyate ) وجود داشته باشد.

منبع

https://en.wikipedia.org/wiki/Bhart%E1%B9%9Bhari#Bhartrhari's_paradox